کرباسچی: به جای دیوارکشی در مترو، واگن اضافه کنید مشکل حل میشود۱۲-اردیبهشت-۱۴۰۲
کرباسچی بی خودی توصیه کرده است .برای اینکه می داند زن ستیزان مدافع حجاب اجباری دنباله بهانه برای سرکوب و پلمب و زنانه مردانه کردن مترو به سبک مسجدند ونه اینکه دنبال راه حل باشند.
اگر جامعه هدف قشر مذهبی است که زحمت نمیخواهد، رهایشان کنید، آنها آیینهای سنتی و مذهبی را بهتر از گذشته انجام میدهند و بسیاری از مواقع دخالتها باعث میشود روحیات سنتی خالص هم مخدوش شود. ولی اگر جامعه هدف نسلی است که به قول خودتان تحت تاثیر مسائل روز و القایی از رسانههاست با این اقدامات تحت تاثیر قرار نمیگیرند و با این رفتار موفقیتی به دست نمیآورید.هممیهن: غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران درباره جداسازیهایی که شهرداری در دستور کار قرارداده است، میگوید: «تعجب میکنم؛ مسئله جداسازی و اینطور برخوردهای فیزیکی، بارها در گذشته تجربه شده و در حل مسائل فرهنگی بهوضوح شکست خورده است. اما باز هم به همین نوع نگاه و عملکرد رجوع میکنیم. اگر با مسئله پوشش و وقار اجتماعی خانمها و آقایان که نیازمند اقدامات فرهنگی است، برخورد فیزیکی شود، صددرصد شرایط بدتر خواهد شد.»او با تاکید بر اینکه برای تغییر تفکر و نظر یک فرد زور و اجبار نتیجهبخش نخواهد بود، میافزاید: «اگر با زور موضوعی به نتیجه برسد، حتما بسیار سطحی است. مثلا درباره حجاب پس از گذشتن از گیت روسریشان را دوباره برمیدارند. این رفتار فقط بهنوعی لج و لجبازی بین مدیریت بخشهای مختلف و مردم تبدیل میشود. طبق تجربه؛ باید سلیقه و نگاه مردم را به موضوعات فرهنگ فاخر و غیرمبتذل از جمله خواندن، نوشتن، کتاب، روزنامه، موسیقی، مجله، تئاتر، هنرهای تجسمی، سینما و... معطوف کنیم. البته منظور از فرهنگ، هنر پوپولیستی کوچهبازاری نیست که امروزه در جریان است، برای آنکه ثابت کنند در حوزه فرهنگی اقداماتی صورت گرفته است.» کرباسچی به گذشته اشاره و تاکید میکند: «یک روزی در مجموعههای شهرداری اشکال میگرفتند که چرا فردی مانند شجریان برنامه اجرا میکند، حالا ببینید با تشویق وزارت ارشاد و مسئولان فرهنگی چه کسانی به سالنهای فرهنگی میآیند؟ آنهم با چه هزینههای گزاف. در آن زمان برای مردم به صورت رایگان یا شبیه به رایگان برنامه اجرا میکردیم و مرحوم شجریان دستمزد خود را برای ساخت فرهنگسرای بهمن هدیه کرد. حالا جلوی دو نفر روی صندلی دیوار میکشیم، از آن طرف در سالن چندهزارنفری چنین کنسرتهایی برگزار میکنیم. البته من مخالف این کنسرتها نیستم، چون نیاز بخشی از جامعه و جوانان ماست، اما حرفم این است که این دو عملکرد با هم سنخیتی ندارد.»شهردار اسبق تهران میگوید: «زمانی با راپل از دیوار بالا میرفتند تا دیشهای ماهواره را به پایین پرتاب کنند، اما حالا همه چیز رها شده است و انگار نه انگار که این کار خلاف قانون است. کارهایی میکنیم که در آن میمانیم و به نظرم عجیب است که میخواهیم از اول چرخ را اختراع کنیم و به این همه تجربه سیچهلساله توجه نمیکنیم. برای حل مساله، آیا بهتر نیست به تعداد وسائل حملونقل بیافزاییم و رفاه مسافرین را فراهم کنیم که خودبهخود خیلی از مسائلی که نگرانش هستند، رفع شود؟ اگر ازدحام و فشردگی در مترو نباشد، مسائل بهتر حل نمیشوند و مردم راضیتر نخواهند بود؟»او در پاسخ به این سوال که بخشهای فرهنگی و سازمانهای عریض و طویلی که بودجههای زیادی به خود اختصاص دادهاند، توانستند در فرهنگی که مدنظرشان بود، موفق عمل کنند؟ میگوید: «تا موفقیت را چه معنا کنیم؟ اگر فرهنگسازی شده بود که در حال حاضر با این مشکلات روبهرو نبودیم. ولی اگر موفقیت «آماردهی» باشد، در آماردهی به افرادی خاص موفق بودهاند. درصدی از جامعه هستند که همیشه در مراسم مذهبی و آیینی شرکت میکنند و اگر دولت و نهادها هم اقدامی در این زمینه نداشته باشند، آنها از نان شبِ خود میزنند تا آن مراسم را برگزار کنند. قرنهاست که جامعه مذهبی این برنامهها را داشته و هنوز هم آن را ادامه میدهد.اینکه برخی بخواهند احساسات مذهبی مردم را در کارنامه خودشان ثبت کنند، ممکن نیست. نهاد فرهنگی که با انگیزه اصلاح و دخالت در سلیقه فرهنگی فعالیت کند، باید جامعه هدف خود را تحت تاثیر قرار دهد. اگر جامعه هدف قشر مذهبی است که زحمت نمیخواهد، رهایشان کنید، آنها آیینهای سنتی و مذهبی را بهتر از گذشته انجام میدهند و بسیاری از مواقع دخالتها باعث میشود روحیات سنتی خالص هم مخدوش شود. ولی اگر جامعه هدف نسلی است که به قول خودتان تحت تاثیر مسائل روز و القایی از رسانههاست با این اقدامات تحت تاثیر قرار نمیگیرند و با این رفتار موفقیتی به دست نمیآورید. چراکه اگر موفقیتی بود که شرایط این نبود که بگویید باید مسائل انتظامی و امنیتی را کنار بگذاریم و به مسائل فرهنگی روی آوریم.»