سکونت خانواده در خود روی فرسوده در کرمانشاه
18 دی 90
بیش از 10 سال از نامگذاری سال عدالت امام علی و منشور 8 ماده ای رهبر ولی وقیح منفور ونا مشروع می گذرد و بیش از 6 سال از کودتا و روی کار آمدن دولت عدالت محور و ساده زیست مدعی اصول گرسپری شده است که رئیس آن مدعی است که در کشور فقیری وجود ندارد و کسی با شکم گرسنه شب هاسر برروی بالین نمی گذارد . همچنین چند ماهی هم از سفر رهبر ولی وقیح منفور ونا مشروع به استان کرمانشاه نمی گذرد که هزینه ی بس گزاف  صرف آماده سازی این سفر تشریفاتی شد تا که فتوا دهد د ر آینده ی جای پست ریاست جمهوری یا حذف جمهوریت به ولایت استبدادی و وراثتی وانحصاری تک صدایی اسلامی داده می شود . چه می شد که بخش از هزینه ی سرسام آور آماده سازی این سفر به سر وسامان دادن به اینگونه خانواده کرمانشاهی اختصاص داده می شد تاکه به جای وعده ی سر خرمنی دادن واگذاری 1000 متر زمین از سوی دولت ازز ندگی اجباری و تحمیل شده در خود روی فرسوده  نجات می یافتند . بهر حال طبق پیام های داده شده ی ببینندگان سایت شفاف وابسته به شهردار تهران باید گفت که چشم استانداری  مدعی اصول گای کرمانشاه و مسئولین  روشن  باد . همچنین ننگ بر کمیته امداد و بهزیستی  باد. همچنین مرگ وننگ بر آنانی باد که فضایی ساخته اند که مبلغ جزیی ونا چیز 3 هزار میلیارد تومان اختلاس در بانک ملی رخ داده می شود و رئیس دزد آن محمود رضا خاوری  به تورنتوی  کانادا می رود و برای خود کاخ می خرد . صدالبته که دستآورد عدالت محوری دولت ساده زیست و  جانشین و یاران کذایی اقا امام زمان هم چیزی این نیست که جهت ظهور اقا  باید صلوات فرستاد. یا بقول پیام دهنده ی دیگری که پرسش کرده است که راستی کمیته امداد وسازمان بهزیستی کی افتتاح می شود تا کمکش شامل حال این خانواده و حقیر پیام دهنده شود و افزوده اگر چنانچه اگر خبردارشدین به وی نیز خبر داده شود . همینطور پیام دهنده ی دیگر گفته است که اگردولت به فکرنیست ازمردم انتظارمی رود  که خودشان دست به کارشوند . البته مشخص است آنانی که دارند اهل کمک نیستند و بقیه که ندارند اوضاعی بهتر از این خانواده ی کرمانشاهی ندارند. بهرحال تأکید کرده خیرین و آبرودارها ومتمولین خیلی سریعتر می توانندبه درد این خانواده نیازمندبرسندتا مسئولین بخواهدکاری بکنند کاراز کار می گذرد. بالاخره یکی هم که اهل طنز وشوخ طبعی می باشد با کپی برداری از سفسطه گری حوزوی گفته پاسدار گماشته احمدی نژاد گفته  است که یک نفر گرسنه در ایران وجود نداره و نگفته که یک نفر دربدر وجود ندارد
چندی است که فشارهای روزمره زندگی، سکونت خانواده بی‌پناه کرمانشاهی را در خودرو سیمرغ فرسوده رقم زده است.مهر: چندی است که فشار های روزمره زندگی، سکونت خانواده بی‌پناه کرمانشاهی را در خودرو سیمرغ فرسوده رقم زده استماه‌هاست که بی‌سرپناهی، خانواده‌ای را به کوچه و بازار کشانده است و این خانواده شب و روز خود را در یکی از خیابانهای کرمانشاه سپری می‌کنند.چند هفته‌ای است که سخن از خانواده به میان می‌آید که خانه و کاشانه‌شان اتومبیل سیمرغی است که بعد از سالها جاده و خیابان نوردی، حال به خانه و مسکن خانواده‌ای بی پناه مبدل شده است.به سراغ این خانواده می‌رویم، پدر در ماشین نبود و برای تهیه ناهار و شام آن روزشان، به دنبال جمع آوری پلاستیک و نان خشکه می‌رود و نوه 8 ساله اش را به جای فرستادن به مدرسه و بازی با همسالانش، با خود به جمع آوری پلاستیکهای کهنه برده است، تا در این سن، واقعیتهای زندگی را از نزدیک بفهمد.سوالات خود را از شهین، یکی از ساکنان اتومبیل سیمرغ می‌پرسیم.یک پایش فلج است و قدرت راه رفتن ندارد و در گوشه‌ای از داخل اتومبیلشان که نقش حال و پذیرایی خانه شان را هم بازی می‌کند، کز کرده است و به آرامی به یکایک سئوال‌های ما جواب می‌دهد.شهین می‌گوید: اسمم شهین است و 38 سال دارم. چند سال پیش شوهرم فوت شد و من و پسرم را در این دنیا تنها گذاشت و به ناچار برای داشتن سرپناهی ولو کوچک مجبور شدم که زندگی در کنار پدرم را برای دومین بار تجربه کنم.وی می‌گوید: بدتر از همه چیز، این است که پدرم هم به بیماری لاعلاجی مبتلا شده است و پزشکان از وی قطع امید کردند.از مشکلاتش می‌پرسیم و می‌گوید: پدرم در یکی از محلات قدیمی شهر کرمانشاه، خانه‌ای کوچک داشت که چند سال پیش سند آن به عنوان ضمانت یکی از آشنایان زیر رهن بانک می‌رود ولی بی خبر از همه جا، وام گیرنده هیچ یک از قسطهای خود را نمی دهد و بانک با حکم قوه قضائیه، خانه ما را به سود خود مصادره می‌کند و ما در بدترین شرایط ممکن، آواره کوچه و خیابان می‌شویم.این زن می‌گوید: پدرم قبل از این اتفاق، تعمیرگاه دوچرخه سازی داشت ولی بعد از این مریضی اش شدت گرفت و حالا او نیز همراه من و پسرم آواره کوچه و خیابان است و سه نفری در کنار هم شبهای طولانی و سرد زمستان را در پشت اتومبیل فرسوده مان به روز می‌رسانیم.هیچ مسئولی به سراغمان نیامده است.به گفته شهین و ساکنان خیابان، این خانواده بیش از سه ماه است که در این خیابان زندگی می‌کنند.وی می‌گوید که نه تحت پوشش نهادی هستند و نه کمکی از جایی دریافت می‌کنند.ساعتی به انتظار برگشتن فرج و نوه اش می‌نشینیم تا شاید از خیابان گردی‌های بی امید و عبث برگردند که مفید واقع نشد و موفق نشدیم با وی گفتگویی کنیم.
.