قاتل بسیجی شهید: درآمد ماهیانهام 100 میلیون تومان است
آشوب مرفهان بیدرد علیه انقلاب مستضعفان۱۲-آذر-۱۴۰۱
مگر فراموش شده است که انقلاب مردمی بهمن ۵۷ از ابتدا از سوی خمینی شیاد مصادره وبه انحراف
کشیده وتبدیل به ضدانقلاب شد ؟.چون
باتبلیغ وعده پوچ ووارونه دادن حامی مستضعفان وپابرهنگان شد چون خمینی
شیاد عوامفریب وعده مسکن مجانی و حکومت مستضعفان داد زیرا ازناآگاهی مردم که نتیجه
عملکرد شاه بود موج سواری کرد وبا پوشش عوامفریبی ودین ابزاری نهایت سوء
استفاده کرد . برای همین طی بیش از۴۳ سال همه عملکرد رژیم فاسد ودروغ
ووارونه گوی ولایت فقیه نه علیه محرومان عمل کرده است که بیش از۷۰٪ جمعیت کشور
برزیرخط فقر اقتصادی ونارضایتی جامعه کشانیده است طوری که منجر به اعتراضات خونین
سه ماهه مقابل سرکوب شدیدخونین وحشتناک نیروهای سرکوبگروحشی شده است که اوین نامه
سربازجوشریعت نداری مدافع شان می باشد چون
برای توجیه واتهام زنی مدعی شده آشوب مرفهان بیدرد
علیه انقلاب مستضعفان شده اند!!
وقتی یکی از متهمان به شهادت رساندن بسیجی مدافع امنیت اعتراف میکند که
درآمد ماهانهاش تا 100 میلیون تومان است، در حالی که این شهید کارگر روز مزد گچ
کاری بوده یا یک سلبریتی کاخ نشین میداندار اغتشاش میشود باید فهمید هدف این
اغتشاشات دفاع از حقوق مردم نیست.
سرویس اجتماعی-
شهید سید روحالله عجمیان، متولد
۲۰ بهمن سال ۱۳۷۳ از بسیجیان حوزه ۴۱۷ شهدای کمالشهر کرج
بود که روز پنجشنبه ۱۲ آبان ماه در جریان
اغتشاشات و ناامنیهای آزاد راه کرج – قزوین در محدوده بهشت سکینه (س) کرج با
ضربات چاقو و سنگ و زیر لگدهای بیرحمانه برخی اغتشاشگران به درجه رفیع شهادت نائل
آمد.پس از دستگیری سریع این اغتشاشگران قاتل، از روز چهارشنبه گذشته رسیدگی به اتهامات
این افراد در استان البرز آغاز شده است.هرچند پیش از این صحنههایی دلخراش از لحظات جسارت و تعرض به این شهید عزیز منتشر
شده بود اما اعترافات تلخ و همراه با جزئیات اغتشاشگران سنگدل در جریان جلسات
دادگاه درخصوص نحوه به شهادت رساندن سید روح الله عجمیان جوان بسیجی که تنها گناهش
بسیجی بودن و احساس تکلیف برای جلوگیری از آسیب دیدن امنیت مردم در جریان اغتشاشات
بود، همچون روضهای عینی حال هر شنونده و بینندهای را دگرگون میکند.شهید عجمیان که متولد لرستان و همراه پدر و مادر خود ساکن خانهای ساده و بسیار
محقر در اطراف کرج بود، به گفته پدرش شغل ثابتی نداشت و برای امرار معاش به صورت
روزمزد به عنوان کارگر گچکاری فعالیت میکرد.پدرش نیز که دارای سابقه طولانی حضور در جبهه است، خود کارگر فصلی ساختمانی بوده
است اما درد کمر اجازه ادامه اشتغال را به او نداده و با سابقهای ناقص حقوق نصفه
و نیمه بازنشستگی را دریافت میکند.اما آنچه در خلال پخش تصاویر و محتوای جلسات دادگاه دلها را آتش زد اعترافات یکی
از متهمان به شهادت رساندن شهید عجمیان بود.به این چند جمله از متن دومین جلسه رسیدگی به پرونده قاتلان شهید عجمیان توجه
کنید:-قاضی: درآمد ماهیانه شما چقدر است؟
-حمید قرهحسنلو، پزشک و متهم: بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون درآمد ماهیانه دارم.
-قاضی: پس مشکل اقتصادی نداری، انگیزه شما مخالفت با نظام بود؟
- متهم: هدفی نداشتم، اشتباه کردم! من به اشتباه این رفتارها را انجام دادم!
-قاضی: شما به عنوان لیدر آشوب معرفی شدهاید و در بستن اتوبان، ضرب و جرح و شهادت
شهید عجمیان نقش داشتهاید؛ جوانها تحت فرمان شما بودند؟ چرا به شهید عجمیان لگد
زدید؟
-متهم: نه من لگد نزدم.
-قاضی: خانم شما در بازجویی اعتراف کرده که شما لگد به شهید زدید. شما جمعیت را
کنار میزدید تا صحنه بهتر تصویربرداری شود. کسی که ماموریتی ندارد چرا باید فیلم
جزئیات صحنه را تهیه کند و در همه صحنهها پیگیرانه حضور داشته باشد؟
-نماینده دادستان: شهید را نگه داشتهاید و آرین فرزامنیا ضربه زده است؛ در این
فیلم هم که ضبط شده مشخص است شما با خشم در حال قدم زدن هستید و برخلاف سوگند
پزشکی که یاد کردید، به مجروحی که روی زمین افتاده، کمک هم، نمیکنید؛ برای کفش
خونیتان که آغشته به خون شهید عجمیان هست چه توضیحی دارید؟
-متهم: من و همسرم به طور ناخواسته در این اجتماع وارد شدیم!
توجه کردید؟! پزشکی با درآمد 100 میلیون تومان در ماه، صحنه گردان اغتشاش و آشوبی
میشود که به دروغ هدف از آن دفاع از حقوق مردم بیان شده است! اما چطور میشود
شخصی با چنین سطحی از رفاه همراه با همسر خود میداندار آشوب شود و بر اساس
کیفرخواست موجود نقشی پر رنگ در شهادت هولناک جوان بسیجی ایفا کند؟ آن هم جوان
بسیجی که متعلق به طبقات بسیار پایین زندگی و رفاه و برخورداری در جامعه است.با نگاهی به سایر شهدای بسیجی امنیت که طی اغتشاشات اخیر مظلومانه به دست
اغتشاشگرانی که در قساوت روی داعش را سفید کردهاند به شهادت رسیدهاند هم نمونههای
متعددی از کارمند، کارگر، طلبه، دانشجو، راننده تاکسی اینترنتی و... به چشم میخورد
که در پایینترین سطح از شرایط و امکانات زندگی قرار داشتند اما تنها به جرم بسیجی
بودن و در شرایطی که از روی غیرت با دست خالی و بدون اسلحه در صحنه دفاع از امنیت
و آسایش و زندگی مردم در برابر اغتشاشگران حاضر شده بودند به دست آشوبگران سنگدل
به شهادت رسیدند. شهیدان نازنینی که بسیاری از آنها پیش از این هم تجربه حضور بدون
چشمداشت در اردوهای جهادی و کمکرسانی به آسیب دیدگان سیل و زلزله را در کارنامه
داشتند. بسیجیانی که پیش از زخم دشنه و تیر، زخم زبان دشمنان و غافلان درخصوص
برخورداری از رفاه و امکانات خاص را نوش جان کرده بودند.از سوی دیگر وقتی خانه و زندگی این شهیدان مظلوم از جمله همین خانه محقر و کوچک
شهید عجمیان را با کاخ آشوبگری همچون علی کریمی و سطح زندگی برخی دیگر از آشوبگران
یا محرکان داخلی و خارجی آن را مقایسه میکنیم بهتر متوجه میشویم چه کسانی به
راستی درد مردم را دارند و چه کسانی با کاسبی در اغتشاشات مشغول خوش خدمتی به
دشمنان هستند؟
این اوج ریاکاری و دروغگویی است که کسانی با پول و امکانات این مردم به ثروت و
شهرت و زندگیهای لاکچری برسند اما با ضرب و زور فریبکاریهای رسانه و با منحرف
کردن ذهن جوانان و مردم نقش منجی و دلسوز برای جامعه و مستضعفان را بازی کنند و
عجیب آنکه دلسوزان و خادمان همیشگی ملت و جوانان بسیجی پا به رکاب کمک به مردم به
دروغ دشمن و فرصتطلب معرفی شوند.تجربه اغتشاشات اخیر را باید نمونهای از آشوب مرفهان بیدرد علیه انقلاب مستضعفان
دانست اما دشمن باید بداند تا این جوانان بسیجی و فدایی ملت و کشور هستند، خواب
تسلط بر این سرزمین را به گور خواهد برد.