باتو می گویم : کمی بخندیم و بیشتر متأسف شویم

باتو می گویم : کمی بخندیم و بیشتر متأسف شویم  3آبان -93
باتو می گویم:
شگفتا که ره گم کردگان در چهارراه زندگی ، خود عبرت نگرفته ولی بازهم به دیگران آدرس می دهند!
باتو می گویم :
برخی آدم ها اعمال شان قابل پیش بینی نیست ، بهتر که پیش آنان نرویم .
بقول حافظ : گفتند جهان ما آیا به تو می سازد؟ گفتم که نمی سازد ، گفتند که برهم زن!
یک عنکبوت که قرص روان گردان مصرف کرده بود پرسیده شد که شغل توچیست؟ جواب داد مگه نمی بینی دارم قالیچه زرباف می بافم .
اما گفته می شود وقتی فردوسی شاهنامه را تحویل سلطان محمود غزنوی داد . سلطان محمود غزنوی بدقولی کرد و به جای پاداش  طلا نقره داد که موجب شاکی و معترض شدن فردوسی شد .چون فردوسی انتقاد کرد ازسوی سلطان حسین غزنوی بازداشت شد تا تسلیم  گردد. سپس سلطان حسین  از طریق زندانبان فردوسی مدام پپیگیر وجویای حالش درون زندان بود که بوسیله  گزارش به وی ارائه می شد . چون شاه سلطان حسین غزنوی متوجه شد که حال فردوسی خوبست وتغییری دررفتارش  به وجود نیامده است. پس دستورداده شدتا اینکه یک روستایی پشت کوهی بدون ارتباط با شهر آورده وهم بند فردوسی شود . فردوسی پس از دیدن هم بندی جدید برایش شروع می کند از اشعار حماسی ساهنامه  ی خواندن . ابتدا روستایی  به فردوسی خیره می شود ، سپس از چشمانش اشک جاری و آب ریزش می کند . فردوسی با مشاهده این صحنه با شور وحال  بیشتر و پر انگیزه تراشعارحماسی شاهنامه خوانی  برایش می کند . درپایان  شعر خوانی فرددوسی که حسابی برانگیخته شده بود برای اینکه بداند  برای چه روستایی موقع شاهنامه  خوانی وی برانگیخته ومنقلب شده بود و اشک می ریخت . ازروستایی سئوال می کند میخواهم بدانم کدام قسمت اشعار حماسی شاهنامه که من می خواندم برایت جالب وانگیزانده بود طوریکه احساساتی شدی و اشک از چشمانت جاری شد؟ روستایی به فردوسی جواب می دهد .من نمی دانم تو در موردچه می گویی و شاهنامه چیست؟ اشک های من بخاطر بزهای گله ام بود .چون تاریش ترا دیدم ناگهان یاد بزهایم افتادم که دلم برای شان خیلی تنگ شده است برای همین گریه ام گرفت . فردوسی که توقع شنیدن این واکنش روستایی را نداشت سخت آزرده خاطر و دکوراژه شد و به زندانبان گفت برو به سلطان محمود غزنوی بگو هرچه  بخواهی یا می گویی انجام می دهم بشرط اینکه هرچه  زودتر مر از دست این روستایی رها کنی.
اماگذشته ازاینکه  چگونه قانون اساسی رژیم داعشی ولایت فقیه تصویب شد وچطوری اجرا می شود ونقش خامنه ای در مورد نقض کردنش چیست؟
زیرا که بکرات مشاهده شده که چگونه خامنه ای در بستر دفاع جریان وابسته به خودش علیه جریان رقیب دست به اقدام   عبور ازقانون اساسی زده است . برای اینکه ازطریق صدورنامه های حکومتی با چاشنی ضد آمریکایی موضع گیری می کند . عجیب وخنده دار و تأسف بار اینکه مشابه همین اقدام را در بالاترین شاهدیم. زیرا قوانین ومقرراتی که خودش تدوین کرده که کاربران  بایدملزم به رعایت آن باشند نادیده گرفته می شود . چونکه گروه فشاری در بالاترین تشکیل شده که موظف به پیگیری لینک های مخالفان هستند.  در ظاهر کاری ندارند که لینک  ومحتوایش  چیست؟ درصورتیکه در اصل مشکل محتوای لینک هاست . طوریکن  هرچه محتوای لینک محور مسایل روز داخل ایران با سمت و سوی روشنگری علیه رژیم داعشی ولایت فقیه  باشد. برای گروه فشار  بهانه ای مناسب  برای اعمال  فشار بیشتر برروی کاربر می باشد تا جاییکه منجر به فیلترشدن لینک یا بسته شدن حساب کاربر می گردد.  
ناگفته نماند که شیوه ی کار گروه فشار ناشناخته شده نیست .چون ترجمان یا برگردان تجربه باند شعبان جعفری وپری بلنده در کودتای 28 مرداد 32 و حسین الله کرم وزهراخانم پس از انقلاب است که ادامه اش گروه فشار حزب الهی ها و چماقدار و ساندیس خوران در ایران شد ه است. طوریکه ترکش آن به رقیب مدعی اصلاح طلب هم اصابت کرده است نمونه در حصر خانگی نگهداشتن موسوی وکروبی است . اکنون هم عملکردشان در شکل و شمایل موتورسوران اسیدپاش برروی صورت زنان ودختران در اصفهان خودنمایی و زورآزمایی  می کند که بدلیل فاش شدن وواکنش های گسترده ی ا عتراضی اجتماعی تبدیل به یک معضل جدی یا تف وتاق وریش برای رژیم داعشی ولایت فقیه شده است.
عجیب اینکه  بدلیل حضور عوامل سایبری رژیم داعشی ولایت فقیه در بالاترین مشابه این  داستان طنز زندانی شدن فردوسی وروستایی پشت کوهی در بالاترین بازتولید وتکرارمی شود . چون تلاش می شود از طریق گروه فشاربرای مخالفان جدی و پیگیر در حال مبارزه با رژیم داعشی ولایت فقیه بطور واقعی  محدودیت  ایجاد شود .  زیرا با ترفند و شیوه نخ نما شده  استفاده می شود . برای اینکه از طریق بهانه ی بی دلیل منفی  دادن به لینک ها وبی ربط به موضوع  لینک  ولینک گذار نظردادن است که همراه با اتهام زدن وفحاشی و توهین و ترور شخصیتی  و تهدید به بستن حساب کاربر منتقد ومخالف رژیم داعشی ولایت فقیه است که از سوی گروه فشار با طلبکاری کاربران قدیمی وحامی پروپا قرص بالاترین ومجری ومفسر قوانین ومقررات و  وکیل مدافع بالاترین و حفاظت ازآن  دنبال می شود تا ازمصونیت کامل برخوردار شوند.
 البته  گروه فشار از فرط علاقه به بالاترین و خبر رسانی سالم در شبکه ی مجازی بالاترین  فعالیت در لینک زدن  ندارد!چون هدف  فشار برروی  کاربر معترض ومنتقد است تا تسلیم شود و علیه رژیم داعشی ولایت فقیه  در بالاترین افشاگری در لینک نکند .
غافل از آنکه همه کاربرها مثل هم نیستند. برای همین  فشار واتهام وتوهین واتهام و تهدید برروی کاربرات  کاربرد یکسان ندارد. ازسوی دیگر واکنش ها هم متفاوت می باشد .
بگذریم گرچه تحمل چنین شرایط جنگ روحی وروانی اتهامی وتوهینی آسان نیست .چون  شیوه جنگ روحی وروانی پیچیده ای است . برای اینکه هم دررژیم شاه و هم در خلافت شیخ جانشین بدترین شکنجه روحی وروانی که در مورد زندانیان مقاوم وتسلیم ناپذیر بکار گرفته می شد و اکنون هم اعمال می شود هم بند یا هم سلول کردن زندانی سیاسی با زندانیان عادی خلافکار می باشد. درست مشابه ترفندی که در بالاترین از طریق گروه فشار علیه مخالفان تسلیم ناپذیر  از طریق کامنت های چرند وهجو ومزخرف بی ربط به موضوع لینک ومحتوای آن از موضع بازجویی دنبال  می شود که حالت  توهینی – تهدیدی-  اتهامی و فحاشانه  دارد.
درحالی که عملکرد گروه فشار آنگونه نتیجه ی وارونه داشته است که  یک روزی لینک های بالاترین که آمار بازدید کنندگان برخی لینک ها تا 20 هزار می رسید با وجود اینکه بدلیل بستن فله ای حساب های مخالفان و فضای غیر دمکراتیک وتبعیض آمیز در این شبکه موجب شده تا آمار لینک  4 برابر کاهش یابد .ولی عجیب اینکه همچنان با استفاده از گروه فشار این سیاست ریزشی ادامه می یابد.
ناگفته نماند دستگاه تبلیغاتی واطلاعاتی وامنیتی و دستگاه فاسد قضاییه برای سنگین کردن پرونده ی رقبا از پسوند اتهامی منافقین استفاده می کنند .عجیب نیست که در شبکه ی مجازی بالاترین هم از طریق گروه فشار علیه ی لینک های مخالفان  ازاین شیوه استفاده می شود یعنی لینک ولینک گذار به مجاهدین نسبت داده می شود تا زمینه ی توهین و اتهام فراهم گردد . بهمین دلیل است روزی دو لینک  که پیرامون  مسایل روز ایران ونقدشان که از سوی من دراین شبکه ی مجازی  زده می شود. ربطی به هیچ فرد وتشکل وسازمان و حزبی ندارد .ولی گروه فشار یا سایبری های رژیم ولایت فقیه نه بی جهت به لینک های من منفی می دهند که در نظر یا فحش و توهین نامه شان بدون مرتبط به لینک ومحتوای آن  رگباری از فحش و توهین و اتهام و تهدید بالنگ ولگد زدن به مجاهدین فضا سازی برای بستن حساب  لینک گذار می کنند .برای همین  در ادامه ی بسته شدن های گذشته  حساب . تازگی به فاصله ی کوتاه  در نوبت 1 و3 و 7 روز حساب بااتهام غیر وارد " نامناسب" بسته شد. درحالیکه لینک های من موجودند که عنوان ومحتوا و آمار کلیک یا بازکنندگان لینک های داغ وغیر داغ چیست؟
من از کاربران گرامی تقاضا می کنم برای رفع ابهام واثبات نظرات من یک نگاهی به عنوان ومحتوای لینک های من بی اندازید .  تا بدانند کاربران منفی دهنده  کیستند که برخی شان ثابت هستند. آنگاه کامنت هایی که در 3 لینک آخرمن که قبل از بستن زدن حسابم زده شد و آدرس شان ضمیمه شده را نگاه کنید . درنهایت خود قضاوت کنید اگر قرار بود معیار قوانین ومقررات بالاترین اجرا شود کدامین حساب ها می بایست  بسته می شد . در صورتی که  بطور وارونه عمل شده است؟

ناگفته نماندیک هفته مرخصی  اجباری موجب شد تا فرصت مناسب باشد تا صدها  مطالب وخبر ونقدهای بیشتر  تهیه و از طریق دو وبلاگ و فیس بوک بازتاب داده شود.

 

https://www.balatarin.com/permlink/2014/10/17/3704856

https://www.balatarin.com/permlink/2014/10/17/3704168

https://www.balatarin.com/permlink/2014/10/16/3703439