اندر مشاهدات روزانه
مسافرت هوایی 4بهمن-93
مسافرت هوایی 4بهمن-93
1 – وقتی مجبور میشوی به سرعت خودت را به مراسم تشییع
جنازه در شهرستان برسانی ناچار باید با هواپیما بروی. اما مشکل اصلی مربوط به
برگشت بود. دو نفر بودیم برای خرید بلیط «لار – تهران» از دو طریق مختلف اقدام
کردیم بلیط من شد 130 هزار تومان، بلیط آن نفر دوم 200 هزار تومان! پرسیدیم: چرا؟
گفتند: شناور است. در هر هواپیما مثلا 5٪ درصد صندلیها 130 هزار تومانی است، 15٪،
160 هزار و بقیه 200 هزار تومانی و بالاتر هم میرود. سوال شد: آخر مبنای تقسیم
چیست؟ پاسخ روشنی دریافت نکردیم. 70 هزار تومان اختلاف قیمت بلیط هواپیما آن هم در
یک مسیر و با ایران ایر عزیز خودمان.2 – یکی از برادران حفاظت با صدای بلند گفت: کیف دستی این
آقا توی دستشویی گم شده هر کسی پیدا کرده بیاورد وگرنه دوربین مداربسته داریم و
بعد هم ممکن است ساکها را بگردیم! حالا کجا؟ توی سالن آخر که باید برویم سوار
شویم. بعد هم معلوم شد کیف آن آقا در گیت بازرسی جامانده! سوال: این طرز برخورد
براساس کدام دستورالعمل است؟3 – هواپیما با 2 ساعت تاخیر آمد به سمت تهران،چه منظره
با شکوهی داشت قله سفید دماوند و ارتفاعات البرز که در پرتو نور خورشید، میدرخشیدند،
اما رفته رفته که ارتفاع کم میشد در افق خط سیاهی آشکار میگردید که دماوند و
کوهستان و همه آن سفیدی زیبا را به خود به دل توده سیاهی برد. هیچ جا معلوم نبود
تا اینکه تهران بزرگ هویدا شد. اول فکر کردم هوا ابری است بعد نگاه کردم آسمان صاف
بود. چقدر سخت است. 12 میلیون نفر آدم زیر حبابی از آلودگی زندگی کنند.3
– سوار تاکسی شدم به مقصد خانه، هنوز داشتم به اختلاف قیمت بلیط هواپیما فکر
میکردم که راننده تاکسی گفت: آقا میشه 20 هزار تومان. بیچک و چونه دادم و پیاده
شدم. آخه میدانید چیست؟ دیگر از سوال کردن خسته شدهام. چون برای کسی مهم نیست که
مردم چه میکشند. البته از اینکه آقای رئیسجمهور سوار مترو شدهاند کمال امتنان
را داریم.
احمد حسینی
احمد حسینی