سکوت «کیروش»
شکست 6بهمن-93
"میخواهم خیلی شفاف صحبت کنم"
فرارو- کیروش گفت: بعضی
افراد در طول این مدت به تیم ملی لطمه وارد کردند و یا مستقیم این کار را کردند و
وقتی باشگاهشان باخت بازیکنان ملیپوش را مقصر اعلام کردند و اعتماد به نفس و باور
بازیکنان را چه در تیم ملی و چه در خارج از تیم ملی را خدشهدار کردند.به گزارش فرارو، کارلوس کیروش در نشست
خبری که عصر امروز در هتل محل اقامت تیم ملی برگزار شد با بیان اینکه یک روز بعد
از بازی با عراق زمان این است که گزارش مفصلی در مورد تیم ملی خدمت شما عرض
کنم و دقیقا توضیح بدهم کجا بودیم و امروز به کجا رسیدهایم اظهار داشت: در این
قسمت میخواهم یک مقدار هم در مورد آینده صحبت کنم همانطور که مطلع هستید به خاطر
دلایل خاصی در چند ماه گذشته سعی کردم سکوت کنم و سعی کردم به خاطر همان مسائل و
منافع تیم ملی هرچیزی به زبان نیاورم اما فکر میکنم امروز که نتوانستیم به رویایی
که در ذهن داریم برسیم و در حال بازگشت به ایران هستیم به جا باشد تا گزارشی که از
آنچه که انجام دادیم را خدمتتان عرض کنم.
گزیدهای از سخنان کیروش در نشست خبری
را در ادامه میخوانیم:
قبل از جام جهانی با هر مشکلی که برای
بازیهای دوستانه و اردوهای تیم ملی بود سعی کردیم قدم به قدم پیش برویم و یک بازی
این طرف و یک اردو آن طرف برگزار کنیم و در نهایت در جام جهانی عملکردی داشتیم که
اکثریت مردم از تیم ملی راضی بودند و بعد از جام جهانی هم افتخار داشتم تا آقایان
کفاشیان از بنده تقاضای ادامه همکاری داشته باشند و همینطور که حمایتهایی که از
هواداران دریافت کردم و البته از اعتقاد و شور و اشتیاقی که بازیکنان برای ادامه
همکاری با من نشان دادند که واقعا برایم دلگرمکننده بود و خیلی خوب بود که دعوت
به ادامه همکاری را داشتم.
در درجه اول به خاطر حمایتهایی که شد و
در درجه دوم به خاطر اینکه این رویا را داشتم که بعد از جام جهانی شرایط بهتر
خواهد شد اما متاسفانه داستان اینطور نشد و سناریو برای ما بدتر شد و دشواریهای
بدتری را تجربه کردیم و هیچ حمایت مالی از ما نشد و این واقعیتی بود که ما با آن
روبرو بودیم. واقعیت ما راجع به این بود که کاری نمیتوانستیم بکنیم و در نتیجه به
خاطر این نحوه کار کردن باید میدیدیم یکی پس از دیگر بازیها و اردوها لغو میشوند.
ضمن اینکه بازی تدارکاتی نداشتیم و دیدید که اجبار پیدا کردم تا از ارتباطات خودم
استفاده کرده و در اردوی پرتغال سه بازی را برگزار کنیم و همینطور در اردوی
آفریقای جنوبی همین اتفاق افتاد حتی تیم فلسطین که توافق کرده بود با ما بازی کند
این توافق را برهم زد.
امروز میخواهم خیلی شفاف صحبت کنم
همیشه سعی میکنم به خوبی دور و برم را نگاه کنم و آن زمان میبینم که مربیان
زیادی در فوتبال ایران هستند که با همین نوع مشکلات دست و پنجه نرم میکنند اکثر
مربیان ایران نسبت به امکانات فوتبال ایران مشکل دارند و با مشکلات مالی دست و
پنجه نرم میکنند. در نتیجه همه ما با یک نوع مشکل مواجه هستیم برای همین همیشه به
خودم میگویم چرا باید گله و شکایت میکردم بلکه باید واقعیات را بپذیرم. همیشه
صحبتهایی که با بازیکنانم میکنم میخواهم با شما در میان بگذارم.قطر و امارات
منابع بیشتری دارند اما این مطلب باید ما را قویتر کند یا ضعیفتر یا باید به ما
روحیه دهد یا روحیه ما را بگیرد؟ همیشه به بازیکنانم میگویم هیچ بهانهای ندارید
بلکه با مجموعه مشکلاتی که با آن روبرو هستیم باید آنها یک منبع انگیزه و چالش
بزرگی باشد که ما را تبدیل به تیمی قدرتمند کند. شکی نداریم که آنهایی که در
فوتبال ایران هستند تقریبا با این مشکلات روبرو هستند برای همین فکر میکنم وقتی
همه ما افرادی هستیم که جزو یک خانواده در کنار هم هستیم باید دست در دست هم داده
تا برای مشکلات فوتبال راهحلی پیدا کنیم.
همه میدانند و هواداران فوتبال داخل و
خارج ایران واقعیت را درک میکنند برای همین اکثریت به این تیم ملی و بازیکنانش
افتخار میکنند چراکه آنها در سه بازی قبل در مرحله مقدماتی عملکرد خوبی داشتند و
در مقابل عراق نیز با 10 نفر بازی خوبی را به نمایش گذاشتند که در نهایت کار به
پنالتی کشیده و متاسفانه بازی را باختیم. آرزوی ما بود که برای هواداران مدال
بیاوریم و به همین دلیل هیج کس ناراحتتر از بازیکنان و کادر فنی و مطمئنا
هواداران فوتبال ایران نیست. متاسفانه تیم سومی که دیشب در حال بازی بود دست و بال
ما را بست. بازی در دستان ما بود اما آنها زنجیر انداختند و ما را محاصره کردند.
این واقعیت فوتبال است و فوتبال از آن برندههاست. ما نتوانستیم مدال بیاوریم اما
اینجا توانستیم یک مطلب بزرگ را به دست بیاوریم.. فکر میکنم اینجا رسانههای
استرالیا، هواداران و حتی مربیان تیمهای دیگر به تیم ایران احترام گذاشتند و میگذارند.
وقتی هواداران خودشان را در قالب تیم
ملی تصور میکنند و روحیه تیمی را لمس میکنند به خاطر این است که غرور ملی و
انگیزه هواداران برآورده شده است.
حتما باید چند کلامی در خصوص با تجربههای
تیم صحبت کنم. آنها الگوی خوبی از تعهد، از خودگذشتگی و شجاعت بودند و امروز در
تیم ملی دیگر با داستان افرادی که به تیم ملی پشت میکنند مواجه نیستیم. کاپیتان
من دیشب به رکورد 149 بازی ملی رسید که این یک عدد و دستاورد فوقالعاده است البته
عدد و رقم مهم نیست بلکه الگویی که او از خود به جای گذاشت مهم است. الگویی برای
بازیکنان جدید جوان است.
در این جام 10 بازیکنان جدید و جوان را
به تیم ملی اضافه کردند و واقعا باید از مربیان بازیکنان جوانی مثل غفوری،
رضاییان، پورعلی گنجی، امیری به خاطر کاری که برای آنها انجام دادند کمال تشکر را
داشته باشم. همینطور بازیکنانی مثل رفیعی، آزمون و جهانبخش که همین وضعیت را
داشتند.
امروز به خانه برمیگردیم بدون هیچ
مدالی اما این بازگشت ما به خانه با یک آینده همراه است اما باید یک موضوع را
تاکید کنم که کاری که نباید انجام میدادیم انجام دادیم. ما بعد از صعود به جام
جهانی یک سال وقت داشتیم تا تیم ملی را آماده کنیم اما 6 ماه خوابیدیم اگر میتوانستیم
تا سرحد آمادهسازی در بین صعود به جام جهانی تا جام جهانی برنامه هایمان را پیاده
کنیم چه اتفاقی میافتاد شاید تفاوتش همان گل مسی بود که در جام جهانی خوردیم. ما
در جام جهانی درسمان را یاد گرفتیم اما چه اتفاقی افتاد. بعد از جام جهانی و از
بعد از ماه خرداد و تیر چند ماه را به صورت پیاپی از دست دادیم. در حال حاضر هم
بیاییم و در مورد آینده این بازیکنان جوان در تیم ملی صحبت کنیم. به نظر من باید
برگردیم خانه و روحیهمان را بازسازی کنیم. کمی فکر کنیم و سریع کار کنیم برای
آمادهسازی جام جهانی که در راه داریم. این مختصری بود از طرف شخص بنده در مورد
کارهایی که اتفاق افتاده.
با کمال احترامی که برای کسانی که نقطهنظرات
مختلف دارند فکر میکنم 4 مسابقه عالی را در جام ملتها پشت سر گذاشتیم. تیم بحرین
را بدون هیچ شک و شبههای شکست دادیم، رقیب سنتی که همیشه برای ایران دردسرساز میشود.
تیم قطر را هم که چند ماه پیش جام خلیجفارس را برده بود حذف کردیم و تیم امارات
را هم توانستیم شکست دهیم اماراتی که ژاپن را از دور مسابقات حذف کرد و البته بازی
بسیار دشوار مقابل عراق که 80 دقیقه یک بازیکن کمتر داشتیم و توانستیم 10 نفره دو
بار به بازی برگردیم. به خاطر اینکه یک بازی تهاجمی را انجام دادیم و به گل رسیدیم
اما در پنالتیها شکست خوردیم. در انتها عرض میکنم به خانه برمیگردیم و بدون
مدال اما نه با دستان خالی با این تصویر شفافی در ذهن داریم میدانیم با سرمایهگذاری
و همت و تلاش مستمر آینده درخشانی خواهیم داشت.
نمیخواهم در مورد این سوال بنا بر
منافع ملی و علائق شخصی صحبت کنم چون اگر در این خصوص صحبت کنم اشتباه است فکر میکنم
باید این سوال را بنابر مدرن کردن فوتبال ایران و مسیری که میخواهد انتخاب کند به
آن پاسخ داد. من شفاف صحبتهایم را مطرح میکنم. در 4 سال گذشته همیشه سعی کردم
آرامش خودم را حفظ کنم. در مورد یکسری از قسمتهای فوتبال ایران سکوت کنم. حتی یک
قسمتهایی که در مورد تیم ملی به صورت غیرمتحرمانه شد صحبتی نکردم و فقط جاهایی
صبحت کردم که راجع به منافع تیم ملی بود نه شخص کارلوس کیروش ولی این سکوت و نگرش
بنده باعث سوتفاهم یکسری افراد شده است به خاطر اینکه جوابی ندادم و سکوت کردم این
سوتفاهم پیش آمده و این تفکر در ذهن آنها به وجود آمده که بنده بیتفاوت هستم یا
ضعیف و ترسو شدم یا فاصله گرفتم. اما آنها مرتکب اشتباه شدند هرچند که برخی افراد
دنبال آن بودند که با من مشکل داشته باشند و شاید فکر میکنند شخص خوبی را پیدا
کردند به همین خاطر آنها میگویند بس است و دیگر کافی است. من کارم را انجام میدهم
نه به خاطر خودم بلکه به خاطر بازیکنان تیم ملی. بعضی افراد در طول این مدت به تیم
ملی لطمه وارد کردند و یا مستقیم این کار را کردند و وقتی باشگاهشان باخت بازیکنان
ملیپوش را مقصر اعلام کردند و اعتماد به نفس و باور بازیکنان را چه در تیم ملی و
چه در خارج از تیم ملی را خدشهدار کردند.
آقای قلعهنویی نیز روند تحریم کردن
بازیکنان در تیم ملی را در جام جهانی رهبری کردند. ایشان قرار بود قبل از جام
جهانی بازیکنان را در اختیار من بگذارند که این کار را نکردند چه چیزی میشد از
این کارها به دست آورد؟ دقیقا برعکس من فکر میکنم ما مربیان کنار هم باشیم چون
همه ما یک مشکل داریم و باید راهکاری برای آن اعلام کنیم. ایشان برخی از اوقات که
خودش نمیخواست مستقیم صحبت کند به دستیارانش میگفت صحبت کنند و یا افرادی
که از خودشان بود مثل پزشک و فیزیوتراپ تیم و یا مدیرعامل سابق استقلال. آقای
خلیفه از خبرگزاری فارس نیز نوشتند که تیم ملی به خاطر مصاحبه قلعهنویی حذف شده
است که این کاملا غیرقابل قبول و واهی است.همان جایی که حمید درخشان سرمربی
پرسپولیس دوباره در فارس به بازیکنان تیم ملی حمله میکند و کاملا با بیاحترامی
به بازیکنان تیم ملی صحبت کرده و میگوید باید عراق را شکست میدادیم و کیروش
باید فورا برود. هیچ مشکلی ندارم اگر همکاران عزیز من نقطهنظر متفاوتی نسبت به من
دارند ولی وقتی این کار را انجام میدهیم که با دست بردن بر واقعیاتی که موجود است
و با استفاده از منافع خاص مخصوصا لطمه به بازیکنان تیم ملی و اینجا است که باید
بگویم دیگر بس است. شما ببینید آنها با نکونام و در حال حاضر با تیموریان چه کردند
نمیخواهم در مورد بازیکنان دیگر صحبت کنم چون آنها در استقلال هستند از لحاظ
روحی، روانی به آنها ضربه وارد کردند تا در تیم ملی عملکرد بدی داشته باشند. خدمت
آقای درخشان میگویم ایشان چه اختیار فکری در خود میبینند که در مورد تیم ملی
صحبت کند او به عنوان مربی زیر 17 سال زمانی که تیم دستش بود بهترین عملکردش این
بود که با تقلب و با حضور بازیکنان صغر سنی 4 سال از مربیگری محروم شود به خاطر
یک عمل غیرقابل قبول و او فقط باعث شرم کشور شد. ضمن اینکه در سال 1986 همراه 13
بازیکنان دیگر تیم ملی را تحریم کرد. آیا امروز هم میخواهید شاهد این مسائل درتیم
ملی باشید؟
پیکان، شهرداری تبریز، داماش و شاهین
تیمهایی بودند که با درخشان به لیگ پایینتر سقوط کردند و پرسپولیس هم در 10 بازی
با او 4 مسابقه را شکست خورده و اینها افتخارات آقای درخشان هستند و او در حالی میگوید
تیم ملی فوتبال تهاجمی بازی نمی کند که ما در هر بازی 1.72 گل به ثمر رساندیم اما
تیم پرسپولیس که او این تیم را رهبری میکند 1.2 گل در هر بازی زده است. بنابراین
چگونه به خود اجازه اخلاقی میدهد تا او و قلعهنویی در مورد تیم ملی حرف بزنند.
یک ماه تیم را به خاطر استقلال تعطیل کردند تا به آسیا برود و ایشان از حمایتهایی
که برای تیم ملی بود استفاده کرد اما چه دستاوردی به دست آورد. در این مدت هر بار
میبرند نمیگویند به خاطر آمادهسازی تیم ملی بود اما هر بار که میبازند میگویند
ملیپوشان ناآماده بودند. من این موضوع را از قول او گفتم. امیدوارم به نظرات من
احترام بگذارند همانطور که من برای آنها احترام قائلم. آنها تا الان صحبت میکردند
و امروز نوبت من است که صحبت کنم و نظر من هم خیلی ساده است. نمیتوانیم دل همه را
به دست بیاوریم و اتفاقا این کار عمل خوبی هم نیست. من به همه احترام میگذارم حتی
کسانی که به من احترام نمیگذارند اما باید بگویم برخی از افراد از لحاظ اخلاقی
اجازه ندارند در مورد تیم ملی صحبت کنند و بهتر است روی کار خود تمرکز کنند تا
نتایج بهتری را برای هوادارانشان به ارمغان بیاورند.
فوتبال ایران باید تغییر کند آنهایی که
باید همدلتر و متحدتر باشند ما مربیان هستیم اما واقعیت این است که این دو نفر
کار خود را نمیکنند و فقط در مورد کار بقیه صحبت میکنند وقتی نگرش یکسری آدمها
عوض نمیشود پس خود آدمها باید عوض شوند. اتفاقا بگذارید حرفی بزنم که سوپرایز
شوید احتمالا باید خود من عوض شوم و تغییر کنم اما اجازه دهید این تصمیم در اختیار
مسئولان و هواداران باشد نه مربیان و این مورد را خودم میگویم که باید عوض شوم.
یک بار دیگر تاکید میکنم درباره فوتبال ایران میخواهم صحبت کنم و افراد و سیستمها
باید در این فوتبال باید تغییر کند و باید متدهای جدید در آن وارد شوند. مخصوصا
کسانی که دنبال پایین کشیدن فوتبال هستند باید بروند. خاضعانه میگویم که باید من
تغییر کنم و مشکلی با این موضوع ندارم اما اجازه دهید این تغییر در اختیار کفاشیان
و مقامات باشد نه قلعهنویی و درخشان. خداوند هست و در آینده در مورد ما قضاوت میکند.
ضمن اینکه بنده برای این افراد در زندگیشان آرزوی موفقیت میکنم.
با همه این اتفاقات باید بگویم که هیچ
گاه آرزوی شکست یک مربی را نمیکنم و کاری هم نمیکنم که باعث تخریب یک مربی شوم. پدر من
بازیکن و فوتبالیست بود و به من گفته بود هر وقت که وارد مسابقه میشوم میدانم یا
این نیمکت یا آن نیمکت در پایان مسابقه خانوادههایشان اشک خواهند ریخت برای همین
هیچ گاه آرزوی شکست نمی کنم و هر دفعه هم که میبرم به فکر زن یا بچه بازیکن تیم
حریف هستم که در حال گریه کردن است و دیدهاید در این زمان اولین کاری که میکنند
به فکر خانواده تیم شکست خورده بودم.
اگر اجازه دهید باید بگویم این آقایان
که اسمشان را گفتم استحقاق آن را ندارند که در جایگاه مربی در فوتبال ایران بنشینند.
این دو شخص مسئول یکسری وظایف در ایران هستند اما شک نداریم یک قبیله پشت اینهاست
و باز هم تاکید میکنم که این دو نفر استحقاق نشستن روی صندلی مربیگری را ندارند.
سرنوشت بازیکن دوپینگی عراق یک بحث
بسیار حساس است و یکی از چیزهایی است که در فوتبال آن را درک نمیکنند تا جایی که
میدانم فدراسیون فوتبال مکاتباتی را با مسئولان انجام داده است متاسفانه وقتی که
پای اسامی مثل مارادونا، کیروش و بنجامین در میان باشد یکسری خودشان را مقابل
آنها قرار میدهند تا برای مقابله با فساد در ورزش به عنوان فرشتههای ورزش معرفی شوند
اما شخصی مثل عبدالزهرا که کسی چیزی در مورد او نمینویسد را به فردا موکول میکنند
و مدام پشت گوش میاندازند.
داور بازی در جام جهانی هم با فرناندو
سانتوز مربی پرتغالی یک پرونده داشت و حتی رسانههای استرالیایی هم از این موضوع
انتقاد کرده بودند و گویا فقط کسانی که او را انتخاب کرده بودند از این موضوع مطلع
نبودند و حتی دیروز در شبکه استرالیایی کارشناسان گفته بودند که او از لیگ هم
محروم شده است و جالب اینکه میگفتند اگر میخواهید ویلیامز با شما مدارا کند باید
با او مدارا کنید اما اگر چیز بدی بگویید او دنبال انتقام میرود. حالا نمیدانم
پلیس با کارشناسان ساکسسفورد چه کار کرده است اما یک بار دیگر هم میگویم که آنها
تاکید کردند که اگر میخواهید ویلیامز با شما خوب باشد باید از او تعریف کنید و
این مشکل نیز در جام جهانی با یک مربی پرتغالی آغاز شد.
در مورد دوپینگ نیز باید بگویم صحبت
حساسی است باید صبر کنیم و ببینیم مقامات چه خواهند گفت. به نظر من فدراسیون
فوتبال ایران باید خیلی محکم در این خصوص عمل کند. با کشوری با 80 میلیون جمعیت که
فوتبال در خون آن است و حتما ورزش اول کشور است باید بهتر از اینها برخورد شود.
واقعا شوکهکننده و ناراحتکننده است که برخی افراد هستند که به این جزئیات توجه
نمیکنند آقایانی که با تیمی زیر 18 سال و با بازیکنان صغر سنی نمیتوانند بازی را
ببرند چرا باید در مورد تیم ملی صحبت کنند البته مقصر خلیفه است که باید به آنها
بگوید که از خبرگزاری ما استفاده نکنند آن هم فردی که با 5 تیم اخرش به لیگ پایینتر
سقوط کرده و با 4 سال محرومیت موجب شرم فوتبال ایران شده است. البته با کمال
احترامی که برای آقای خلیفه قائلم اگر به جای او بودم نمیگذاشتم تا اینجور افراد
از خبرگزاری من استفاده کنند. امیدوارم صحبتهای من در ایران بیاحترامی قلمداد نشود.