اوین نامه ی کیهان5 شنبه اول آبان
ماه سال 1393
نقد وبررسی : (یادداشت
روز) اوین نامه ی کیهان "آقای روحانی از شما بعید بود! "
سربازجو شریعتمداری که از فاش شدن نقش سازمان اطلاعات و امنیت
پاسداران در سازماندهی اسید پاشی در اصفهان سخت به وحشت افتاده است . چون نگرانی
شدید از عواقب این جنایت ضد بشری دارد که پاک ومحوشدنی نیست . زیرا واکنش های
اعتراضی و برون مرزی اش خیلی گسترده شده است . به خصوص که روحانی تلاش کرد در سفری
که تازگی به زنجان داشت در سخنرانی خود گریزی به این داستان اسید پاشی بزند.در
ادامه آن را به مذاکره توافق هسته ای و
عبر کربلاپیوند بزند. همینطوردر آستانه ی معرفی وزیر علوم به بازارمکاره برای تأیید
صلاحیت تلاش کرد بطور غیر مستقیم از مدعیان اصلاح طلبان حمایت کرده باشد .
درصورتیکه سربازجو شریعتمداری با بهانه
کردن سخنرانی روحانی در زنجان با پاتک یک
تیر 3 نشان زده است . برای همین در ابتدای یادداشت روز خودپ روحانی را متهم به همسویی با ضد انقلاب کرده است . چون بر حسب شیوه و تجربه ی بازجویی
اش ادعا نموده است روحانی در اجتماع مردم زنجان به تشریح نظرات خویش درباره فریضه
امر به معروف و نهی از منکر پرداخت که
اولاً اظهارات در بیان اسید پاشی در اصفهان دو پهلو» بود!، ثانیا؛ با توجه به
مختصات زمانی- یعنی ماجرای اسیدپاشی ضدانقلاب داخلی و توهمپراکنی دشمنان بیرونی
درباره آن- «حسابنشده» بود! ثالثا؛ در برخی از موارد با واقعیات جاری انطباق
نداشت! که پرداختن به آن، اگرچه ضروری است ولی فرصت دیگری میطلبد.
در ادامه سربازجو شریعتمداری با آویزان
شدن به امام حسین وحُر اتهامات همیشگی اش محور مذاکرات هسته ای و رقیب مدعی اصلاح
طلب را نشخوار کرده است و در پایان بابازجویی
کردن روحانی و زیر سئوال بردن سخنران وی در زنجان پیرامون عبرت واقعه کربلا وگریز زدن به مذاکره هسته ای و
تفاهم و امتیازدادن و امتیاز گرفتن درجا
زیرآبش را زده است و متمرکز برتوبه حُر
شده که با آنچه روحانی در مورد توبه حرٌ
وپذیرش آن از سوی امام حسین گفته مغایرت
دارد. چون سربازجو شریعتمداری برخلاف روحانی رقیب مدعی اصلاح طلب ر ا نه حٌر که به خائن و وطن فروش وجاسوس آمریکا و انگلیس متهم
کرده است . بدتر اینکه روحانی را هم شریک جرم اینان دانسته است. در نهایت در پایان
در ادامه ی کیفرخواستی که برای روحانی تهیه وتنظیم کرده از موضوع بازجویی یقه رقیب مدعی اصلاح طلب را با کامیونی از
اتهامات گرفته است:
چونکه
از روحانی چنین پرسیده یا وی را بازجویی کرده است. کدامیک از عوامل و سران فتنه
آمریکایی اسرائیلی 88 کمترین شباهتی با جناب حر دارند که این «پاکدامنی و ایثار»
حر را با «فساد و تباهی» سران فتنه مقایسه فرمودهاید؟! و افزوده چنانچه منظورروحانی
از پیش کشیدن ماجرای توبه حر و پذیرش آن از سوی امام حسین علیهالسلام است و اشاره
و کنایه به سران فتنه نبوده است، این بخش از اظهارات وی در جغرافیای سخنان دیروز
شما در زنجان چه جایگاهی داشته است؟! و با چه مقصود و منظوری مطرح شده است؟! در
ادامه مدعی شده شواهد فراوانی که برخی از اظهارات و مواضع اخیر نزدیکان شما جنابعالی از جمله آنهاست، نشان میدهد منظور
شما از پیش کشیدن ماجرای حر، ارتباط دادن آن با ماجرای خیانت سران فتنه بوده است
که نه فقط قیاس معالفارق است، بلکه میتواند برای خودتان ی یک درس بوده و «توبه» شما را از آنچه
گفتهاید در پی داشته باشد.
همچنین سربازجو شریعتمداری که از
فاش شدن نقش سازمان اطلاعات وامنیت پاسداران در اسید پاشی اصفهان برانگیخته و سخت
شاکی است به ویه ویژه نگران بهره برداری
تبلیغاتی رقیب مدعی طلب از این جنایت ضد بشری است . بنابراین در ادامه ی
بازهم با بهانه ی حٌر خطاب به روحانی گفته
است جناب حر همانگونه که شما اشاره کردید،
از اقدام خود که با وطنفروشی و جنایت سران فتنه قابل قیاس نیست، توبه کرد و به
مصداق آیه شریفهای که «توبه» را با اصلاح عمل انجام شده و بیان آنچه انکار کردهاند-
الّاالذین تابوا و اصلحوا و بینوا (160 بقره)- صداقت خود را در توبه با ایثار جان
خویش امضاء کرد.
در دنباله روی سخن به روحانی گفته حالا باید از رئیسجمهور پرسید؛ آیا سران
فتنه از جنایت و خیانتی که مرتکب شده بودند، توبه کردهاند؟ که سخن از بخشش و
پذیرش توبه آنها در میان باشد؟! اگرچه در هیچیک از سیستمهای حقوقی دنیا، توبه
جنایتکاران مانع مجازات آنان نمیشود و در نظام حقوقی اسلام داعشی ولایت فقیه هم چنین است. از این روی اظهارات رئیسجمهور که یک
عالم دینی و حقوقدان هستند، تعجبآور است و انتظار آن است که به صراحت اعلام کنند
منظورشان سران فتنه و گذشت از جنایات آنان- آنهم بیآن که توبه کرده باشند- نبوده
است.
بالاخره برای اینکه هم به روحانی هم چوب زده وهم پیازخورانده باشد بازهم درباره سخنان وی در زنجان گفته گفتنیهای دیگری نیز هست که به بعد موکول میکنیم و تنها خطاب به ایشان میگوییم روحانی از شما بعید بود!"
بالاخره برای اینکه هم به روحانی هم چوب زده وهم پیازخورانده باشد بازهم درباره سخنان وی در زنجان گفته گفتنیهای دیگری نیز هست که به بعد موکول میکنیم و تنها خطاب به ایشان میگوییم روحانی از شما بعید بود!"
"دیروز آقای دکتر روحانی در اجتماع
مردم زنجان به تشریح نظرات خویش درباره فریضه امر به معروف و نهی از منکر پرداخت
که باعرض پوزش باید گفت؛ اظهارات ایشان اولا؛ در بیان موضوع «دو پهلو»!، ثانیا؛ با
توجه به مختصات زمانی- یعنی ماجرای اسیدپاشی ضدانقلاب داخلی و توهمپراکنی دشمنان
بیرونی درباره آن- «حسابنشده»! و ثالثا؛ در برخی از موارد با واقعیات جاری انطباق
نداشت! که پرداختن به آن، اگرچه ضروری است ولی فرصت دیگری میطلبد.اما، رئیسجمهور محترم
کشورمان در همین اجتماع به یکی از «درس»ها و «عبرت»های عاشورا نیز اشاره کرده و
گفت: «یک درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین میباشد.»آقای دکتر روحانی یک
عالم دینی، حقوقدان و اهل سیاست هستند بنابراین به خوبی میدانند که همیشه «اشتراک
لفظی» به معنای «اشتراکدر مفهوم» نیست و برخی از کلمات در بستر حقوقی، سیاسی و یا
فنی و... به واژهای تبدیل شدهاند که با معنای لغوی آنها فاصله دارد و «مذاکره»
یکی از همین نمونههاست. مذاکره اگرچه به معنای گفتوگو و سخن گفتن
با یکدیگر است ولی امروزه «مذاکره» در فرهنگ سیاسی مفهوم و معنای ویژهای دارد که
با معنای لغوی آن متفاوت است و به نشست طرفین دعوا برای حل اختلافات فیمابین گفته
میشود و ماهیت آن «دادنو ستاندن» است. با این توضیح که دو طرف برای حل اختلافات
فیمابین با یکدیگر به مذاکره مینشینند و امتیاز یا امتیازاتی میدهند تا در مقابل
آن امتیاز یا امتیازاتی بگیرند. مانند مذاکرات هستهای که جناب روحانی از آن با
عنوان «برد-برد» یاد میکنند و در توضیح آن میگویند « مذاکرات باید هم به نفع ما
باشد و هم به نفع طرف مقابل» و تاکید میفرمایند که «امتیازی میدهیم و
امتیازی میگیریم». خب! با این حساب باید از جناب آقای
روحانی پرسید که آیا گفتوگوی حضرت امام حسین علیهالسلام با دشمن از این
نوع بود؟ و حضرت میخواستند امتیازی به عمرسعد بدهند! و در مقابل از او امتیازی
بگیرند؟! چه کسی میتواند انکار کند که گفتوگوی سیدالشهداء علیهالسلام با سران
شرک و نفاق از نوع نصیحت و دعوت آنان به صراطمستقیم الهی و دست کشیدن از کفر و
پلیدی بود، نه آن که حضرت با اهدای امتیاز به آنان در پی کسب امتیاز از آنها باشد،
یعنی آنچه در تعریف سیاسی واژه «مذاکره» به مفهوم رایج امروزی آن آمده است!ممکن است جناب روحانی
بفرمایند که منظور ایشان نیز مفهوم مذاکره به معنای لغوی آن- یعنی گفتوگو با دشمن
برای نصیحت آنها و نه امتیاز دادن به آنان- بوده است. که متأسفانه این عذر نمیتواند
پذیرفتنی باشد، چرا که ایشان میفرمایند؛ یکی از درسهای کربلا هم درس «تعامل
سازنده»! و «مذاکره»! است و «تعامل» چه در فرهنگ سیاسی و چه در فرهنگ لغت به
مفهوم معامله کردن است یعنی «بدهوبستان» و در فرهنگ سیاسی ترجمان دیگری از همان
«مذاکره» است! و باید پرسید؛ آیا امامحسین علیهالسلام در پی معامله با
عمرسعد و ابنزیاد و یزید بود؟!رئیسجمهور محترم بلافاصله بعد از بیان فوق به مذاکرات هستهای جاری میان
ایران و 5+1 میپردازند و از آنچه به امام حسین(ع) تحتعنوان «مذاکره و
تعامل سازنده» با دشمن نسبت دادهاند، برای توجیه بینش و منش دولت محترم در
مذاکرات - بینش و منش دولت در مذاکره و نه اصل مذاکرات- استفاده میکنند! و این نیز نشانه دیگری
است از آن که منظور آقای روحانی از «مذاکره و تعامل سازنده»! در کربلا همان مفهوم
سیاسی رایج آن، یعنی «بده و بستان» میباشد که نه فقط به شهادت تمامی اسناد
تاریخی، بلکه به گواهی آنچه حضرت اباعبداللهالحسین(ع) درباره قیام خویش فرمودهاند،
این بده و بستان! از ساحت مقدس کربلا و عاشورا به دور است و تعجبآور است که رئیسجمهور
حقوقدان که یک روحانی و سیاستمدار نیز هستند، به این نکته بسیار بدیهی توجه نکردهاند!انتظار آن بود- و هنوز
هم هست- که رئیسجمهور محترم بر این واقعیت تأکید ورزند که بزرگترین و با اهمیتترین
درس عاشورا، ایستادگی و مقاومت در برابر دشمنان قدار و ستمکار است، حتی اگر بهای
آن ایثار جان در راه خدا باشد.مگر این کلام از سیدالشهداء علیهالسلام نیست که
«انّی لا اریالموت الّا سعاده و الحیاهًْ معالظالمین الّا برما- من مرگ (در راه
خدا) را جز سعادت نمیبینم و زندگی با ستمگران (سازش با آنها) را جز خواری نمیدانم».آقای رئیسجمهور در
بخش دیگری از سخنان خود درباره درسهای کربلا و عاشورا به «قبول توبه» اشاره
کرده و میفرمایند؛ «ما تابع همان حسینی(ع) هستیم که توبه حر را هم قبول کرد... من
در جامعه کسی را نمیشناسم که گناهی بالاتر از گناه حر مرتکب شده باشد و (هیچ)
عظیمالشأنی را در تاریخ بعد از پیامبر(ص) و امام علی(ع) جز اباعبداللهالحسین(ع)
نمیشناسم که در برابر سری که حر برایش خم کرد، گذشت کرده و او را در آغوش کشیده
باشداین
بخش از اظهارات آقای روحانی «سخن حق» و صدالبته قابل قبولی است اما، اگر خدای
نخواسته منظور آقای رئیسجمهور از اشاره به این فراز از تاریخ کربلا، مقایسه آن با
سران فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 باشد که متأسفانه شواهدی از این فرض حکایت دارد،
باید گفت نظر یاد شده از نوع «قیاس معالفارق» است و نه فقط کمترین مشابهتی میان
جناب «حر» با سران فتنه وجود ندارد، بلکه این دو ماجرا با یکدیگر تفاوتی در حد
تضاد و فاصلهای به اندازه زمین و آسمان دارند.اول آن که، جناب حر،
کمترین اهانتی به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین(ع) روا نداشت بلکه در مقابل
اعتراض حضرت خطاب به وی که مادرت به عزایت بنشیند- ثکلتک امک- در کمال ادب و خضوع
عرض کرد؛ هیچکس در میان عرب چنین سخنی به من نمیگوید مگر آن که پاسخ میشنود اما،
چه کنم که مادر شما، حضرت فاطمه زهراسلاماللهعلیها است و من خود را خاکسار
حضرتش میدانم.دوم آن که تنها جرم جناب حر، بستن راه بر کاروان
حسینی(ع) بود، که این گناه خود را روز عاشورا با توبه و ایثار جان خویش جبران کرد.اکنون باید از آقای روحانی پرسید؛ کدامیک از عوامل و سران فتنه آمریکایی
اسرائیلی 88 کمترین شباهتی با جناب حر دارند که این «پاکدامنی و ایثار» حر را با
«فساد و تباهی» سران فتنه مقایسه فرمودهاید؟! و چنانچه منظورتان از پیش کشیدن
ماجرای توبه حر و پذیرش آن از سوی امام حسین علیهالسلام، اشاره و کنایه به سران
فتنه نبوده است، این بخش از اظهارات حضرتعالی در جغرافیای سخنان دیروز شما در
زنجان چه جایگاهی داشته است؟! و با چه مقصود و منظوری مطرح شده است؟! شواهد
فراوانی که برخی از اظهارات و مواضع اخیر نزدیکان جنابعالی از جمله آنهاست، نشان
میدهد منظور شما از پیش کشیدن ماجرای حر، ارتباط دادن آن با ماجرای خیانت سران
فتنه بوده است که نه فقط قیاس معالفارق است بلکه میتواند برای جنابعالی یک درس
بوده و «توبه» شما را از آنچه گفتهاید در پی داشته باشد. اما، جناب حر همانگونه
که آقای رئیسجمهور اشاره کردهاند، از اقدام خود که با وطنفروشی و جنایت سران
فتنه قابل قیاس نیست، توبه کرد و به مصداق آیه شریفهای که «توبه» را با اصلاح
عمل انجام شده و بیان آنچه انکار کردهاند- الّاالذین تابوا و اصلحوا و بینوا (160
بقره)- صداقت خود را در توبه با ایثار جان خویش امضاء کرد.الا باید از رئیسجمهور محترم پرسید؛ آیا
سران فتنه از جنایت و خیانتی که مرتکب شده بودند، توبه کردهاند؟ که سخن از بخشش و
پذیرش توبه آنها در میان باشد؟! اگرچه در هیچیک از سیستمهای حقوقی دنیا، توبه
جنایتکاران مانع مجازات آنان نمیشود و در نظام حقوقی اسلام نیز چنین است. از این
روی اظهارات جناب رئیسجمهور که یک عالم دینی و حقوقدان هستند، تعجبآور است و
انتظار آن است که به صراحت اعلام کنند منظورشان سران فتنه و گذشت از جنایات آنان-
آنهم بیآن که توبه کرده باشند- نبوده است.و اما، درباره سخنان
دیروز رئیسجمهور محترم گفتنیهای دیگری نیز هست که به بعد موکول میکنیم و تنها
خطاب به ایشان میگوییم «آقای روحانی از شما بعید بود»!حسین شریعتمداری