حمله اوین نامه کیهان به مسیح مهاجری و روزنامه جمهوری اسلامی7-دی-1401
اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری بدون خودی ها پاچه چه مهره های جناح مغلوب رقیب ورسانه ها ومنتقدی را باشیوه بازجویی واتهام وتوهین نگرفته است که بدون توجه که اوین نامه کیهان تاقبل از رئیس جمهورشدن احمدی نژاد مواضع مشترک با روزی نامه جمهوری داشت که اکنون با عنوان غرب گرا به این روزی نامه حمله کرده است؟
اشرافیت غربگرا چرا رویگردانی مردم از آنها در انتخابات را انکار و موضوع بررسی صلاحیتها را به رخ میکشد؟ آیا مدعیان اعتدال و اصلاحات در انتخابات مجلس به جای یک لیست، سه فهرست ارائه نکردند؟ و در انتخابات ریاست جمهوری، دو نامزد نداشتند که خاتمی و ۱۶ حزب اصلاحطلب، نهایتاً پای حمایت از عبدالناصر همتی جمع شدند؟!روزنامه کیهان در یکی از مطالب امروز خود به روزنامه جمهوری اسلامی حمله کرد و نوشته است؛ روزنامه حامی اشرافیت غربگرا طی دهه گذشته میگوید بازگشت به اهداف اولیه انقلاب، تنها راه ناکام کردن دشمن است.در ادامه این مطلب آمده است؛ روزنامه «جمهوری اسلامی» در سرمقالهای بدون امضا نوشت: «فاصله گرفتن از اهداف انقلاب اسلامی، منشأ اشتباه بود و از آن زمان تاکنون در مسیری غیر از آنچه امام خمینی برای این انقلاب و نظام اسلامی تعیین کرده بود در حال حرکت هستیم.سرفصلهائی از قبیل برقراری عدالت، حفاظت از کرامت انسانها، رعایت حق دخالت افراد در تعیین سرنوشت خود و کشور، کوتاه کردن دست چپاولگران و افراد فاسد از ثروت عمومی و قدرت، تأمین رفاه برای آحاد مردم و حمایت از مستضعفان نمونههائی از اهداف انقلاب است. قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی حاوی این سرفصلهاست، ولی بعد از مدتی حکمرانی ما این اصول را نادیده گرفت و به راهی رفت که پوستهای از نظام بدون بخش عمدهای از محتوا باقی ماند. عامل اصلی نارضایتیها را باید در اینجا جستجو کرد.مسئولان نظام با افتخار اعلام میکنند که انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و شورای اسلامی شهر و روستا برگزار میکنند. این ادعا در مورد اصل برگزاری انتخابات درست است، ولی این فقط پوسته است بدون آنکه محتوای واقعی «انتخاب» در آن وجود داشته باشد. وقتی تمام افراد واجدصلاحیت قانونی برای ورود به مجلس یا رئیس جمهور شدن ردصلاحیت میشوند و صحنه فقط برای افراد مورد نظر مسئولین خالی میماند، آنچه اتفاق میافتد انتخاب نیست، انتصاب است...داستان برجام و افایتیاف، مورد دیگری است که فاصله گرفتن ما از اهداف اقتصادی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را به اثبات میرساند. میگویند سفره مردم را به برجام و افایتیاف گره نمیزنیم، ولی میبینیم حتی روابط اقتصادیمان با چین و روسیه هم بدون رفع تحریمها و پیوستن به افایتیاف، راه به جائی نخواهد برد. دیدیم که این وعده گره نزدن و عضویت در پیمان شانگهای و تقلاهای دیگر حضرات در حدود یکسال و نیم که از عمر دولت جدید میگذرد، نهتنها مشکلی از بحران اقتصادی کشور حل نکرد، بلکه ارزش پولیمان را به شدت کاهش داد.ادامه این سیاستها دست دشمنان را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی بازتر میکند و هیچ ایرانی باغیرتی به پیروزی دشمنان رضایت نمیدهد. آنکس که میتواند دشمن را در این زمینه ناکام کند، خود حکمرانان هستند. بازگشت به اهداف اولیه انقلاب، تنها راه ناکام نمودن دشمن است. شجاعت این بازگشت را داشته باشید واین واقعیت را بپذیرید که عقبنشینی درجائی که لازم باشد، شجاعت است و به موفقیت منجر میشود».درباره این تحلیل گفتنی است:- مبارزه با استکبار از اهداف متعالی انقلاب است، اما جریان تجدیدنظر طلب (انقلابیون پشیمان (متمایل به غرب) سعی کردند از انقلاب هویتزدایی کنند. عجیب این که گردانندگان روزنامه جمهوری اسلامی هم با جریان مذکور همراهی کردند، اما اکنون مدعی مطالبه به بازگشت به شعارهای انقلاب شدهاند. این ادبیات که رئیسجمهور آمریکا بسیار مؤدب، و امضای وزیر خارجه آن تضمین است، یا با آمریکا میشود شراکت برد-برد کرد، در کجای ادبیات انقلاب اسلامی جا داشت یا با کدام تجربه تاریخی ملت ایران مطابقت میکرد؟!- دفاع از مدیریت اشرافیت غربگرا، درکجای قاموس انقلاب اسلامی قراردارد که روزنامه مذکور و افراد و عناصر مشابه، در مسیر چنین دفاعی قرار گرفته و به مدت ۸ سال، آن سوء مدیریتهای فاجعهبار را توجیه کردند تا خسارتهای بیسابقه را برجامی گذاشت؟ و حال که آن خسارتها درحوزههای اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی آشکار شده، چرا به جای عذرخواهی از مردم و نظام، قیافه طلبکاران را به خود میگیرند و خواستار بازگشت به آرمانهای انقلاب میشوند؟ کدام آرمانها؟ همان که ائتلاف غربگرای پرمدعی اعتدال و اصلاحات دنبال ذبحشان بودند ونظام و نیروهای انقلابی نگذاشتند؟! اصرار بر واگذاری منابع قدرت و پیشرفت کشور در قالب برجامهای ۱ و ۲ و ۳، با شعارهای انقلاب نسبتی داشت یا تحمیل تورم ۶۰ درصدی و گسترش شکاف طبقاتی در دولت «برجام و دیگر هیچ»؟! آیا شرمآور نیست که بانیان این خسارتها اکنون به جای سرافکندگی، خسارت کجفهمیها و بیکفایتیهای خود را از نظام و دولت جدید و نیروهای انقلابیطلب میکنند؟! اجرای ۳۷ دیکته از مجموع ۴۱ دیکته FATF و چند برابر شدن تحریمها با این وجود، چه ربطی (جز تضاد) به شعارهای انقلاب دارد؟!- اشرافیت غربگرا چرا رویگردانی مردم از آنها در انتخابات را انکار و موضوع بررسی صلاحیتها را به رخ میکشد؟ آیا مدعیان اعتدال و اصلاحات در انتخابات مجلس به جای یک لیست، سه فهرست ارائه نکردند؟ و در انتخابات ریاست جمهوری، دو نامزد نداشتند که خاتمی و ۱۶ حزب اصلاحطلب، نهایتاً پای حمایت از عبدالناصر همتی جمع شدند؟!