بررسی دلایل افول دلار و تأثیر آن بر روابط تجاری کشورها (بخش نخست)
سقوط دلار و پایان
ابرقدرتی آمریکا۱۰-خرداد-۱۴۰۲
به گنجشک گفته شد منار به فلان جایت گفت یک چیز تا بگنجد. وارونه ودروغ گویی ضدآمریکایی دررژیم تروریستی ولایت فقیه فاسد پایان ندارد .زیرا درشرایطی که نزدیک دوسال که ازرئیس جمهورشدن دژخیم می گذرد افزایش قیمت دلار بیش از دو و نیم برابرشده است . ولی اوین نامه کیهان شریعت نداری مدعی افول وسقوط دلار وپایان ابرقدرتی آمریکا شده است تاپوششی برای شتاب صعودی کاهش ریال بی ارزش شده شود.
رضا الماسی-در سالهای
اخیر، کشورهای مختلف دنیا برای اینکه خود را از سیطره مرجعیت دلار در مبادلات بینالمللی
خارج کنند به مبادله با ارزهای ملی روی آوردهاند. این عامل باعث شده مرجعیت
جهانی دلار تضعیف شود و پول پرقدرت آمریکا نیز به همراه سایر عناصر قدرت آن رو به
افول برود. سقوط دلار در حالی با سرعت زیاد پیش میرود که روند تضعیف آن، پایان
ابرقدرتی آمریکا را نوید میدهد.کارشناسان اقتصاد بینالملل سالهاست پایان سلطه
دلار و از بین رفتن نظام انحصاری تکارزی را هشدار میدهند و حالا این مهم ملموستر
شده است.میلتون فریدمن، دانشمند حوزه اقتصاد پولی معتقد است؛ تاریخچه اقتصاد پولی
نشان میدهد که هیچ ارزی برای همیشه سلطنت نخواهد کرد و در آخرین اظهارنظر رسمی
خود درخصوص بحران فروپاشی دلار میگوید: «مانند هر ارز مرجع دیگری، تاریخ انقضای
سیطره دلار بر اقتصاد بینالملل بهزودی فرا خواهد رسید. همان فشارهایی که فرانک
فرانسه را در قرن نوزدهم و پوند انگلیس را در قرن بیستم از بین برد، دلار را در
قرن بیست و یکم از بین خواهد برد. چه چیزی باعث شد که بانکهای مرکزی جهان در سال ۱۹۱۹ از پوند انگلیس برای معاملات خود
استفاده نکنند؟ در درجه اول بدهی خارجی بالای بریتانیا. دولتها با گذشت زمان با
توجه به میزان فزاینده بدهی خارجی بریتانیا، تولیدات اقتصادی رو به افول و این
واقعیت که پوند نه با طلا، بلکه با این باور که ارزش آن پشتوانه میشود، اعتماد و
اعتبار خود را به این واحد پولی مرجع جهانی از دست دادند.»او میافزاید: «امروز،
وضعیت بدهی خارجی ایالات متحده در شرایط بسیار بحرانیتری از ۱۹۱۹ بریتانیا قرار دارد و همچنان هم با
شتاب بالا، به قرض گرفتن خود ادامه میدهد؛ بنابراین کشورها با سرعت در حال از
دست دادن اعتماد خود به ثبات دلار هستند. البته مشکل فعلی جهان این است که هنوز
گزینه مناسب دیگری به قدرت و مرجعیت دلار ندارد وگرنه پیشبینی سقوط دلار در بازه
زمان کوتاهتری محقق میشد.»جوزف ای، استیگلیتز استاد اقتصاد پولی دانشگاه کلمبیا
نیز درباره احتمال قریبالوقوع فروپاشی مرجعیت دلار در جهان میگوید: «تاریخ پر از
سقوط ناگهانی ارزهاست. آرژانتین، مجارستان، اوکراین، ایسلند، ونزوئلا، زیمبابوه و
آلمان همگی از سال ۱۹۰۰ بحرانهای ارزی وحشتناکی را
تجربه کردهاند. بسته به تعریف «فروپاشی»، فاجعه ارزی روسیه در سال ۲۰۱۴ را میتوان مثال دیگری در این حوزه
در نظر گرفت. ریشه هر فروپاشی ناشی از فقدان ایمان به ثبات یا مفید بودن پول به
عنوان ذخیره موثر ارزش یا وسیله مبادله است. به محض اینکه سرمایهگذاران و معاملهکنندگان،
باورپذیری خود را نسبت به مفید بودن ارز مرجعی از دست بدهند، آن ارز دچار مشکل میشود.
این امر میتواند از طریق ارزشگذاری نامناسب یا تثبیت، رشد کم مزمن، یا تورم
ایجاد شود. اتفاقی که به نظر میرسد برای دلار آمریکا در حال وقوع هست.»او اضافه
میکند: «بسیاری از رهبران اروپایی تمایل دارند که یورو جایگزین دلار به عنوان ارز
مرجع و غالب جهان شود. همچنین بسیاری از مقامات دولت چین نیز میخواهند یوان،
جایگزین دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی شود؛ بنابراین شواهد نشان میدهد که یک
خواست جهانی برای کنار زدن دلار ایالات متحده از سلطه مطلق بر تجارت جهانی در حال
شکلگیری است.»آخرین سوءاستفادههای آمریکا از دلار-علیرغم
شتاب گرفتن حذف دلار از مبادلات اقتصادی در جهان، آمریکا همچنان در تلاش است که با
استفاده از ابزار دلار و از طریق اعمال تحریمهای اقتصادی بر کشورهای مختلف، اهداف
سیاسی یکجانبهگرایانه خود را از این طریق دنبال کند.دکتر فواد ایزدی، عضو هیئت
علمی دانشگاه تهران و کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به تبعات فاصله گرفتن
کشورها از دلار برای آمریکا اظهار میدارد: «یکی از دلایلی که آمریکاییها را قادر
میسازد پول چاپ کنند و در اقتصادشان تبعات تورمی چاپ پولِ گسترده را در نظر
نگیرند نیاز جهانی به دلار است؛ به همین دلیل پولِ چاپ شده داخلِ آمریکا باقی نمیماند،
دلار در دنیا پراکنده میشود و آثار تورمی آن در داخل آمریکا کاهش مییابد.»او
ادامه میدهد: «در شرایط فعلی، حجم پولی که در آمریکا چاپ میشود با تبعات تورمی
آن سازگار نیست؛ حجم پول بسیار زیاد است و تبعات تورمی آن به خاطر مسئلهای که عرض
کردم نسبتاً کم است. هر چه میزان نیاز به دلار در دنیا کم شود آمریکاییها مثل
گذشته نمیتوانند پول چاپ کنند و این پول بیرون از آمریکا استفاده شود. در نتیجه
تبعات تورمی در آمریکا گسترش مییابد و این یعنی پایان ابر قدرتی آمریکا؛ یعنی از
نفوذ دلار برای فشار بر کشورها نمیتوانند استفاده کنند و دیگر برایشان تسلیحاتی
کردن دلار (استفاده از دلار برای پیشبرد اهداف) امکانپذیر نیست، از طرفی
اقتصادشان هم به شدت تحت تاثیر قرار میگیرد.»دکتر ایزدی میافزاید:
«کسری بودجه سالانه دولت آمریکا در سالهای گذشته بعضاً به عددیک و نیم تریلیون
دلار نیز رسیده، بدهی دولت آمریکا بیش از 30 تریلیون دلار است.»چرا
آمریکا با اینکه این میزان بدهی و کسری بودجه دارد ولی میتواند همچنان به حیاتش
ادامه دهد؟ ایزدی در پاسخ به این سؤال میگوید: «به خاطر اینکه دلار ارز بینالمللی
است. هر چه قدر جایگاه دلار در سطح بینالمللی کاهش یابد (البته باید توجه داشت که
این مسئله روند است و یکشبه به نتیجه نمیرسد) جایگاه این کشور در دنیا تنزل مییابد
که این مسئله خبر خوبی برای ایران است.»چرا دلار در آستانه سقوط قرار
دارد؟به گفته کارشناسان؛ ضعف اساسی دلار آمریکا، اقدام به کاهش پشتوانه
طلای این ارز و چاپ دلار بدون پشتوانه به مرور زمان بوده است.ایالات متحده با توجه
به افزایش اعتبار جهانی و سلطه انحصاری دلار بر اقتصاد بینالملل، به تدریج شروع
به انتشار و چاپ دلار بدون پشتوانه کرده است. هرچند این ضعف در میان همه ارزهای
ملی در جهان مشترک است و در عصر کنونی، امری عادی تلقی میشود، اما برای ارز مرجع
متفاوت است.چرا که چاپ حتی یک واحد اسکناس بدون پشتوانه برای ارزی که بیش از ۷۰ درصد تبادلات تجاری بینالمللی در
یک قرن اخیر بر مبنای آن انجام شده و تنها مرجع استاندارد فراگیر ذخیره ارزش و
ابزار مبادلهای انحصاری بوده است، امری بسیار خطرناک و چالشبرانگیز است و نتیجه
آن، شرایط متزلزل و در آستانه فروپاشی امروز دلار ایالات متحده است.با در نظر
گرفتن چاپ حجم بالای ارز بدون پشتوانه در جهان، اگر دولتها یا سرمایهگذاران
خارجی همین امروز تصمیم بگیرند به طور دسته جمعی از دلار آمریکا دور شوند، سیل
موقعیتهای فروش کوتاهمدت دلار میتواند به طور قابل توجهی به هر کسی که داراییهای
او به دلار وابسته است آسیب شدید برساند.کارشناسان اقتصاد بینالملل میگویند؛
وضعیت اقتصاد داخلی آمریکا شتاب سقوط دلار را سرعت داده و میدهد. تورم بالا و
بدهی خارجی فزاینده غیرقابل کنترل، واقعیتی است که در آن افزایش قیمت مصرفکننده
و سطح عمومی قیمتها، آمریکا را مجبور به تداوم افزایش شدید نرخ بهره میکند. چنین
مسئلهای موجب کاهش شدید ارزش اوراق قرضه دولتی در دست بانکها، نهادهای مالی،
مشاغل، کسب و کارهای خرد و کلان و شهروندان آمریکا خواهد شد.بنابراین اگر دولت
ایالات متحده برای پرداخت سود مربوط به پروسه بدهیهای خارجی خود به وامدهندگان
غول پیکر جهانی، با کسری مفرط مواجه شود، طلبکاران خارجی به راحتی میتوانند دلار
را کنار بگذارند و باعث سقوط آن شوند.علاوهبر این اگر ایالات متحده وارد یک رکود
شدید شود، عملاً هیچ تمایلی برای ادامه بهکارگیری دلار در مناسبات اقتصادی و
تجاری جهانی باقی نمیماند.دلار و نظم جدید جهانی-فریدون
برکشلی، رئیسگروه مطالعات انرژی وین با اشاره به تحولات دنیا و گذار به نظم جدید
جهانی به فارس میگوید: «ابتدا لازم است که اندکی به پیشینه گذار به نظم نوین
جهانی از زاویه نگاه آسیایی به موضوع نگاه کنیم. کشورهای جهان سوم و به ویژه آسیا
از دهه ۱۹۶۰ میلادی و حتی اندکی قبل از
آن درخصوص طراحی یک نظم نوین آسیایی منبعث از منافع و خواستههای خودشان تلاش میکردند.گروه
موسوم به ۷۷ و چند تشکل سیاسی دهههای
بعد از جنگ دوم جهانی و پایداری جنبشهای استقلالطلبانه، دلالت از تمایل آسیا
برای گذار از عصر آتلانتیسم و گذار از سیطره پیمانهای آتلانتیکی بود. شاید قدری
تعجب کنید، ولی در سال ۱۹۷۵،
در همین تهران سمیناری برگزار شد که هدف آن کنکاش در ایجاد یک پیمان همکاری
اقتصادی و تجاری در منطقه اقیانوس هند و خلیجفارس بود.»برکشلی ادامه میدهد: «پس
از پیروزی انقلاب هم جمهوری اسلامی ایران، سازمان موسوم به اکو را شکل داد که ۱۳ کشور منطقه از جمله جمهوریهای موسوم
به تازه استقلال آسیای میانه و قفقاز و پاکستان و ترکیه با هم تعاملات اقتصادی و
تجاری را در کانون توجه قرار دهند.»رئیسگروه مطالعات انرژی وین اظهار میدارد:
«اندکی بعدتر در سال ۱۹۸۵
رؤسای جمهور و نمایندگان ارشد، 50 کشور آسیایی منطقه در افتتاح خط آهن سرخس به چین
به ایران آمدند و گفتوگوهای مفصلی انجام شد. حالا از این مقدمه طولانی، قصدم این
است که بگویم شرقگرایی و آسیامحوری، از کانونهای مهم سیاست و استراتژی ایران
بوده و این را جبر جغرافیای ایران میدانم.»او با اشاره به افول دلار تصریح میکند:
«این موضوع را خود آمریکاییها هم تشخیص میدهند. بحث اصلی بر سر ارز جایگزین یا
مکانیسمی است که ساختار آن میبایستی به تدریج طراحی شود و شکل گیرد.»برکشلی میگوید:
«در صندوق بینالملل پول و بانک جهانی، قدرت از آن سهامداران اصلی و مهم است.
آمریکا نزدیک به ۳۰ درصد از سهام را در اختیار
دارد. حالا بریکس در حال مذاکره برای طراحی یک بانک بریکس است که اکتبر در آفریقای
جنوبی درباره آن تصمیمگیری خواهد شد. مطمئناً چین و عربستان سهامداران اصلی
خواهند بود.»وی میافزاید: «این موضوع بنده را به یاد تاسیس مجمع جهانی
صادرکنندگان گاز میاندازد. ما این مجمع را در تهران به دنیا آوردیم. هدف ما تاثیر
در نظام جهانی قیمتگذاری گاز بود، اما امروز متاسفانه هیچ نقشی در آن نداریم.
منظورم این است که صرفاً عضویت در یک نهاد جهانی، منشاء قدرت نیست. قدرت در تولید
ناخالص داخلی است. با این چارچوب تفاوت خاصی مابین دلار، یوآن یا هر ارزی وجود
ندارد.»