روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 19 اردیبهشت ماه سال 1389

نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه جمهوری " گسترش بيداري اسلامي تنها راه زوال رژيم صهيونيستي"

" سپر بلا کردن مردم فلسطین در راستای سنگر تهاجم به کشور های عربی و اسرائیل با سیاست صدور تروریسم و بحران به منطقه "

پس از دو فقره ی اعدام و دار زدن های جمعی روزهای اخیر 6 و 5 نفره که در ایران انجام شده است . البته در میان این قربانیان ناشی ازحاکمیت 31 ساله می باشد یک معلم کرد و یک زن نگون بخت وجود داشته است . اما اکنون برای عدم پاسخگوئی و پرداختن به ریشه و دلیل جنایت اینگونه اقدامات ضد بشری که ناشی از چیست؟ ولی برای منحرف کردن اذهان عمومی سرمقاله نویس از موضع دایه مهربانتر از مادر وارد صحنه ی اجرای شوی کمدی – تراژدیک شده و ادعای نمایندگی مردم فلسطین نموده است البته بدون اینکه از اشغال و مصادره کردن اموال ملی و شرکت های دولتی توسط پاسداران کودتا گر با شتاب تعقیب می شود سخنی بگوید. یا بدون توجه به شیوه ی دست وپا زدن خط بقای آلونک و زاغه نشینان و کارتون خوابان خیابا نی و ساکنان حاشیه نشینان شهر های بزرگ حرفی بزند .یا ازاقدامات تروریستی پاسداران در عراق کلامی بگوید. اما در عوض از اشغال گری روستا های فلسطینیان از سوی صهیونیست ها و اقدامات شهرک سازی های شان گفته است.

همچنین سرمقاله نویس در ادامه ی از موضع سخنگوی کشور ام القرای جهان اسلام به خودش حق داده است تا بازهم دفاع تاکتیکی از مردم فلسطین کند و اقدام شهرک سازی اسرائیل را تبدیل به ساختن چماق علیه ی دولت مردن حاکمان کشورهای اسلامی نماید و بتواند فرصت طلبانه با تاکتیک آویزان شدن تجربه ی 31 سال سوء استفاده ابزاری و تبلیغاتی از اسلام و قرآن و مسلمان که در ایران دنبال شده است . حال در راستای اهداف مشخص یعنی بحران آفرینی وجنگ افروزی و دشمنی کردن با روند مذاکرات صلح خاورمیانه این چنین مانور تبلیغاتی تهدیداتی داده شده است:

"اگرچه آن زمان، آن حادثه با خشم يكپارچه جهان اسلام مواجه شد و صهيونيستها و حاميان آنها را دچار وحشت كرد ولي موج آن اعتراضات نيز متاسفانه به دليل عدم تحرك دولتمردان حاكم بر كشورهاي اسلامي و بي‌ارادگي آنان در دفاع از كيان اسلام، كه ناشي از وابستگي عمده اين دولتمردان بود، زود فرو نشست و نتيجه لازم را براي متنبه ساختن هميشگي صهيونيستها و محافل بين‌المللي متحد آنها به دنبال نداشت. اقدام خائنانه صهيونيست ها در نابلس، در عين حال بيانگر اين واقعيت است كه آنها از قدرت قرآن و مساجد در ميان مسلمانان فلسطيني آگاه هستند و اين دو را منشأ اقتدار ملت فلسطين و پايداري آنها در برابر ظلم، اشغالگري و جنايت در فلسطين مي‌دانند. ترديدي نيست كه ريشه 60 سال مقاومت، ايستادگي و مبارزه ملت فلسطين در تمسك و توسل آنها به قرآن و مساجد است واگر موفق شده بودند ملت فلسطين را از اين دو جدا سازند مدتها پيش از اين موفق به بلعيدن سرزمين فلسطين شده بودند. درست به همين دليل است كه سكوت و بي‌تفاوتي در برابر اين اقدام پليد و اهانت آشكار بهيچوجه جايز نيست و يكي از علل گستاخي صهيونيستها در اهانت به مقدسات اسلامي به بي‌عملي و سكوت خيانت‌بار سران كشورهاي اسلامي به ويژه زمامداران منفعل عرب باز مي‌گردد. متاسفانه امروزه ملت‌هاي مسلمان، گرفتار رهبران وابسته و مرتجعي هستند كه تمايلي به تبعيت از خواست و اراده ملت‌هاي خود ندارند. اين رهبران كه عمدتا به قدرتهاي بين‌المللي وابسته هستند براي بقاي حكومت و قدرت خود، مجبور به پيروي از سياست‌هايي هستند كه از سوي قدرتهاي بزرگ ترسيم مي‌شود. اين رهبران، بايد خطوط قرمزي را مدنظر قرار دهند و بدانند كه هرگونه عدول از اين خطوط، تبعات سنگيني براي آنها به همراه خواهد داشت. عدم رويارويي و مقابله با رژيم صهيونيستي و سياستهاي آن رژيم، از موارد اصلي اين خطوط قرمز است. ننگ‌آور است كه سران كشورهاي اسلامي با سياست محافظه‌كارانه خود زمينه را براي گستاخي روزافزون صهيونيستها و دهن‌كجي آنها به 5/1 ميليارد مسلمان فراهم مي‌سازند. ننگ آورتر، اين است كه گروهي از اين زمامداران، به سكوت اكتفا نكرده و دامنه خيانت خودرا به برقراري رابطه با رژيم صهيونيستي گسترش مي‌دهند و براي ارتباط با اين رژيم شرور و ضداسلام دچار ذوق‌زدگي مي‌‌شوند"

بهر حال سر مقاله نویس با نادیده انگاشتن سیاست سرکوب ادامه دار 31 ساله ی پیروان عقاید مذهبی که اکنون به عدم تحمل کردن باند های مافیائی خودی رسیده است . ولی طلبکارانه کشور های غرب را زیر تیغ انتقاد برده و گفته که اینان ادعاهای پوچ پیرامون رعایت احترام وتحمل مقدسات و شعائر مذهبی ادیان مختلف می کنند و مغرضانه و جهت ‌دار از جنايتكاران صهيونيست در ادامه اقدامات بي‌شرمانه‌شان عليه مقدسات مسلمانان دفاع و تشويق و ترغيب مينمایند. در صورتیکه سر مقاله نویس بدون توجه به جمع آوری کتب فروغ فرخ زاد و هوشنگ گلشیری در نمایشگاه اخیر کتاب تهران کند که این اقدام بوضوح ضریب عدم تحمل پذیری عریان حاکمان کودتاگر به معرض نمایش گذاشته شده است. ولی با کمال پرروئی و طلبکاری حوزوی و پاسداری سخنگوی ملت های مسلمان در جهان اسلام و جوامع اسلامی شده و به دولت های اسلامی خطاب کرده که باید از لاک دفاعی و محافظه کاری بیرون آیند و این چنین شبیه خامنه ای رهبر لوطی جماران و پاسدار گماشته اش احمدی به جبهه ی مبارزه ی فریاد نابود باد اسرائیل اینان به پیوندند :

"جوامع اسلامي بايد با گسترش ابعاد اعتراضات، ضمن نشان دادن عمق نفرت خود از اعمال صهيونيستها در فلسطين و آتش زدن مساجد و قرآن، به جهانيان نشان دهند كه در برابر اين اقدامات بي‌تفاوت نخواهند ماند و از سوي ديگر حاكمان اسلامي را نيز براي همسو شدن با خود تحت فشار قرار دهند. اگر دولتهاي اسلامي از لاك انفعال خارج شوند و با ملت‌هاي خود در دفاع از اسلام همسو گردند قطعا از قدرت اقتصادي و سياسي لازم در صحنه بين‌المللي براي ريشه‌كن ساختن غده سرطاني صهيونيسم از منطقه برخوردار هستند. گسترش موج بيداري اسلامي نشان مي‌دهد زمان به فعليت در آمدن قدرت واقعي جهان اسلام براي دفاع از مباني اعتقادي و مقدسات اسلامي و زوال رژيم صهيونيستي نزديك است"

در خاتمه اینکه مگر کسی می تواند منکر شود که هرروزی که از عمر ننگین حاکمان ضد بشر و نا مشروع کودتائی بر ایران سپری شده اوراق بیشتری بر کار نامه ی ننگین اقدامات حاکمان ایران افزوده شده است. به خصوص در زمینه ی پرونده ی سند مستند رتبه دار اول جهانی محکومیت نقض مستمر حقوق بشردرایران که ثبت شده است و خود یک سند محرزجنایت آمیز علیه ی بشریت است که روزی این پرونده گشوده شده می بایست در مجامع حقوقی و قضائی بین المللی پیگیری و بررسی شود و مجرمانش محاکمه و مجازات شوند . البته هرروز که می گذرد این پرونده قطورتر می گردد . امامگر در چنین شرایط حاکم بر ایران بسادگی کتمان کردنی می باشد که برای چه پیگیری و بررسی مطالبات مردم ایران و مسائل روز و نا هنجاری های اجتماعی و نا بسامانی های اقتصادی فراموش می شود ؟ همچنین معضل رشد تورم و گرانی و فقر و بیکاری و بحران های گوناگون به خصوص بحران هسته ای و عدم مشروعیت حاکمان کودتاگران بطور عمد نا دیده گرفته می شود. در عوض بطور جدی و سیستماتیکبه سیاست صدور تروریسم وبحران و ارتجاع به برون مرز پر بها داده می شود وازموضع طلبکاری و بر خورداری ازحق ویژه نماینده ی کشور های همجوار و منطقه به خصوص کشورهای اسلامی شدن و سخنگوی ملت مسلمان بودن، مداخله گری در اموری داخلی شان پیگیری می شودوتلاش و ترغیب و تشویق به اقدامات تروریستی و ناامن سازی و آشوب وبحران آفرینی و جنگ افروزی در منطقه ی خاور میانه می گردد تا که راه عبور از بحران درونی به ویژه بحران هسته ای به وجودآید و بشود به سیاست چانه زنی در راستای باج گیری و مذاکرات هسته ای دامن زده شود . درنهایت پیشبرد سیاست وقت کشی در بستر اهداف دسترسی به سلاح هسته ای فراهم گردد . بنابراین بعنوان راه حل در مرحله ی اول وظیفه ی کشور های عربی و اتحادیه ی جهان عرب و کنفرانس کشورهای اسلامی می باشد تا بطور متحد و منسجم در برابر این سیاست مداخله گری های حاکمان تهران ایستادگی کنند و این رژیم ضد بشری را طرد و خلع سلاح و ایزوله کنند . از سوی دیگر مسئولیت جهان غرب و سازمان ملل متحد است که با محکوم کردن اینگونه اقدامات مداخله گر و متجاوزانه ی حاکمان تهران و برای مهار کردن و ایجاد موانع در پیگیری سیاست امور داخلی سایر کشورها سیاست قانونی جدی همراه با مجازات اتخاذ نمایند.

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1389/13890219/13890219_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 19 اردیبهشت ماه سال 1389