یادداشت روز اوین نامه کیهان "تحلیل 100 روزه یک رئیس‌جمهور متوهم"

 دروغ نامه کیهان  یک شنبه ۷- اردیببهشت ماه سال- ۱۴۰۴

یادداشت روز اوین نامه کیهان "تحلیل 100 روزه یک رئیس‌جمهور متوهم"

گفته می شود شتر بابارش می رود ولی لنگ پشه کوره گرفته می شود . حال برای به حاشیه بردن کارنامه ننگین وخونین بسیار پرهزینه ۴۶ ساله اعمال شده سیاست عوامفریبی وفریبکاری و وعده  دادن های پوچ و ادعاهای توخالی  تبلیغاتی کردن  همراه با صورت مسأله پاک  نمودن وآدرس غلط  دادن  که جزوبخشی  از اعمال سیاست نهادینه ورایج شده رژیم فاسد وقرون وسطایی وجنگ افروز ولایت فقیه  بوده است چون  هدف انحراف  اذهان و بحران آفرینی برای عبور ازبحران ها بوده است . برای همین برای بهانه داشتن  ایجاد فضای امنیتی و عدم حضور فعالیت سازمان های انقلابی و جریانات سیاسی و بسترسازی سقوط یا برکناری دولت موقت مهندس بازرگان طرح اشغال سفارت آمریکا درتهران سازماندهی گردید. درادامه فریاد  سردادن مرگ برآمریکا درهر مکان و جمع وتریبون و مدرسه و دانشگاه ومحفلی طنین انداز شد  وخمینی شیاد تأکید کرد که کارکنان به گروگان گرفته شده سفارت آمریکا متهم به جاسوس هستند و باید محاکمه ومحکوم وزندانی شوند .در حالی که برای آنکه جیمی کارتر دمکرات برای باردوم رئیس جمهور نشود ورقیبش دونالد ریگان جمهوری خواه  رئیس جمهور گرددپس گروگان ها به جای محاکمه شدن آزاد شدند. هم چنین خمینی شیاد وعده حکومت مستضعفان وپابرهنگان و مسکن وآب وبرق مجانی داد و عکس آن همگان شاهدند که در عمل چه افتاده است؟همین طور طی ۸ سال جنگ خانمانسوز ۸ ساله با عراق خمینی شیاد با موهبت الهی نامیدن جنگ مدعی ادامه جنگ تاآخرین نفر وآخرین خانه  و۲۰ سال  اگر جنگ طول بکشد ما ایستاده ایم درحالی پس از۸ سال از موضع ضعف جام زهر آتش بس را به کام کشید ومرد .حال بماند که شعار نابودی اسراییل و آماده سازی فروپاشی آمریکا تبدیل به جوک وتف سربالا برای خامنه ای رمال شده است که ۳۶ سال است  وی خیلی تندتر و مفتضح ورسواکننده تر ازخمینی شیاد درهمه  دیدارها وروضه  خوانی های دشمن بیگانه شناسایی اش  شعارهای تهدید آمیز آبکی نه مقابل آمریکا واسراییل واروپا و کشورهای منطقه به ویژه عربستان  داده است و برنامه های ضداقتصادی  ضدمردمی وضدمنافع ملی ساماندهی کرده است که مهمتر تأکید بر غیر شرافتمندانه بودن مذاکره با آمریکا کرده است .درحالی که مقابل پیشنهاد ترامپ به مذاکره  عقب نشینی کرد وتسلیم شد وتن به مذاکره هسته ای باآمریکا داد وثابت نمود که بی شرف واقعی بی بدیل خودش و اطرافیان وهوراکشانش می باشند. اما حال جارچی سانسورچی یادداشت نویس اوین نامه کیهان  مأمورشده است تا برای سانسور وماستمالی کردن موضع رسوا شده رهبر رمال وعوامفریب ودروغگویش که جای نابودی اسراییل رهبران حماس و حزب الله لبنان را به کشتن داد و بشار اسد جنایتکار هم پیمان با سقوط کشانیدن سوریه به روسیه فراری داد وضعف آشکار تسلیم  شده اش مقابل  پیشنهادترامپ  برای مذاکرات هسته ای باآمریکا تابلو شده است البته بدون  آنکه کوچک ترین اشاره  ای ازسوی جارچی سانسورچی شود  درمقابل سراغ عملکرد کارنامه ۱۰۰ روزه ترامپ رفته است  وگفته این رئیس‌جمهورِ خودشیفته و متوهم، تاکنون حتی یک دستاورد که بتواند روی آن تکیه کند، نداشته است اما تا دلتان بخواهد از موفقیت‌های داخلی و خارجی‌اش گفته است! - این 100 روز فقط، نشان‌دهنده متوهم و خالی بند بودن ترامپ نبود. این 100 روز نشان داد حرف‌هایی که می‌زند، ایده‌ها و وعده‌هایی که می‌دهد روی حساب و کتاب نیست بلکه «در لحظه» و «برای لحظه» و با هدف «ترساندن و امتیاز گرفتن» است. همان «تئوری مرد دیوانه» چون  این 100 روز نشان داد ترامپ به همان سادگی که یک فرمان اجرائی را امضا می‌کند، اگر مقاومتی ببیند عقب‌نشینی می‌کند همین نحوه عملکرد چین و روسیه و حتی برخی کشورهای اروپایی در ورفتارها ی احمقانه بودن ایده‌هایش باعث شکست او شد.  بهرحال قلم بردست همکار  سربازجوشریعت نداری درپایان کیفرخواست ضد ترامپی  خود برای پیگیری  وهمسویی هدف  مشترک سربازجوشریعت نداری وپاسداران جنایتکار وغارتگر مخالفت با مذاکره هسته ای باآمریکا نتیجه گیری کرده است در چنین شرایطی، احتمال مذاکره‌ای ثمربخش چندان قوی به‌نظر نمی‌رسد. دولتی که نتواند حتی بحران‌های داخلی خود را مدیریت کند و در مواجهه با رقبای جهانی، پیوسته وادار به عقب‌نشینی می‌شود، نه توانایی لازم و نه اراده کافی برای توافقی عادلانه و پایدار را هم نخواهد داشت....

1- ریاست جمهوری دونالد ترامپ 100 روزه شد و این رئیس‌جمهورِ خودشیفته و متوهم، تاکنون حتی یک دستاورد که بتواند روی آن تکیه کند، نداشته است اما تا دلتان بخواهد از موفقیت‌های داخلی و خارجی‌اش گفته است. او گفته بود ظرف 24 ساعت، آن هم با یک تلفن، جنگ اوکراین را تمام خواهد کرد اما این جنگ همچنان ادامه دارد. نشان به این نشان که همین دیروز اعلام شد، استان «کورسک» واقع در غرب روسیه، پس از عقب‌نشینی پُرتلفات نیروهای اوکراینی، به دست روس‌ها آزاد شده است. چند روز پیش از این نیز ترامپ در واکنش به حملات گسترده روسیه به قلب اوکراین گفته بود «بس کن ولادیمیر»(!) و این اواخر نیز وقتی خبرنگار «تایم» از او پرسید، «چرا نتوانستی به جنگ اوکراین طبق وعده‌ای که داده بودی 24 ساعته پایان دهی؟» پاسخ داد: «این مسئله را زیادی دست کم گرفته بودم.» در حوزه «جنگ تعرفه‌ای» نیز ترامپ تقریبا از همه فرمان‌هایی که علیه دوست و دشمن داده بود عقب نشسته است چون - بنابر اعلام بلومبرگ- همه محاسبات او غلط از آب درآمده‌اند. بلومبرگ حتی با این جمله که «شعار اول آمریکا به آخر آمریکا تبدیل شده است»، علیه حماقت‌های خسارت‌بار ترامپ موضع گرفته و مجله «اکونومیست» نیز با انتشار تصویر یک عقاب پر و بال ریخته بر روی جلدش، سیاست‌های دونالد ترامپ را که به آمریکا ضربات سنگین اقتصادی و سیاسی و اجتماعی زد را به سُخره گرفته است. در این بین فقط دونالد ترامپ و اطرافیانش هستند که معتقدند، در این مدت کارهای زیادی انجام داده و موفقیت‌های زیادی به دست آورده‌اند....همینقدر متوهم!2- این 100 روز فقط، نشان‌دهنده متوهم و خالی بند بودن ترامپ نبود. این 100 روز نشان داد حرف‌هایی که می‌زند، ایده‌ها و وعده‌هایی که می‌دهد روی حساب و کتاب نیست بلکه «در لحظه» و «برای لحظه» و با هدف «ترساندن و امتیاز گرفتن» است. همان «تئوری مرد دیوانه». این 100 روز نشان داد ترامپ به همان سادگی که یک فرمان اجرائی را امضا می‌کند، اگر مقاومتی ببیند عقب‌نشینی می‌کند. ماجرای عبرت‌آموز اوکراین و زلنسکی هم نشان داد او به راحتی آب خوردن دوستان و متحدانش را می‌فروشد. بدون تردید، کشوری که باعث افتادن اوکراین به ورطه جنگ شد، آمریکا و طرح این کشور برای گسترش ناتو به سمت روسیه بود و حالا همین آمریکا می‌گوید، این اوکراین بود که جنگ با روسیه را آغاز کرد! راه‌حلی هم که به اوکراینی‌ها تحمیل کرده این است: «از خیر سرزمین‌های از دست رفته ات بگذر، معادن غنی و ثروت‌های طبیعیِ کشورت را هم به من بده تا جنگ تمام شود و به صلح برسیم. در غیر این صورت این شما و این پوتین....»(!)3- نحوه عملکرد چین و روسیه و حتی برخی کشورهای اروپایی در مواجهه با رفتارهای قلدرمابانه ترامپ نیز در نوع خود قابل توجه است. همین رفتارها در کنار «احمقانه بودن ایده‌های ترامپ» باعث شکست او شد. ترامپ گفته بود «مذاکرات با چین خیلی خوب و با سرعت پیش می‌رود» اما ساعاتی بعد چین اعلام کرد «کدام مذاکره! اصلا هیچ مذاکره‌ای در کار نیست. یعنی ترامپ دروغ می‌گوید. دیروز نیز پکن رسما اعلام کرد، نیازی به مذاکره با آمریکا برای حل مسائل بین دو کشور نمی‌بیند چرا که «این گره‌ای است که واشنگتن درست کرده و مسئول باز کردنش هم خود واشنگتن است.» به عبارتی، چینی‌ها بدون اینکه خود را درگیر «مذاکره» آن هم با ترامپی که برخی ویژگی‌های شخصیتی‌اش در بالا رفت بکنند، و بدون اعتنا به تهدیدها و عدد و رقم‌هایی مربوط به جنگ تعرفه‌ای‌اش که به سرعت بالا و پایین می‌شد، آمریکا را به عقب‌نشینی واداشتند. 26 فروردین ماه سال جاری نیز روسیه که پس از حمله به اوکراین از سوی آمریکا و متحدانش تحریم شده است گفته بود «حتی درخواست برداشت تحریم‌ها را هم از آمریکا نخواهیم کرد..» و حالا یعنی 8 اسفند می‌شنویم که آمریکایی‌ها اوکراین را - نه روسیه را- واداشته‌اند تا از خیر شبه‌جزیره کریمه گذشته و حتی سرزمین‌هایی را که در جنگ از دست داده است، به نفع روس‌ها بگذرد!اوضاع آمریکا در موضوع کانادا، اروپا، جزیره‌ گرینلند، خلیج مکزیک و کانال پاناما هم، تقریبا مشابه است. نه کانادا تبدیل به یکی از ایالت‌های آمریکا شده، نه کسی - جز ترامپ و اطرافیانش-به خلیج مکزیک می‌گویند خلیج آمریکا و نه کانال پاناما به دست آمریکایی‌ها افتاده است و بعید است از این پس نیز چنین اتفاقاتی رخ دهد. در این بین تنها چیزی که برای آمریکا و ترامپ باقی مانده است، سقوط 7 تریلیون دلاری بورس این کشور و خسارت صدها میلیارد دلاری شرکت‌های آمریکایی است.4- اما این که چرا ترامپ در این 100 روز این‌طور مفتضحانه شکست خورد، دلایل متعددی می‌تواند داشته باشد از جمله این که، او فردی شفاهی و «در لحظه» است و به دلیل خودشیفتگی مفرط -که به تایید روانشناسان زیادی در دنیا رسیده است- از توصیف یک موفقیت به اندازه خود موفقیت لذت می‌برد. چنین فردی چه بسا از تایید شدن بیشتر از موفقیت لذت ببرد و راز این که «مهم‌ترین ویژگی کسانی که وارد کاخ سفید شده‌اند وفاداری به ترامپ است نه تخصص و توانایی‌شان» در همین نیاز به تایید و تشویق می‌تواند باشد. ضمن این که در «جامعه‌شناسی سیاسی» وقتی از سطوح کارآمدی بحث می‌شود، به 4 مبحث «ایده»، « ساختار»، «کارگزار» و «رفتار» اشاره شده و کارآمدی این 4 عنصر در کنار یکدیگر را برابر با کارآمدی آن نظام سیاسی معرفی می‌کنند. اگر ترامپ را «کارگزار» در نظر بگیریم و قوانین و نهادهای حاکم بر این کشور را «ساختار» و فرمان‌های اجرائی ترامپ در حوزه تعرفه و کشورگشایی را هم به عنوان «ایده» بپذیریم، می‌توان گفت، اشکال بزرگی که باعث شکست ترامپ در این 100 روز شد، به کارگزار، ایده و رفتار مربوط می‌شود. چرا که قوی‌ترین ساختارها در صورتی که سه عنصر دیگر در شرایط بحران باشند، دچار اختلال می‌شوند!...البته نوع عملکرد عوامل بیرونی نیز در این عرصه مؤثر است. رویکردی که چین، روسیه، کانادا و سایر کشورهای اروپایی در مواجهه با کارگزاری مثل ترامپ و ایده‌هایش اتخاذ کردند، قطعا در شکست این 100 روزه ترامپ مؤثر بوده‌اند.5- 100 روز نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، تصویری شفاف از کارگزاری متوهم و ناتوان ارائه داد؛ شخصیتی که بدون محاسبه دقیق، وعده‌ها و ایده‌های بزرگ می‌دهد و در عمل، شکست‌های بزرگ‌تری را رقم می‌زند. او نتوانست جنگ اوکراین را پایان دهد، در جنگ تعرفه‌ای هم شکست خورد و حتی متحدان سنتی‌اش از او فاصله گرفتند. این 100 روز نشان داد که بدون ایده روشن، کارگزاران شایسته و رفتار عقلانی، حتی قدرتمندترین ساختارها آسیب‌پذیرند. در چنین شرایطی، احتمال مذاکره‌ای ثمربخش چندان قوی به‌نظر نمی‌رسد. دولتی که نتواند حتی بحران‌های داخلی خود را مدیریت کند و در مواجهه با رقبای جهانی، پیوسته وادار به عقب‌نشینی می‌شود، نه توانایی لازم و نه اراده کافی برای توافقی عادلانه و پایدار را هم نخواهد داشت....جعفر بلوری