گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 19 شهریور 90
هوش -گفت و شنود

گفت پس از بیدار شدن از خواب

بر پا پوشیدم شلوار و هم جوراب

یواشکی تکیه دادم به دیوار

دست بردم بر توی جیب شلوار

دیدم هزار تومانی ام شده پول خرد

فهمیدم زلزله اومدموقعیکه خواب مرابرد

گفت: هيچ فكر كردي كه اگر 3هزار ميليارد تومان اختلاس از بانك صادرات را تبديل به اسكناس هزار توماني كنند، طول آن 480 ميليون كيلومتر مي شود!
گفتم: تو هيچ فكر كردي كه با اين 3هزار ميليارد تومان مي توان از رستوران برج ميلاد 30 ميليون بستني طلايي 400هزار توماني خريد!
گفت: «جن» هم جن هاي قديم، خيلي كه زور مي زدند دو تا النگو و يك انگشتر بلند مي كردند.
گفتم: مرد حسابي! بحث «جن» براي رد گم كردن است. بعضي ها وقتي از كنار جن رد مي شوند، جن از ترس، بسم الله، اعوذبالله مي گويد!
گفت: پس چطور، اين همه سازمان هاي بازرسي و نظارت و حراست و دم و دستگاه عريض و طويل مديريت بانك ها و... متوجه اختلاس به اين بزرگي و هنگفتي نشده اند؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! از يارو پرسيدند متوجه شدي كه ديشب زلزله اومد؟ گفت آره! پرسيدند؛ بيدار بودي؟ گفت؛ نه! خوابيده بودم. پرسيدند از راديو و تلويزيون شنيدي؟ گفت؛ نه! پرسيدند؛ توي روزنامه خوندي؟ جواب داد نه! پرسيدند؛ پس از كجا متوجه شدي؟ يارو گفت؛ يك اسكناس هزار تومني تو جيب شلوارم بود. صبح كه بلند شدم، ديدم تبديل به پول خرد شده فهميدم ديشب زلزله شديدي اومده!

گفت : سربازجو منفور خناس

رک و راس بدون روی درواس

بی پرده پوپشی و وسواس

یقه دزدان خودی گرفته نسناس

چون اشاره کرده به اختلاس

تا گوید از 480 کیلوتر اسکناس

گفتم : این چموش پاچه گیر

برای چه شده باز بهانه گیر؟

گفت : نوک زده به بانک صادرات

تابهانه داشته باشه برای تبلیغات

گفته با 3 هزار میلیارد تومان

میشه 30 میلیون کرد مهمان

بابهای 400 هزار تومانی پیشنهاد

همگی خورند بستنی در برج میلاد

یا مسیر 480 کیلومتر ی طول

میشه چیدهزار تومانی با این پول

خلاصه رجوع کرده به تقویم

تا گویدجن هم ،جن های قدیم

باجن گیری کشف کرده سر بازجو

جن ها، فقط می دزدیدند 2 النگو

گفتم : چرا با ادعای نظارت و بازرس؟

اختلاس گران هستند دور از تیررس

گفت : چه عرض کنم از این ولوله

جز اشاره کنم به وقوع یک زلزله

از یارویی پرسیدند آیا داری خبر؟

دیشب زلزله خیلی جاکرد زیر وزیر

گفت آره ، پرسش شد چطوری؟

از طریق رادیو یاروزنامه کردن مروری

گفت نه،سئوال شد پس بطورنمونه

بگو از وقوع زلزله آگاه شدی چگونه؟

گفت پس از بیدار شدن از خواب

بر پا پوشیدم شلوار و هم جوراب

یواشکی تکیه دادم به دیوار

دست بردم بر توی جیب شلوار

دیدم هزار تومانی ام شده پول خرد

فهمیدم زلزله اومدموقعیکه خواب مرابرد