نمودی دیگر ازچگونگی امنیت در کشوری که رهبر
داعشی اش ادعای امن ترین کشور جهان دارد.
جسد مردی مسن که بهتنهایی در خانهاش
زندگی میکرد ۴ماه بعد از فوتش درحالیکه متلاشی شده بود در خانهاش کشف شد.به گزارش
همشهری، اواسط مهرماه مردي نزد پليس رفت و براي پيدا كردن پدر 80سالهاش از
مأموران كمك خواست. او گفت پدرش مدتي است ناپديد شده و به تماسهاي تلفني هيچكس
پاسخ نميدهد و در خانهاش نيز بسته است. با ثبتنام اين مرد در فهرست افراد گمشده
تحقيقات پليس براي يافتن وي آغاز شد. نام اين مرد در فهرست پذيرش هيچ بيمارستان يا
كلانتري ثبت نشده بود و معلوم نبود چه بلايي بر سر وي آمده است.پسر اين
مرد به مأموران گفت: پدرم در طول اين سالها علاوه بر مادر ما با 3زن ديگر نيز
ازدواج كرده بود. به همين دليل رابطه ما زياد صميمي نبود و فقط گاهي به او سر ميزديم.
او اين اواخر به تنهايي زندگي ميكرد اما يكباره ناپديد شد.درحاليكه چند روز از ثبت اين گزارش
مفقودي ميگذشت، روز گذشته جمشيدي بازپرس شعبه سوم دادسراي امور جنايي دستور
بازرسي منزل مرد مفقود شده را صادر كرد. وقتي مأموران به خانه اين مرد رفتند با
بوي تعفن شديدي مواجه شدند و در نهايت جسد مرد سالخورده را درحاليكه كاملا متلاشي
شده بود در يكي از اتاقها كشف كردند. زماني كه متخصصان پزشكي قانوني جسد را
معاينه كردند گفتند مرد در تيرماه فوت شده و جسدش 4ماه در گوشه خانهاش افتاده
بود.
لابد رفته تاپیام برایش ببرد خودرا
براینامزدی جانشینی مهدوی کنی آماده کند تا فرصت مانور رفسنجانی مسدودگردد.
رئیس مجلس شورای اسلامی دقایقی قبل با
حضور در بیت آیتالله یزدی با وی دیدار و گفتوگو کرد.علی لاریجانی امروز( پنج شنبه) با آیت
الله شیخ محمد یزدی عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری دیدار و در خصوص مسائل روز
گفتوگو کرد.
لابد بدلیل این است که
ينتیکی یا مادر زادی چپی اند!
بررسیهای اخیر نشان داده است که افراد
چپ دست توانایی بیشتری در بعضی از رشتههای ورزشی دارند.به گزارش ایسنا، محققان اخیرا با بررسی
مسابقات رزمی UFC دریافتند که چپ دستها در رشتههای رزمی بهتر عمل میکنند.
در بین انسانها ، چپ دستها حدود 10 تا 12 درصد جامعه را تشکیل میدهند.چپ دستها
غالبا قد و قامت ریزتری دارند و کمتر عمر میکنند. با این حال اخیرا محققان
توانایی چپ دستها را در مبارزه بررسی کردهاند.آناتومی بدن انسانها نشان میدهد که
آنها طوری آفریده شدهاند که برای مبارزه و جنگیدن مناسب باشند و بتوانند به حیات
خود ادامه دهند.
مبارزات در رشته UFC به نظر شبیهترین رشته به جنگیدن طبیعی انسان هاست.بررسی مبارزات UFC نشان داد چپ دست ها پای راست خود را جلو میگذراند، با دست و پای راست ضربه می زنند، ولی با اعضای سمت چپ بدن حمله میکنند. این نوع مبارزه برای رزمی کاری که همیشه با راست دستها مواجه شده است، غیر عادی است.ضربه از سمت دیگر وارد میشود و حریف شوکه میشود. بررسی 210 فیلم مبارزه UFC نشان داده است که در این مبارزات چپ دستهای زیادی به مراحل بالا راه مییابند. اما در مراحل بالا از آنجایی که رزمی کاران حرفهای هستند و با حریفان زیادی مبارزه کردهاند. روش مبارزه چپ دستها را میدانند. بنابراین در ردههای بالا کارایی راست دست ها و چپ دستها یکسان است.محققان در صدد هستند تا کارایی چپ دستها در ورزشهای دیگر را نیز بررسی کنند. پیش از این مشخص شده بود که چپ دستها در ورزش تنیس کارایی بهتری دارند، زیرا توپ را به سمتی پرتاب میکنند که حریف به سختی قادر به برگرداندن آن است. افراد چپ دست زیادی در میان ورزشکاران بدمینتون، ورزشکاران کریکت و حتی رییس جمهورهای اخیر آمریکا وجود دارند.
مبارزات در رشته UFC به نظر شبیهترین رشته به جنگیدن طبیعی انسان هاست.بررسی مبارزات UFC نشان داد چپ دست ها پای راست خود را جلو میگذراند، با دست و پای راست ضربه می زنند، ولی با اعضای سمت چپ بدن حمله میکنند. این نوع مبارزه برای رزمی کاری که همیشه با راست دستها مواجه شده است، غیر عادی است.ضربه از سمت دیگر وارد میشود و حریف شوکه میشود. بررسی 210 فیلم مبارزه UFC نشان داده است که در این مبارزات چپ دستهای زیادی به مراحل بالا راه مییابند. اما در مراحل بالا از آنجایی که رزمی کاران حرفهای هستند و با حریفان زیادی مبارزه کردهاند. روش مبارزه چپ دستها را میدانند. بنابراین در ردههای بالا کارایی راست دست ها و چپ دستها یکسان است.محققان در صدد هستند تا کارایی چپ دستها در ورزشهای دیگر را نیز بررسی کنند. پیش از این مشخص شده بود که چپ دستها در ورزش تنیس کارایی بهتری دارند، زیرا توپ را به سمتی پرتاب میکنند که حریف به سختی قادر به برگرداندن آن است. افراد چپ دست زیادی در میان ورزشکاران بدمینتون، ورزشکاران کریکت و حتی رییس جمهورهای اخیر آمریکا وجود دارند.
فرمانده یگان حفاظت
سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور گفت: آتش سوزیهایی که به صورت غیرعمد
باشد طبق قانون علاوه بر پرداخت جریمه و براورد خسارت، تا یکسال حبس در نظر گرفته
شده است.به گزارش ایسنا، قاسم سبزعلی در حاشیه در مراسم امضاء
تفاهمنامه و مدیریت پایدار منابع طبیعی مناطق هیرکانی و ارسبارانی اظهار کرد: گرم
شدن هوا، کاهش بارندگی و گستردگی اراضی مرتعی و جنگلی در برخی از مناطق کشور سبب
بروز و تشدید آتش سوزی می شود.وی با بیان اینکه استانهای فارس،
خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد از استانهای پرحریق هستند، ادامه داد: 80 درصد آتش
سوزی ها عامل انسانی است که 60 درصد آها به صورت غیرعمد و از روی سهل انگاری اتفاق
میافتد.وی با اشاره به اینکه با افزایش سفرها و حضور گردشگران و
مسافران در طبیعت شاهد افزایش چشمگیر آتش سوزی هستیم که این امر با وجود اطلاع
رسانی و آگاه سازی مردم باز هم اتفاق می افتد، گفت: آتش سوزی جنگل استان گلستان از
طریق حاشیه جاده ای بوده که عامل انسانی باعث بروز آن بود.به گفته سبزعلی، آتشسوزیهایی که به
صورت غیرعمد باشد طبق قانون علاوه بر پرداخت جریمه و براورد خسارت، تا یکسال حبس
در نظر گرفته شده است. فرمانده یگان حفاظت
سازمان جنگلها با بیان اینکه بالگردی برای اطفاء حریق در کشور وجود ندارد، گفت:
با توجه به تحریم، امکان خرید بالگرد چندین برابر هزینه را در بر دارد.
سبز علی یاداور شد: درصدد هستیم ناوگان خاص اطفاء حریق را در سطح کشور راه اندازی کنیم.
وی با بیان اینکه اطفای حریقهای مربوط به مناطق صعب العبور زمان زیادی را به دنبال دارد، گفت: تلاشمان بر این است مناطق صعب العبور را شناسایی و طرحهای آبگیر در آن مناطق ایجاد کنیم تا در زمان وقوع حریق از آبگیرها استفاده شود.فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها با تاکید بر اینکه با متصرفان عرصه های جنگلی و تغییر کاربری ها به طور جدی برخورد خواهد شد، ادامه داد: در بحث تغییر کاربریها باید هماهنگی لازم بین دستگاههای امور اراضی جهاد کشاورزی، آب منطقه ای، برق منطقه ای، بنیاد مسکن، شهرداری و ... وجود داشته باشد.وی افزود: در سال 30 هزار پرونده در بحث تصرف غیر قانونی و تخریب جنگل ها تشکیل می شود که هیچ مماشعات و چشم پوشی برای برخورد با متخلفین وجود ندارد.وی با بیان اینکه در حال حاضر در حفاظت از منابع طبیعی با کمبود نیروی انسانی مواجه هستیم، گفت: در دولت یازدهم باید برنامه ریزی ها به گونه ای باشد که اعتبارات بخش اطفاء حریق افزایش یابد تا سبب کاهش بار مسئولیت از حوزه حفاظت منابع طبیعی و سازمان جنگل ها و مراتع ابخیزداری شود.
سبز علی یاداور شد: درصدد هستیم ناوگان خاص اطفاء حریق را در سطح کشور راه اندازی کنیم.
وی با بیان اینکه اطفای حریقهای مربوط به مناطق صعب العبور زمان زیادی را به دنبال دارد، گفت: تلاشمان بر این است مناطق صعب العبور را شناسایی و طرحهای آبگیر در آن مناطق ایجاد کنیم تا در زمان وقوع حریق از آبگیرها استفاده شود.فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها با تاکید بر اینکه با متصرفان عرصه های جنگلی و تغییر کاربری ها به طور جدی برخورد خواهد شد، ادامه داد: در بحث تغییر کاربریها باید هماهنگی لازم بین دستگاههای امور اراضی جهاد کشاورزی، آب منطقه ای، برق منطقه ای، بنیاد مسکن، شهرداری و ... وجود داشته باشد.وی افزود: در سال 30 هزار پرونده در بحث تصرف غیر قانونی و تخریب جنگل ها تشکیل می شود که هیچ مماشعات و چشم پوشی برای برخورد با متخلفین وجود ندارد.وی با بیان اینکه در حال حاضر در حفاظت از منابع طبیعی با کمبود نیروی انسانی مواجه هستیم، گفت: در دولت یازدهم باید برنامه ریزی ها به گونه ای باشد که اعتبارات بخش اطفاء حریق افزایش یابد تا سبب کاهش بار مسئولیت از حوزه حفاظت منابع طبیعی و سازمان جنگل ها و مراتع ابخیزداری شود.
عاملان یک فقره آدم ربایی در مشهد کمتر
از نیم ساعت دستگیرشده و گروگان از چنگ آنها نجات یافت.به گزارش ایسنا، فرمانده انتظامی استان
خراسان رضوی با اعلام این خبر گفت: در پی اعلام یک فقره آدم ربایی در محدوده میدان
تلویزیون و جام عسل مشهد، تحقیقات پلیسی با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع آغاز شد.سرتیپ بهمن
امیری مقدم افزود: بررسی های اولیه پلیسی حاکی از آن بود که سرنشینان یک دستگاه
خودروی سواری سمند، مرد 35 ساله ای را ربوده اند. لذا با توجه به مسیر فرار متهمان
به سمت غرب مشهد، مشخصات ظاهری آدم ربایان و خودروی آنها به تمامی تیم های گشت و
کنترل پلیس مشهد اعلام شد.وی گفت: با اجرای طرح مهار و در کمتر از
نیم ساعت تیم های گشتی کلانتری الهیه، خودروی مذکور را در یکی از خیابان های منطقه
الهیه شناسایی و در اقدامی ضربتی وسیله نقلیه را متوقف کردند.فرمانده انتظامی خراسان رضوی خاطر نشان
کرد: در این عملیات سه متهم آدم ربا دستگیر و گروگان آنها در حالی که دست هایش با
دستمال بسته شده بود از چنگ آنها نجات یافت.براساس گزارش سایت پلیس، وی اظهار داشت:
برابر بررسی های اولیه، اختلافات مالی علت و انگیزه آدم ربایی اعلام شده، اما برای
روشن شدن ابعاد مبهمی از این پرونده، کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی
استان تحقیقات خود را آغاز کردهاند.
شب بر جاده پاتاوه سايه افكنده بود و
سرماي پاييزي تا مغز استخوان نفوذ ميكرد. زن و شوهر روستايي كه به همراه يكي از
فرزندان خود براي شركت در مراسم ختم عمه پدر خانواده به شهر لردگان سفر كرده بودند
قصد بازگشت به خانه خود در روستاي بنستان كهگيلويه و بويراحمد را داشتند غافل از
اينكه اين سفر براي پدر و مادر خانواده بازگشتي ندارد و حادثهيي ناگوار انتظار
آنها را ميكشد.مراسم
سوگواري عمه پدر خانواده به پايان رسيده بود و آنها با دو خودروي مجزا از يكديگر
در راه بازگشت به خانه بودند. پدر با نيسان در حال بازگشت بود و همسر و فرزندش نيز
با خودروي ديگري به دنبال او ميآمدند. ميرزا حسين به آرامي و جلوتر از خودروي
فرزند و همسرش در جاده ميراند كه ناگهان شيئي وسط جاده توجه او را به خود جلب
كرد. پس نيسان را در كناري متوقف كرد و گام در جاده نهاد. قدمهايي
كه آخرين رد پاهاي او را روي جاده سرد پاتاوه مينشاند و آخرين يادگاريها را از
او باقي ميگذاشت. ميرزاحسين گمان كرده بود موتورسواري روي زمين افتاده و نياز به
كمك دارد اما هيچ چيزي جز تصادفي مرگبار در آن سوي خيابان انتظار او را نميكشيد.
به محض رسيدن ميرزا حسين به وسط جاده ناگهان يك دستگاه كاميون حمل سيمان با سرعت
به او نزديك شد و بهشدت با او برخورد كرد. تاريكي شب از يك سو و سرعت بالاي ماشين
سنگين، ديد راننده را آنچنان محدود كرده بود كه قادر به تشخيص ميرزاحسين نبود. تصادفي
مرگبار كه باعث شد تا چراغهاي كوركننده كاميون آخرين تصويري باشد كه در چشمان
ميرزاحسين ثبت ميشد. شدت تصادف به حدي بود كه ميرزاحسين را به كناري پرتاب كرد و
مرگ او را رقم زد.
اما اين پايان حادثه نبود. راننده كاميون كه مرگ ميرزاحسين را قطعي ميدانست هراسان پا به فرار گذاشت و صحنه تصادف را ترك كرد. غافل از اينكه همسر و فرزند ميرزاحسين از دور شاهد اين ماجرا بوده و تصادف هولناك پدر خانواده را ديدهاند. با اين حال فريادهاي بيامان و اشكهاي زن و فرزند باعث نشد تا راننده كاميون از فرار منصرف شود. در حالي كه درماندگي در چهره زن و پسر خانواده موج ميزد به سرعت به سمت او دويدند اما اين همسر ميرزاحسين بود كه زودتر از فرزند بر بالينش حاضر ميشد. او تلاش كرد تا به سختي همسر خود را جابهجا كند غافل از اينكه سرنوشتي مشابه انتظار او را هم ميكشد. تلاشهاي زن ميانسال همچنان ادامه داشت كه ناگهان او نيز با كاميوني كه به سرعت در جاده ميراند تصادف كرد و در دم جان سپرد و غمي جانكاه را در دل فرزند كاشت. اكنون چهار روز از اين حادثه دردناك ميگذرد. «زواره» يكي از پسرهاي اين خانواده است؛ خانوادهيي كه تا قبل از فوت دردناك پدر و مادرشان 13 نفر عضو داشت اما در چشم برهم زدني دو تن از بهترينهاي خود را از دست داد. آنها ساكن روستاي بنستان از توابع كهگيلويه و بويراحمد هستند. اين روستا دورافتاده است. آنقدر كه تلفن به سختي در آنجا آنتن ميدهد و اهالياش به اينترنت دسترسي ندارند. با اين حال «اعتماد» توانست با «زواره» گفتوگوي كوتاهي در مورد اين حادثه دردناك داشته باشد. پسر خانواده در حالي كه تلاش ميكرد بغض خود را در پس لهجه شيرينش پنهان كند در شرح حادثه گفت: پدر و مادر من در آن روز داشتند از مراسم خاكسپاري عمه پدرم از روستاي لردگان برميگشتند كه يك مرتبه پدرم كه سوار نيسان بود در جاده ياسوج به بنستان فكر ميكند كه يك موتوري روي زمين افتاده و تصادف كرده است. براي همين سريع ايستاد و رفت تا به او كمك كند. اما وقتي به آن طرف خيابان رسيد يك كاميون حمل سيمان با سرعت آمد و او را زير گرفت. زواره كمي مكث كرد. صدايش گواهي از غم جانكاهي ميداد كه در اين چند روز بر خانواده آنها سايه افكنده است.
ثانيهيي گذشت و دوباره با متانت ادامه داد: نميدانم، واقعا نميدانم، برادر كوچكم كه در خودروي ديگر آن طرف خيابان به همراه مادرم داشتند به پدرم نگاه ميكردند به من گفته است كه ما وقتي اين صحنه را ديديم از ماشين پياده شديم و تند تند به سمت پدر رفتيم اما راننده فرار كرده بود. تازه هيچ چيزي هم آنجا نبود، نه موتور سواري، نه موتوري و نه حتي كيفي كه بقيه ميگويند. هيچي آنجا نبود. چون هوا تاريك بود پدرم اشتباهي فكر كرد آنجا چيزي افتاده و رفته بود به او كمك كند كه اينطوري زير ماشين رفت. حادثهيي دردناك كه «زواره» آرزو ميكرد براي پدر و مادرش رقم نميخورد اما سرنوشت تصميم خود را گرفته بود. پسر خانواده داغدار ادامه سخنش را پي ميگيرد گويي تكرار سكانس نمايشي ناگوار است كه از مقابل چشمانمان ميگذرد. «زواره» ميگويد: مادرم زودتر از برادرم به صحنه رسيد اما وقتي آنجا رسيد يك ماشين ايسوزو او را هم زير گرفت و او هم فوت كرد. «زواره» پي در پي آه ميكشيد، مكث ميكرد و بغض خود را ميپوشاند و خواست خداحافظي كند كه گفت: اين جاده خيلي خراب است. اگر نور داشت، اگر جاده درست و حسابي بود الان مادر و پدر من زنده بودند. ما هنوز وقت نكردهايم برويم از راننده آن كاميوني كه پدرم را زد و فرار كرد شكايت كنيم. البته راننده ايسوزو وقتي به مادرم زد ايستاد و الان در پاسگاه است. آن جاده خيلي خراب است. شايد هيچ چيزي جز كلام پاياني «زواره» كه با لهجه شيرينش همراه بود پايان بند مناسبي براين تراژدي نباشد. آنجا كه پيدرپي ميگفت: اگر جاده نور كافي داشت الان...منبع: روزنامه اعتماد
اما اين پايان حادثه نبود. راننده كاميون كه مرگ ميرزاحسين را قطعي ميدانست هراسان پا به فرار گذاشت و صحنه تصادف را ترك كرد. غافل از اينكه همسر و فرزند ميرزاحسين از دور شاهد اين ماجرا بوده و تصادف هولناك پدر خانواده را ديدهاند. با اين حال فريادهاي بيامان و اشكهاي زن و فرزند باعث نشد تا راننده كاميون از فرار منصرف شود. در حالي كه درماندگي در چهره زن و پسر خانواده موج ميزد به سرعت به سمت او دويدند اما اين همسر ميرزاحسين بود كه زودتر از فرزند بر بالينش حاضر ميشد. او تلاش كرد تا به سختي همسر خود را جابهجا كند غافل از اينكه سرنوشتي مشابه انتظار او را هم ميكشد. تلاشهاي زن ميانسال همچنان ادامه داشت كه ناگهان او نيز با كاميوني كه به سرعت در جاده ميراند تصادف كرد و در دم جان سپرد و غمي جانكاه را در دل فرزند كاشت. اكنون چهار روز از اين حادثه دردناك ميگذرد. «زواره» يكي از پسرهاي اين خانواده است؛ خانوادهيي كه تا قبل از فوت دردناك پدر و مادرشان 13 نفر عضو داشت اما در چشم برهم زدني دو تن از بهترينهاي خود را از دست داد. آنها ساكن روستاي بنستان از توابع كهگيلويه و بويراحمد هستند. اين روستا دورافتاده است. آنقدر كه تلفن به سختي در آنجا آنتن ميدهد و اهالياش به اينترنت دسترسي ندارند. با اين حال «اعتماد» توانست با «زواره» گفتوگوي كوتاهي در مورد اين حادثه دردناك داشته باشد. پسر خانواده در حالي كه تلاش ميكرد بغض خود را در پس لهجه شيرينش پنهان كند در شرح حادثه گفت: پدر و مادر من در آن روز داشتند از مراسم خاكسپاري عمه پدرم از روستاي لردگان برميگشتند كه يك مرتبه پدرم كه سوار نيسان بود در جاده ياسوج به بنستان فكر ميكند كه يك موتوري روي زمين افتاده و تصادف كرده است. براي همين سريع ايستاد و رفت تا به او كمك كند. اما وقتي به آن طرف خيابان رسيد يك كاميون حمل سيمان با سرعت آمد و او را زير گرفت. زواره كمي مكث كرد. صدايش گواهي از غم جانكاهي ميداد كه در اين چند روز بر خانواده آنها سايه افكنده است.
ثانيهيي گذشت و دوباره با متانت ادامه داد: نميدانم، واقعا نميدانم، برادر كوچكم كه در خودروي ديگر آن طرف خيابان به همراه مادرم داشتند به پدرم نگاه ميكردند به من گفته است كه ما وقتي اين صحنه را ديديم از ماشين پياده شديم و تند تند به سمت پدر رفتيم اما راننده فرار كرده بود. تازه هيچ چيزي هم آنجا نبود، نه موتور سواري، نه موتوري و نه حتي كيفي كه بقيه ميگويند. هيچي آنجا نبود. چون هوا تاريك بود پدرم اشتباهي فكر كرد آنجا چيزي افتاده و رفته بود به او كمك كند كه اينطوري زير ماشين رفت. حادثهيي دردناك كه «زواره» آرزو ميكرد براي پدر و مادرش رقم نميخورد اما سرنوشت تصميم خود را گرفته بود. پسر خانواده داغدار ادامه سخنش را پي ميگيرد گويي تكرار سكانس نمايشي ناگوار است كه از مقابل چشمانمان ميگذرد. «زواره» ميگويد: مادرم زودتر از برادرم به صحنه رسيد اما وقتي آنجا رسيد يك ماشين ايسوزو او را هم زير گرفت و او هم فوت كرد. «زواره» پي در پي آه ميكشيد، مكث ميكرد و بغض خود را ميپوشاند و خواست خداحافظي كند كه گفت: اين جاده خيلي خراب است. اگر نور داشت، اگر جاده درست و حسابي بود الان مادر و پدر من زنده بودند. ما هنوز وقت نكردهايم برويم از راننده آن كاميوني كه پدرم را زد و فرار كرد شكايت كنيم. البته راننده ايسوزو وقتي به مادرم زد ايستاد و الان در پاسگاه است. آن جاده خيلي خراب است. شايد هيچ چيزي جز كلام پاياني «زواره» كه با لهجه شيرينش همراه بود پايان بند مناسبي براين تراژدي نباشد. آنجا كه پيدرپي ميگفت: اگر جاده نور كافي داشت الان...منبع: روزنامه اعتماد