یادداشت روز اوین نامه "ادعای سرزمینی یا دیکته زیرزمینی؟!"

دروغ نامه کیهان ۴ شنبه ۱۶ –مهرماه سال- ۱۴۰۴

یادداشت روز اوین نامه "ادعای سرزمینی یا دیکته زیرزمینی؟!"

سربازجو شریعت نداری  با فاکتور گرفتن از لغو قرارداد شرکت ملی نفت ایران و کرسنت پترولیوم (که برخی منابع آن را قرارداد کرسنت یا ترکمنچای گازی[۱] نامیده‌ان قراردادی که برای فروش روزانه معادل ۵۰۰ میلیون فوت مکعب، گاز ترش میدان نفتی سلمان بود، که در سال ۱۳۸۱ و در زمان وزارت بیژن نامدار زنگنه در دولت هفتم به ریاست‌جمهوری محمد خاتمی مابین شرکت کرسنت پترولیوم و شرکت ملی نفت ایران منعقد شد.[۳] مذاکرات اولیه این قرارداد از سال ۱۹۹۷ آغاز شد و در نهایت، سال ۲۰۰۲ یا ۸ امضای این تفاهم نامه مشترک انجامید.بر اساس مفاد این قرارداد، مقرر شده بود که از سال ۲۰۰۵ با احداث خط لوله در خلیج فارس، گاز فرآوری نشده میدان سلمان (مخزن مشترک با ابوظبی به میزان روزانه ۵۰۰ میلیون فوت مکعب (یا ۶۰۰ میلیون فوت مکعب به امارات صادر شود. فقط در یکی از دادگاه‌های مربوط به قرارداد کرسنت، ایران به دلیل عدم پایبندی به این قرارداد به پرداخت ۶۰۷ میلیون دلار غرامت به شرکت کرسنت پترولیوم محکوم شد. البته سپس موجب بهره برداری یک طرفه گاز ازمیادین مشترک مرزآبی میان دوکشور، ازسوی امارات شد. سپس ادعای  حقوقی خسارات پیرامون لغو قرارداد کرنسنت ازسوی امارات ، رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه محکوم شد که باید بیش از ۲ میلیارددلار خسارت به امارات به پردازد که تاحال بخشی از این خسارات ازطریق مصادره ساختمان رژیم فاسد رژیم فاسد ووطن فروش ولایت فقیه در انگلیس و... به امارات داده شده است . هم چنین در مخالفت با برجام پاسداران جنایتکار  درسال ۹۴ برروی موشک دوبرد باخط عِبری شعار نابودی ومحوکردن اسراییل نصب گردید.موازی آن به سفارتخانه عربستان درتهران وکنسول گری اش درمشهد حمله وحشیانه شد .سپس حمله موشکی به آرامکوی عربستان گردید وبا موشک هم  عربستان به آل سقوط تهدید  ومتهم به گاو شیرده آمریکایی شد که موجب قطع رابطه عربستان گردید.  همین طور با تحریک ومسلح کردن شیعیان بحرینی مدتی اقدام به ایجاد تنش وناآرامی دربحرین شد.از سوی دیگر حوثی های یمنی  هم مجهز به  تسلیحاتی ازسوی سپاه تروریست قدس شد تاعلیه نیروهای  امارات وعربستان در  یمن حمله شود ودریای سرخ برای عبور کشتی های نفتکش وتجاری ناامن گردد . بعد حمله موشکی به نفت کش اماراتی ازسوی پاسداران شد . اما اکنون پس جنگ ۱۲ روزه و فعال شدن ماشه وبازگشت تحریم ها که ضعف رژیم تروریست و جنگ افروز وفاسد ولایت فقیه  علنی وبرجسته شده است . ازطرف دیگر چون رژیم گروگان گیر ولایت فقیه تعدادی ازاتباع کشورهای اروپایی  را با اتهامات واهی جاسوس درزندان دارد. مهمتر هم چنان  ازحماس حمایت تاکتیکی می کند تا بهمه پیشنهاد ۲۰ ماده ای ترامپ  پاسخ مثبت ندهد . بنابراین  در نشست مشترکی که میان وزرای کشورهای اتحادیه اروپا و وزرای  خارجه شورای همکاری خلیج فارس  برگزار شد صدور بیانیه مشترکی داده شد، که سربازجوشریعت نداری آن را برگردان به دیکته‌شده آمریکا درباره حاکمیت امارات بر جزایر سه‌گانه  درایران  کرده  است که دربیانیه مشترک مطرح  شده است . مکمل آن شامل  برنامه هسته‌ای رژیم جنگ افروز ولایت فقیه  با تأکید تن دادن به مذاکره هسته ای  هم می شود . برای همین موجب شده است. تا سربازجو شریعت نداری افسار گسیخته   وارد صحنه شود وبا همکاری  همقطارش داریوش سجادی  عنوان یادداشت " ادعای سرزمینی با دیکته زیر زمینی"  کیفرخواست اتهامی ۷ بندی دراین مورد ازموضع آمریکایی واتحادیه اروپا وامارات تهیه وتنظیم کند .

۱- وزرای خارجه شورای همکاری خلیج‌فارس و اتحادیه اروپا با صدور بیانیه مشترکی، ادعاهای بی‌پایه و اساس و دیکته‌شده آمریکا درباره حاکمیت امارات بر جزایر سه‌گانه ایران را مطرح کرده و این‌بار برنامه هسته‌ای ایران را هم به آن افزوده‌اند! این درحالی است که تمامی اسناد موجود به وضوح و با صراحت از حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه تنب بزرگ و تنب کوچک و ابو‌موسی حکایت می‌کنند و حاکمان دست‌نشانده عضو شورای همکاری خلیج‌فارس -عربستان، امارات، بحرین، کویت، عمان و قطر-‌ در این واقعیت کمترین تردیدی ندارند. از این روی با قاطعیت می‌توان گفت، ادعای آنها یک دستور «‌زیرزمینی‌» است که آمریکا از جایگاه صاحب اختیارشان به آنها دیکته کرده است و نه یک ادعای «سرزمینی‌»! ۲- در حقوق بین‌الملل و قوانین مربوط به مرزها و سرزمین‌ها، حاکمیت یک کشور بر یک منطقه از چند راه به اثبات می‌رسد. از جمله «مالکیت تاریخی»، حاکمیت موثر -‌یعنی افراشته بودن پرچم، نصب حکام، حضور نیروی نظامی و...- که تمامی این ملاک‌ها و معیارهای حقوقی از حاکمیت قطعی ایران بر جزایر سه‌گانه حکایت دارند. بیشترین شمار این اسناد که ثبت بین‌المللی نیز شده‌اند مربوط به دورانی است که برخی از کشورهای عربی جنوب خلیج ‌فارس، وجود خارجی نداشتند و تعدادی از آنها «‌بلوک‌های تحت حاکمیت ایران‌» بودند. تمامی این اسناد و شواهد حکایت از آن دارند که ادعای حاکمیت امارات بر سه جزیره ایرانی یادشده، نمی‌تواند در حوزه اختیارات و اراده کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج ‌فارس باشد و اساساً این کشورها، بارها نشان داده‌اند نقش و جایگاهی فراتر از «‌حیاط خلوت‌» کشورهای غربی ندارند. ۳- در این یادداشت، ابتدا به چند نمونه از اسنادی که نشان‌دهنده حاکمیت بلامنازع ایران بر جزایر سه‌گانه است اشاره می‌کنیم. اسنادی که پیش از این هم به مناسبتی از آن یاد کرده بودیم. بخوانید! *  در سال ۱۸۳۰ کاپیتان جی.بی.بروکس G.B.BRUCKS از سوی کمپانی هند شرقی - وابسته به دولت استعماری انگلیس- نقشه‌ای رنگی از خلیج‌فارس تهیه می‌کند. در این نقشه رنگی که نسخه‌هایی از آن در وزارت خارجه انگلیس و مخزن اسناد سازمان ملل متحد نگهداری می‌شود، ۳ جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی به رنگ خاک ایران ترسیم شده است. کاپیتان بروکس نزدیک به ۱۲ سال برای تهیه این نقشه در منطقه خلیج‌فارس بود.*  در سال ۱۸۳۵ «ساموئل هنل» از سوی دولت انگلیس مامور تعیین حدود کشورها در خلیج‌فارس می‌شود. هنل در نقشه خود یک خط فرضی در آب‌های خلیج‌فارس ترسیم می‌کند که جزایر سه‌گانه در قسمت فوقانی- ‌شمالی- این خط فرضی قرار داشته و متعلق به ایران دانسته شده است.*  در ژانویه سال بعد -‌۱۸۳۶- سرگرد «موریسن» جانشین ساموئل هنل، ماموریت او را پی می‌گیرد و پس از مذاکره با شیوخ خلیج‌فارس نقشه‌ای که به تایید آنها رسیده بود را تهیه می‌کند. در این نقشه، جزایر سه‌گانه در عمق بیشتری از قلمرو ایران قرار گرفته است.*  در سال ۱۸۸۱ نیروی دریایی انگلیس بار دیگر نقشه‌ای از منطقه خلیج‌فارس تهیه می‌کند که در آن جزایر سه‌گانه و خاک ایران، رنگ مشترکی دارند. *  در سال ۱۸۸۶ دایره اطلاعات دولت انگلیس نقشه ایران را با رنگ یکسان جزایر و خاک ایران تهیه کرده و در ۱۲ ژوئن همان سال این نقشه از سوی وزیر مختار انگلیس در تهران به ناصرالدین شاه تحویل می‌شود.*  در سال ۱۹۰۸، دولت ایران امتیاز استخراج خاک سرخ -سنگ آهن- ابوموسی را به ونگهاوس آلمانی می‌دهد که دولت انگلیس به دلیل تیرگی روابط خود با آلمان، به ایران اعتراض می‌کند، دولت انگلیس در اعتراض خود خواهان کسب امتیاز استخراج خاک سرخ برای شرکت‌های انگلیسی است یعنی تاکید بر حاکمیت ایران...*  برای پیشگیری از اطاله کلام از ده‌ها سند دیگر، از جمله احکام دولت‌های وقت ایران برای انتصاب حکام و استانداران خود در بندر لنگه و جزایر یاد شده که بخشی از آن بوده است صرف نظر می‌کنیم.۴- حالا به موقعیت و شرایط زمانی که شورای همکاری خلیج‌فارس، این ادعای دیکته شده را مطرح کرده است، نیم‌نگاهی بیندازید. تمامی موارد بدون استثناء، هنگامی بوده است که آمریکا و اسرائيل و اتحادیه اروپا (به عنوان دنباله زائد آمریکا و رژیم صهیونیستی‌) از مقاومت ایران اسلامی و نیروهای مقاومت به وحشت افتاده‌اند و یا از پیشرفت‌های جمهوری اسلامی ایران در عرصه‌های علمی و نظامی به شدت نگران شده‌اند و دقیقاً در این‌گونه موارد بوده است که حاکمان «کشورنماهای» جنوب خلیج‌فارس (بخوانید پادوهای گوش به فرمان خود را‌) به برپائی نشست‌(!) و صدور بیانیه‌ای با تاکید بر حاکمیت جزایر سه‌گانه فرمان داده‌اند! ۵- با توجه به موارد فوق، به آسانی و بدون کمترین تردیدی می‌توان درک کرد که بیانیه اخیر و مشترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس و اتحادیه اروپا نمی‌تواند با درگیری نظامی ۱۲ روزه اخیر ایران و آمریکا و رژیم صهیونیستی بی‌ارتباط باشد و با جرأت می‌توان گفت که این بیانیه را آمریکا و اسرائيل به دولت‌های پادوی خود در منطقه دیکته کرده‌اند. تا از این رهگذر، شکست سختی را که در جریان جنگ ۱۲ روزه متحمل شده‌اند، تحت‌الشعاع قرار بدهند. ۶- و اما، در این میان اشاره به این نکته نیز عبرت‌انگیز است. بیانیه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس در حالی صادر شده است که بیش از ۶۰۰ هزار نفر (رقم رسماً اعلام‌شده ۷۰هزار نفر) از مردم مسلمان و مظلوم غزه به دست آمریکا و رژیم صهیونیستی و با حمایت کشورهای اروپایی قتل‌عام شده‌اند و این جنایت وحشیانه کماکان ادامه دارد. برخلاف سران دست‌نشانده کشورهای صادر‌کننده بیانیه، توده‌های عظیم مردم در سراسر جهان و مخصوصاً در آمریکا و اروپا به حمایت از مسلمانان غزه به‌پاخاسته‌اند. رژیم صهیونیستی از تلاش برای عملیاتی کردن طرح «‌اسرائيل بزرگ»! سخن می‌گوید که تصرف بخش‌های مهمی از خاک همین کشورهای عربی را شامل می‌شود. رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا و همین کشورهای اروپایی امضا‌کننده بیانیه به قطر حمله نظامی کرده و اعلام می‌کند که سایر کشورهای عربی نیز از حمله احتمالی این رژیم مستثنا نیستند و‌... در این میان ایران اسلامی تنها کشوری است که در مقابل جنایات مشترک رژیم صهیونیستی و آمریکا و اروپا ایستاده است. با وجود این همه اسناد و شواهد آیا می‌توان در این واقعیت که بیانیه مورد اشاره از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی به شورای همکاری دیکته شده است کمترین تردیدی داشت؟!۷- چاره کار چیست؟! نسخه کار‌ساز را از قول امام راحلمان (رضوان‌الله تعالی علیه) بخوانید! «‌هر چه ضعف در مسلمین و فساد در ممالک اسلامی است، از حکومت‌هاست‌... ملت‌ها باید دولت‌هایی که بر خلاف مصالح اسلامی و مصالح ملت‌ها عمل می‌کنند با آنها همان معامله کنند که ملت ایران با شاه مخلوع کرد. و اگر این مطلب در آن جاهایی که دولت‌ها بر خلاف مسیر ملت‌ها عمل می‌کنند عمل بشود، حل مشکلات می‌شود و دست اجانب از ممالک اسلامی کوتاه می‌شود. و من از خدای تبارک و تعالی مسئلت می‌کنم که یا حکومت‌ها را به هوش بیاورد که موافق اسلام و مصالح مسلمین عمل کنند، یا ملت‌ها را بر آنها غلبه بدهد که آنها را قلع و قمع کند‌».مردم در کشورهای اسلامی تنها با به‌کار‌گیری نسخه یاد شده می‌توانند ننگ حاکمیت دولت‌های دست‌نشانده را از دامان خود پاک کنند.پاسدار سربازجو حسین شریعت نداری