حمله خونین اقوام یک مبتلا به کرونا به پزشک 9تیر-99
۳ نفر از عوامل اصلی حمله خونین به پزشک پیرانشهری دستگیر شدند. این افراد از اعضای خانواده یک بیمار کرونایی بودند که پس از مرگ او در بیمارستان با حمله به پزشک متخصص او را بهشدت مجروح کردند.
به گزارش ایسنا، «همشهری» نوشت: این حادثه در نخستین روز از تیرماه امسال رخ داد. آن روز وقتی یک بیمار ۳۲ ساله مبتلا به کرونا در بیمارستان امام خمینی پیرانشهر جانش را از دست داد، برخی از بستگان او از شدت عصبانیت به پزشک متخصص بیهوشی بیمارستان حمله کردند و او را بهشدت مورد ضرب و جرح قرار دادند؛ اتفاقی که خیلی زود در رسانهها بازتاب پیدا کرد و واکنشهای زیادی را از سوی مخاطبان به همراه داشت. اما این اتفاق چطور رخ داد و دلیل این حمله هولناک چه بود؟
حالا و با گذشت چند روز از این حادثه، دکتر ابوترابی که آسیبهای زیادی در این حادثه دیده و یکی از چشمانش تا مرز نابینایی پیش رفته، درباره روز حادثه میگوید: بیماری که فوت شد، اصلا مریض من نبود و من تا قبل از روز حادثه او را ندیده بودم و برخلاف قضاوت عدهای در شبکههای مجازی اصلا نقشی در بستری شدن و روند معالجهاش نداشتم.
او ادامه میدهد: روز حادثه چند مریض داشتم. یکی بچهای بود که دچار شکستگی بازو شده بود و او را عمل کرده بودم و منتقل شده بود به اتاق ریکاوری و داشتم او را بههوش میآوردم. مریض دیگری هم داشتم که خانمی بود که برای سزارین آمده بود. روی تخت اتاق عمل او را بیهوش کرده و بیحسی نخاعی زده بودم و عمل سزارین را شروع کرده بودم که با من تماس گرفتند و گفتند که در بخش کرونا، بیماری نیاز به مشاوره بیهوشی دارد. چرا که باید لولهگذاری میشد و برای این کار هم باید بیمار بیهوش میشد. چون باید دارو تزریق میشد و کسی جز پزشک متخصص نمیتوانست این کار را انجام دهد؛ برای همین تصمیم گرفتم خودم بروم. لباسهای ایزوله را آوردند و من درحالیکه بالای سر مریض در اتاق عمل بودم، لباس را پوشیدم و چون مریض خودم از آن حالت التهاب اولیه درآمده بود، اتاق عمل را به سرپرست اتاق عمل سپردم و از روی دلسوزی، خودم را به بخش ایزوله رساندم. اما وقتی رسیدم گفتند که مریض فوت کرده است. وقتی او را چک کردم، متوجه شدم که دقایقی از مرگ او گذشته و حتی عملیات احیاء هم نتیجه نداده و پزشک ختم عملیات را اعلام کرده بود. پس از آن قصد خروج از بخش کرونا را داشتم و چون این بخش را از بیمارستان جدا کرده بودند، برای خروج باید از پلههای اضطراری بیمارستان استفاده میکردم و هنگام خروج متوجه شدم که چند نفر از بستگان متوفی وارد بخش کرونا شده اند. به آنها گفتم که نروید داخل، خطرناک است، کرونا میگیرید. اما گفتند: «برو بابا. کرونا چیه؟» و رفتند داخل. نرسیده به پاگرد پلهها بودم که دیدم دو سه نفر از اقوام بیمار فوتی هم از پایین پلهها در حال بالا آمدن هستند. در همان لحظه، آنهایی که وارد بخش کرونا شده بودند برگشتند و چیزی به آنهایی که از پایین به بالا میآمدند گفتند. لحظاتی بعد فقط متوجه شدم که آنها از پشت سر به من حمله کردند و روی زمین افتادم. پس از آن هر دو گروه با لگد به سر و صورتم ضربه میزدند. طوری که کلاه مخصوص ایزوله و عینک در صورتم خرد شد. در آن لحظه احساس کردم چشم راستم بیناییاش را از دست داده و تنها کاری که کردم، این بود که دستم را روی چشم چپم گذاشتم.
ابوترابی ادامه میدهد: اتفاقی را که در حال رخ دادن بود، باور نمیکردم و لحظاتی بعد نیمه بیهوش شدم و وقتی چشمم را باز کردم که روی تخت اورژانس بودم. همه صورت و لباسهایم غرق خون بود. پس از آن به بیمارستان ارومیه منتقل شدم و تحت درمان قرار گرفتم. هماکنون هم پزشکان گفتهاند که چشم راستم دچار خونریزی شبکیه شده که خیلی خطرناک است و باید منتظر ماند و دید که آیا قابل درمان است و بیناییاش برمیگردد یا نه. از سوی دیگر همه استخوانهای بینیام شکسته، فک بالایم دچار شکستگی شده و به عصب زیر چشمم آسیب وارد کرده است. حتی دندانهایم هم آسیب دیدهاند اما از همه مهمتر بینایی چشم راستم است که باید مدتی بگذرد و عمل جراحی انجام شود تا مشخص شود که قابل بازگشت است یا نه.
این پزشک متخصص که هنوز در شوک حادثه هولناکی است که برایش رخ داده میگوید: من اهل شهرستان کرج هستم و از حدود ۶ ماه قبل برای گذراندن طرح به پیرانشهر آمدم و در این مدت نیز از مردم این شهر جز خوبی چیزی ندیدم. برای همین حساب کار عدهای را که به من حمله کردند از مردم عزیز پیرانشهر جدا میکنم و هماکنون نیز از طریق وکیلم، پیگیر این ماجرا هستم تا همه مهاجمان شناسایی و دستگیر شوند.
بیمار کرونایی که بود؟
بایزید باپیری، جوان ۳۲ سالهای بود که بهدلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان امام خمینی پیرانشهر بستری شده و در نهایت نیز جانش را از دست داده بود. یکی از برادران او میگوید: بایزید کاملا حالش خوب بود اما از چند روز پیش دچار مشکل ریه شد. او را نزد پزشک بردیم و گفت که باید در خانه استراحت کند. اما چند روز بعد حالش بدتر شد. به بیمارستان ارومیه زنگ زدم اما گفتند که آنجا وضعیتش قرمز است. بعد او را به مهاباد بردم اما بیمارستان آنجا جا نداشت. در نهایت او را به بیمارستان پیرانشهر بردیم و بستری شد.
او ادامه میدهد: شب قبل از حادثه، برادرم حالش خوب بود. حتی تا ساعت ۵ صبح با او چت میکردم و میگفت که به او اکسیژن وصل کردهاند و احساس خوبی ندارد. صبح کمی غذا و مایعات برایش بردم و وقتی به بیمارستان رسیدم گفتند که او در بخش ایزوله است و غذا را گرفتند که برایش ببرند. آنجا به من گفتند که برادرت حالش خوب است و برگشتم خانه. اما یکساعتونیم بعد از بیمارستان زنگ زدند و گفتند که برادرت فوت کرده است. وقتی به بیمارستان رسیدم، آن حادثه رخ داده بود و من هنوز هم نمیدانم که چه کسانی به پزشک متخصص حمله کرده اند و او را کتک زده اند. برادرم ازدواج کرده بود و یک پسر داشت و مرگ او داغ سنگینی روی دل خانواده ما گذاشته است.
دستگیری مهاجمان
بهدنبال حمله خونین به پزشک متخصص و پیگیری مسئولان محلی و استانی، دادستانی و پلیس پیرانشهر نیز وارد ماجرا شدند و تحقیقات برای شناسایی مهاجمان آغاز شد. روز گذشته دادستان پیرانشهر از بازداشت متهمان اصلی این حادثه خبر داد و گفت: هماکنون ۳ نفر از متهمان اصلی این پرونده با صدور قرار تامین کیفری در اختیار مراجع قانونی قرار گرفتهاند.
سعید خدایی گفت: متأسفانه در پی درگذشت یکی از شهروندان پیرانشهری در روز یکشنبه (اول تیرماه) در بیمارستان امام خمینی پیرانشهر، اعضای خانواده فرد متوفی پس از حضور در بیمارستان با حمله به یکی از پزشکان باعث ایراد ضرب و جرح به وی شدند.
وی ادامه داد: این افراد در ادامه این اقدام ناشایست خود تعدادی از دستگاهها و تجهیزات درمانی را تخریب کرده و خسارات سنگینی به آنها وارد کردند.
خدایی بیان کرد: در این رابطه هماکنون ۳ نفر از متهمان اصلی این پرونده با صدور قرار تأمین کیفری در اختیار مراجع قانونی قرار گرفتهاند و پرونده در شعبه بازپرسی دادسرای پیرانشهر در حال رسیدگی است و مراحل قانونی خود را طی میکند.