قیمت نفت خام طیماههای اخیر، پس از یک
دوره ثبات نسبی یکی از قابلتوجهترین کاهشهای قیمت نفت تا به امروز را شاهد بوده
است. نمودار یک نشان میدهد که کاهش تجمیعی بین ماههای ژوئن تا دسامبر 2014 به
میزان 44 درصد (یا 49 دلار) بوده و افت قیمت نفت تا ژانویه 2015 ادامه داشته است.
این کاهش قیمت، استرس اقتصادی شدیدی را به تولیدکنندگان نفت در سراسر جهان وارد
کرده و تردیدهایی را درباره تداوم تولید انرژیهای جایگزین به وجود آورده است.
همچنین این نگرانی فزاینده وجود دارد که کاهش سریعتر قیمت نفت ثبات اقتصادی و سیاسی کشورهای تولیدکننده نفت را تهدید میکند، اما این امید هم به وجود آمده است که قیمت پایین نفت به قدرت اقتصادی جهان خواهد افزود.بسیاری از تحلیلگران و سیاستگذاران به این پرسش فکر میکنند که چه مسالهای موجب کاهش قیمت نفت شده است و آیا این کاهش ادامه خواهد داشت یا خیر؟ گرچه کاهش مستمر قیمت نفت پیش از این به ویژه در سال 1986 و اواخر سال 2008 هم رخ داده است، اما پرسش اصلی این است که آیا کاهش فعلی متفاوت است و اگر متفاوت است، چه فرقی دارد؟ برخی از کارشناسان معتقدند عوامل مختص بازار نفت نقش مهمی در کاهش قیمت داشتهاند. برای مثال، آرزکی و بلانچارد (2015) مساله شوک مثبت عرضه نفت پس از ژوئن 2014 را عامل کاهش قیمت میدانند و به نمونههای لیبی، عراق و آمریکا اشاره میکنند. آنها همچنین میگویند پس از آنکه اوپک در اواخر ماه نوامبر 2014 اعلام کرد بهرغم افزایش تولید از طرف کشورهای غیر عضو اوپک سطح فعلی تولید را حفظ خواهد کرد، شوک بزرگ انتظارات قیمتی نفت به وقوع پیوست. این دو علت کاملا منطقی هستند، اما اخیرا بامستر و کلیان (2015) میگویند آمار، هیچکدام از این علل را تایید نمیکند.آیا کاهش قیمت نفت از ژوئن 2014 قابل پیشبینی بود؟
پرسش اصلی در این بحث این است که کاهش قیمت نفت از ژوئن تا دسامبر 2014 تا چه میزان قابل پیشبینی بود و این کاهش تا چه میزان به شوکهای عرضه و تقاضا که پس از ژوئن 2014 رخ داد، مربوط میشود. برای پاسخ به این پرسش باید از یک مدل پیشبینی قیمت نفت استفاده کرد. مدلی که برای این کار مناسب به نظر میرسد به آمار گذشته تولید جهانی نفت، میزان فعالیت واقعی اقتصاد جهان، شاخص تغییر ذخایر نفت جهان و قیمت نفت خام متکی است. بامستر و کلیان براساس این مدل چهار متغیره پیشبینی قیمت نفت نشان میدهند که با استفاده از آمار موجود تا پایان ژوئن 2014، بیش از نیمی از کاهش تجمعی مشاهده شد، یعنی کاهش 27 دلاری، قابل پیشبینی بود. اما چرا این کاهش 27 دلاری توسط متدهای متعارف پیشبینی قیمت نفت، پیشبینی نشد؟ روش متداول در موسسات سیاستگذاری این است که برای پیشبینی قیمت نفت از قیمت آتی نفت برنت استفاده میکنند. این در شرایطی است که منحنی قیمت آتی نفت برنت از ژوئن 2014 عمدتا صاف بوده است. این مساله این پرسش را به وجود میآورد که چرا چنین مدل پیشبینی، دقیق درنظر گرفته میشود. یک علت این است که با توجه به اینکه سود حاصل از پذیرش ریسک در بازار آتی نفت در زمانهای مختلف فرق میکند، قیمتهای آتی نفت انتظارات قیمتی نیستند و بنابراین نباید آنها را بهعنوان پیشبینی بازار درنظر گرفت. تحقیقات اخیر نشان داده است که سود حاصل از پذیرش ریسک به اندازه 26 دلار خواهد بود، بنابراین ناکامی قیمتهای آتی نفت در پیشبینی قیمت آن تعجبآور نیست. جدول همراه نشان میدهد که در فوریه 2014، این مدل افزایش اندک قیمت نفت را پیشبینی کرده است. در اواخر سال 2014 نیز این مدل پیشبینیها منفی میشود و این مدل یک کاهش بسیار بزرگ را پیشبینی کرده بود. در اینجا این پرسش مطرح میشود که چرا این مدل کاهش 27 دلاری قیمت نفت را پیشبینی میکند. یک احتمال این است که این پیشبینی از متغیرهای قابل پیشبینی فعالیت واقعی اقتصاد جهان ناشی شده است.اما، تنها 10 دلار از کاهش پیشبینی شده از تاریخ ژوئن 2014 میتواند به کاهش قابل پیشبینی در فعالیت واقعی اقتصاد جهان مربوط باشد. این نتیجهگیری منطقی است زیرا تغییر غیرمنتظره در فعالیت واقعی اقتصاد جهان بر قیمت همه کالاها تاثیر گذاشته است اما در قیمت بازار فلزات، مواد خام صنعتی و مواد غذایی شاهد کاهشی به بزرگی کاهش قیمت نفت خام نبودهایم. این مساله به این معنی است که 17 دلار کاهش قابل پیشبینی باقیمانده، به شوکهای خاص بازار نفت که قبل از ژوئیه 2014 رخ داده است، مربوط میشود. فقط دو نوع شوک در مدلهای اقتصادی بازار نفت هستند که میتوانند کاهش قیمت مختص به بازار نفت را ایجاد کنند. یکی شوک مثبت عرضه نفت است که منعکسکننده افزایش غیرمنتظره تولید نفت است و دیگری، شوک منفی وارد شده به تقاضا برای ذخایر نفت است که منعکسکننده انتظارات برای تولید بالاتر نفت درآینده است. بنابراین، میتوان گفت شوکهایی از این نوع که پیش از اواسط 2014 روی دادهاند، علت 17 دلار کاهش پیشبینی شده قیمت نفت خام هستند. یک سوال مهم دیگر این است که علت کاهشهای بعدی قیمت نفت که از ژوئن 2014 قابل پیشبینی نبوده است، چیست. میدانیم که این 22 دلار کاهش بعدی باید توسط شوکهای بازار نفت که بعد از ژوئن 2014 رخ دادهاند، توضیح داده شود. اما این شوکها چه زمانی رخ دادهاند و ماهیت این شوکها چه بوده است؟ با به روزرسانی ماهانه مدل پیشبینی چهار متغیره برای بقیه ماههای سال 2014 و استفاده از اطلاعاتی که در آن زمان در دسترس عموم بود، میتوان به این پرسش پاسخ داد. این کار نشان میدهد که فقط دو خطای عمده در پیشبینی قیمت نفت در نیمه دوم سال 2014 وجود داشته است، یکی در ماه ژوئیه (کاهش 9 دلاری را محاسبه کرده است) و دیگری در ماه دسامبر(کاهش دیگری تا 13 دلار را محاسبه کرده است). در مقایسه، پیشبینی این مدل از قیمت نفت در ماههای اوت، سپتامبر، اکتبر و نوامبر کاملا نزدیک به قیمتهای مشاهده شده بوده است. با ارزیابی الگوی خطاهای پیشبینی برای هر چهار متغیر این مدل(متغیرهای تولید نفت، قیمت نفت، ذخایر نفت و فعالیت واقعی) در ماههای ژوئیه و دسامبر میتوان فهمید که کدام یک از شوکهای اقتصادی در بازار نفت این دو خطا را توضیح میدهند. برای مثال، هیچ نشانهای از یک شوک مثبت بزرگ عرضه نفت در ماههای ژوئیه یا دسامبر وجود ندارد، زیرا خطاهای پیشبینی در مورد میزان تولید نفت به لحاظ اندازه کوچکتر از کاهش تولید جهانی نفت ناشی از شوکهای عمده عرضه، بوده است. درعوض، شوک قیمت نفت در ماه ژوئیه منعکسکننده شوک منفی به تقاضا برای ذخایر نفت است که در خطای پیشبینی منفی برای شوکهای نفتی منعکس شده است. وارد شدن چنین شوکی به تقاضای ذخیرهسازی را میتوان با انتظارات کمتر بازار از قیمت آتی نفت توضیح داد که منعکسکننده انتظار تضعیف اقتصاد جهانی، انتظار تولید بیشتر جهانی نفت، یا هر دو است. در این مدل امکان تفکیک این دو عامل از هم وجود ندارد، اما نشان میدهد که وارد شدن این شوک به انتظارات، کاهش 9 دلاری دیگر قیمت نفت در ماه ژوئیه 2014 را توضیح میدهد. در مقایسه، آمار ماه دسامبر نشاندهنده وارد شدن یک شوک منفی بزرگ به تقاضا برای نفت به دلیل تضعیف غیرمنتظره اقتصاد جهانی است که موجب کاهش 13 دلاری قیمت نفت شده است. در اینجا باید تاکید کرد که این آمار با فرضیه جایگزین مطرح شده توسط آرزکی و بلانچارد (2015) سازگار نیست. این فرضیه بر این اساس استوار است که بیانیه سازمان اوپک در اواخر ماه نوامبر 2014 موجب یک تغییر جهت مهم در انتظارات درباره تولید آتی و درنتیجه قیمت آتی نفت شده است و موجی از فروش ارزان قیمت سهام نفت و سقوط قیمت نفت در ماه دسامبر را درپی داشتهاست. مطابقت دادن چنین توضیحی برای کاهش قیمت نفت که برمبنای شوکهای وارد شده به تقاضا برای ذخیرهسازی نفت است، با الگوی مشاهده شده از خطای پیشبینی در این مدل، کار دشواری است.
نتیجهگیری
این واقعیت که مدل پیشبینی از دسامبر 2014 کاهش جزئی در کاهش قیمت نفت و رسیدن آن به حدود 60 دلار در ماه ژانویه و سپس بهبود تدریجی و رسیدن قیمت نفت به 70 دلار تا ژوئن 2015 را پیشبینی کرده است، نشان میدهد که کاهش بیشتر قیمت نفت در سال 2015 فقط از طریق شوکهای بیشتر قابل توضیح است. درواقع، این حقیقت که قیمت نفت برنت در ماه ژانویه به کمتر از بشکهای 50 دلار کاهش یافت، نشان میدهد که بازار نفت خام در ماه ژانویه یک شوک بزرگ دیگر را تجربه کرده است. تا زمانی که اطلاعات مربوط به شاخصهای بازار نفت منتشر نشوند، تعیین ماهیت این شوک دشوار خواهد بود. یک عامل میتواند انتظارات مبنی بر کاهش بیشتر قیمت نفت یا کاهش بیشتر و غیرمنتظره فعالیت واقعی اقتصاد جهان باشد. با این وجود، دلایلی وجود دارد که انتظار داشته باشیم در صورتی که وضعیت اقتصاد جهانی وخیمتر نشود، کاهش اخیر قیمت نفت به زودی پایان یابد. یک دلیل اینکه کاهش بیشتر قیمت، باعث میشود تولید نفت برای برخی از تولیدکنندگان توجیه اقتصادی نداشته باشد. دلیل دیگر این است که درحال حاضر نشانههای روشنی از کاهش فعالیتهای مربوط به استخراج نفت وجود دارد که در موعد خود موجب افت تولید نفت خواهد شد.
همچنین این نگرانی فزاینده وجود دارد که کاهش سریعتر قیمت نفت ثبات اقتصادی و سیاسی کشورهای تولیدکننده نفت را تهدید میکند، اما این امید هم به وجود آمده است که قیمت پایین نفت به قدرت اقتصادی جهان خواهد افزود.بسیاری از تحلیلگران و سیاستگذاران به این پرسش فکر میکنند که چه مسالهای موجب کاهش قیمت نفت شده است و آیا این کاهش ادامه خواهد داشت یا خیر؟ گرچه کاهش مستمر قیمت نفت پیش از این به ویژه در سال 1986 و اواخر سال 2008 هم رخ داده است، اما پرسش اصلی این است که آیا کاهش فعلی متفاوت است و اگر متفاوت است، چه فرقی دارد؟ برخی از کارشناسان معتقدند عوامل مختص بازار نفت نقش مهمی در کاهش قیمت داشتهاند. برای مثال، آرزکی و بلانچارد (2015) مساله شوک مثبت عرضه نفت پس از ژوئن 2014 را عامل کاهش قیمت میدانند و به نمونههای لیبی، عراق و آمریکا اشاره میکنند. آنها همچنین میگویند پس از آنکه اوپک در اواخر ماه نوامبر 2014 اعلام کرد بهرغم افزایش تولید از طرف کشورهای غیر عضو اوپک سطح فعلی تولید را حفظ خواهد کرد، شوک بزرگ انتظارات قیمتی نفت به وقوع پیوست. این دو علت کاملا منطقی هستند، اما اخیرا بامستر و کلیان (2015) میگویند آمار، هیچکدام از این علل را تایید نمیکند.آیا کاهش قیمت نفت از ژوئن 2014 قابل پیشبینی بود؟
پرسش اصلی در این بحث این است که کاهش قیمت نفت از ژوئن تا دسامبر 2014 تا چه میزان قابل پیشبینی بود و این کاهش تا چه میزان به شوکهای عرضه و تقاضا که پس از ژوئن 2014 رخ داد، مربوط میشود. برای پاسخ به این پرسش باید از یک مدل پیشبینی قیمت نفت استفاده کرد. مدلی که برای این کار مناسب به نظر میرسد به آمار گذشته تولید جهانی نفت، میزان فعالیت واقعی اقتصاد جهان، شاخص تغییر ذخایر نفت جهان و قیمت نفت خام متکی است. بامستر و کلیان براساس این مدل چهار متغیره پیشبینی قیمت نفت نشان میدهند که با استفاده از آمار موجود تا پایان ژوئن 2014، بیش از نیمی از کاهش تجمعی مشاهده شد، یعنی کاهش 27 دلاری، قابل پیشبینی بود. اما چرا این کاهش 27 دلاری توسط متدهای متعارف پیشبینی قیمت نفت، پیشبینی نشد؟ روش متداول در موسسات سیاستگذاری این است که برای پیشبینی قیمت نفت از قیمت آتی نفت برنت استفاده میکنند. این در شرایطی است که منحنی قیمت آتی نفت برنت از ژوئن 2014 عمدتا صاف بوده است. این مساله این پرسش را به وجود میآورد که چرا چنین مدل پیشبینی، دقیق درنظر گرفته میشود. یک علت این است که با توجه به اینکه سود حاصل از پذیرش ریسک در بازار آتی نفت در زمانهای مختلف فرق میکند، قیمتهای آتی نفت انتظارات قیمتی نیستند و بنابراین نباید آنها را بهعنوان پیشبینی بازار درنظر گرفت. تحقیقات اخیر نشان داده است که سود حاصل از پذیرش ریسک به اندازه 26 دلار خواهد بود، بنابراین ناکامی قیمتهای آتی نفت در پیشبینی قیمت آن تعجبآور نیست. جدول همراه نشان میدهد که در فوریه 2014، این مدل افزایش اندک قیمت نفت را پیشبینی کرده است. در اواخر سال 2014 نیز این مدل پیشبینیها منفی میشود و این مدل یک کاهش بسیار بزرگ را پیشبینی کرده بود. در اینجا این پرسش مطرح میشود که چرا این مدل کاهش 27 دلاری قیمت نفت را پیشبینی میکند. یک احتمال این است که این پیشبینی از متغیرهای قابل پیشبینی فعالیت واقعی اقتصاد جهان ناشی شده است.اما، تنها 10 دلار از کاهش پیشبینی شده از تاریخ ژوئن 2014 میتواند به کاهش قابل پیشبینی در فعالیت واقعی اقتصاد جهان مربوط باشد. این نتیجهگیری منطقی است زیرا تغییر غیرمنتظره در فعالیت واقعی اقتصاد جهان بر قیمت همه کالاها تاثیر گذاشته است اما در قیمت بازار فلزات، مواد خام صنعتی و مواد غذایی شاهد کاهشی به بزرگی کاهش قیمت نفت خام نبودهایم. این مساله به این معنی است که 17 دلار کاهش قابل پیشبینی باقیمانده، به شوکهای خاص بازار نفت که قبل از ژوئیه 2014 رخ داده است، مربوط میشود. فقط دو نوع شوک در مدلهای اقتصادی بازار نفت هستند که میتوانند کاهش قیمت مختص به بازار نفت را ایجاد کنند. یکی شوک مثبت عرضه نفت است که منعکسکننده افزایش غیرمنتظره تولید نفت است و دیگری، شوک منفی وارد شده به تقاضا برای ذخایر نفت است که منعکسکننده انتظارات برای تولید بالاتر نفت درآینده است. بنابراین، میتوان گفت شوکهایی از این نوع که پیش از اواسط 2014 روی دادهاند، علت 17 دلار کاهش پیشبینی شده قیمت نفت خام هستند. یک سوال مهم دیگر این است که علت کاهشهای بعدی قیمت نفت که از ژوئن 2014 قابل پیشبینی نبوده است، چیست. میدانیم که این 22 دلار کاهش بعدی باید توسط شوکهای بازار نفت که بعد از ژوئن 2014 رخ دادهاند، توضیح داده شود. اما این شوکها چه زمانی رخ دادهاند و ماهیت این شوکها چه بوده است؟ با به روزرسانی ماهانه مدل پیشبینی چهار متغیره برای بقیه ماههای سال 2014 و استفاده از اطلاعاتی که در آن زمان در دسترس عموم بود، میتوان به این پرسش پاسخ داد. این کار نشان میدهد که فقط دو خطای عمده در پیشبینی قیمت نفت در نیمه دوم سال 2014 وجود داشته است، یکی در ماه ژوئیه (کاهش 9 دلاری را محاسبه کرده است) و دیگری در ماه دسامبر(کاهش دیگری تا 13 دلار را محاسبه کرده است). در مقایسه، پیشبینی این مدل از قیمت نفت در ماههای اوت، سپتامبر، اکتبر و نوامبر کاملا نزدیک به قیمتهای مشاهده شده بوده است. با ارزیابی الگوی خطاهای پیشبینی برای هر چهار متغیر این مدل(متغیرهای تولید نفت، قیمت نفت، ذخایر نفت و فعالیت واقعی) در ماههای ژوئیه و دسامبر میتوان فهمید که کدام یک از شوکهای اقتصادی در بازار نفت این دو خطا را توضیح میدهند. برای مثال، هیچ نشانهای از یک شوک مثبت بزرگ عرضه نفت در ماههای ژوئیه یا دسامبر وجود ندارد، زیرا خطاهای پیشبینی در مورد میزان تولید نفت به لحاظ اندازه کوچکتر از کاهش تولید جهانی نفت ناشی از شوکهای عمده عرضه، بوده است. درعوض، شوک قیمت نفت در ماه ژوئیه منعکسکننده شوک منفی به تقاضا برای ذخایر نفت است که در خطای پیشبینی منفی برای شوکهای نفتی منعکس شده است. وارد شدن چنین شوکی به تقاضای ذخیرهسازی را میتوان با انتظارات کمتر بازار از قیمت آتی نفت توضیح داد که منعکسکننده انتظار تضعیف اقتصاد جهانی، انتظار تولید بیشتر جهانی نفت، یا هر دو است. در این مدل امکان تفکیک این دو عامل از هم وجود ندارد، اما نشان میدهد که وارد شدن این شوک به انتظارات، کاهش 9 دلاری دیگر قیمت نفت در ماه ژوئیه 2014 را توضیح میدهد. در مقایسه، آمار ماه دسامبر نشاندهنده وارد شدن یک شوک منفی بزرگ به تقاضا برای نفت به دلیل تضعیف غیرمنتظره اقتصاد جهانی است که موجب کاهش 13 دلاری قیمت نفت شده است. در اینجا باید تاکید کرد که این آمار با فرضیه جایگزین مطرح شده توسط آرزکی و بلانچارد (2015) سازگار نیست. این فرضیه بر این اساس استوار است که بیانیه سازمان اوپک در اواخر ماه نوامبر 2014 موجب یک تغییر جهت مهم در انتظارات درباره تولید آتی و درنتیجه قیمت آتی نفت شده است و موجی از فروش ارزان قیمت سهام نفت و سقوط قیمت نفت در ماه دسامبر را درپی داشتهاست. مطابقت دادن چنین توضیحی برای کاهش قیمت نفت که برمبنای شوکهای وارد شده به تقاضا برای ذخیرهسازی نفت است، با الگوی مشاهده شده از خطای پیشبینی در این مدل، کار دشواری است.
نتیجهگیری
این واقعیت که مدل پیشبینی از دسامبر 2014 کاهش جزئی در کاهش قیمت نفت و رسیدن آن به حدود 60 دلار در ماه ژانویه و سپس بهبود تدریجی و رسیدن قیمت نفت به 70 دلار تا ژوئن 2015 را پیشبینی کرده است، نشان میدهد که کاهش بیشتر قیمت نفت در سال 2015 فقط از طریق شوکهای بیشتر قابل توضیح است. درواقع، این حقیقت که قیمت نفت برنت در ماه ژانویه به کمتر از بشکهای 50 دلار کاهش یافت، نشان میدهد که بازار نفت خام در ماه ژانویه یک شوک بزرگ دیگر را تجربه کرده است. تا زمانی که اطلاعات مربوط به شاخصهای بازار نفت منتشر نشوند، تعیین ماهیت این شوک دشوار خواهد بود. یک عامل میتواند انتظارات مبنی بر کاهش بیشتر قیمت نفت یا کاهش بیشتر و غیرمنتظره فعالیت واقعی اقتصاد جهان باشد. با این وجود، دلایلی وجود دارد که انتظار داشته باشیم در صورتی که وضعیت اقتصاد جهانی وخیمتر نشود، کاهش اخیر قیمت نفت به زودی پایان یابد. یک دلیل اینکه کاهش بیشتر قیمت، باعث میشود تولید نفت برای برخی از تولیدکنندگان توجیه اقتصادی نداشته باشد. دلیل دیگر این است که درحال حاضر نشانههای روشنی از کاهش فعالیتهای مربوط به استخراج نفت وجود دارد که در موعد خود موجب افت تولید نفت خواهد شد.