چشم در برابر چشم براي مرد اسيدپاش. 13 اسفند -92
در رژیم ضد بشری وارونه ی ولایت فقیه تنها نهاد حکومتی که از بدو شکل
وقدرت گیری این رژیم قرون وسطایی فعال بوده ولحظه ای توقف نداشته است دستگاه فاسد وتبعیض
آمیز قضاییه می باشد.چون دارای یک رئیس
انتصابی و نهادی وابسته به رهبر است که در
خدمت وی و ارگان های سرکوبگر اطالاعاتی- امنیتی- پاسداری و کلان دزدان وغارتگران
است . بهمین دلیل احکامی که صادر کرده است بطور دربست علیه ی اقشار محروم بی دفاع
وبی پناه بوده است . طوریکه ماشین کشتار وشلاق وقطع اندام ودا ر زدن و چشم کور
کردن وقصاص بدون وقفه فعال بوده است . بطور نمونه گزارش شده است حكم قصاص چشم،
لالهگوش راست و بيني جواني كه روي دختر موردعلاقهاش اسيد پاشيده و او را كور
كرده بود، در ديوانعالي كشور تاييد شد. فراموش نشود روز نامه ای توقیف شد که چرا
به قانون ضد انسانی قصاص انتقاده کرده بود
حكم قصاص چشم، لالهگوش راست و بيني جواني كه روي دختر موردعلاقهاش
اسيد پاشيده و او را كور كرده بود، در ديوانعالي كشور تاييد شد. اين جوان كه
جمشيد نام دارد در اولينروز سال گذشته با پاشيدن اسيد روي شيرين -دختر مورد علاقهاش-
او را سوزاند و متواري شد. به گزارش عصر ايران، يكسال بعد وقتي كه جمشيد
بازداشت شد به اسيدپاشي اقرار كرد و گفت: قصد كوركردن شيرين را نداشت و فقط ميخواست
او را بترساند. پرونده بعد از صدور كيفرخواست عليه متهم به شعبه 71 دادگاه كيفري استان
تهران رفت و سارا نجيمي و حسن آقاخاني وكالت شيرين را برعهده گرفتند. به اين ترتيب
قضات شعبه 71 جلسه محاكمه را تشكيل دادند. در اين جلسه بعد از اينكه نماينده دادستان تهران كيفرخواست عليه متهم را خواند،
شيرين بهعنوان شاكي پرونده پشت تريبون قرار گرفت. او گفت: من و جمشيد با هم دوست
بوديم. تنهايي زياد مرا به سمت جمشيد كشاند. پدر و مادرم از هم جدا شده بودند و
پدرم بنا به دلايلي در خانه نبود مادرم هم ازدواج كرده بود و من با برادرم زندگي
ميكردم. مدتي بعد از برقراري رابطه با جمشيد متوجه شدم او مشكلات اخلاقي
زيادي دارد. تصميم گرفتم به اين رابطه پايان بدهم. همان موقع بود كه جمشيد كتكزدن
مرا شروع كرد. او مدتي بعد مرتكب جرم شد و به زندان افتاد. در اين فرصت ارتباطم را
با او قطع كردم. يكسال گذشت و من با پسر ديگري آشنا شدم و قصد داشتيم ازدواج
كنيم اما جمشيد از زندان بيرون آمد و از من خواست دوباره با هم ارتباط داشته
باشيم. قبول نكردم تا اينكه اولين روز فروردين 91 از من خواست به ديدنش بروم و
براي آخرينبار همديگر را ببينيم اما او رويم اسيد پاشيد و باعث كوري من شد. حالا
هم درخواست قصاص دارم. جمشيد نيز وقتي در جايگاه حاضر شد اتهامش را قبول كرد
اما مدعي شد قصد كوركردن شيرين را نداشت و چون شيرين به او خيانت كرد دست به چنين
كاري زد تا تنبيهش كند. قضات شعبه 71 بعد از پايان جلسه رسيدگي متهم را به
قصاص يك چشم، گوش و بيني محكوم كردند. سپس شيرين با ارسال نامهاي به شوراي شهر و
وزارت بهداشت درخواست كمك كرد و يكي از اعضاي شورا هزينههاي درمان شيرين را تقبل
كرد و روند درمان او آغاز شد. از سويي راي با اعتراض جمشيد به ديوانعالي كشور
رفت و بعد از بررسي سرانجام توسط شعبه 31 ديوان مورد تاييد قرار گرفت.