دروغ نامه کیهان 4 شنبه 7 دی ماه سال 1401
یادداشت نویس اوین نامه کیهان "آنهاکه باید ببینند دیدند"
برای مقابله جویی با اعتراضات که وارد ماه چهارم خود شده است .قلم فروشان ضد مردم ودرخدمت ارگان های سرکوبگر وجنگ افروزند و همکار اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری شده اند . بنابراین مکمل تیترخبراول اوین نامه یادداشت نویس هم مدافع جنگ خانمانسوز 8 ساله و معرکه گیری استخوان پوسیده چرخانی جنگی اخیر درشهرهاشده است. بدون آنکه بگوید آخراستخوان های پوسیده بیش از34 ساله جنگ خانمانسوز وایران نیمه ویران کن 8 ساله با عراق که ازسوی خمینی شیادموهبت الهی نامیده شد .چون زیرپوشش جنگ بطور وحشیانه صداهای مخالف ومعترض ومنتقد خاموش گردید . چنانچه کشفیات استخوان های پوسیده جنگی واقعی بوده باشد ونه غیرواقعی و اکنون با معرکه گیری جنگی مکمل هدف کنترل فضای انفجاری وامنیتی ونظامی کردنش شده است که می تواند پیش درآمد تبلیغات آماده سازی گردآوری سیاهی لشکر درسراسرکشور برای برگزاری سال مرگ پاسدارتروریست قاسم سلیمانی باشد چگونه این استخوان های پوسیده جنگی دارای می تواند بوی عطرآنچنانی داشته باشند که ازسوی معرکه گیران استخوان مرده چرخانی درمرکزچند استان بمنزله پیچیدن عطر استخوان های پوسیده جنگی درهوای آلوده خیلی ازشهرها می باشد که ادعای تبلیغاتی وارونه ومضحکش ازسوی قلم بردست پادوی تبلیغاتی پاسداران جنایتکارجنگی شده است؟
چند روزیست که عطر شهیدان در کشور پیچیده و شاهد برگزاری مراسم مختلف استقبال و وداع مردم با پیکر مطهر شهدای گمنام در اقصی نقاط کشور هستیم. دیروز هم یک بار دیگر پیوند ناگسستنی مردم و قهرمانان شهیدشان در مراسم تشییع 400 شهید گمنام دوران دفاع مقدس در تهران و شهرهای مختلف با زیباترین و با شکوهترین صحنهها به نمایش درآمد و در این روزهای سرد ابتدای دیماه که یادآور شهدای مظلوم و جاویدان غواص عملیات کربلای4 است، اقشار مختلف مردم از نوجوانان و جوانان تا کهنسالان خود را به مراسم تشییع شهدا رساندند تا قدرشناسی و پایبندی خود به آرمان شهدا را به منصه ظهور برسانند.جمعیت انبوه و با شکوهی که ندیدن و کتمان آنها، هنر بزرگ رسانهها و شبکههای معاندی همچون «بی.بی.سی» و «سعودی اینترنشنال» و عادت برخی رسانههای وابسته داخلی است. اما آنها که باید ببینند دیدند و یک بار دیگر فهمیدند که ساعتها حضور مردم در سرما برای استقبال از شهدایی که گاه تا 40 سال از شهادت آنها گذشته است، یعنی وفاداری به ارزشهای انقلاب و ایستادگی در مسیری که شهدا برای آن جان دادند.شگفتی و خشم آنها که نمیخواهند این حضور چندین میلیونی در سراسر کشور را ببینند وقتی بیشتر میشود که در اطراف تابوت مطهر شهدا دختران و پسران و جوانان و کهنسالانی با ظواهر و تفکرات مختلف را مشاهده میکنند که بر لب زمزمه تشکر از شهدا و بر چشم حلقه اشکی از عشق و محبت به آنها دارند. مردمی که شاید در نگاه اول به نظر آید برخی از آنها دیدگاهی متفاوت از خط و مسیر شهدا داشته باشند اما اتفاقاً بر خلاف ظاهرشان، به تعبیر رهبر انقلاب «دل آنها متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته به این اهداف و آرمانهاست.»این صحنهها سالهاست در مراسمات مختلف تشییع شهدا تکرار میشود. این روزها ایام سالگرد شهادت قهرمان بزرگ ملت ایران سردار رشید سپاه اسلام حاج قاسم سلیمانی است، مگر میشود حضور چندین میلیونی اقشار و گروههای مختلف مردم در تشییع پیکر این شهید سعید را در چند شهری که فرصت استقبال از سردار را پیدا کردند فراموش کرد؟ اگر فرصت تشییع پیکر شهید سلیمانی در تمام استانها و شهرها میسر میشد خدا میداند چه صحنههای پرشکوه و عظیم دیگری خلق میشد.یا پیش از آن در تشییع شهید محسن حججی، جوانی که سر و جان خود را فدای امنیت مردم و میهن و پیشگیری از دستاندازی دشمنان تکفیری به ایران کرد، چه صحنههای زیبایی از قدرشناسی مردم رقم خورد؛ مردمی که با وجود تبلیغ رسانههای معاند و دروغگویی خائنان، آرمان و هدف شهید حججی و شهدای مدافع حرم را خوب درک کرده بودند.مدتی است بعد از فتنه اخیر آشوب و اغتشاش، عدهای از سیاسیون مردود یا سلبریتیهای متوهم در گفتار و توئیت خود از کلمه مردم زیاد استفاده میکنند و خود را به دروغ در جایگاه نمایندگی مردم مینشانند در حالی که وقتی بر منظور آنها از مردم بیشتر توجه کنیم، عیان میشود که اولا از مردم این سرزمین که با بیمحلی به اغتشاشگران دفاع از انقلاب و نظام را برگزیدند عصبانی هستند و دوم اینکه منظورشان آشوبگران و اغتشاشگران محدودی است که طی بیش از سه ماه هرآنچه در توان داشتند و هر دستوری که از اتاق فکر رسانهای و امنیتی خارجنشین و وابسته به دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دریافت کرده بودند از قتل و جنایتهای خشن تا آتش انداختن بر اموال عمومی و اخلال در کسب و کار و زندگی مردم و تلاش برای تجزیه این کشور اجرا کردند اما جز رسوایی خود و اربابانشان و بیمحلی مردم حاصلی برایشان نداشت. اکنون آن مدعیان مردمشناسی و مردمدوستی کجا هستند تا حضور چندین میلیونی مردم در مراسم تشییع شهدای گمنام را ببینند؟ آنها که گروههای قلیل آشوبگران و چند نفر آتش زننده لاستیک و سطلزباله در یک چهارراه را مردم میدانستند آیا جماعت عظیم دیروز در سراسر کشور را به عنوان مردم قبول دارند؟این عده در حساب و کتابهای متوهمانه خود چه ضربه سختی از این مردم که با وجود همه انتقادها و گلایهها و حتی سختیها و دیدن کمکاریها، پای انقلاب و نظام و کشور خود ایستاده و همچنان نقشههای شوم دشمنان را نقش بر آب میکنند خوردهاند که در برابر حماسه حضور آنها و نمایش عشق به وطن و نظام و انقلاب، سکوت کرده یا تکلم از دست دادهاند؟در کدام کشور و انقلابی غیر از ایران و انقلاب اسلامی سراغ دارند که 43 سال بعد از انقلاب و 40 سال بعد از جانباختن سربازان و سرداران وطن، جمعیتی چندین میلیونی به بهانههای مختلف همچون تشییع شهدا یا راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاب در سرما و گرما حاضر شوند؟شاید وقوع آشوبهای اخیر و عملیات روانی سنگین دشمن در جنگ ترکیبی برخی دلها را لرزانده بود اما این بار هم در میانه کارزار و تلاش دشمن برای ایجاد اختلاف و تفرقه در جامعه و تلاش برای القای دوری مردم از انقلاب، معجزه شهدا بر سِحر رسانهای فرعونیان غلبه کرد، این تابوتهای مطهر که شهر به شهر رفتند تا درس ایستادگی تا پای جان برای حفظ دین و میهن و ناکامی دشمن را با مردم و جوانان مرور کنند یک بار دیگر نقشه دشمن را خنثی کردند، مگر نه اینکه «شهدا سنگ نشانند که ره گم نشود»؛ این بار هم شهدا راه نشان دادند تا مردم و جوانان این کشور، متحد و در کنار هم به خیابان «انقلاب» بیایند و پا در مسیر منتهی به ناکجاآبادی که دشمن با هزار حیله و نیرنگ و ظاهرفریبی به آن دعوت میکند نگذارند.در مراسماتی مانند مراسم با شکوه دیروز، دیدن صحنههای عجیب و عاشقانه از حضور نوجوانان و جوانانی که نه جنگ را دیدهاند و نه ظاهراً نسبتی با این شهدا دارند، نوید زنده بودن یاد شهدا در ذهن و روح جوانان و جاری بودن خون شهدا در رگهای آنها را میدهد، از طرفی در این روزها و شبها در اقصی نقاط کشور مراسمات متعدد و نورانی ایام فاطمیه و شهادت بانوی دو عالم حضرت صدیقه طاهره(س) با حضور مردم مؤمن و جوانان پاک سرشت برگزار شد که نشان از زنده بودن ارزشها و دینداری در جامعه است، اما نباید فراموش کرد که دشمن نیز راز و رمز تداوم این انقلاب و نهضت مقدس را دریافته است و بیسبب نیست که با انواع ابزارهای رسانهای و مجازی و روشهای مختلف جنگ تبلیغاتی و شبههافکنی و با صرف میلیونها و میلیاردها دلار، سعی در جدا کردن نوجوانان و جوانان از مسیر نورانی ارزشها و راه شهدا و فرهنگ ایرانی اسلامی دارد.حال که سرمایهگذاری دشمن برای ربودن نوجوانان و جوانان آیندهساز این کشور به وضوح مشاهده میشود، مسئولیت کسانی که به هر نحوی و در هر حوزهای در قبال نوجوانان و جوانان این مرز و بوم وظیفهای دارند و همه کسانی که خارج از چارچوبهای سازمانی و اداری و مسئولیتهای تعریف شده امکان کار برای حفظ نوجوانان و جوانان در مسیر درست و صحیح و جلوگیری از خدشه دشمن به فکر و روح و آینده آنها را دارند این است که با تمام وجود پای کار بیایند و به دور از تعلل و کمکاری یا خدای نکرده تنبلی و سستی و غفلت به وظیفه خود در این عرصه مهم عمل کنند. بیشک اگر این شهدا که گمنامی و 40 سال آرمیدن در بیابان را به جان خریدهاند تا هر از گاهی و در چنین شرایط حساسی برای اثرگذاری در جامعه و زدودن نقشه دشمن با چند قطعه استخوان و یک تابوت دوباره وارد میدان شوند امروز قرار بود به سخن بیایند و به مسئولان و کسانی که امکاناتی به امانت در دست دارند چیزی بگویند، در کنار تکرار توصیههای زیبا در وصایای نورانیشان همچون ایستادن پای انقلاب و دفاع از ولایت، تلاش برای حفظ گوهر تقوا و حجاب؛ عمل به وظیفه در قبال نوجوانان و جوانان برای در امان ماندن از دامهای دشمن و حل مشکلات مردم و رسیدگی به خواستههای این ولینعمتان صبور را مطالبه میکردند.یاد و نام این مردان بزرگ تا همیشه جاویدان باد که هر از گاهی به فریادمان میرسند تا دست ما را بگیرند و از خواب غفلت بیدار کنند. چه زیبا سرود شاعر دلسوخته انقلابی مرحوم محمدرضا آقاسی در وصف شهیدان:
...یوسف
صفتان مصر غربت!
کنعان به
شما نیاز دارد
تابوت شما
مگر که ما را
از
فکر گناه، باز دارد...
عباس
شمسعلی