قطعنامه شورای حکام؛ نشانه پایان انعطاف

 قطعنامه شورای حکام؛ نشانه پایان انعطاف۲۹-آبان-۱۴۰۱

یوسف مولایی، استاد حقوق بین‌الملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان قطعنامه شورای حکام؛ نشانه پایان انعطاف نوشت: قطعنامه‌های شورای امنیت همواره به منظور ارسال پرونده کشور‌ها به شورای امنیت نیست. گاهی این قطعنامه‌ها جنبه هشدار دارد. در دو نشست قبلی آژانس از رفتار ایران انتقاداتی صورت گرفت و انتقاداتی به منظور عدم همکاری با آژانس و فراهم نشدن امکان دسترسی آژانس به سایت‌هایی که آژانس مدعی بود که در آن فعالیت‌هایی صورت گرفته انجام شد؛ اما ایران در ارتباط با آن توضیحی به آژانس نداد. از این جهت بود که پس از نارضایتی آژانس از کم‌کاری تهران در تعامل با آژانس و تحریکات و فشار‌های غربی‌ها در نهایت شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قطعنامه سوم خود را علیه ایران صادر کرد؛ لذا حتی اگر شرایط سیاسی هم تغییر نمی‌کرد قطعنامه صادر شده علیه ایران در شورای حکام تا حدودی قابل پیش بینی بود. البته احتمالا مسائل داخلی ایران موجب شده مواضع اروپایی‌ها علیه تهران تندتر شود، اما ظاهر قضیه فنی است و مدعی هستند که ایران در مورد مسائل پادمانی توضیحی به آژانس نمی‌دهد.

سه سایت در این زمینه مد نظر است و، چون ایران در این زمینه همکاری نکرده است ایران را مستعد برخورد دانسته‌اند. اگر شرایط عادی بود و در تهران مشکلاتی وجود نداشت احتمال اینکه این رخداد در آژانس علیه ایران ایجاد نشود، دور از ذهن بود. زیرا به هر طریق اروپایی‌ها به گونه‌ای تصمیم می‌گیرند که حاشیه‌ها نیز بر متن برای آن‌ها تاثیرگذار است. شاهد بودیم که جز چین و روسیه همه کشور‌های موثر به این قطعنامه رأی دادند. البته اروپایی‌ها به ایران فشار‌هایی آورده بودند که موارد اختلافی با آژانس را حل کند از سوی دیگر ایران هم به منظور بازگشت به برجام ضمانت‌هایی از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درخواست کرده بود که در برابر این خواسته آن‌ها نیز مساله پادمان را برجسته می‌کردند. از جمله علت‌های این قطعنامه این بود که پادمان با مسائل سیاسی و مسائل حقوق بشری ادغام شد و انگیزه در اروپایی‌ها به منظور توافق با تهران کاهش یافته است. از قرار معلوم آن‌ها نمی‌خواهند مانند گذشته در برابر ایران انعطاف نشان دهند.

از سوی دیگر ایران هم اوقات مناسبی داشت تا از آن استفاده کرده و برجام احیا شود، اما این زمان‌ها از دست رفت و کارشناسان در این ارتباط مدام هشدار دادند. ایران در ارزش‌گذاری برای پیشرفت در پرونده هسته‌ای دچار اشتباه‌های محاسباتی شد و اکنون می‌بینیم که بازگشت به برجام در مقایسه با گذشته سخت‌تر شده است تا بتواند به احیای برجام امیدوار‌تر باشد. البته اگر سخنان سفیر روسیه درست باشد و در آینده شاهد حضور اعضای آژانس در ایران باشیم آنگاه می‌توان این احتمال را داد که بخشی از ابهامات آژانس در نتیجه مذاکرات در ایران حل شود. البته صف‌بندی سیاسی در ارجاع پرونده هسته‌ای ایران مهم است و اگر نوعی اجماع هم در این ارتباط باشد شرایط سخت‌تر هم خواهد بود. البته اگر ایران این مذاکرات را آغاز کند و به سمت حل مسائل حرکت کنیم آنگاه ایران می‌تواند امیدوار باشد.

از طرفی شرایط داخلی ایران یک متغیر برای غربی‌ها به حساب می‌آید و اگر تهران بخواهد در پرونده هسته‌ای به دستاوردی برسد در ابتدا باید نوعی آرامش در داخل ایجاد کرده و در مورد مسائل داخلی باید مدیریت ویژه‌ای داشته باشد. ایران دچار اشتباه محاسباتی شد زیرا اینگونه تحلیل می‌کرد که جنگ اوکراین موجب خواهد شد اروپا به ذخایر ایران نیاز داشته باشد، اما شاهد بودیم که اینگونه نشد و این وزنه از دسترس ایران خارج شد. از این رو می‌توان چنین تحلیل کرد که برجام با شرایطی که وجود داشت فعلا قابل دسترس نیست و باید به منظور احیای برجام طرحی نو در انداخت که آن هم در ابتدا مستلزم ایجاد شرایط بهتری در ایران و مدیریت کشور و ایجاد آرامش در درون ایران است. این مورد را می‌توان در تصمیم‌گیری‌های غربی‌ها در آینده در ارتباط با برجام مشاهده کرد.