دو گزارش مرتبط بهم .
20 مهر- 93
یک مشاور خانواده گفت: بهترین روش
خواستگاری کردن آن است که دختر و پسر بعد از یک هفته آشنایی نسبی که در چهارچوب
منطقی از یکدیگر پیدا میکنند، آشناییشان را به خانوادهها اطلاع دهند. به گزارش
ایسنا، حسین سلیمانپور اظهار کرد: در این حالت اگر خانوادهها مخالف این ازدواج
باشند وابستگی بین دختر و پسر ایجاد نشده و آنان به راحتی میتوانند از این مساله
عبور کنند. در این حالت یک روال عقلی، منطقی و شرعی طی میشود که تحت نظارت والدین
و بدون هیچگونه ارتباط هیجانی و عاطفی و در قالب چارچوبها ادامه مییابد. وی
خاطرنشان کرد: ازدواجهای سنتی که پسر به خواستگاری دختر میآید و دختر در انتخاب
همسر هیچ نقشی ندارد، یکی از روشهای نامناسب خواستگاری و ازدواج است. سلیمانپور
تصریح کرد: سیستم مدرنیته که در آن دختر و پسر همدیگر را انتخاب میکنند و پس از
آن خانوادهها را در جریان این انتخاب قرار میدهند نیز روش مناسبی برای خواستگاری
کردن نیست زیرا در این مدت میان دختر و پسر وابستگی ایجاد میشود که اگر این
آشنایی و خواستگاری به ازدواج منجر نشود هر دو طرف ضربات و لطماتی را خواهند دید. وی با
اشاره به عدم استقبال خانوادهها از مشاوره قبل از ازدواج گفت: شناخت و آگاهی
نداشتن لازم پیش از ازدواج عامل مهم بیشتر طلاقهاست.
این مشاور خانواده با اشاره به ضرورت مشاوره قبل از ازدواج اظهار کرد: مردم برای خرید اتومبیل یا منزل از چندین نفر که در این زمینه اطلاعات کافی داشته باشند، پرس و جو میکنند و ویژگیهای کالای مورد نظر خود را به خوبی بررسی میکنند و در این زمینه نه تنها مشورت و تحقیق کردن نکتهای منفی به نظر نمیرسد بلکه همه مردم به مفید بودن این مساله اذعان دارند اما متاسفانه بیشتر مردم برای مساله مهم ازدواج قائل به مشاوره و مشورت گرفتن از اهل فن آن نیستند. سلیمانپور بیان کرد: گروهی از مردمی که مشاوره پیش از ازدواج را قبول ندارند، خانوادههای سنتی با تحصیلات و سطح فرهنگی پایین هستند. ازدواج در این خانوادهها بر اساس تجربه شکل میگیرد و باورهای غلط سنتی که در این خانوادهها وجود دارد اجازه نمیدهد تا جوانان برای امر ازدواج به مشاوره مراجعه داشته باشند. وی ادامه داد: گروه دیگر از خانوادهها که به مشاوره پیش از ازدواج اهمیت نمیدهند، خانوادههای تحصیلکردهای هستند که به اصطلاح خود را همهچیزدان دانسته و اطلاعات خود را برای تشکیل زندگی کافی میدانند. سلیمانپور بیان کرد: دختران و پسران جوانی که تمایل به مشورت با مشاور خانواده را دارند اما در این مساله با مخالفت خانوادهها مواجه میشوند، دسته دیگری از افراد هستند که برای ازدواج به مشاور مراجعه نمیکنند. هدف مشاورههای قبل از ازدواج، پیشگیری از بروز اختلافات و مشکلات بوده و منظور از مشاوره پیش از ازدواج، مراجعه به مشاوره حتی قبل از مراسم خواستگاری است.
سلیمانپور ادامه داد: در مشاوره پیش از ازدواج که باید قبل از مراسم خواستگاری صورت گیرد علاوه بر اینکه مشخص میکند که آیا دختر و پسر برای یکدیگر مناسب هستند یا خیر، طرفین آموزشهای لازم را نیز دریافت خواهند کرد. این مشاور خانواده خاطرنشان کرد: دختران و پسرانی که حاصل تربیت نسل جدید هستند اغلب گرایش بیشتری برای مشورت گرفتن در مساله ازدواج با مشاوران خانواده را دارند.
سلیمانپور تاکید کرد: خانوادهها نباید برای به ازدواج درآوردن دختر و پسر عجله کنند و استفاده از تجربیات و راهنماییهای مشاور میتواند آنها را در این زمینه بسیار کمک کند اما متاسفانه خانوادهها بعد از چند جلسه مراسم خواستگاری اولین مناسبت و عیدی را که در تقویم مشاهده میکنند زمان عقد فرزندان خود قرار میدهند بدون اینکه اجازه دهند آنان به شناخت کافی از یکدیگر برسند. وی با بیان اینکه مشاوران در جلسات مشاوره، مفاهیم دینی را در قالب مسائل علمی مطرح میکنند زیرا این روش برای افراد دینمدار و غیر آن نیز مورد پذیرش است، ادامه داد: در دین بحث مودت و رحمت نسبت به همسر مطرح شده که ما در جلسات مشاوره این مسائل را با زبان دیگری که علم به آنها رسیده است، همچون احترام گذاشتن به همسر و مشورت با همسر مطرح میکنیم.
این مشاور خانواده با اشاره به ضرورت مشاوره قبل از ازدواج اظهار کرد: مردم برای خرید اتومبیل یا منزل از چندین نفر که در این زمینه اطلاعات کافی داشته باشند، پرس و جو میکنند و ویژگیهای کالای مورد نظر خود را به خوبی بررسی میکنند و در این زمینه نه تنها مشورت و تحقیق کردن نکتهای منفی به نظر نمیرسد بلکه همه مردم به مفید بودن این مساله اذعان دارند اما متاسفانه بیشتر مردم برای مساله مهم ازدواج قائل به مشاوره و مشورت گرفتن از اهل فن آن نیستند. سلیمانپور بیان کرد: گروهی از مردمی که مشاوره پیش از ازدواج را قبول ندارند، خانوادههای سنتی با تحصیلات و سطح فرهنگی پایین هستند. ازدواج در این خانوادهها بر اساس تجربه شکل میگیرد و باورهای غلط سنتی که در این خانوادهها وجود دارد اجازه نمیدهد تا جوانان برای امر ازدواج به مشاوره مراجعه داشته باشند. وی ادامه داد: گروه دیگر از خانوادهها که به مشاوره پیش از ازدواج اهمیت نمیدهند، خانوادههای تحصیلکردهای هستند که به اصطلاح خود را همهچیزدان دانسته و اطلاعات خود را برای تشکیل زندگی کافی میدانند. سلیمانپور بیان کرد: دختران و پسران جوانی که تمایل به مشورت با مشاور خانواده را دارند اما در این مساله با مخالفت خانوادهها مواجه میشوند، دسته دیگری از افراد هستند که برای ازدواج به مشاور مراجعه نمیکنند. هدف مشاورههای قبل از ازدواج، پیشگیری از بروز اختلافات و مشکلات بوده و منظور از مشاوره پیش از ازدواج، مراجعه به مشاوره حتی قبل از مراسم خواستگاری است.
سلیمانپور ادامه داد: در مشاوره پیش از ازدواج که باید قبل از مراسم خواستگاری صورت گیرد علاوه بر اینکه مشخص میکند که آیا دختر و پسر برای یکدیگر مناسب هستند یا خیر، طرفین آموزشهای لازم را نیز دریافت خواهند کرد. این مشاور خانواده خاطرنشان کرد: دختران و پسرانی که حاصل تربیت نسل جدید هستند اغلب گرایش بیشتری برای مشورت گرفتن در مساله ازدواج با مشاوران خانواده را دارند.
سلیمانپور تاکید کرد: خانوادهها نباید برای به ازدواج درآوردن دختر و پسر عجله کنند و استفاده از تجربیات و راهنماییهای مشاور میتواند آنها را در این زمینه بسیار کمک کند اما متاسفانه خانوادهها بعد از چند جلسه مراسم خواستگاری اولین مناسبت و عیدی را که در تقویم مشاهده میکنند زمان عقد فرزندان خود قرار میدهند بدون اینکه اجازه دهند آنان به شناخت کافی از یکدیگر برسند. وی با بیان اینکه مشاوران در جلسات مشاوره، مفاهیم دینی را در قالب مسائل علمی مطرح میکنند زیرا این روش برای افراد دینمدار و غیر آن نیز مورد پذیرش است، ادامه داد: در دین بحث مودت و رحمت نسبت به همسر مطرح شده که ما در جلسات مشاوره این مسائل را با زبان دیگری که علم به آنها رسیده است، همچون احترام گذاشتن به همسر و مشورت با همسر مطرح میکنیم.
هرچقدر حضور در دنیای مجازی به نوعی
کاربران را به سوی «به روز بودن» سوق میدهد، این بهروزرسانی الزاما خوب نیست؛
در برخی موارد نه تنها خوب نیست، بلکه به شدت مضر و خطرناک است! به گزارش
تابناک، هر چه با توسعه زیرساختهای ارتباط با دنیای مجازی و گسترش دنیای ارتباطات
اینترنتی و لوازم و تجهیزات مورد نیاز برای آن، از مشکلات زندگی کاسته و رفاه
بیشتری به دست آمده است، این ارتباطات نوین موجب مختل شدن برخی روندهای عادی
جامعه نیز شده که عوارض آن را میتوان به وفور در جامعه دید. از جمله مشکلاتی که
گسترش ارتباطات اینترنتی در کشورمان به همراه آورده، پدیده همسریابی اینترنتی است
که بیشتر به شکل فعالیتهای طولانی مدت کاربران در شبکههای اجتماعی یا پرسه زدن
در دنیای بیپایان نت روی میدهد و گاه به شکل رسمی آن، یعنی به واسطه عضویت در
سایتهای همسریابی کلید میخورد. بدین ترتیب دنیای
مجازی در حالی به بخشی از پروسه حقیقی زندگی افراد جامعه پای گذاشته که چندان سنجیده
نشده و البته آمار و ارقام دقیقی هم درباره آن وجود ندارد تا بر پایه آن بتوان
همسریابی اینترنتی را بلااشکال یا کاری محکوم به شکست خواند؛ هرچند نمونهگیریهای
آماری، رأی به شکست بیشتر این همسریابیها میدهند. این در حالی است که
دکتر امانالله قراییمقدم، دلایل محکمی برای رد همسریابی اینترنتی دارد؛ نخست
اینکه بر این باور است ازدواجهای رقم خورده از همسریابی اینترنتی، تضعیف نهاد
خانواده را به همراه داشته و نقش این نهاد را از آن میگیرد، به اقتدار پدر و مادر
ضربه میزند و نظام سلسه مراتبی را از بین میبرد که همه این موارد به شدت آسیبزا
هستند و عواقب بدی برای فرد و جامعه به همراه خواهند آورد. این استاد دانشگاه در
ادامه میگوید: بر پایه آمار، هم اکنون ۲۵ تا ۲۷ درصد ازدواجها به طلاق کشیده میشود،
این در حالی است که بیشتر این پیوندها سنتی بوده و همه موازین و مراتب ازدواج در
آن رعایت شده است، حال شما قضاوت کنید این آمار با ازدواجهایی که با سایتهای
همسریابی رقم میخورد، به کجا خواهد رسید؟ وی میافزاید: اعضای
خانواده، دلسوزترین و مهمترین افرادی هستند که میتوانند با شناختی که از
فرزندشان دارند، در انتخاب بهترین به وی کمک کنند. متأسفانه هماکنون میبینیم، از
هر ۴ ازدواج، یکی به طلاق میانجامد. با توجه به این نکته، چگونه میشود بدون هیچشناختی
و تنها با پیوندی که در فضای مجازی برقرار شده و چه بسا به چند دیدار هم رسیده، به
نقاط مشترک دست یافت که ادعای بیشتر سایتهای همسریابی پیدا کردن همین نقاط مشترک
است؟!
در دنیای مجازی دنبال هر چیزی بگردید الا همسر!
قراییمقدم در ادامه، یکی دیگر از اشکالات این نوع ازدواجها را رسیدن به بحران روحی و انزوا مینامد و میگوید: کسانی که از طریق سایتهای همسریابی، زوج خود را برمیگزییند، بیگمان در آینده نزدیک به شکست روحی و انزوا خواهند رسید و این پرسش را با خود مطرح خواهند کرد که آیا من آنقدر ضعیف بودم که تنها راه انتخاب همسرم فضای مجازی بود؟ آیا توانایی انتخاب با روشهای اصولی را نداشتم؟ یا از طرف مقابل، دچار سرزنش میشود که تو همان فردی هستی که در سایت به دنبال همسر میگشتی و جملاتی از این دست؛ این هم یکی دیگر از آفتهای این نوع همسریابی است. وی در ادامه، یکی دیگر از اشکالات این نوع همسریابی را، بستری میداند که این اتفاق در آن رقم میخورد؛ از دید این جامعهشناس، همین که بدانیم همسریابی از طریق سایتهای ویژه این کار یا حتی دیگر سایتها و شبکههای اجتماعی، در نهایت به رشد آن سایتها منجر شده و سودی عاید آن بنگاه اقتصادی میکند، درخواهیم یافت که چنین بنگاههای اقتصادیای نمیتوانند، اهداف والای ازدواج را محقق سازند و به این فکرند که سودشان را پشت شعارها و وعدههای زیبا پنهان کنند. این استاد دانشگاه در ادامه ترویج بیبند و باری، رابطه نامشروع، فحشا و نوعی غربزدگی که با فرهنگ جامعه ما سازگار نیست را از دیگر آفات سایتهای همسریابی دانسته و میگوید: یافتههای یک پژوهش نشان میدهند، بیشتر کاربران این گونه سایتها در سنین ازدواج، ساکن شهرهای بزرگ، دارای تحصیلات عالی و از طبقه متوسط رو به بالا بوده و بر خلاف تصور عمومی، شمار کاربران زن در این سایتها کمتر از مردان است. همچنین دلایلی مانند ازدواج دائم و موقت، دوستیابی، کنجکاوی، سرگرمی و... از دلایل عضویت افراد در این سایتها عنوان شده و از منظر هدف عضویت، تفاوت چشمگیری میان کاربران زن و مرد در انگیزه عضویت به چشم میخورد.
وی در این باره میافزاید: در حالی که بیش از ۹۰ درصد کاربران زن، انگیزه خود را ازدواج دائم بیان کردهاند، کمتر از ۵۷ درصد مردان، چنین انگیزهای از عضویت در سایتهای همسریابی داشتهاند. در این میان، ۶۷ درصد زنان و ۲۰ درصد مردان، کاملاً مخالف ازدواج موقت بوده و دوسوم از کل کاربران همچنان شیوههای سنتی را برای ازدواج مناسبتر میدانند. بدین ترتیب، میتوان فهمید دورنمای همسریابیهای اینچنینی روشن نیست، زیرا دیده میشود انگیزه عضویت مردان و زنان در این سایتها متفاوت و به گونهای است که آسیبی که برای زنان ممکن است، پیش آید، بیش از مردان خواهد بود. این استاد دانشگاه در ادامه تطابق فرهنگی طرفین را یکی از پارامترهای ازدواج موفق میخواند و میافزاید: این اتفاق در سایتهای همسریابی هرگز رخ نمیدهد، چون طرفین اولاً با صداقت در بحث وارد نمیشوند، دوم آنکه خانوادههای یکدیگر را نمیشناسند، به لحاظ فرهنگی همسان نیستند، شاید اگر ازدواجی هم رخ دهد، چون با واقعیات در تضاد است، پیوند مبارکی پیش نمیآید؛درست مثل ازدواجهایی که از آشنایی دختر و پسر در خیابان یا پارتیهای شبانه رخ میدهد که به گواه آمار، بیشترین طلاقها را از آن خود میکند. قرائی مقدم در پایان با تأکید بر اینکه «من به عنوان یک جامعهشناس، ازدواج به سبک سایتهای همسریابی را به هیچوجه برای جامعه صلاح ندانسته و آفت میدانم»، میگوید: تجربه نشان داده، ازدواجهایی که در آن خانوادهها نقش دارند، با موفقیت بیشتری همراه است. پس همچنان ازدواج سنتی مناسبترین گزینه برای تشکیل زندگی است، حتی اگر با روشهای نوین تلفیق شود؛ یعنی اگر دختر و پسر هم یکدیگر را پسندیدند و قصد ازدواج داشتند، حتماً با نظارت و نظر خانوادهها صورت گیرد. بهتر است جوانان افزون بر اینکه با چشمانی باز به دنبال فردی همفکر و مناسب برای خود هستند، نقش و حضور خانواده را هم در نظر داشته باشند .
در دنیای مجازی دنبال هر چیزی بگردید الا همسر!
قراییمقدم در ادامه، یکی دیگر از اشکالات این نوع ازدواجها را رسیدن به بحران روحی و انزوا مینامد و میگوید: کسانی که از طریق سایتهای همسریابی، زوج خود را برمیگزییند، بیگمان در آینده نزدیک به شکست روحی و انزوا خواهند رسید و این پرسش را با خود مطرح خواهند کرد که آیا من آنقدر ضعیف بودم که تنها راه انتخاب همسرم فضای مجازی بود؟ آیا توانایی انتخاب با روشهای اصولی را نداشتم؟ یا از طرف مقابل، دچار سرزنش میشود که تو همان فردی هستی که در سایت به دنبال همسر میگشتی و جملاتی از این دست؛ این هم یکی دیگر از آفتهای این نوع همسریابی است. وی در ادامه، یکی دیگر از اشکالات این نوع همسریابی را، بستری میداند که این اتفاق در آن رقم میخورد؛ از دید این جامعهشناس، همین که بدانیم همسریابی از طریق سایتهای ویژه این کار یا حتی دیگر سایتها و شبکههای اجتماعی، در نهایت به رشد آن سایتها منجر شده و سودی عاید آن بنگاه اقتصادی میکند، درخواهیم یافت که چنین بنگاههای اقتصادیای نمیتوانند، اهداف والای ازدواج را محقق سازند و به این فکرند که سودشان را پشت شعارها و وعدههای زیبا پنهان کنند. این استاد دانشگاه در ادامه ترویج بیبند و باری، رابطه نامشروع، فحشا و نوعی غربزدگی که با فرهنگ جامعه ما سازگار نیست را از دیگر آفات سایتهای همسریابی دانسته و میگوید: یافتههای یک پژوهش نشان میدهند، بیشتر کاربران این گونه سایتها در سنین ازدواج، ساکن شهرهای بزرگ، دارای تحصیلات عالی و از طبقه متوسط رو به بالا بوده و بر خلاف تصور عمومی، شمار کاربران زن در این سایتها کمتر از مردان است. همچنین دلایلی مانند ازدواج دائم و موقت، دوستیابی، کنجکاوی، سرگرمی و... از دلایل عضویت افراد در این سایتها عنوان شده و از منظر هدف عضویت، تفاوت چشمگیری میان کاربران زن و مرد در انگیزه عضویت به چشم میخورد.
وی در این باره میافزاید: در حالی که بیش از ۹۰ درصد کاربران زن، انگیزه خود را ازدواج دائم بیان کردهاند، کمتر از ۵۷ درصد مردان، چنین انگیزهای از عضویت در سایتهای همسریابی داشتهاند. در این میان، ۶۷ درصد زنان و ۲۰ درصد مردان، کاملاً مخالف ازدواج موقت بوده و دوسوم از کل کاربران همچنان شیوههای سنتی را برای ازدواج مناسبتر میدانند. بدین ترتیب، میتوان فهمید دورنمای همسریابیهای اینچنینی روشن نیست، زیرا دیده میشود انگیزه عضویت مردان و زنان در این سایتها متفاوت و به گونهای است که آسیبی که برای زنان ممکن است، پیش آید، بیش از مردان خواهد بود. این استاد دانشگاه در ادامه تطابق فرهنگی طرفین را یکی از پارامترهای ازدواج موفق میخواند و میافزاید: این اتفاق در سایتهای همسریابی هرگز رخ نمیدهد، چون طرفین اولاً با صداقت در بحث وارد نمیشوند، دوم آنکه خانوادههای یکدیگر را نمیشناسند، به لحاظ فرهنگی همسان نیستند، شاید اگر ازدواجی هم رخ دهد، چون با واقعیات در تضاد است، پیوند مبارکی پیش نمیآید؛درست مثل ازدواجهایی که از آشنایی دختر و پسر در خیابان یا پارتیهای شبانه رخ میدهد که به گواه آمار، بیشترین طلاقها را از آن خود میکند. قرائی مقدم در پایان با تأکید بر اینکه «من به عنوان یک جامعهشناس، ازدواج به سبک سایتهای همسریابی را به هیچوجه برای جامعه صلاح ندانسته و آفت میدانم»، میگوید: تجربه نشان داده، ازدواجهایی که در آن خانوادهها نقش دارند، با موفقیت بیشتری همراه است. پس همچنان ازدواج سنتی مناسبترین گزینه برای تشکیل زندگی است، حتی اگر با روشهای نوین تلفیق شود؛ یعنی اگر دختر و پسر هم یکدیگر را پسندیدند و قصد ازدواج داشتند، حتماً با نظارت و نظر خانوادهها صورت گیرد. بهتر است جوانان افزون بر اینکه با چشمانی باز به دنبال فردی همفکر و مناسب برای خود هستند، نقش و حضور خانواده را هم در نظر داشته باشند .