گزیده خبرهای 9 مهر-93 . قسمت - 2
پس از گذشت 9 ماه از
دستگيري مأمور پست قلابي متجاوز در دادگاه انقلاب محاكمه شد
مرد جواني كه با جعل عنوان مأمور پست و
مأمور اداره آب، برق و گاز اقدام به سرقت و تجاوز به زنان جوان كرده بود، سرانجام
پس از گذشت 9 ماه در دادگاه انقلاب تهران محاكمه شد. در ساعت 17:45 روز اول
تيرماه سال 91 خانم جواني با مراجعه به كلانتري 110 شهدا اعلام كرد: مرد جواني در
حاليكه مرا مورد تهديد به آزار قرار داده بود، با تهديد چاقو اقدام به سرقت
گردنبندم در داخل آسانسور مجتمع مسكوني محل سكونتم واقع در ميدان شهيد محلاتي كرد. با
تشكيل پرونده مقدماتي و به دستور قاضي ملاتبار، بازپرس شعبه هشتم دادسراي ناحيه 21
تهران، پرونده جهت رسيدگي در اختيار اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار
گرفت. زن جوان پس از حضور در اداره شانزدهم پليس آگاهي، در اظهاراتش به
كارآگاهان گفت: در اين روز زنگ آيفون زده شد و جواني حدوداً 25 ساله با معرفي خود
به عنوان مأمور پست مدعي شد كه قصد تحويل دادن يك بسته پستي را دارد. به قصد
تحويل گرفتن بسته پستي، داخل آسانسور شده اما زمانيكه به طبقه همكف رسيده و قصد
داشتم تا از آسانسور خارج شوم، ناگهان اين شخص را در داخل پاركينگ مشاهده كردم!
درحاليكه پيش از آن به هيچ عنوان درب ورودي مجتمع را براي اين شخص باز نكرده بودم. وي
گفت: هنوز از داخل آسانسور پياده نشده بودم كه مرد جوان مرا در مقابل درب آسانسور
نگه داشت و در حاليكه اجازه بسته شدن درب آسانسور را نميداد، با چاقو تهديد كرد
كه اگر مانع از سرقت شوم مرا مورد آزار قرار خواهد داد و نهايتا پس از سرقت
گردنبند و مجروح ساختن گردنم به سرعت از مجتمع خارج و با يك دستگاه موتورسيكلت
مشكي رنگ از محل متواري شد.
*شناسايي شكات
با توجه به شيوه و شگرد سرقت كه طي آن سارق تحت عنوان مأمور پست اقدام به سرقت و تهديد به آزار و اذيت زن جوان كرده بود، كارآگاهان اداره شانزدهم با بررسي شكايتهاي مشابه موفق به شناسايي تعداد ديگري از شكات شدند كه متهم به بهانه تحويل دادن بسته پستي و با مراجعه به مجتمعهاي مسكوني داراي آسانسور، به شيوه مشابه اقدام به سرقت طلا و جواهرات و تلاش براي ازار و اذيت آنها كرده بود. يكي از اين زنان در اظهاراتش به كارآگاهان گفت: در ساعت 15 روز سيزدهم شهريور 91 شخصي زنگ آيفون واحد ما را به صدا درآورد و گفته كه از اداره پست آمده و پستچي هست؛ شما مالك هستيد يا مستأجر؟ كه پاسخ دادم: مالك هستم؛ اين شخص در ادامه مدعي شد كه سند تفكيك شده واحد آپارتمان را آورده و به بهانه تحويل دادن سند از من خواست تا به درب مجتمع مراجعه نمايم. با آسانسور پايين آمده و زمانيكه به پاركينگ رسيدم، جواني موتورسوار كه موتورسيكلت مشكي خود را در مقابل درب ورودي مجتمع گذاشته بود، در مقابل درب آسانسور مشاهده كردم؛ اين شخص اظهار داشت كه سند را به همسايه طبقه بالايي تحويل داده! و بايد سند را از همسايه گرفته و رسيدش را به وي تحويل دهم. وي ادامه داد: به داخل آسانسور برگشتم كه قبل از بسته شدن درب آسانسور، با چاقو به سمت آسانسور آمد و مانع از بسته شدن درب شد و ضمن فحاشي، چاقو را به سمت گلو و صورتم نشانه رفت. اين شخص به سرعت از پاركينگ خارج و درحاليكه صداي موتورش را كه سريع ميرفت ميشنيدم، از محل فرار كرد.
*چهره نگاري مأمور قلابي اداره پست
در ادامه رسيدگي به اين پرونده و با شناسايي تعدادي از شكات، كارآگاهان به چهره نگاري تصوير مأمور دروغين اداره پست پرداختند؛ شكات در اظهاراتشان، با ارائه مشخصات مشابه و يكسان عنوان كردند كه سارق جواني حدودا 25 ساله، قد بلند (حدودا 180 سانتي متر)، چشم و ابرو مشكي و با لباسهاي اسپرت بوده كه با يك دستگاه موتورسيكلت طرح هوندا 125 مشكي از محل متواري شده است. همزمان با انتشار تصاوير چهره نگاري شده در روزنامههاي كثيرالانتشار و خبرگزاريها، تعدادي از شكات جديد با مراجعه به اداره شانزدهم به كارآگاهان عنوان داشتند كه اين شخص تحت عنوان مأمور اداره برق قصد آزار و اذيت آنها را داشته؛ يكي از اين شكات در اظهاراتش به كارآگاهان گفت: روز دوم تيرماه 92 مردي جوان و تنومند زنگ خانه ما را زد؛ خودش را به عنوان مأمور اداره برق معرفي و عنوان داشت كه برق واحد ما مشكل دارد و به اين بهانه از من خواست تا برق خانه را قطع كنم. وي افزود: من نيز كه در آن لحظه بسيار هل شده بودم بلافاصله برق واحد آپارتماني خود را قطع كرده اما اين شخص مجددا درب خانه ما را زد و مدعي شد كه بايد برق را از طريق جعبه تقسيم داخل منزل قطع كند و به اين بهانه وارد خانه شد؛ به محض ورود ناگهان تيغ موكت بري را زير گلويم قرار داد و مرا تهديد به كشتن كرد؛ در حاليكه قصد داشت تا مرا مورد آزار و اذيت قرار دهد، شروع به فرياد كشيدن و درخواست كمك از همسايگان نمودم كه اين شخص به سرعت از خانه خارج و متواري شد.
*شكار تصوير متهم
همزمان با انجام اقدامات پليسي در سطح شهر تهران جهت شناسايي و دستگيري متهم، خانم جواني طي تماس تلفني با تلفن 110 عنوان داشت كه متهم را در يكي از مراكز تفريحي شهر تهران مورد شناسايي قرار داده اما اين شخص به محض مشاهده وي با يك دستگاه موتورسيكلت از محل متواري شده است. كارآگاهان با انجام تحقيقات از اين خانم جوان اطلاع پيدا كردند كه متهم چندي پيش قصد داشته تا اين خانم را مورد آزار و اذيت قرار دهد كه موفق به اين كار نشده و به همين علت هيچگونه طرح و شكايتي از سوي اين خانم به پليس اعلام نشده تا نهايتا پس از گذشت مدت زماني و به صورت كاملا اتفاقي، متهم را در يكي از مراكز تفريحي مورد شناسايي قرار داده است. اين خانم در اظهارات خود به كارآگاهان عنوان داشت كه متهم در روز بيست و هفتم تيرماه قصد داشته تا به بهانه تحويل بسته پستي وي را نيز مورد آزار و اذيت قرار دهد كه موفق به اين امر نشده و از محل متواري شده است. با توجه به اطلاعات بدست آمده، كاراگاهان اداره شانزدهم با مراجعه به محل سكونت اين خانم جوان و شناسايي يكي از مراكز تجاري داراي دوربينهاي مداربسته، به بررسي تصاوير ضبط شده پرداخته و موفق به شناسايي موتورسيكلت متهم در لحظه فرار وي از محل شدند؛ با شناسايي موتورسيكلت، هويت آخرين مالك آن به نام ايمان.الف (متولد 1362) شناسايي و شكات پرونده نيز پس از حضور در اداره شانزدهم تصوير وي را مورد شناسايي قرار دادند. سرانجام با انجام اقدامات گسترده پليسي مخفيگاه متهم پرونده در يكي از روستاهاي شهرستان صومعه سرا مورد شناسايي قرار گرفت و كاراگاهان اداره شانزدهم در ساعت 22 روز نهم ديماه سال 92 وي را طي يك درگيري دستگير و به اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل كردند.
*محاكمه در دادگاه انقلاب
سرانجام براساس تماس چند تن از شكات اين پرونده با خبرگزاري فارس مشخص شد ظرف دو روز گذشته در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران جلسات رسيدگي به اين پرونده برگزار و متهم در حال محاكمه است.
*شناسايي شكات
با توجه به شيوه و شگرد سرقت كه طي آن سارق تحت عنوان مأمور پست اقدام به سرقت و تهديد به آزار و اذيت زن جوان كرده بود، كارآگاهان اداره شانزدهم با بررسي شكايتهاي مشابه موفق به شناسايي تعداد ديگري از شكات شدند كه متهم به بهانه تحويل دادن بسته پستي و با مراجعه به مجتمعهاي مسكوني داراي آسانسور، به شيوه مشابه اقدام به سرقت طلا و جواهرات و تلاش براي ازار و اذيت آنها كرده بود. يكي از اين زنان در اظهاراتش به كارآگاهان گفت: در ساعت 15 روز سيزدهم شهريور 91 شخصي زنگ آيفون واحد ما را به صدا درآورد و گفته كه از اداره پست آمده و پستچي هست؛ شما مالك هستيد يا مستأجر؟ كه پاسخ دادم: مالك هستم؛ اين شخص در ادامه مدعي شد كه سند تفكيك شده واحد آپارتمان را آورده و به بهانه تحويل دادن سند از من خواست تا به درب مجتمع مراجعه نمايم. با آسانسور پايين آمده و زمانيكه به پاركينگ رسيدم، جواني موتورسوار كه موتورسيكلت مشكي خود را در مقابل درب ورودي مجتمع گذاشته بود، در مقابل درب آسانسور مشاهده كردم؛ اين شخص اظهار داشت كه سند را به همسايه طبقه بالايي تحويل داده! و بايد سند را از همسايه گرفته و رسيدش را به وي تحويل دهم. وي ادامه داد: به داخل آسانسور برگشتم كه قبل از بسته شدن درب آسانسور، با چاقو به سمت آسانسور آمد و مانع از بسته شدن درب شد و ضمن فحاشي، چاقو را به سمت گلو و صورتم نشانه رفت. اين شخص به سرعت از پاركينگ خارج و درحاليكه صداي موتورش را كه سريع ميرفت ميشنيدم، از محل فرار كرد.
*چهره نگاري مأمور قلابي اداره پست
در ادامه رسيدگي به اين پرونده و با شناسايي تعدادي از شكات، كارآگاهان به چهره نگاري تصوير مأمور دروغين اداره پست پرداختند؛ شكات در اظهاراتشان، با ارائه مشخصات مشابه و يكسان عنوان كردند كه سارق جواني حدودا 25 ساله، قد بلند (حدودا 180 سانتي متر)، چشم و ابرو مشكي و با لباسهاي اسپرت بوده كه با يك دستگاه موتورسيكلت طرح هوندا 125 مشكي از محل متواري شده است. همزمان با انتشار تصاوير چهره نگاري شده در روزنامههاي كثيرالانتشار و خبرگزاريها، تعدادي از شكات جديد با مراجعه به اداره شانزدهم به كارآگاهان عنوان داشتند كه اين شخص تحت عنوان مأمور اداره برق قصد آزار و اذيت آنها را داشته؛ يكي از اين شكات در اظهاراتش به كارآگاهان گفت: روز دوم تيرماه 92 مردي جوان و تنومند زنگ خانه ما را زد؛ خودش را به عنوان مأمور اداره برق معرفي و عنوان داشت كه برق واحد ما مشكل دارد و به اين بهانه از من خواست تا برق خانه را قطع كنم. وي افزود: من نيز كه در آن لحظه بسيار هل شده بودم بلافاصله برق واحد آپارتماني خود را قطع كرده اما اين شخص مجددا درب خانه ما را زد و مدعي شد كه بايد برق را از طريق جعبه تقسيم داخل منزل قطع كند و به اين بهانه وارد خانه شد؛ به محض ورود ناگهان تيغ موكت بري را زير گلويم قرار داد و مرا تهديد به كشتن كرد؛ در حاليكه قصد داشت تا مرا مورد آزار و اذيت قرار دهد، شروع به فرياد كشيدن و درخواست كمك از همسايگان نمودم كه اين شخص به سرعت از خانه خارج و متواري شد.
*شكار تصوير متهم
همزمان با انجام اقدامات پليسي در سطح شهر تهران جهت شناسايي و دستگيري متهم، خانم جواني طي تماس تلفني با تلفن 110 عنوان داشت كه متهم را در يكي از مراكز تفريحي شهر تهران مورد شناسايي قرار داده اما اين شخص به محض مشاهده وي با يك دستگاه موتورسيكلت از محل متواري شده است. كارآگاهان با انجام تحقيقات از اين خانم جوان اطلاع پيدا كردند كه متهم چندي پيش قصد داشته تا اين خانم را مورد آزار و اذيت قرار دهد كه موفق به اين كار نشده و به همين علت هيچگونه طرح و شكايتي از سوي اين خانم به پليس اعلام نشده تا نهايتا پس از گذشت مدت زماني و به صورت كاملا اتفاقي، متهم را در يكي از مراكز تفريحي مورد شناسايي قرار داده است. اين خانم در اظهارات خود به كارآگاهان عنوان داشت كه متهم در روز بيست و هفتم تيرماه قصد داشته تا به بهانه تحويل بسته پستي وي را نيز مورد آزار و اذيت قرار دهد كه موفق به اين امر نشده و از محل متواري شده است. با توجه به اطلاعات بدست آمده، كاراگاهان اداره شانزدهم با مراجعه به محل سكونت اين خانم جوان و شناسايي يكي از مراكز تجاري داراي دوربينهاي مداربسته، به بررسي تصاوير ضبط شده پرداخته و موفق به شناسايي موتورسيكلت متهم در لحظه فرار وي از محل شدند؛ با شناسايي موتورسيكلت، هويت آخرين مالك آن به نام ايمان.الف (متولد 1362) شناسايي و شكات پرونده نيز پس از حضور در اداره شانزدهم تصوير وي را مورد شناسايي قرار دادند. سرانجام با انجام اقدامات گسترده پليسي مخفيگاه متهم پرونده در يكي از روستاهاي شهرستان صومعه سرا مورد شناسايي قرار گرفت و كاراگاهان اداره شانزدهم در ساعت 22 روز نهم ديماه سال 92 وي را طي يك درگيري دستگير و به اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل كردند.
*محاكمه در دادگاه انقلاب
سرانجام براساس تماس چند تن از شكات اين پرونده با خبرگزاري فارس مشخص شد ظرف دو روز گذشته در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران جلسات رسيدگي به اين پرونده برگزار و متهم در حال محاكمه است.
كيفقاپي با خودرو!
اعضاي باند سارقان كيف قاپ كه با استفاده
از دو دستگاه خودروي سمند و پژو اقدام به كيف قاپي از شهروندان ميكردند دستگير و
به 80 فقره سرقت اعتراف كردند. سرهنگ "ايوب احمدي" فرمانده انتظامي
شهرستان فرديس در تشريح اين خبر، گفت: در پي اعلام شكايتهاي متعدد از سوي
شهروندان فرديسي مبني بر سرقت كيف آنها از سوي سرنشينان خودروهاي پژو و سمند و با
توجه به حساسيت موضوع پيگيري آن در دستور كار ماموران پليس آگاهي اين شهرستان قرار
گرفت. فرمانده انتظامي شهرستان فرديس ادامه داد: با توجه به اظهارات شاكيان و
تحقيقات تكميلي ماموران مشخص شد كه سرنشينان دو دستگاه خودروي سمند و پژو با جولان
دادن در خيابانها و حاشيه شهرستان فرديس اقدام به كيف قاپي از شهروندان ميكنند. وي
افزود: در استعلام از خودروهاي سارقان مشخص شد كه هر دو خودرو داراي سابقه سرقت در
تهران بزرگ و شهرستان ملارد هستند و لذا با كنترل مجرمان سابقهدار و مراجعه به
بانك اطلاعاتي سارقان به فردي كه از سارقان سابقهدار بود مظنون شده و با شگردهاي
خاص پليسي موفق به شناسايي مخفيگاه نامبرده در شهرستان ملارد شدند. سرهنگ
"احمدي" اظهار داشت: ماموران همراه با نيابت قضايي به شهرستان ملارد
اعزام و طي يك عمليات منسجم پليسي سركرده باند را به همراه همدستانش دستگير و به
پليس آگاهي منتقل كردند. وي تصريح كرد: متهمان در بازجوييهاي ماموران پس از
اعتراف به 80 فقره سرقت اقرار كردند كه با استفاده از دو دستگاه خودروي سمند و پژو
اقدام به سرقت كيف شهروندان در مناطقي از شهريار، فرديس و كرج مينمودند. سرهنگ
"احمدي" با بيان اينكه تاكنون تعداد 44 نفر از مالباختگان شناسايي و جهت
طرح شكايت و تشكيل پرونده به اين پليس مراجعه كردهاند از شهروندان خواست تا
چنانچه به اين شيوه از سوي اعضاي اين باند مورد سرقت قرار گرفتهاند جهت اعلام
شكايت به پليس آگاهي فرديس مراجعه كنند
توقف ماكسيما با 199
كيلومتر سرعت
رئيس پليس راه استان هرمزگان از توقيف يك دستگاه
خودرو ماكسيما با 199 كيلومتر در ساعت سرعت خبر داد. به گزارش ايسنا، سرهنگ
"علي مجيدزاده" در اينباره اظهار كرد: مأموران گشت پاسگاه پليس راه
"بندرعباس - لارستان" حين كنترل محورهاي مواصلاتي به يك دستگاه خودرو سواري
ماكسيما به شماره معلوم كه با سرعت 199 كيلومتر در ساعت در حركت بود برخورد كردند. وي
افزود: مأموران به خودرو دستور توقف دادند كه راننده بدون توجه به فرمان پليس با
همان سرعت و تهاجم از محل متواري شد. رئيس پليس راه هرمزگان خاطر نشان كرد: طي هماهنگي با پاسگاه انتظامي و پليس راه
منبع آب و اجراء طرح مهار، خودرو مذكور متوقف و در بازرسي از آن مقداري مواد مخدر
مشكوك به حشيش كشف كه بلافاصله از راننده تست اعتياد گرفته شد و با اعلام نتيجه
مثبت، راننده بازداشت و خودرو براي سير مراحل قانوني به پاركينگ منتقل شد
جزييات رانت
هفت هزار ميلياري در دولت قبلي
ارسلان فتحي پور رئيس كميسيون اقتصادي
مجلس از رانت 7هزار ميليارد توماني سه صراف با همكاري بانك مركزي خبر داد و گفت:
سه صراف در سال 90 با همكاري بانك مركزي 7 هزار ميليارد تومان سود كردهاند كه
اكنون اين رانت نسبت به پرونده سواستفاده مالي سه هزار ميليارد توماني اهميت
بيشتري دارد.به گزارش ايسكانيوز وي گفت: كميسيون اقتصادي با بررسيهاي صورت گرفته
تمام اسناد و مدارك مربوط به اين پرونده را تهيه كرده و گزارش آن در جلسه غير علني
مجلس به نمايندگان ارائه شد و هم اكنون نيز اين پرونده به قوه قضائيه ارسال شده
است.فتحي پور با بيان اينكه اين رانت در دولت دهم انجام شده است، گفت: مسئولان
دولت در زمان وقوع اين رانت بايد پاسخگو باشند.اين در حاليست كه در شهريور 1390
مسئولين و رسانهها از كشف سواستفاده بزرگ در بانكهاي ايران خبر دادند كه شخصي
بنام مه آفريد اميرخسروي توانست مبلغ 3 هزار ميليارد تومان (سه تريليون تومان) و
يا 2800 ميليارد تومان را از شبكههاي بانكي ايران به سرقت ببرد. اين بزرگترين سو
استفاده مالي در تاريخ ايران بودهاست. اين اختلاس كه از طريق بانك صادرات ايران
انجام و كشف شدهاست منجر به لغو مجوّز بانك آريا و دستگيري رئيس آن امير منصور
آريا و افراد ديگري شدهاست. بانك ملي، بانك سامان، بانك سپه، بانك صنعت و معدن و
بانك پارسيان از جمله بانكهاي درگير در سو استفاده مالي بودهاند. هنگام بررسي
پرونده مشخص شد كه محمودرضا خاوري مديرعامل بانك ملي ايران در سو استفاده مالي سه
هزار ميلياردي دخيل بود. وي قبل از دستگيري به كانادا گريخت
از نگهباني
كاباره تا سركردگي داعش
مگر پناهجویان ایرانی که با قایق وارد
استرالیا می شوند بهتر از این پناهجوی افغانی اند و در ایران خلافکاری نکرده ود ر
استرالیا خلاف نمی کنند؟
گفته ميشود كه دست كم 70 شهروند استراليايي كه بيشتر از نسل دوم مهاجرين كشورهاي جنگ زده پس از دهه 70 ميلادي هستند، به عنوان عناصر داعش (در سوريه و عراق) ميجنگند. به عنوان مثال "محمدعلي بريالي" شهروند 33 ساله استراليايي ـ افغاني، در مناطق مركزي شهر سيدني زندگي كرده است؛ در سال 1981 ميلادي در حالي كه محمد علي تنها چهل روزه بود همراه پدر و مادرش از افغانستان گريخته و در سن هفت سالگي به كمپ ويلاوود در سيدني وارد شد و در نهايت در شهر سيدني اقامت گزيد. به گزارش ابنا، نيويورك تايمز وي را منسوب به خاندان محمدظاهرشاه، شاه سابق افغانستان دانسته است. نشريه آمريكايي ميافزايد: روزگاري دنياي محمدعلي بريالي، قمار، مواد مخدر، فحاشي و كلوبهاي شبانه بود و اينك معلوم نيست كه وي چگونه به افكار افراطي و گروههاي تروريستي گرايش پيدا كرده است. بريالي قبل از سفر به سوريه و پيوستن به داعشيها، نگهبان يك كلوب شبانه معروف در استراليا بود كه براي جذب مشتريان و كنترل درگيريهاي شبانه با ولگردها به كار گرفته شده بود. به گفته مقامات استراليايي، در ماه جاري مكالمه تلفني از بريالي ضبط شده است كه در آن در حال آموزش به يك جوان استراليايي براي قتل يك شهروند بود؛ بريالي از يك كشور با حدود 9 هزار كيلومتر فاصله از قاره استراليا اين تماس تلفني را انجام داد و به عقيده تحليلگران اين نخستين بار است كه داعش تلاش ميكند در خارج از خاورميانه دست به اقدام تروريستي بزند. پس از اين تماس تلفني پليس فدرال و سازمان جاسوسي استراليا در علمياتي كه به بزرگترين عمليات ضد تروريستي تاريخ استراليا معروف شد و حدود 800 مامور پليس و نيروي امنيتي در آن شركت داشتند چند نفر در شهرهاي "سيدني" و.. بازداشت شدند و در ميان آنها جوان 22 سالهاي حضور داشت كه به گزارش پليس فدرال استراليا از طرف محمدعلي بريالي مامور گردن زدن يك شهروند استراليايي در ملأ عام شده بود. چند روز بعد يك جوان 18 ساله به دو افسر مبارزه با تروريسم در خارج از ملبورن تعرض كرد و بعد با گلوله آنها كشته شد. پليس استراليا اعلام كرد كه وي مشكوك به داشتن رابطه با داعش بوده، زيرا در حال حمل پرچم داعش در يك مركز خريد در ملبورن ديده شده است؛ اين مساله موجب ترس و وحشت در ميان استرالياييها شد.
گفته ميشود كه دست كم 70 شهروند استراليايي كه بيشتر از نسل دوم مهاجرين كشورهاي جنگ زده پس از دهه 70 ميلادي هستند، به عنوان عناصر داعش (در سوريه و عراق) ميجنگند. به عنوان مثال "محمدعلي بريالي" شهروند 33 ساله استراليايي ـ افغاني، در مناطق مركزي شهر سيدني زندگي كرده است؛ در سال 1981 ميلادي در حالي كه محمد علي تنها چهل روزه بود همراه پدر و مادرش از افغانستان گريخته و در سن هفت سالگي به كمپ ويلاوود در سيدني وارد شد و در نهايت در شهر سيدني اقامت گزيد. به گزارش ابنا، نيويورك تايمز وي را منسوب به خاندان محمدظاهرشاه، شاه سابق افغانستان دانسته است. نشريه آمريكايي ميافزايد: روزگاري دنياي محمدعلي بريالي، قمار، مواد مخدر، فحاشي و كلوبهاي شبانه بود و اينك معلوم نيست كه وي چگونه به افكار افراطي و گروههاي تروريستي گرايش پيدا كرده است. بريالي قبل از سفر به سوريه و پيوستن به داعشيها، نگهبان يك كلوب شبانه معروف در استراليا بود كه براي جذب مشتريان و كنترل درگيريهاي شبانه با ولگردها به كار گرفته شده بود. به گفته مقامات استراليايي، در ماه جاري مكالمه تلفني از بريالي ضبط شده است كه در آن در حال آموزش به يك جوان استراليايي براي قتل يك شهروند بود؛ بريالي از يك كشور با حدود 9 هزار كيلومتر فاصله از قاره استراليا اين تماس تلفني را انجام داد و به عقيده تحليلگران اين نخستين بار است كه داعش تلاش ميكند در خارج از خاورميانه دست به اقدام تروريستي بزند. پس از اين تماس تلفني پليس فدرال و سازمان جاسوسي استراليا در علمياتي كه به بزرگترين عمليات ضد تروريستي تاريخ استراليا معروف شد و حدود 800 مامور پليس و نيروي امنيتي در آن شركت داشتند چند نفر در شهرهاي "سيدني" و.. بازداشت شدند و در ميان آنها جوان 22 سالهاي حضور داشت كه به گزارش پليس فدرال استراليا از طرف محمدعلي بريالي مامور گردن زدن يك شهروند استراليايي در ملأ عام شده بود. چند روز بعد يك جوان 18 ساله به دو افسر مبارزه با تروريسم در خارج از ملبورن تعرض كرد و بعد با گلوله آنها كشته شد. پليس استراليا اعلام كرد كه وي مشكوك به داشتن رابطه با داعش بوده، زيرا در حال حمل پرچم داعش در يك مركز خريد در ملبورن ديده شده است؛ اين مساله موجب ترس و وحشت در ميان استرالياييها شد.
كافي شاپ داعش نزديك منزل اوباما
اگر نزدیکم نزلا
وباماکافی شاپ دارند درا یران که 36 سال است داعش حکومت می کند.
دو
تبعه مصري مقيم آمريكا كافي شاپي را نزديك منزل رئيسجمهور اين كشور افتتاح كردند
كه نام آن شبيه به گروه تروريستي داعش است.به گزارش پايگاه تابناك، "رضا لبيب"
و "ميشل جاد الله" اتباع مسيحي مصري مقيم نيويورك كافي شاپ خود را در
چند متري منزل باراك اوباما رئيس جمهوري آمريكا در نيويورك افتتاح كردهاند و نام
ايزيس را كه نام يكي از الهههاي مصر است، براي آن انتخاب كردهاند.ولي مساله قابل
توجه اين است كه كلمه ISIS مخفف انگليسي نام گروه
تروريستي داعش است.نام اين كافي شاپ باعث نگراني و وحشت رهگذران شده است، هر چند
تصوير اين الهه كنار نامش ترسيم شده است و ديده ميشود.صاحبان اين كافي شاپ اعلام
كردهاند كه قصد دارند نام آن را تغيير دهند ولي پرداخت هزينه 8 هزار دلاري اين
كار در توانشان نيست.
خودكشي 3
سرباز رژيم صهيونيستي ديگر تحت تاثير جنگ غزه
در
حالي كه هفتهها از پايان جنگ نابرابر صهيونيستها عليه مردم بيدفاع غزه ميگذرد،
گويا قرار نيست اين جنگ يا دست كم تبعات آن براي هردو طرف درگير، پايان واقعي
داشته باشد. گزارشها از سرزمينهاي اشغالي حاكي از آن است كه سه سرباز اسراييلي
ديگر به خاطر شركت در جنگ غزه و تالمات روحي ناشي از آن دست به خودكشي زدهاند.به
گزارش شفقنا، اين سه سرباز صهيونيست كه در جنگ اخير غزه موسوم به جنگ 50 روزه شركت
داشتهاند به دليل مسايل روحي و رواني ناشي از اين جنگ ويرانگر جان خود را گرفتهاند.روزنامه
معاريو چاپ تل آويو با اعلام خبر خودكشي اين سه سرباز اعلام كرده است آنان عضو
نيروهاي ويژه و نخبه ارتش رژيم صهيونيستي موسوم به گولاني بودهاند كه در جنگ غزه
حضور فعال داشتهاند. دو نفر از اين سربازان در مرز غزه دست به خودكشي زدهاند و
نفر آخر نيز در مركز اسراييل خود را كشته است. پليس در مورد انگيزه خودكشي اين سه
سرباز در حال تحقيق است. اين درحاليست كه ارتش اسراييل تاكنون واكنشي به اين خبر
نشان نداده است.براساس آمارهاي اداره روانشناسي ارتش رژيم صهيونيستي در سال
1392تعداد 8 سرباز اين رژيم به خاطر مشكلات روحي و رواني دست به خودكشي زدهاند.جنگ
نابرابر غزه كه از اوايل جولاي شروع شد باعث شهيد شدن 2130 فلسطيني و زخمي شدن11
هزار نفر ديگر شد. در اين جنگ 578 كودك و 260 زن شهيد شدند.