مدعی قلمزن بدون اشاره به نقش حوثی ها
درناآرامی وبی ثباتی یمن که از سوی سپاه پاسداران به خصوص سپاه قدس مسلح شده و با کمک
های مالی تقویت شده است تا که ادامه ی
ناآرامی وبی ثباتی یمن به شبه جزیره عربستان بسط وتعمیم داده شود .البته چون این
سیاست مداخله گرانه ی پاسداران وارد حریم خصوصی عربستان شده است . طوریکه عربستان
برای گوشمالی کردن حاکمان رژیم ولایت فقیه خامنه ای و پاسداران باتبانی آمریکا
سیاست ا فزایش تولیدنفت وکاهش قیمت هربشکه
تا کمتر از 59% را دنبال کرده است ولی سرمقاله نویس با پاک کردن صورت مسإله مدعی
شده اوضاع یمن روز به روز پیچیدهتر میشود و بوی کودتا و دخالت خارجی از فضای این
کشور به مشام میرسد.
اوضاع یمن روز به روز پیچیدهتر میشود
و بوی کودتا و دخالت خارجی از فضای این کشور به مشام میرسد.استعفای
«منصور هادی» رئیسجمهور یمن به همراه دولت و نخستوزیر در یک روز و درست پس از
اعلام توافق دولت و انصارالله بر سر توافقنامه صلح و تعدیل پیش نویس قانون اساسی،
علاوه بر معانی خاص و ویژهای که دارد، اوضاع را در این کشور بحران زده، دشوارتر
کرده است.ماجرای اخیر یمن از آنجا آغاز شد که شش ماه پیش حوثیها که بیش از 40
درصد جمعیت یمن را تشکیل میدهند و از هرگونه حقوق، امکانات و مشارکتهای سیاسی
محروم نگهداشته شدهاند، در قالب گروه انصارالله به منظور یک راهپیمایی بزرگ و
سراسری از نقاط مختلف یمن عازم صنعا شدند تا خواستههای خود را به صورت مسالمت
آمیز به گوش رئیس جمهوری، که همچنان بدون توجه به خواستههای مردم، نظام دیکتاتوری
سابق را در شکلی به ظاهر تغییر یافته ریاست میکرد برسانند، همان رئیس جمهوری که
معاون «علی عبدالله صالح» دیکتاتور عزل شده این کشور بود و در انتخابات تک
کاندیدایی سه سال پیش به مدت دو سال به عنوان رئیسجمهور موقت یمن منصوب گردید و
علیرغم آنکه یکسال از مدت قانونی ریاست جمهوری وی سپری شده، بیاعتنا به لزوم
تحویل قدرت به مردم و برگزاری انتخابات، همچنان بر کلیه مصادر حکومتی تکیه زده و
عناصر دیکتاتور رژیم قبل و طوایف جنوبی را در اطراف خود جمع کرده است.
راهپیمایی بزرگ و سراسری حوثیها تا رسیدن به صنعا توانست گروهها و طوائف بسیاری را نیز همراه خود کند.از این رو در روزهای نخست ورود به صنعا به لحاظ برخورداری از حمایت تودههای میلیونی مردم توانست کنترل شهر را برعهده گرفته و نظام دیکتاتوری عملاً در برابر خواست مردم تسلیم شد و متعهد گردید دیگر گروههای سیاسی و اجتماعی را نیز در قدرت سهیم کند. ولی از شهریور ماه گذشته تاکنون نه تنها هیچ حرکتی از سوی رئیسجمهور برای عمل کردن به توافقات صلح صورت گرفته با حوثیها و دیگر گروههای سیاسی به عمل نیامد بلکه حتی دولت بر خلاف توافقات انجام شده، پیش نویس قانون اساسی جدید یمن را مبتنی بر فدرالی کردن این کشور به 6 اقلیم که مورد حمایت عربستان است، ارائه کرد.
ارائه این پیش نویس در هفته گذشته و همزمان با تعلل رئیسجمهور در اجرای توافقنامه با حوثیها، کار را به جایی رساند که درگیریهای صنعا به اطراف کاخ ریاست جمهوری کشیده شد و سرانجام روز پنجشنبه دولت، نخستوزیر و رئیسجمهور همزمان در یک روز استعفا داده و با اعلام به بنبست رسیدن اوضاع یمن، به طور تلویحی خواستار مداخله شورای امنیت سازمان ملل و شورای همکاری خلیج فارس شدند.
بدین ترتیب حوادث اخیر یمن از چند جنبه قابل تعمق و ارزیابی است:
1 – نخست آنکه نشان داد مردم یمن بویژه گروه انصارالله با ایستادگی و مقاومت، خواستار رسیدن به حقوق قانونی خود و اجرای توافقنامه مشارکت و صلح با رئیس جمهوری هستند که میبایست یکسال قبل به قانون تمکین میکرد و زمینه برگزاری انتخابات را فراهم میساخت. این مقاومت همچنین بیانگر این نکته است که انقلابیون بر جلوگیری از انحراف انقلاب مردم یمن پافشاری کرده و حاضر نیستند همچون سابق کلاه گشادی از سوی عربستان و بقایای رژیم دیکتاتوری یمن بر سرمردم گذاشته شود.
2 – فشارها و مداخلات عربستان بر یمن از وضوح چندشآوری برخوردار شده به گونهای که در ماههای اخیر به جای آنکه رئیسجمهور و دولت یمن در قبال خواستههای حوثیها و انقلابیون اعلام نظر کنند، ریاض اقدام به موضعگیری کرده و سپس حکومت صنعا نیز به تکرار و رونویسی آن پرداخته است، اما این بار منصور هادی که صدای انقلاب مردم را از پشت درهای کاخ ریاست جمهوری شنیده بود، اعلام کرد که به تعهدات خود برای مشارکت دیگر گروههای سیاسی در قدرت عمل خواهد کرد ولی درست یک روز پس از این اعلام، رئیسجمهور و دولت با همسویی عربستان و با هدف ایجاد خلاء قدرت در یمن و رو در رو قرار دادن جنبش انقلابی انصارالله با شورای امنیت و کشورهای همسایه که احتمالاً از این وضعیت ابراز نگرانی خواهند کرد، استعفا دادند تا راه برای مداخله خارجی باز شود.
3- اقدام هماهنگ و مدیریت شده استعفای دستجمعی رئیس جمهور، نخستوزیر و دولت یمن به این معناست که رژیم یمن اختیار و توان لازم را برای اجرای تعهدات خود به گروههای سیاسی و تامین خواستههای مردم این کشور ندارد و اصولاً نمیبایست زیر بار چنین تعهداتی میرفت. لذا اگر این استعفا تحت فشار سعودیها صورت نگرفته باشد، حداقل با همسویی ریاض و برای تضعیف جنبش انقلابی انصارالله صورت گرفته است.
4 – هر چند مردم یمن از استعفای رئیس جمهوری که برخلاف قانون حتی یکسال بیشتر از موعد مقرر در سمت خود باقی مانده و عاملی برای تداوم رژیم دیکتاتوری این کشور و مهرهای برای اجرای منویات بیگانگان محسوب میشد، استقبال کرده و از این اقدام کاملاً خرسند هستند و این استعفا را گشایشی بزرگ برای ملت و تحقق خواستههای مردم یمن میدانند ولی توجه دارند که توطئهای خارجی برای رو در رو قرار دادن جامعه جهانی با حوثیها و متهم کردن آنها به کودتا وجود دارد که باید با هوشمندی مردم و تدبیر گروههای سیاسی برای تنظیم یک دوره انتقالی و جلوگیری از خلا قدرت، خنثی شود.
تحولات ماههای اخیر یمن نشان داد حوثیها و گروه انصارالله نه تنها یک گروه کوچک مذهبی و طایفهای نیستند بلکه مورد حمایت اکثریت چشمگیر مردم این کشور قرار دارند و در چارچوب تحقق خواست عمومی و انقلابی مردم گام بر میدارند و هرگز سودای انجام کودتا را نداشتهاند.
گروه انصارالله همانگونه که بارها اعلام کرده، فقط خواستار تحقق مشارکت عمومی مردم در اداره کشور و برخورداری همه اقوام و طوائف از حقوق قانونی و مساوی است و با هرگونه عاملی که مسیر انقلاب مردم این کشور را منحرف کرده و یا به مداخلات بیگانه انجامیده و موجب تسلط افراطگرائی بر این کشور شود به شدت مخالف است. در این شرایط، طبیعی است که انتشار شایعات و عملیات روانی برخی رسانههای غربی و عربی به منظور تخریب این گروه و سرپوش گذاشتن بر مداخلات خارجی به صورت سازماندهی شده به اجرا درآید، شیطنتی که خوشبختانه با هوشیاری رهبران انصارالله، خنثی شده است.
راهپیمایی بزرگ و سراسری حوثیها تا رسیدن به صنعا توانست گروهها و طوائف بسیاری را نیز همراه خود کند.از این رو در روزهای نخست ورود به صنعا به لحاظ برخورداری از حمایت تودههای میلیونی مردم توانست کنترل شهر را برعهده گرفته و نظام دیکتاتوری عملاً در برابر خواست مردم تسلیم شد و متعهد گردید دیگر گروههای سیاسی و اجتماعی را نیز در قدرت سهیم کند. ولی از شهریور ماه گذشته تاکنون نه تنها هیچ حرکتی از سوی رئیسجمهور برای عمل کردن به توافقات صلح صورت گرفته با حوثیها و دیگر گروههای سیاسی به عمل نیامد بلکه حتی دولت بر خلاف توافقات انجام شده، پیش نویس قانون اساسی جدید یمن را مبتنی بر فدرالی کردن این کشور به 6 اقلیم که مورد حمایت عربستان است، ارائه کرد.
ارائه این پیش نویس در هفته گذشته و همزمان با تعلل رئیسجمهور در اجرای توافقنامه با حوثیها، کار را به جایی رساند که درگیریهای صنعا به اطراف کاخ ریاست جمهوری کشیده شد و سرانجام روز پنجشنبه دولت، نخستوزیر و رئیسجمهور همزمان در یک روز استعفا داده و با اعلام به بنبست رسیدن اوضاع یمن، به طور تلویحی خواستار مداخله شورای امنیت سازمان ملل و شورای همکاری خلیج فارس شدند.
بدین ترتیب حوادث اخیر یمن از چند جنبه قابل تعمق و ارزیابی است:
1 – نخست آنکه نشان داد مردم یمن بویژه گروه انصارالله با ایستادگی و مقاومت، خواستار رسیدن به حقوق قانونی خود و اجرای توافقنامه مشارکت و صلح با رئیس جمهوری هستند که میبایست یکسال قبل به قانون تمکین میکرد و زمینه برگزاری انتخابات را فراهم میساخت. این مقاومت همچنین بیانگر این نکته است که انقلابیون بر جلوگیری از انحراف انقلاب مردم یمن پافشاری کرده و حاضر نیستند همچون سابق کلاه گشادی از سوی عربستان و بقایای رژیم دیکتاتوری یمن بر سرمردم گذاشته شود.
2 – فشارها و مداخلات عربستان بر یمن از وضوح چندشآوری برخوردار شده به گونهای که در ماههای اخیر به جای آنکه رئیسجمهور و دولت یمن در قبال خواستههای حوثیها و انقلابیون اعلام نظر کنند، ریاض اقدام به موضعگیری کرده و سپس حکومت صنعا نیز به تکرار و رونویسی آن پرداخته است، اما این بار منصور هادی که صدای انقلاب مردم را از پشت درهای کاخ ریاست جمهوری شنیده بود، اعلام کرد که به تعهدات خود برای مشارکت دیگر گروههای سیاسی در قدرت عمل خواهد کرد ولی درست یک روز پس از این اعلام، رئیسجمهور و دولت با همسویی عربستان و با هدف ایجاد خلاء قدرت در یمن و رو در رو قرار دادن جنبش انقلابی انصارالله با شورای امنیت و کشورهای همسایه که احتمالاً از این وضعیت ابراز نگرانی خواهند کرد، استعفا دادند تا راه برای مداخله خارجی باز شود.
3- اقدام هماهنگ و مدیریت شده استعفای دستجمعی رئیس جمهور، نخستوزیر و دولت یمن به این معناست که رژیم یمن اختیار و توان لازم را برای اجرای تعهدات خود به گروههای سیاسی و تامین خواستههای مردم این کشور ندارد و اصولاً نمیبایست زیر بار چنین تعهداتی میرفت. لذا اگر این استعفا تحت فشار سعودیها صورت نگرفته باشد، حداقل با همسویی ریاض و برای تضعیف جنبش انقلابی انصارالله صورت گرفته است.
4 – هر چند مردم یمن از استعفای رئیس جمهوری که برخلاف قانون حتی یکسال بیشتر از موعد مقرر در سمت خود باقی مانده و عاملی برای تداوم رژیم دیکتاتوری این کشور و مهرهای برای اجرای منویات بیگانگان محسوب میشد، استقبال کرده و از این اقدام کاملاً خرسند هستند و این استعفا را گشایشی بزرگ برای ملت و تحقق خواستههای مردم یمن میدانند ولی توجه دارند که توطئهای خارجی برای رو در رو قرار دادن جامعه جهانی با حوثیها و متهم کردن آنها به کودتا وجود دارد که باید با هوشمندی مردم و تدبیر گروههای سیاسی برای تنظیم یک دوره انتقالی و جلوگیری از خلا قدرت، خنثی شود.
تحولات ماههای اخیر یمن نشان داد حوثیها و گروه انصارالله نه تنها یک گروه کوچک مذهبی و طایفهای نیستند بلکه مورد حمایت اکثریت چشمگیر مردم این کشور قرار دارند و در چارچوب تحقق خواست عمومی و انقلابی مردم گام بر میدارند و هرگز سودای انجام کودتا را نداشتهاند.
گروه انصارالله همانگونه که بارها اعلام کرده، فقط خواستار تحقق مشارکت عمومی مردم در اداره کشور و برخورداری همه اقوام و طوائف از حقوق قانونی و مساوی است و با هرگونه عاملی که مسیر انقلاب مردم این کشور را منحرف کرده و یا به مداخلات بیگانه انجامیده و موجب تسلط افراطگرائی بر این کشور شود به شدت مخالف است. در این شرایط، طبیعی است که انتشار شایعات و عملیات روانی برخی رسانههای غربی و عربی به منظور تخریب این گروه و سرپوش گذاشتن بر مداخلات خارجی به صورت سازماندهی شده به اجرا درآید، شیطنتی که خوشبختانه با هوشیاری رهبران انصارالله، خنثی شده است.