نگاه بازجویانه اوین نامه کیهان سرباز جو شریعت نداری به
دیروزنامههای زنجیرهای جناح رقیب. 12 خرداد -99
سرویس سیاسی-
جواد امام، فعال سیاسی مدعی اصلاحات در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «آنچه که مشخص است مجلس یازدهم تعاملی حداقلی با دولت خواهد داشت و اجازه نمیدهند در مدت باقی مانده این دولت، کاری از پیش ببرد که تصویر مثبتی از این دولت باقی نماند.»
این فعال سیاسی مدعی اصلاحات در ادامه نوشت: «جریانی که وارد مجلس یازدهم شده همان طیفی است که در گذشته مخالف سیاستهای دولت بوده است. بنابراین احتمال دارد در راستای کارشکنیهایی که انجام خواهد داد برخی وزرا را نیز استیضاح کند. این اقدامات بیشتر گریبان مجلس یازدهم را خواهد گرفت و بهزودی متوجه میشوند به علت تخریب دولت در وهله بعد مجلس یازدهم نیز زیر سؤال خواهد رفت. منفعت اصولگرایان در این است که با دولت همگرا شوند».
یکی از نقاط ضعف جدی مجلس دهم این بود که اغلب نمایندگان بهجای آنکه نماینده ملت باشند، وکیل دولت بودند. این رویکرد غلط، خسارتهای زیادی به کشور وارد کرد.
حالا مدعیان اصلاحات در تقلا هستند تا جایگاه مجلس یازدهم را که باید بر عملکرد دولت نظارت کند، به دفتر دولت تقلیل دهند.
طیف مدعی اصلاحات- بهعنوان بانیان اصلی وضع موجود- با این بهانه که فقط یکسال از عمر دولت باقی مانده، نمایندگان مردم را به اهمال و کمکاری تشویق میکنند.
آقای عارف! سیاست، داستان عاشقانه نیست
روزنامه سازندگی در گزارشی به نامه اخیر محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید مجلس خطاب به مردم پرداخت و نوشت: «عارف که بارها در چهار سال گذشته به کنایه و طنز توسط رسانهها «تندیس سکوت» خوانده شده بود و چه در مقام پاسخگویی و چه در مقام واکنش نشان دادن به مسائل، در جایگاه لیدر فراکسیونی که شمایل پارلمان اصلاحات دیده میشد با تعریف استراتژی «بیصدایی از هر صدایی بهتر است» را برگزیده بود حالا مطرح کرده که این سیاست را برای جلوگیری از اتلاف منابع کشور برگزیده است.»
سازندگی نوشته که «رئیس فراکسیون امید در این نامه بیش از اینکه به بیان ریشههای ناکامیها بپردازد صورت مسئله را بیان کرده است. شیرینی شیره نکتهای نیست که اعتراف به آن دال بر کرامت آقای عارف باشد و بعد از اتمام کار مجلس دهم، به آن پی برده شود. چراکه یکسال بعد از آغاز به فعالیت مجلس دهم، قند مکرر آن روشن و واضح بود و انتظار میرفت در طی سه سال بعد در پی ریشهیابی و رفع مشکلات برآمده میشد.»
نامه عارف «پاسخگویی» تلقی نمیشود
در ادامه مطلب آمده است نامه عارف «نه تنها پاسخگویی تلقی نمیشود بلکه جای سؤال و نقدهای تازهای را باز میکند... بهخصوص اینکه تازه در انتهای مجلس و از دست رفتن بسیاری از فرصتها ایشان نوشتهاند که درباره بسیاری از واقعیتها در آینده سخن میگویند بیان جزئیات مطالب را باز هم به آینده موکول کردهاند.»
این روزنامه مدعی اصلاحطلبی ادامه داده است: «سیاست، داستان عاشقانه نیست که آقای عارف 4 سال بعد از بیوفاییها بگوید، سیاست صحنه شطرنجی بود که انتظار میرفت آقای عارف در آن با چینش صحیح مهرهها و کنار گذاشتن رویه غیرواقعی خود برای ریاست مجلس، در جاده بیبرگشت رقابت با علی لاریجانی نمیافتاد و پتانسیل و ظرفیت امیدیهای مجلس را با اقدام به موقع به رقم اکثریت میرساند نه اینکه با خطکشی بیموقع، قطع ارتباط با اتاق فکرهای اصلاحات در خارج از مجلس منجر به تشکیل فراکسیون یاران لاریجانی در مجلس شد... نباید از یاد برد آنچه عارف «دستاورد فعالیتهای فراکسیون امید» خوانده است این است که صرف قید نام برخی طرحها و لوایح و تذکرات به هیچ وجه منالوجود دستاورد محسوب نمیشود.»
تلاش اصلاحطلبان برای بهرهبرداری سیاسی از اعتراضات در آمریکا
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود با عنوان «دو روی سکه اعتراض» نوشت: «واکنش ترامپ درخصوص تهدید معترضان به استفاده از خشونت و گلوله یک رفتار ضد دموکراتیک و البته منافی با ادعاهای مطرح شده درخصوص وجود آزادی در این کشور است. اما سؤال اینجاست که آیا میتوان با همه این اتفاقات بتوان رفتاری مشابه در کشور خودمان را توجیه کرد؟ یعنی اگر حوادثی مانند آبان ماه سال گذشته رخ داده است و عدهای به درست یا غلط به تصمیمی معترض شدهاند آیا تهدید به شناسایی از طریق دوربینها توسط رئیس دولت و یا برخورد خشن با معترضان قابل چشمپوشی است؟ بیتردید هر کشوری قوانین خود را دارد و قطعاً ناهنجاری و هرج و مرج در هیچ کشوری توسط هیچ حاکمیتی قابل پذیرش نیست. اما همانقدر که اراذل و اوباش خواندن معترضان به نژادپرستی توسط ترامپ، برای افکار عمومی پذیرفتنی نیست که در کشور ما نیز این دست از عبارات فاصله مردم را با مسئولان بیشتر خواهد کرد».
قیاس معالفارق روزنامه مدعی اصلاحطلبی حاکی از شیطنت این رسانه برای حمایت از اراذل و اوباشی است که بهخاطر عناد با نظام وارد ماجرای اعتراضات آبانماه شدند. در آمریکا، ماجرای نژادپرستی و قتل انسانهای سیاهپوست مسبوق به سابقه بوده است؛ اساساًً شروع اعتراض، قتل انسان بوده است اما در اعتراضات آبانماه عدهای اعتراض کردند و معاندینی که بعدها خودشان اعتراف کردند به معترضان آسیب و به بیتالمال خسارات هنگفتی وارد کردند.
تحریمهای ظالمانه ماحصل نوع تعامل با دنیا!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در گزارشی با عنوان «پایان اصلاحطلبان در مجلس» به نامه محمدرضا عارف اشاره کرده و نوشته است: «پس از گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران عزیزمان و مردم کشورمان با چالشهای متنوع و بسیاری روبهرو هستند. اگرچه پیشرفتهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در چهار دهه گذشته، با همه نقدهایی که وارد است، مسیر توسعه سیاسی و اجتماعی ایران را متفاوت کرده، اما چالشهایی تجربهنشده را پیشروی سیاستگذاران قرار داده است. ریشه این چالشها، برخی برگرفته از روندهای مخرب جهانی چون تهدیدهای زیستمحیطی، رقابتهای تسلیحاتی و آشفتگیهای مرتبط با فناوریهای نوین در عرصه بینالمللی است و برخی هم به دلیل نوع تعامل ایران با دنیای خارج همچون تحریمهای بینالمللی علیه ایران یا تقابل و رقابتهای منطقهای است.»
چنانکه خواندید رئیس فراکسیون امید که نامزد ریاست مجلس دهم نیز بوده تحریمهای ظالمانه را ماحصل نوع تعامل ایران با دنیا عنوان کرده است. این ظلم به نظام و کشور از جانب یک فرد که از چند دهه گذشته در کشور مسئولیتهای مختلف داشته تأسفبرانگیز است.
در ادامه این گزارش آمده: «عارف در ادامه نوشته: «برای این منظور، اجماع ملی و همافزایی نهادهای سیاستگذار و مجری و مدنی برای رفع مخاطرات علیه امنیت و اقتصاد ایران یک ضرورت است. تغییر رویکرد فرساینده اختلافات داخلی نهادهای مختلف و یا حتی غیرمسئول در سیاست خارجی باید وجه همت دولت و مجلس آینده با دیگر ارکان نظام باشد.»
طیف موسوم به اصلاحطلب در حالی دائماً شعارهای زیبا سر میدهند که خود کمترین توجه را به آن دارند. برای نمونه همین مورد تغییر رویکرد فرساینده اختلافات داخلی که عارف به آن اشاره کرده در حالی است که طی ماههای اخیر روزنامههای این طیف از قبیل همین شرق بهصورت گسترده پروژهای را برای ایجاد تفرقه در مجلس یازدهم پی گرفته بودند.
قبیلهگرایی اصلاحطلبان و مبارزه کاریکاتوری با فساد!
روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در مطلبی با اشاره به عدم تأیید اعتبارنامه یک نماینده اصلاحطلب نوشت: «با شروع مجلس یازدهم حالا تقابل طیفهای رنگارنگ اصولگرایان مجلس یازدهم با یکدیگر، نه بر سر ردصلاحیتهایی است که هنوز هم که هنوز است پر از سؤال است و ابهام که ماجرا رنگ و بویی تازهتر به خود گرفته؛ «بررسی اعتبارنامه نمایندگان مجلس یازدهم». حالا نوبت آن رسیده که اعتبارنامه منتخبان مجلس یازدهم در شعب 15گانه بررسی شود و در صورت اعتراض نمایندگان به اعتبارنامههای یکدیگر و پافشاری به تداوم بررسی، صحن پارلمان درباره موارد مورد اعتراض تصمیمگیری کند. مجلس یازدهم در قرق اصولگرایان است و اصلاحطلبانی همچون پزشکیان و تاجگردون، به تعداد انگشتان دو دست نمیرسند، اما همین معدود اصلاحطلبان هم خار چشم دستراستیها شده و روحالله نجابت، منتخب متولد 68 شیراز جلودار نبردی شده که پشتسر، علیرضا زاکانی، رئیس احتمالی فراکسیون اکثریت مجلس یازدهم و البته علیاکبر کریمی، نماینده اصولگرای اراکیها در دوره دهم و یازدهم ایستادهاند تا اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون را به بهانه آنچه «رانتخواری و کسب منافع اقتصادی» و «اعمال نفوذ شبکهای از طرق مختلف در دستگاههای دولتی و شرکتهای تابعه و بخش عمومی» مدعی شدهاند، به چالش بکشند.»
گفتنی است سالهاست که اصلاحطلبان و چهرههای رسانهای آنها، با ژست دلنگرانی برای حقوق ملت و «شفافیت» و «مبارزه با فساد»، سراپای نظام جمهوری اسلامی را به فساد متهم میکنند و خود را وارسته و منزه و مبرّی جلوه میدهند. نکته قابل تأمل اینکه این جریان خاص همواره مفسدین اقتصادی درون طیف خود را با القاب عناوینی همچون کارآفرین نمونه، نابغه، نخبه اقتصادی و... پوشش میدهد و هرگاه پای بررسی پرونده تخلفات اقتصادی و مالی چهرههای منسوب به این طیف به میان میآید با غوغاسالاری و هوچیگری سعی در انحراف اذهان و افکار عمومی از این مسئله شدهاند.
بهعنوان مثال مدیر مسئول همین روزنامه اصلاحطلب که در مجلس قبلی رئیس کمیسیون اقتصادی بود و برای زندگی و معیشت مردم اشک تمساح میریخت و مدعی شیوع گسترده فساد در بین مسئولان جمهوری اسلامی بود، اما امروز دلنگران عدم تایید اعتبارنامه یکی از هم جناحیهای خود بهدلیل احتمال تخلفات اقتصادی شده، خودش رفیق گرمابه و گلستان اَبَرمفسد اقتصادی شهرام جزایری است که با او مراوده دارد و از جمله کسانی است که از جزایری پولهای هنگفت گرفت. بعد از محکومیت جزایری هم، مراودات حضرتی با نامبرده در حد کلهپاچه خوردن ادامه داشته است.
جزایری همان کسی است که به واسطه برخی نمایندگان آلوده، به مراکزی نظیر کمیسیون اقتصادی مجلس (که حضرتی عضو آن بود) نفوذ کرده و طرح عدم اخذ وثیقه از گیرندگان وامهای کلان بانکی را ارائه کرد. لابد به همین جهت است که حنای این جریان دیگر در میان مردم رنگی ندارد و در انتخابات گذشته هم بهصورت دسته جمعی از سوی مردم مردود شدند.
جواد امام، فعال سیاسی مدعی اصلاحات در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «آنچه که مشخص است مجلس یازدهم تعاملی حداقلی با دولت خواهد داشت و اجازه نمیدهند در مدت باقی مانده این دولت، کاری از پیش ببرد که تصویر مثبتی از این دولت باقی نماند.»
این فعال سیاسی مدعی اصلاحات در ادامه نوشت: «جریانی که وارد مجلس یازدهم شده همان طیفی است که در گذشته مخالف سیاستهای دولت بوده است. بنابراین احتمال دارد در راستای کارشکنیهایی که انجام خواهد داد برخی وزرا را نیز استیضاح کند. این اقدامات بیشتر گریبان مجلس یازدهم را خواهد گرفت و بهزودی متوجه میشوند به علت تخریب دولت در وهله بعد مجلس یازدهم نیز زیر سؤال خواهد رفت. منفعت اصولگرایان در این است که با دولت همگرا شوند».
یکی از نقاط ضعف جدی مجلس دهم این بود که اغلب نمایندگان بهجای آنکه نماینده ملت باشند، وکیل دولت بودند. این رویکرد غلط، خسارتهای زیادی به کشور وارد کرد.
حالا مدعیان اصلاحات در تقلا هستند تا جایگاه مجلس یازدهم را که باید بر عملکرد دولت نظارت کند، به دفتر دولت تقلیل دهند.
طیف مدعی اصلاحات- بهعنوان بانیان اصلی وضع موجود- با این بهانه که فقط یکسال از عمر دولت باقی مانده، نمایندگان مردم را به اهمال و کمکاری تشویق میکنند.
آقای عارف! سیاست، داستان عاشقانه نیست
روزنامه سازندگی در گزارشی به نامه اخیر محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید مجلس خطاب به مردم پرداخت و نوشت: «عارف که بارها در چهار سال گذشته به کنایه و طنز توسط رسانهها «تندیس سکوت» خوانده شده بود و چه در مقام پاسخگویی و چه در مقام واکنش نشان دادن به مسائل، در جایگاه لیدر فراکسیونی که شمایل پارلمان اصلاحات دیده میشد با تعریف استراتژی «بیصدایی از هر صدایی بهتر است» را برگزیده بود حالا مطرح کرده که این سیاست را برای جلوگیری از اتلاف منابع کشور برگزیده است.»
سازندگی نوشته که «رئیس فراکسیون امید در این نامه بیش از اینکه به بیان ریشههای ناکامیها بپردازد صورت مسئله را بیان کرده است. شیرینی شیره نکتهای نیست که اعتراف به آن دال بر کرامت آقای عارف باشد و بعد از اتمام کار مجلس دهم، به آن پی برده شود. چراکه یکسال بعد از آغاز به فعالیت مجلس دهم، قند مکرر آن روشن و واضح بود و انتظار میرفت در طی سه سال بعد در پی ریشهیابی و رفع مشکلات برآمده میشد.»
نامه عارف «پاسخگویی» تلقی نمیشود
در ادامه مطلب آمده است نامه عارف «نه تنها پاسخگویی تلقی نمیشود بلکه جای سؤال و نقدهای تازهای را باز میکند... بهخصوص اینکه تازه در انتهای مجلس و از دست رفتن بسیاری از فرصتها ایشان نوشتهاند که درباره بسیاری از واقعیتها در آینده سخن میگویند بیان جزئیات مطالب را باز هم به آینده موکول کردهاند.»
این روزنامه مدعی اصلاحطلبی ادامه داده است: «سیاست، داستان عاشقانه نیست که آقای عارف 4 سال بعد از بیوفاییها بگوید، سیاست صحنه شطرنجی بود که انتظار میرفت آقای عارف در آن با چینش صحیح مهرهها و کنار گذاشتن رویه غیرواقعی خود برای ریاست مجلس، در جاده بیبرگشت رقابت با علی لاریجانی نمیافتاد و پتانسیل و ظرفیت امیدیهای مجلس را با اقدام به موقع به رقم اکثریت میرساند نه اینکه با خطکشی بیموقع، قطع ارتباط با اتاق فکرهای اصلاحات در خارج از مجلس منجر به تشکیل فراکسیون یاران لاریجانی در مجلس شد... نباید از یاد برد آنچه عارف «دستاورد فعالیتهای فراکسیون امید» خوانده است این است که صرف قید نام برخی طرحها و لوایح و تذکرات به هیچ وجه منالوجود دستاورد محسوب نمیشود.»
تلاش اصلاحطلبان برای بهرهبرداری سیاسی از اعتراضات در آمریکا
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود با عنوان «دو روی سکه اعتراض» نوشت: «واکنش ترامپ درخصوص تهدید معترضان به استفاده از خشونت و گلوله یک رفتار ضد دموکراتیک و البته منافی با ادعاهای مطرح شده درخصوص وجود آزادی در این کشور است. اما سؤال اینجاست که آیا میتوان با همه این اتفاقات بتوان رفتاری مشابه در کشور خودمان را توجیه کرد؟ یعنی اگر حوادثی مانند آبان ماه سال گذشته رخ داده است و عدهای به درست یا غلط به تصمیمی معترض شدهاند آیا تهدید به شناسایی از طریق دوربینها توسط رئیس دولت و یا برخورد خشن با معترضان قابل چشمپوشی است؟ بیتردید هر کشوری قوانین خود را دارد و قطعاً ناهنجاری و هرج و مرج در هیچ کشوری توسط هیچ حاکمیتی قابل پذیرش نیست. اما همانقدر که اراذل و اوباش خواندن معترضان به نژادپرستی توسط ترامپ، برای افکار عمومی پذیرفتنی نیست که در کشور ما نیز این دست از عبارات فاصله مردم را با مسئولان بیشتر خواهد کرد».
قیاس معالفارق روزنامه مدعی اصلاحطلبی حاکی از شیطنت این رسانه برای حمایت از اراذل و اوباشی است که بهخاطر عناد با نظام وارد ماجرای اعتراضات آبانماه شدند. در آمریکا، ماجرای نژادپرستی و قتل انسانهای سیاهپوست مسبوق به سابقه بوده است؛ اساساًً شروع اعتراض، قتل انسان بوده است اما در اعتراضات آبانماه عدهای اعتراض کردند و معاندینی که بعدها خودشان اعتراف کردند به معترضان آسیب و به بیتالمال خسارات هنگفتی وارد کردند.
تحریمهای ظالمانه ماحصل نوع تعامل با دنیا!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در گزارشی با عنوان «پایان اصلاحطلبان در مجلس» به نامه محمدرضا عارف اشاره کرده و نوشته است: «پس از گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران عزیزمان و مردم کشورمان با چالشهای متنوع و بسیاری روبهرو هستند. اگرچه پیشرفتهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در چهار دهه گذشته، با همه نقدهایی که وارد است، مسیر توسعه سیاسی و اجتماعی ایران را متفاوت کرده، اما چالشهایی تجربهنشده را پیشروی سیاستگذاران قرار داده است. ریشه این چالشها، برخی برگرفته از روندهای مخرب جهانی چون تهدیدهای زیستمحیطی، رقابتهای تسلیحاتی و آشفتگیهای مرتبط با فناوریهای نوین در عرصه بینالمللی است و برخی هم به دلیل نوع تعامل ایران با دنیای خارج همچون تحریمهای بینالمللی علیه ایران یا تقابل و رقابتهای منطقهای است.»
چنانکه خواندید رئیس فراکسیون امید که نامزد ریاست مجلس دهم نیز بوده تحریمهای ظالمانه را ماحصل نوع تعامل ایران با دنیا عنوان کرده است. این ظلم به نظام و کشور از جانب یک فرد که از چند دهه گذشته در کشور مسئولیتهای مختلف داشته تأسفبرانگیز است.
در ادامه این گزارش آمده: «عارف در ادامه نوشته: «برای این منظور، اجماع ملی و همافزایی نهادهای سیاستگذار و مجری و مدنی برای رفع مخاطرات علیه امنیت و اقتصاد ایران یک ضرورت است. تغییر رویکرد فرساینده اختلافات داخلی نهادهای مختلف و یا حتی غیرمسئول در سیاست خارجی باید وجه همت دولت و مجلس آینده با دیگر ارکان نظام باشد.»
طیف موسوم به اصلاحطلب در حالی دائماً شعارهای زیبا سر میدهند که خود کمترین توجه را به آن دارند. برای نمونه همین مورد تغییر رویکرد فرساینده اختلافات داخلی که عارف به آن اشاره کرده در حالی است که طی ماههای اخیر روزنامههای این طیف از قبیل همین شرق بهصورت گسترده پروژهای را برای ایجاد تفرقه در مجلس یازدهم پی گرفته بودند.
قبیلهگرایی اصلاحطلبان و مبارزه کاریکاتوری با فساد!
روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در مطلبی با اشاره به عدم تأیید اعتبارنامه یک نماینده اصلاحطلب نوشت: «با شروع مجلس یازدهم حالا تقابل طیفهای رنگارنگ اصولگرایان مجلس یازدهم با یکدیگر، نه بر سر ردصلاحیتهایی است که هنوز هم که هنوز است پر از سؤال است و ابهام که ماجرا رنگ و بویی تازهتر به خود گرفته؛ «بررسی اعتبارنامه نمایندگان مجلس یازدهم». حالا نوبت آن رسیده که اعتبارنامه منتخبان مجلس یازدهم در شعب 15گانه بررسی شود و در صورت اعتراض نمایندگان به اعتبارنامههای یکدیگر و پافشاری به تداوم بررسی، صحن پارلمان درباره موارد مورد اعتراض تصمیمگیری کند. مجلس یازدهم در قرق اصولگرایان است و اصلاحطلبانی همچون پزشکیان و تاجگردون، به تعداد انگشتان دو دست نمیرسند، اما همین معدود اصلاحطلبان هم خار چشم دستراستیها شده و روحالله نجابت، منتخب متولد 68 شیراز جلودار نبردی شده که پشتسر، علیرضا زاکانی، رئیس احتمالی فراکسیون اکثریت مجلس یازدهم و البته علیاکبر کریمی، نماینده اصولگرای اراکیها در دوره دهم و یازدهم ایستادهاند تا اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون را به بهانه آنچه «رانتخواری و کسب منافع اقتصادی» و «اعمال نفوذ شبکهای از طرق مختلف در دستگاههای دولتی و شرکتهای تابعه و بخش عمومی» مدعی شدهاند، به چالش بکشند.»
گفتنی است سالهاست که اصلاحطلبان و چهرههای رسانهای آنها، با ژست دلنگرانی برای حقوق ملت و «شفافیت» و «مبارزه با فساد»، سراپای نظام جمهوری اسلامی را به فساد متهم میکنند و خود را وارسته و منزه و مبرّی جلوه میدهند. نکته قابل تأمل اینکه این جریان خاص همواره مفسدین اقتصادی درون طیف خود را با القاب عناوینی همچون کارآفرین نمونه، نابغه، نخبه اقتصادی و... پوشش میدهد و هرگاه پای بررسی پرونده تخلفات اقتصادی و مالی چهرههای منسوب به این طیف به میان میآید با غوغاسالاری و هوچیگری سعی در انحراف اذهان و افکار عمومی از این مسئله شدهاند.
بهعنوان مثال مدیر مسئول همین روزنامه اصلاحطلب که در مجلس قبلی رئیس کمیسیون اقتصادی بود و برای زندگی و معیشت مردم اشک تمساح میریخت و مدعی شیوع گسترده فساد در بین مسئولان جمهوری اسلامی بود، اما امروز دلنگران عدم تایید اعتبارنامه یکی از هم جناحیهای خود بهدلیل احتمال تخلفات اقتصادی شده، خودش رفیق گرمابه و گلستان اَبَرمفسد اقتصادی شهرام جزایری است که با او مراوده دارد و از جمله کسانی است که از جزایری پولهای هنگفت گرفت. بعد از محکومیت جزایری هم، مراودات حضرتی با نامبرده در حد کلهپاچه خوردن ادامه داشته است.
جزایری همان کسی است که به واسطه برخی نمایندگان آلوده، به مراکزی نظیر کمیسیون اقتصادی مجلس (که حضرتی عضو آن بود) نفوذ کرده و طرح عدم اخذ وثیقه از گیرندگان وامهای کلان بانکی را ارائه کرد. لابد به همین جهت است که حنای این جریان دیگر در میان مردم رنگی ندارد و در انتخابات گذشته هم بهصورت دسته جمعی از سوی مردم مردود شدند.