روزی نامه ی جمهوری
اسلامی یکشنه 13 دیماه سال 1393
سرمقاله
جمهوری " دبیرکل
اتحادیه عرب سخنگوی کیست؟"
دبیر کل اتحادیه عرب که در قبال
اشغالگریهای رژیم صهیونیستی و سرکوبگریهای رژیمهای دیکتاتور عرب سکوت پیشه
کرده، در اقدامی وقیحانه، به اظهارات مسئولان ایرانی درباره بازداشت شیخ علی سلمان
دبیرکل جمعیت ملی و اسلامی الوفاق بحرین واکنش نشان داده و آنرا «دخالت در امور
بحرین» خوانده است! «نبیل العربی» که در جریان جنایت رژیم صهیونیستی در حمله ماه
رمضان امسال به مردم مسلمان غزه مهر سکوت بر لب زده بود و تاکنون نیز هیچگونه
موضعگیری در قبال سرکوب و کشتار مردم بحرین طی چهار سال گذشته نداشت، در بیانیهای
مضحک اعلام کرده «اظهارات اخیر مسئولان ایرانی در خصوص اوضاع بحرین، نقض قوانین
بینالمللی و دخالت در امور داخلی این کشور است!» وی همچنین مدعی شده «چنین
اظهاراتی به حسن روابط همسایگی خدشه وارد میکند و امنیت منطقه خلیج فارس را در
معرض تهدید و خطر قرار میدهد.»
دبیر کل این اتحادیه که نام «اتحادیه عرب» را یدک میکشد درحالی در قبال سرکوبگریها، شکنجهها و بازداشتها در بحرین طی چهار سال گذشته که از قیام مسالمتآمیز اکثریت مردم این کشور میگذرد سکوت اختیار کرده که حتی آمریکا، سازمان ملل و اتحادیه عرب نیز درباره آن ابراز نگرانی نمودهاند، لذا بان کی مون، اتحادیه عرب و وزارت خارجه آمریکا سهشنبه گذشته با صدور بیانیههای جداگانهای مجبور شدند از بازداشت شیخ علی سلمان دبیرکل جمعیت الوفاق، بزرگترین گروه مخالف در بحرین، ابراز ناخشنودی کرده و آنرا تهدیدی برای اوضاع دشوار سیاسی و امنیتی بحرین توصیف نمایند. اینکه در چنین شرایطی دبیر کل اتحادیه عرب به جای حمایت از خواستههای قانونی ملت بحرین و ارائه راهحلهای منصفانه و واقعبینانه به رژیم اقلیت این کشور برای استقرار ثبات و امنیت منطقه و تلاش برای آزادی یک رهبر مردمی که از جایگاه و اعتبار ویژهای در کشور خود و منطقه و جهان برخوردار است، رژیم آل خلیفه را به افراطگری و سرکوب بیشتر مردم تشویق میکند، بیش از هر چیز دیگری سوال برانگیز بوده و دخالت آشکار در امور داخلی یک کشور و مانعتراشی در راه رسیدن مردم به حقوق قانونی ومشروعشان تلقی میگردد. بنابر این اگر قرار باشد اقدامی، دخالت در روند حاکمیتی یک کشور تلقی شود، قطعاً حمایتهای بیجای دبیرکل اتحادیه عرب از یک رژیم سرکوبگر و مشاورههای غلط و گمراه کننده او و افرادی مانند اوست که دخالت در امور مردم بحرین محسوب میشود و رژیم آل خلیفه را تشویق به اقدامات جنون آمیز و سرکوبگرانه بیشتر و تکرار حماقتهای کور و بینتیجه میکند. اگر اظهارنظر مسئولان ایرانی طبق نظر دبیرکل اتحادیه عرب دخالت در امور بحرین است، از نظر او به همین دلیل سازمان ملل و سایر مجامع بینالمللی نیز مداخلهگر هستند! چرا که آنها هم بازداشت شیخ علی سلمان را محکوم کردهاند.
آنچه اوضاع بحرین را پیچیدهتر کرده، دخالت کشورهای خارجی است که ابتدا با لشکرکشی نظامیان سعودی به بحرین تحت عنوان نیروهای سپر جزیره آغاز شد و اکنون با ورود نیروهای نظامی انگلیس و واگذاری پایگاه دریایی به استعمارگران برای دفاع از آنچه منافع خود در خلیج فارس مینامند ادامه یافته و با چراغ سبز لندن به منامه برای بازداشت شیخ علی سلمان ابعاد گستردهتری مییابد.
قطعاً بر هیچکس پوشیده نیست که آنچه طی چهار سال گذشته، اوضاع را در بحرین پیچیدهتر کرده، اقداماتی همچون کشتار و سرکوب معترضین، شکنجه زنان و کودکان، بازداشت گسترده مخالفان، توهین به علما و نخبگان، شلیک گلوله به سوی تظاهرات مسالمت آمیز مردمی، نادیده گرفتن حقوق ملت و ادامه تکصدایی رژیم این کشور است و نه هشدار ناصحانه و تحلیلهای واقعبینانه جمهوری اسلامی ایران از روند اوضاع بحرین و پیشبینی اینکه ادامه چنین اقداماتی باعث وقوع حوادث غیرقابل کنترل خواهد شد.
معلوم نیست چرا اظهارات دلسوزانه همسایهای که از جایگاه نصیحت و خیرخواهی خواستار استفاده از درایت و عقلانیت در رفتار رژیمهای همجوار و رعایت مدارا با مردم و استیفای حقوق مشروع و انسانی ملتها بوده و از سیاستهای سرکوبگرانه ابراز نگرانی کرده، باید به معنای دخالت در امور داخلی دیگران تلقی شود ولی حضور نظامی و اشغالگرانه کشورهایی که از هزاران کیلومتر دورتر برای چپاول منابع زیرزمینی کشورها و ممانعت از تحقق حقوق اساسی ملتها به منطقه لشکرکشی کردهاند، حقوق حاکمیتی تلقی گردد! چرا اگر مردم و مقامات یک کشور همسایه از خونریزی، کشتار و بازداشت در کشور دیگر ابراز نگرانی کرده و حاکمان کشورها را به رعایت اصول و موازین بینالمللی و حقوق ملتها دعوت کنند، باید اقدامی مداخلهجویانه تلقی شده و پیرامون آن موضعگیری شود؟!
جایگاه شیخ علی سلمان به عنوان یک شخصیت ملی و مذهبی در بحرین به لحاظ مبارزه با استبداد داخلی و سلطه خارجی از چنان اهمیتی برخوردار است که موج مخالفت با بازداشت این روحانی مردمی نه فقط در بحرین بلکه در بسیاری از کشورهای مسلمان، از عراق گرفته تا کویت، از لبنان تا پاکستان و طیف وسیعی از کشورهای اسلامی و اروپایی بازتاب داشته و حتی انجمن جوامع مدنی کشورهای خلیج فارس نیز با صدور بیانیههایی اعلام کردهاند بازداشت دبیرکل جمعیت الوفاق بر عمق بحران بحرین خواهد افزود. به همین دلیل، رژیم آل خلیفه باید هرچه سریعتر نسبت به آزادی وی اقدام کند و ابراز چنین واقعیتی نباید به معنای حرکتی مداخله جویانه تلقی شود.
اگر ملتهای مسلمان منطقه نیز مثل دبیرکل اتحادیه عرب راههای فریبکاری و بازی با کلمات را بلد بودند و در دام سیاست بازیها و وابستگیها افتاده بودند و قصد منحرف کردن افکار عمومی از حضور اشغالگرانه ابرقدرتها در منطقه را داشتند، طبعاً همینگونه سخن میگفتند که آقای نبیل العربی سخن میگوید و همینگونه رفتار میکردند که نوکران اجنبی در قبال سرکوب ملتها و کشتار و آواره شدن مردم در قبال جنایات صهیونیستها، دیکتاتورها و تفالههای تروریست میکنند. ولی جمهوری اسلامی ایران معتقد است آنچه میتواند اوضاع را در منطقه و بویژه در بحرین پیچیدهتر کند، تشدید فضای امنیتی و سرکوب مردم توسط رژیمی است که این روزها با بازداشت شخصیت پرنفوذی مثل شیخ علی سلمان، قدم در راهی نهاده که زلزلهای در اوضاع پیچیده منطقه ایجاد کرده و پس لرزههای آن میتواند کاخهای ستم دیکتاتوری را نابود کند و قطعاً سقوط دیکتاتورهای عرب باید بهترین وسیله عبرتآموزی برای آنها باشد.
دبیر کل این اتحادیه که نام «اتحادیه عرب» را یدک میکشد درحالی در قبال سرکوبگریها، شکنجهها و بازداشتها در بحرین طی چهار سال گذشته که از قیام مسالمتآمیز اکثریت مردم این کشور میگذرد سکوت اختیار کرده که حتی آمریکا، سازمان ملل و اتحادیه عرب نیز درباره آن ابراز نگرانی نمودهاند، لذا بان کی مون، اتحادیه عرب و وزارت خارجه آمریکا سهشنبه گذشته با صدور بیانیههای جداگانهای مجبور شدند از بازداشت شیخ علی سلمان دبیرکل جمعیت الوفاق، بزرگترین گروه مخالف در بحرین، ابراز ناخشنودی کرده و آنرا تهدیدی برای اوضاع دشوار سیاسی و امنیتی بحرین توصیف نمایند. اینکه در چنین شرایطی دبیر کل اتحادیه عرب به جای حمایت از خواستههای قانونی ملت بحرین و ارائه راهحلهای منصفانه و واقعبینانه به رژیم اقلیت این کشور برای استقرار ثبات و امنیت منطقه و تلاش برای آزادی یک رهبر مردمی که از جایگاه و اعتبار ویژهای در کشور خود و منطقه و جهان برخوردار است، رژیم آل خلیفه را به افراطگری و سرکوب بیشتر مردم تشویق میکند، بیش از هر چیز دیگری سوال برانگیز بوده و دخالت آشکار در امور داخلی یک کشور و مانعتراشی در راه رسیدن مردم به حقوق قانونی ومشروعشان تلقی میگردد. بنابر این اگر قرار باشد اقدامی، دخالت در روند حاکمیتی یک کشور تلقی شود، قطعاً حمایتهای بیجای دبیرکل اتحادیه عرب از یک رژیم سرکوبگر و مشاورههای غلط و گمراه کننده او و افرادی مانند اوست که دخالت در امور مردم بحرین محسوب میشود و رژیم آل خلیفه را تشویق به اقدامات جنون آمیز و سرکوبگرانه بیشتر و تکرار حماقتهای کور و بینتیجه میکند. اگر اظهارنظر مسئولان ایرانی طبق نظر دبیرکل اتحادیه عرب دخالت در امور بحرین است، از نظر او به همین دلیل سازمان ملل و سایر مجامع بینالمللی نیز مداخلهگر هستند! چرا که آنها هم بازداشت شیخ علی سلمان را محکوم کردهاند.
آنچه اوضاع بحرین را پیچیدهتر کرده، دخالت کشورهای خارجی است که ابتدا با لشکرکشی نظامیان سعودی به بحرین تحت عنوان نیروهای سپر جزیره آغاز شد و اکنون با ورود نیروهای نظامی انگلیس و واگذاری پایگاه دریایی به استعمارگران برای دفاع از آنچه منافع خود در خلیج فارس مینامند ادامه یافته و با چراغ سبز لندن به منامه برای بازداشت شیخ علی سلمان ابعاد گستردهتری مییابد.
قطعاً بر هیچکس پوشیده نیست که آنچه طی چهار سال گذشته، اوضاع را در بحرین پیچیدهتر کرده، اقداماتی همچون کشتار و سرکوب معترضین، شکنجه زنان و کودکان، بازداشت گسترده مخالفان، توهین به علما و نخبگان، شلیک گلوله به سوی تظاهرات مسالمت آمیز مردمی، نادیده گرفتن حقوق ملت و ادامه تکصدایی رژیم این کشور است و نه هشدار ناصحانه و تحلیلهای واقعبینانه جمهوری اسلامی ایران از روند اوضاع بحرین و پیشبینی اینکه ادامه چنین اقداماتی باعث وقوع حوادث غیرقابل کنترل خواهد شد.
معلوم نیست چرا اظهارات دلسوزانه همسایهای که از جایگاه نصیحت و خیرخواهی خواستار استفاده از درایت و عقلانیت در رفتار رژیمهای همجوار و رعایت مدارا با مردم و استیفای حقوق مشروع و انسانی ملتها بوده و از سیاستهای سرکوبگرانه ابراز نگرانی کرده، باید به معنای دخالت در امور داخلی دیگران تلقی شود ولی حضور نظامی و اشغالگرانه کشورهایی که از هزاران کیلومتر دورتر برای چپاول منابع زیرزمینی کشورها و ممانعت از تحقق حقوق اساسی ملتها به منطقه لشکرکشی کردهاند، حقوق حاکمیتی تلقی گردد! چرا اگر مردم و مقامات یک کشور همسایه از خونریزی، کشتار و بازداشت در کشور دیگر ابراز نگرانی کرده و حاکمان کشورها را به رعایت اصول و موازین بینالمللی و حقوق ملتها دعوت کنند، باید اقدامی مداخلهجویانه تلقی شده و پیرامون آن موضعگیری شود؟!
جایگاه شیخ علی سلمان به عنوان یک شخصیت ملی و مذهبی در بحرین به لحاظ مبارزه با استبداد داخلی و سلطه خارجی از چنان اهمیتی برخوردار است که موج مخالفت با بازداشت این روحانی مردمی نه فقط در بحرین بلکه در بسیاری از کشورهای مسلمان، از عراق گرفته تا کویت، از لبنان تا پاکستان و طیف وسیعی از کشورهای اسلامی و اروپایی بازتاب داشته و حتی انجمن جوامع مدنی کشورهای خلیج فارس نیز با صدور بیانیههایی اعلام کردهاند بازداشت دبیرکل جمعیت الوفاق بر عمق بحران بحرین خواهد افزود. به همین دلیل، رژیم آل خلیفه باید هرچه سریعتر نسبت به آزادی وی اقدام کند و ابراز چنین واقعیتی نباید به معنای حرکتی مداخله جویانه تلقی شود.
اگر ملتهای مسلمان منطقه نیز مثل دبیرکل اتحادیه عرب راههای فریبکاری و بازی با کلمات را بلد بودند و در دام سیاست بازیها و وابستگیها افتاده بودند و قصد منحرف کردن افکار عمومی از حضور اشغالگرانه ابرقدرتها در منطقه را داشتند، طبعاً همینگونه سخن میگفتند که آقای نبیل العربی سخن میگوید و همینگونه رفتار میکردند که نوکران اجنبی در قبال سرکوب ملتها و کشتار و آواره شدن مردم در قبال جنایات صهیونیستها، دیکتاتورها و تفالههای تروریست میکنند. ولی جمهوری اسلامی ایران معتقد است آنچه میتواند اوضاع را در منطقه و بویژه در بحرین پیچیدهتر کند، تشدید فضای امنیتی و سرکوب مردم توسط رژیمی است که این روزها با بازداشت شخصیت پرنفوذی مثل شیخ علی سلمان، قدم در راهی نهاده که زلزلهای در اوضاع پیچیده منطقه ایجاد کرده و پس لرزههای آن میتواند کاخهای ستم دیکتاتوری را نابود کند و قطعاً سقوط دیکتاتورهای عرب باید بهترین وسیله عبرتآموزی برای آنها باشد.