خودفروشی
دانشجویان انگلیسی برای پرداخت هزینۀ تحصیل
"از لفظ فاحشه متنفرم" 11 مهر -93
در رژیم
ولایت فقیه داعشی بغغیت زن ستیز بدلیل
بحران وورشکستگی اقتصادی نه برخی دختران دانشجو در کنار زنان شوهردار مجبور به زن
فرشی خیاباتی می شوند که معتاد وسپس زندان و گاهی اعدام می شوند
فرارو- "من از لفظ
فاحشه متنفرم، وقتی لغت فاحشه را میشنوید ذهنتان سراغ کسی میرود گوشۀ خیابان است
و یک معضل اجتماعی است. من چنین کسی نیستم. من درسهایم را پاس میکنم، کار خیریه
داوطلبانه انجام میدهم و مواد مخدر هم مصرف نمیکنم. من یک آدم نورمال هستم."به گزارش فرارو به نقل از
ایندیپندنت، سوفی 22
ساله است، در دانشگاه درس میخواند و هزینۀ دانشگاهش را از طریق کار جنسی تامین میکند.
او خودش را یک "همراه" میداند. وام دانشجویی که وی میگیرد هزینههای
سکونت و زندگیش را پوشش نمیدهد و برنامۀ مقطع درسی فشرده و پنج سالۀ وی اجازۀ کار
کردن در شیفتهای معمول را به وی نمیدهد."دوست
ندارم گزارش روزنامهها راجع به وجود کارگران جنسی دانشجو و اینکه آنها برای
پرداخت شهریه تن به اینکار میدهند را بخوانم. آنها به گونهای این مسئله را نشان
میدهند که انگار یا خیلی ساده است یا اینکه خیلی سرگرم کننده است."تجربۀ سوفی، مسئلۀ نادری نیست.
تحقیقات نشان میدهند که مسئلۀ کار جنسی، مسئلهای است که حداقل 6 درصد دانشجویان
انگلیسی در مقطعی در میانۀ دوران تحصیل با آن دست به گریبان بودهاند.اما گزارشهای مشاوران بهداشت جنسی و خیریهها
نشان میدهد که این مسئله رو به رشد است، و این نگرانی وجود دارد که دانشگاهها
عامدانه چشمشان را بر این مسئله- و هر مسئلۀ دیگری که نشان از وضعیت بد اقتصادی
دانشجویانشان داشته باشد- بستهاند."سوفی"
اولین باری که به این کار دست زد، نوزده سال داشت. "جوان بودم و هیچ تصوری
نداشتم. راستش را بخواهید اصلاً نمیدانید چه کار دارید میکنید. به نظرم فقط فکر
میکردم که برای اینکه بتوانم تحصیلم را ادامه دهم چه باید بکنم و چشم باز کردم و
دیدم در این ورطه افتادهام."او با
قرار دادن آگهی در یک سایت جنسی میتواند بر اساس نظرات سایر دختران و پیامهای
مشتریان، مشتریانش را انتخاب کند. این سایتها سعی میکنند تا بر اساس نظرات
کارگران جنسی مشتریان "موجه" را از مشتریان بالقوه خطرناک تفکیک کنند.
"سوفی"
میگوید: "حالم از این موضوع به هم میخورد. چون، اگر بگویم بابت کارم صد
پوند در ساعت میگیرم، همه فکر میکنند چه کار لوکس و باکلاسی میکنم، در حالی که
مجبورم جاهایی بروم که رسماً آشغالدونی است. آره، ساعتی صد پوند میگیرم، ولی یک
ماه ذهنم درگیر آن یکساعت کار است."او زمان
کارش را با ساعت درسش تنظیم میکند و وقتهایی که قرار باشد پروژهای تحویل دهد
مجبور است چند هفته کار را تعطیل کند و سپس دوباره برگردد تا وقفه را جبران کند.
"الان میتوانم درسم را ادامه بدهم، اما بعد از اینکه این کار را میکنید و به
دانشگاه بر میگردید، شخص متفاوتی از قبل میشوید. هیچ کس نمیداند که ساعتی قبل
چه کردهاید."دانشجویان
که سراغ کار جنسی میروند معمولاً دو دسته متمایز قرار میگیرند: آنهایی که به
خاطر مصرف مواد مخدر به ورطۀ کار جنسی میافتند و آنهایی که به یک "هدف
مشخص" وارد این کار میشوند. دستۀ دوم معمولا چون برای خود هدفی آکادمیک
قائلند از مراجعه به شبکه های حمایتی خودداری میکنند، و "شخصیت کارگر
جنسی" خود را جدای از خود حقیقیشان میدانند، که این موضوع باعث میشود
شدیداً احساس منزوی بودن کنند.سوفی کارش را به دقت از
زندگی دانشگاهیش جدا نگاه میدارد. "من با بهترین دوستانم در دانشگاه آشنا
شدهام، و آنها هنوز هم بهترین دوستانم هستند، اما مطمئنم که اگر به آنها بگویم چه
کار میکنم، نگاهشان نسبت به من عوض خواهد شد." هیچکس از میان دوستان و
خانوادۀ سوفی از کار او خبر ندارد.ایجاد و داشتن رابطۀ
عاشقانه بسیار برای او سخت است. او میگوید: "پسرهایی هستند که من دوستشان
دارم و دوست دارم وارد رابطۀ عاطفی با آنها شوم، اما در حال حاضر این امکان را
ندارم. چرا که کاری که من میکنم درست نیست و هیچ مردی با آن کنار نخواهد آمد.""من در خیابان که راه میروم و به
این فکر میکنم که اگر مردم میدانستند که من چه کار میکنم..." و ادامۀ حرفش
را میخورد. "کارت را انجام میدهی، پولت را میگیری و پی زندگیت میروی."وقتی که فارغالتحصیل شود فاحشگی
را کنار خواهد گذاشت، ولی مادامی که در دانشگاه است، مجبور به ادامۀ این کار است:
"من به آنها (مشتریها) نیاز دارم، اما علاقهای به آنها ندارم، به هیچوجه.
وانمود میکنم که دوستشان دارم و بعد پی کارم میروم. وقتی که تمام شود، بیرون میروم
و خداحافظ.