روزی نامه ی جمهوری
اسلامی 3 شنبه 22 مهرماه سال 1393
سرمقاله :اين تهديد
را به فرصت تبديل كنيد
نصيحت امام خميني كه همواره به مسئولين
سفارش ميكردند از تفرقه بپرهيزند و با توسل به اتحاد و همدلي كارها را به پيش
ببرند، يك توصيه معمولي نبود. اين نصيحت كه در طول 10 سال رهبري امام، همواره بر
زبان ايشان جاري بود، يك برنامه راهبردي بود كه امروز بعد از گذشت 26 سال از رحلت
ايشان، اهميت آن بيش از هر زمان ديگري نمايان شده است.
بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي در تشريح چگونگي وضعيت روياروئي مستكبران با ملتهاي تحت ستم، بارها اين نكته را مورد تأكيد قرار دادند كه اين، جنگ ميان حق و باطل است كه هرگز پايان نخواهد پذيرفت.
امروز، در صحنه جهان اسلام به ويژه خاورميانه، بالا گرفتن جنگ ميان حق و باطل را عيناً مشاهده ميكنيم. اين صحنه كاملاً نشان ميدهد جبهه كفر با تمام توان و تمام قد در برابر جبهه اسلام قرار گرفته و براي سوزاندن ريشه اسلام از هيچ ترفندي فروگذار نيست. در اين صف آرائي، آنچه حساستر و اثرگذارتر است، استفاده ابزاري دشمن از مرتجعترين و جاهلترين قشر مسلمانان به عنوان نمايندگان اسلام واقعي و رويارو قرار دادن آن با اسلام ناب و انقلابي است. اگر جبهه كفر با همان چهره واقعي خود و درحالي كه نقابي بر چهره ندارد به صحنه بيايد و در مقابل اسلام و مسلمانان صفآرائي كند، تكليف مسلمانان روشن است. كسي در ضرورت ايستادگي در مقابل كفر ذرهاي ترديد نخواهد كرد و در صحنه شفاف كارزار نيز همه ميدانند چه ميكنند و با چه هدفي ميجنگند. اما امروز صحنه روياروئي چنان مهآلود و تيره و تار است كه بسياري افراد در تشخيص حق و باطل دچار اشتباه ميشوند و به جاي اينكه به روي دشمن شمشير بكشند، آن را بر فرق دوست فرود ميآورند.
هيلاري كلينتون، وزير خارجه سابق آمريكا در كتابي كه اخيراً با نام "گزينههاي دشوار" منتشر كرده، اعترافات جالبي در زمينه غافلگير شدن آمريكا در برابر بيداري اسلامي و انقلابهاي مردمي در جهان عرب دارد و سپس با صراحت اعلام ميكند كه براي رهائي از مشكلات و دشواريهاي پديد آمده از ناحيه بيداري اسلامي به ايجاد گروه تروريستي داعش متوسل شديم. وي مينويسد: "با بعضي دوستان توافق كرديم كه به محض اعلام تأسيس داعش، اين گروه به رسميت شناخته شود. توافق شده بود دولت اسلامي عراق و سوريه (داعش) در تاريخ 5/7/2013 (12/4/1392) اعلام شود و ما منتظر اعلام تأسيس بوديم تا ما و اروپا هرچه سريعتر آنها را به رسميت بشناسيم. مصر قلب جهان عرب و اسلام است و ما تلاش داشتيم از طريق اخوان المسلمين و داعش اين كشور را تحت كنترل در آورده و تقسيم كنيم و پس از آن به كشورهاي حوزه خليج فارس برويم."
يكماه و نيم قبل نيز يك فعال سياسي سلفي مصري گفته بود: به همراه "ابوبكر بغدادي" كه اكنون خود را خليفه مسلمين ميداند و سركردگي داعش را برعهده دارد مدتي در زندان گوانتانامو در اختيار آمريكا بوده و ابوبكر بغدادي به صورت كاملاً غيرعادي و مشكوكي از زندان آزاد شده و با كمكهاي مالي و تجهيزاتي آمريكا در عراق فعال شد و مدتي به صورت يك عامل نفوذي در ميان گروههاي تكفيري براي آمريكا جاسوسي ميكرد و سرانجام سر از گروه داعش در آورد و اكنون خود را خليفه مسلمين ميداند!
اينها اسناد روشني هستند كه نشان ميدهند آمريكا و ساير قدرتهاي غربي با استفاده ابزاري از متحجرترين و جاهلترين افراد مسلمان، اقدام به شعلهور ساختن جنگ ميان كشورهاي اسلامي و ملتهاي مسلمان كردهاند تا از رهگذر اين آتشافروزي به اهداف استعماري خود برسند. غربيها با اين ترفند، دولتهاي اسلامي را ضعيف ميكنند، مسلمانان را به دست خودشان به قتل ميرسانند، بيت المال مسلمين را براي خريد سلاح از غرب و ريختن خون مسلمانان هزينه ميكنند، زمينه را براي تغيير جغرافياي كشورهاي اسلامي فراهم مينمايند، راه را براي چپاول و غارت ثروتهاي كشورهاي اسلامي توسط استعمارگران هموار ميكنند، منطقه را براي رژيم صهيونيستي امن ميسازند، فرصت مبارزه را از ملتهاي انقلابي ميگيرند و در نهايت مانع رشد و بالندگي اسلام ناب ميشوند.
اينهمه سود براي كشورهاي غربي و اينهمه زيان براي ملتهاي مسلمان كه به عبارت روشنتر، تقويت جبهه كفر و تضعيف جبهه اسلام است، فقط با غفلت دولتها و ملتهاي مسلمان و مشغول بودن مسلمانان به منازعات داخلي بر سر قدرت و جنبه دنيائي ممكن و ميسر ميشود. سادهتر و صريحتر اينكه ما مسلمانان با اختلافات داخلي خود به رونق جبهه باطل كمك ميكنيم و زمينه را براي تضعيف جبهه حق فراهم ميسازيم. اين، درست نقطه مقابل توصيه امام خميني است، توصيهاي كه همواره مورد تأكيد بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي بود و امروز دورانديشي آن يگانه دوران براي همه به اثبات رسيده است.
اكنون جناحهاي سياسي داخل كشور، بر سر يك دوراهي سرنوشت ساز قرار دارند كه بايد با درايت و هوشياري يكي از آنها را انتخاب كنند. يك راه، همين است كه ميروند و به اندك بهانهاي به جان طرف مقابل ميافتند و عرصه را به همديگر تنگ ميكنند و مردم را نيز از خودشان و كارائي و درايت و تدبير خودشان مأيوس ميكنند. راه ديگر، تلاش براي پيدا كردن راههاي تفاهم و همدلي و كاهش فاصله است، راهي كه با عقل و منطق و تدبير سازگار و منطبق است و علاوه بر آنكه مصالح كشور و ملت را در بردارد، منافع خود جناحها را نيز تأمين خواهد كرد.
امت اسلامي و از جمله ملت ايران به عنوان بخشي از اين امت، اكنون در يكي از حساسترين مقاطع تاريخي خود قرار دارد. جبهه كفر با كمك و همراهي مهرههاي منطقهاي خود كه در بسياري از كشورهاي اسلامي زمام حكومت را دردست دارند و با استفاده ابزاري از جاهلترين و قشريترين عناصر مسلمان درحال تقويت خود و تهديد كردن اسلام است. تسلط تروريستهاي تكفيري بر بخشهائي از عراق و سوريه و ليبي و نفوذ آنها در بسياري كشورهاي ديگر، راه را براي سلطه هرچه بيشتر استعمارگران بر كشورهاي اسلامي هموار ميكند و لطمههاي شديدي به چهره اسلام وارد خواهد ساخت. ما مسلمانان، حتي اگر براي اسلام هم دل نسوزانيم و فقط به فكر دنياي خودمان باشيم نيز نبايد در برابر اين خطر بزرگ بيتفاوت بمانيم و نبايد اجازه بدهيم اختلافات داخلي در كشورها زمينه را براي عمليتر شدن اين تهديد فراهم سازد.
جمهوري اسلامي ايران ميتواند با تحكيم وحدت و انسجام داخلي، الگوي خوبي براي ساير كشورها و ملتها باشد. عقلاي قوم در ايران بايد اين مهم را جدي بگيرند و با تلاش و پيگيري، راه را براي تحقق وحدت امت اسلامي كه از آرزوهاي هميشگي مصلحان جهان اسلام است هموار سازند و تهديد كنوني را به فرصت تبديل كنند، اين وحدت ميتواند شيشه عمر تكفيريها را بشكند، نقشههاي شيطاني اربابان آنها را نقش بر آب كند و ملتهاي مسلمان را در مسير بيداري چنان استوار نمايد كه بتوانند استقلال و سعادت دنيا و آخرت خود را تأمين نمايند.
بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي در تشريح چگونگي وضعيت روياروئي مستكبران با ملتهاي تحت ستم، بارها اين نكته را مورد تأكيد قرار دادند كه اين، جنگ ميان حق و باطل است كه هرگز پايان نخواهد پذيرفت.
امروز، در صحنه جهان اسلام به ويژه خاورميانه، بالا گرفتن جنگ ميان حق و باطل را عيناً مشاهده ميكنيم. اين صحنه كاملاً نشان ميدهد جبهه كفر با تمام توان و تمام قد در برابر جبهه اسلام قرار گرفته و براي سوزاندن ريشه اسلام از هيچ ترفندي فروگذار نيست. در اين صف آرائي، آنچه حساستر و اثرگذارتر است، استفاده ابزاري دشمن از مرتجعترين و جاهلترين قشر مسلمانان به عنوان نمايندگان اسلام واقعي و رويارو قرار دادن آن با اسلام ناب و انقلابي است. اگر جبهه كفر با همان چهره واقعي خود و درحالي كه نقابي بر چهره ندارد به صحنه بيايد و در مقابل اسلام و مسلمانان صفآرائي كند، تكليف مسلمانان روشن است. كسي در ضرورت ايستادگي در مقابل كفر ذرهاي ترديد نخواهد كرد و در صحنه شفاف كارزار نيز همه ميدانند چه ميكنند و با چه هدفي ميجنگند. اما امروز صحنه روياروئي چنان مهآلود و تيره و تار است كه بسياري افراد در تشخيص حق و باطل دچار اشتباه ميشوند و به جاي اينكه به روي دشمن شمشير بكشند، آن را بر فرق دوست فرود ميآورند.
هيلاري كلينتون، وزير خارجه سابق آمريكا در كتابي كه اخيراً با نام "گزينههاي دشوار" منتشر كرده، اعترافات جالبي در زمينه غافلگير شدن آمريكا در برابر بيداري اسلامي و انقلابهاي مردمي در جهان عرب دارد و سپس با صراحت اعلام ميكند كه براي رهائي از مشكلات و دشواريهاي پديد آمده از ناحيه بيداري اسلامي به ايجاد گروه تروريستي داعش متوسل شديم. وي مينويسد: "با بعضي دوستان توافق كرديم كه به محض اعلام تأسيس داعش، اين گروه به رسميت شناخته شود. توافق شده بود دولت اسلامي عراق و سوريه (داعش) در تاريخ 5/7/2013 (12/4/1392) اعلام شود و ما منتظر اعلام تأسيس بوديم تا ما و اروپا هرچه سريعتر آنها را به رسميت بشناسيم. مصر قلب جهان عرب و اسلام است و ما تلاش داشتيم از طريق اخوان المسلمين و داعش اين كشور را تحت كنترل در آورده و تقسيم كنيم و پس از آن به كشورهاي حوزه خليج فارس برويم."
يكماه و نيم قبل نيز يك فعال سياسي سلفي مصري گفته بود: به همراه "ابوبكر بغدادي" كه اكنون خود را خليفه مسلمين ميداند و سركردگي داعش را برعهده دارد مدتي در زندان گوانتانامو در اختيار آمريكا بوده و ابوبكر بغدادي به صورت كاملاً غيرعادي و مشكوكي از زندان آزاد شده و با كمكهاي مالي و تجهيزاتي آمريكا در عراق فعال شد و مدتي به صورت يك عامل نفوذي در ميان گروههاي تكفيري براي آمريكا جاسوسي ميكرد و سرانجام سر از گروه داعش در آورد و اكنون خود را خليفه مسلمين ميداند!
اينها اسناد روشني هستند كه نشان ميدهند آمريكا و ساير قدرتهاي غربي با استفاده ابزاري از متحجرترين و جاهلترين افراد مسلمان، اقدام به شعلهور ساختن جنگ ميان كشورهاي اسلامي و ملتهاي مسلمان كردهاند تا از رهگذر اين آتشافروزي به اهداف استعماري خود برسند. غربيها با اين ترفند، دولتهاي اسلامي را ضعيف ميكنند، مسلمانان را به دست خودشان به قتل ميرسانند، بيت المال مسلمين را براي خريد سلاح از غرب و ريختن خون مسلمانان هزينه ميكنند، زمينه را براي تغيير جغرافياي كشورهاي اسلامي فراهم مينمايند، راه را براي چپاول و غارت ثروتهاي كشورهاي اسلامي توسط استعمارگران هموار ميكنند، منطقه را براي رژيم صهيونيستي امن ميسازند، فرصت مبارزه را از ملتهاي انقلابي ميگيرند و در نهايت مانع رشد و بالندگي اسلام ناب ميشوند.
اينهمه سود براي كشورهاي غربي و اينهمه زيان براي ملتهاي مسلمان كه به عبارت روشنتر، تقويت جبهه كفر و تضعيف جبهه اسلام است، فقط با غفلت دولتها و ملتهاي مسلمان و مشغول بودن مسلمانان به منازعات داخلي بر سر قدرت و جنبه دنيائي ممكن و ميسر ميشود. سادهتر و صريحتر اينكه ما مسلمانان با اختلافات داخلي خود به رونق جبهه باطل كمك ميكنيم و زمينه را براي تضعيف جبهه حق فراهم ميسازيم. اين، درست نقطه مقابل توصيه امام خميني است، توصيهاي كه همواره مورد تأكيد بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي بود و امروز دورانديشي آن يگانه دوران براي همه به اثبات رسيده است.
اكنون جناحهاي سياسي داخل كشور، بر سر يك دوراهي سرنوشت ساز قرار دارند كه بايد با درايت و هوشياري يكي از آنها را انتخاب كنند. يك راه، همين است كه ميروند و به اندك بهانهاي به جان طرف مقابل ميافتند و عرصه را به همديگر تنگ ميكنند و مردم را نيز از خودشان و كارائي و درايت و تدبير خودشان مأيوس ميكنند. راه ديگر، تلاش براي پيدا كردن راههاي تفاهم و همدلي و كاهش فاصله است، راهي كه با عقل و منطق و تدبير سازگار و منطبق است و علاوه بر آنكه مصالح كشور و ملت را در بردارد، منافع خود جناحها را نيز تأمين خواهد كرد.
امت اسلامي و از جمله ملت ايران به عنوان بخشي از اين امت، اكنون در يكي از حساسترين مقاطع تاريخي خود قرار دارد. جبهه كفر با كمك و همراهي مهرههاي منطقهاي خود كه در بسياري از كشورهاي اسلامي زمام حكومت را دردست دارند و با استفاده ابزاري از جاهلترين و قشريترين عناصر مسلمان درحال تقويت خود و تهديد كردن اسلام است. تسلط تروريستهاي تكفيري بر بخشهائي از عراق و سوريه و ليبي و نفوذ آنها در بسياري كشورهاي ديگر، راه را براي سلطه هرچه بيشتر استعمارگران بر كشورهاي اسلامي هموار ميكند و لطمههاي شديدي به چهره اسلام وارد خواهد ساخت. ما مسلمانان، حتي اگر براي اسلام هم دل نسوزانيم و فقط به فكر دنياي خودمان باشيم نيز نبايد در برابر اين خطر بزرگ بيتفاوت بمانيم و نبايد اجازه بدهيم اختلافات داخلي در كشورها زمينه را براي عمليتر شدن اين تهديد فراهم سازد.
جمهوري اسلامي ايران ميتواند با تحكيم وحدت و انسجام داخلي، الگوي خوبي براي ساير كشورها و ملتها باشد. عقلاي قوم در ايران بايد اين مهم را جدي بگيرند و با تلاش و پيگيري، راه را براي تحقق وحدت امت اسلامي كه از آرزوهاي هميشگي مصلحان جهان اسلام است هموار سازند و تهديد كنوني را به فرصت تبديل كنند، اين وحدت ميتواند شيشه عمر تكفيريها را بشكند، نقشههاي شيطاني اربابان آنها را نقش بر آب كند و ملتهاي مسلمان را در مسير بيداري چنان استوار نمايد كه بتوانند استقلال و سعادت دنيا و آخرت خود را تأمين نمايند.