ماليات يا...؟

 ماليات يا...؟۱۱-دی-۱۴۰۲ 

طی ۴۵ سال برخلاف شعارهای وارونه تبلیغاتی به نفع مردم به خصوص اقشارمحروم جامعه  دادن ولی درعمل اعمال سیاست عوامفریبی همراه با فساد ودزدی وغارتگری و اختلاس  با شدت  ادامه داشته است وهمزادش هزینه های سنگین جنگی برون مرزی وهسته ای وموشکی وتحریم هاهم  سبب  شکاف عمیق طبقاتی شده است .طوری که اقلیتی حاکم که مراکز قدرت وثروت واقتصادی را دراختیارخود وباندهای مافیایی وشرکای شان دارند دارای زندگی لاکچری و سفره های رنگین هستند مهمترمالیات هم نمی دهند. درمقابل اکثریت جمعیت رکشور محروم شده اند آنگونه  بخش میانه جامعه هم به  مروراینان پیوسته اند که مقابل رشدتورم وگرانی کالاهای ادامه دار  جیب ها و سفره های شان هرروز خالی ترشده است  . درچنین شرایطی که دولت دست نشانده دژخیم رئیسی صادرات نفت منبع اصلی تأمین کننده ارزخزانه وتأمین کننده هزینه های دولت به پاسداران جنایتکار واگذارشده است .بنابراین قراراست کسری بودجه ازطریق دریافت افزایش مالیات از اقشارمحروم تأمین گردد .برای همین شاهدیم هرروزافزایش دریافت مالیات ازطریق گرانی ها گوشت ومرغ وماهی ونان ودارو و....ازجمله افزایش هزینه وحشتناک خدمات اینترنت فاقد کیفیت می باشیم!درحالی که دریافت مالیات درکشورهای توسعه یافته برحسب میزان درآمدافراد دریافت می شود که حتی شامل مالیات ۴۸٪ افزایش درآمدهامی گردد ونه آنکه فشارمالیاتی برروی اقشارکم درآمدآورده شود.

عباس عبدي طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان ماليات يا...؟ نوشت: تصور حكومت‌كنندگان از ماليات بايد به ‌كلي اصلاح شود. در واقع ماليات به معناي پول زور نيست كه سر گردنه جلوي مسافران را گرفته و اموال‌شان را به يغما ببرند.  ماليات مثل خريدن نان و آب است كه پول خود را در برابر تامين يك كالاي مهم و مورد نياز و با رغبت تمام پرداخت مي‌كنيم، بنابراين پرداخت ماليات در برابر خريد كالا و خدمات ويژه است. خدماتي كه جز دولت و حكومت، كس ديگري نمي‌تواند آن را تامين كند. مثل امنيت، عدالت، قضاوت، قانونگذاري، برنامه‌ريزي، بهداشت و آموزش عمومي، سياستگذاري پولي، سياست خارجي و... مردم به اين خدمات نيازمند هستند و همه آنها براي زندگي و اقتصاد ما نياز ضروري محسوب مي‌شوند.  افزايش ماليات بايد توجيه‌پذير باشد. يعني يا عرضه خدمات از طرف حكومت افزايش پيدا كند يا منابع درآمدي دولت خارج از اراده و مسووليت دولت‌ها كم شود و‌ بخواهند از طريق ماليات جبران كنند.  كوشش دولت ايران براي افزايش شديد ماليات شفاف و پذيرفتني نيست. انصاف بايد داد كه اخذ ماليات از غذا ظلم مضاعفي است كه از دولت‌هاي قبل پايه‌گذاري شد و اكنون قصد دارند آن را به 10درصد افزايش دهند. بدترين و ظالمانه‌ترين مالياتي كه مي‌گيرند، تورم است. در واقع تورم موجود ناشي از افزايش نقدينگي است. توليدكننده صد ليتر شير خالص را توليد كرده و آن را با صد تومان موجود نزد مردم، ليتري يك تومان مي‌فروشد. در اين ميان دولت صد تومان ديگر پول بي‌پشتوانه چاپ مي‌كند و به كارمندانش مي‌دهد، پول دو برابر شده ولي توليد شير فرقي نكرده است. پس شير مي‌شود ليتري دويست تومان. سپس دولت به فروشندگان كه شير خود را دويست تومان فروخته‌اند، مي‌گويد كه صد تومان بيشتر سود كرده‌ايد، پس بايد ۳۰درصدش را ماليات بدهيد، درحالي كه اين صد تومان پول صوري و جعلي است و سود محسوب نمي‌شود. فقط دولت به جيب خودش زده است. به عبارت ديگر آبي است كه دولت داخل شير مردم كرده است. ۱۰درصد هم ماليات ارزش افزوده مي‌گيرد جمعا بالاي ۱۴۰ تومان اضافه از مردم مي‌گيرد، درحالي كه خلاف اخلاق و شرع است. چرا؟ به اين علت كه موجب فلاكت اقتصادي‌ مردم مي‌شود. حتي از اين وضع هم بدتر هست، زيرا معلوم نمي‌شود كه به ازاي اين پولي كه مستقيم و غير‌مستقيم از مردم مي‌گيرد، چه خدماتي مي‌دهد كه قبلي‌ها نمي‌دادند؟ آنان مي‌كوشند ريشه اين بحران كه در ناكارآمدي خودشان است را پنهان كنند. چگونه؟ ابتدا با ناتواني در اداره امور خارجي و حل نكردن مساله تحريم؛ موجب كاهش درآمدهاي كشور مي‌شوند. به عبارت ديگر ناكارآمدي خود در فروش نفت و بازگرداندن پول آن را از طريق گرفتن ماليات از مردم جبران مي‌كنند و اين پذيرفتني نيست. از سوي ديگر همين ناكارآمدي و تحريم موجب مي‌شود كه ورود كالا به كشور گران‌تر تمام شود. از اين مهم‌تر تن دادن به تحريم مانع از سرمايه‌گذاري در زيرساخت‌هاي كشور شده و آنها را مستهلك كرده و اين را هم مي‌خواهند از طريق ماليات جبران كنند.  بدتر اينكه هزينه‌هاي دولتي افزايش يافته و كارايي آنها نه تنها زياد نشده كمتر هم شده است و اين را هم از طريق ماليات پوشش مي‌دهند.  در واقع هيچ خدمات اضافي و با كيفيت بهتر به مردم داده نمي‌شود ولي ماليات در حال افزايش است. كميت و كيفيت خدمات آموزشي، بهداشتي، انتظامي و امنيتي، حمل و نقل عمومي، خدمت قانون‌گذاري، حتي ارتباطات اينترنتي تماما يا ثابت مانده يا تضعيف شده ولي قيمت‌ها و ماليات آنها در حال افزايش است. اين واقعيت هر چه باشد ماليات نيست. اسمش را مي‌توان ماليات گذاشت ولي رسم آن ماليات نيست. مثل قانون عفاف، قانون صيانت كه در همه اين موارد كلمات به معنايي متفاوت از برداشت متعارف و حتي ضد آن به كار برده شده‌اند.  اين سياست مالياتي موجب ركود و فرار سرمايه مي‌شود. خيال نكنيد كه با كنترل حساب‌هاي مردم مي‌توان از آنها ماليات گرفت. كاري نكنيد كه مردم در معاملات خود پول كشور را كنار بگذارند و به جايش از طلا، دلار، يورو، درهم، لير، دينار، افغاني و... استفاده كنند.  دولت بايد كوشش خود را معطوف به افزايش كارايي و كاهش هزينه‌ها و رفع تحريم كند. بايد پا را از گُرده اقتصاد و توليدكننده و مصرف‌كننده برداشت.  امسال كه تورم حدود ۴۰درصد خواهد بود، ولي با اين سياست‌ها، سال آينده فراتر خواهد رفت.  تورمي كه قرار بود تك‌رقمي شود. البته افراد آگاه هيچ‌كدام از وعده‌هاي داده شده به ويژه تك‌رقمي كردن تورم را باور نكردند چون همه پوچ و بي‌مبنا بود ولي آنان كه باور كردند، از باب اين باورپذيري نابخردانه و اعتمادي كه كردند، خود را سرزنش مي‌كنند.

شاخص‌های پولی منشأ تلاطم بازارها

 شاخص‌های پولی منشأ تلاطم بازارها۱۱-دی-۱۴۰۲

 هنگامی که درکشور مدیریت وبرنامه ریزی کارشناسانه  همراه  با عدم  فعال بودن واحدهی تولیدی  وتوسعه اقتصادی وجود نداشته باشد . ازسوی دیگر  میزان صادرات ارز ساز برای تأمین هزینه های جاری رو به افزایش غیرتولیدی  ونظامی وهسته ای وموشکی  به ویژه سیاست جنگ افروزی برون مرزی مناسب و کافی نباشد.لذا  پس اندازارزی لازم هم منتفی باشد .بنابراین پارامترهای اشاره با چاشنی فساد واختلاس فراگستر عامل رشد تورم وکاهش ارزش واحدپول کشور وبدتر موجب چاپ اسکناس بدون پشتوانه برای جبران هزینه ها ومکمل بازار دلالی وواسطه گری می گردد که درمجموع سبب مداوم کاهش واحدپول و تلاطم بازارهامی شود.

هادی حق‌شناس اقتصاددان طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان شاخص‌های پولی منشأ تلاطم بازارها نوشت: برای اینکه متغیرهای کلان اقتصاد را بهتر بشناسیم باید به این نکته مهم توجه کنیم که همه بازارها در اقتصاد متاثر از بازار پول است. این بازار پول است که بازار کالا، بازار کار و بازار سرمایه را متاثر می‌کند. چون بازار پول نقش خون را در اقتصاد دارد. اگر به هر دلیلی بازار پول در تعادل نباشد، طبیعی است که سایر بازارها را متاثر می‌کند. نماد بازار پول، قیمت پول است. وقتی که قیمت پول به هر دلیلی ثبات نداشته باشد و افزایشی باشد، این قیمت پول، قیمت سایر کالاها را متاثر می‌کند. به عنوان یک مثال ساده؛ اینکه مردم در ژاپن و برخی کشورهای دیگر تمایل دارند پولشان را در بانک‌ها سپرده‌گذاری کنند، حتی نرخ بهره منفی بگیرند، یعنی نه تنها پولشان در بانک با ابزار نرخ بهره زیاد نشود بلکه پولشان با نرخ بهره منفی کم بشود. چرا در ژاپن چنین اتفاقی می‌افتد ولی در ایران مردم تمایل ندارند پول را در بانک سپرده‌گذاری کنند. چون نرخ تورم در ایران بالاتر از نرخ بهره بانکی است. آمار رسمی بانک مرکزی می‌گوید نرخ بهره در 9 ماه گذشته حدود 45 درصد است اما نرخ بهره در بانک‌ها زیر عدد 10 درصد است. یعنی هر کس پول خود را در بانک بگذارد و سال آینده همین موقع بردارد نمی‌تواند کالایی که همین امسال می‌توانسته با آن پول بخرد را بخرد. پس پول از بانک خارج می‌شود در صندوق امانات بانک‌ها تبدیل به دلار یا ارز خارجی یا طلا می‌شود. پس منشا عدم تعادل سایر بازارها، منشا افزایش قیمت ارزها، منشا افزایش قیمت اجاره مسکن و خود مسکن، منشا افزایش قیمت خودرو و سایر کالاها، بازار و حجم پول است که بقیه بازارها را متاثر می‌کند. چرا کارگران می‌گویند دستمزد ما را متناسب با نرخ تورم افزایش دهید؟ چرا بازنشستگان می‌خواهند حقوقشان متناسب با نرخ تورم افزایش یابد؟ اگر سوال معکوس پرسیده شود و مثلا به کارمندان و بازنشستگان و کارگران گفته شود سال آینده تورم صفر است آنگاه بعید است که کارگر یا کارمندی انتظار افزایش بیش از نرخ دولت درباره دستمزدها را داشته باشد. مبنای تحلیل سایر بازارها، بازار پول و قیمت پول است و قیمت پول را هم حجم نقدینگی مشخص می‌کند. درست است این دولت در هنگام شروع رشد نقدینگی حدود 42 درصد را الان به 26 درصد رسانده است اما هنوز هم تناسبی با رشد اقتصادی حدود چهار درصد ندارد. مضاف بر اینکه اخلال تحریم، اخلال عدم مبادله بانکی، اخلالی که در تجارت کشور به خاطر تحریم‌ها ایجاد شده هم مزید بر علت است. پس اگر می‌خواهیم بدانیم چرا نرخ دلار افزایشی است و چرا الان زمزمه افزایش فرآورده‌های نفتی است و چرا گفته می‌شود مثلا قیمت فراورده‌ها با کشورهای همسایه تفاوت دارد و قاچاق می‌شود. علت در شاخص تورم است. شاخص تورم هم به دلیل افزایش رشد حجم نقدینگی است. پس پدیده‌های پولی است که بر بخش واقعی اقتصاد و قیمت کالاها و اجاره مسکن و بقیه کالاها در بازار اثرگذار است. اگر بازار پول سالم باشد، اگر شاخص‌هایی مثل نرخ تورم، نرخ رشد نقدینگی عدد یک رقمی بشود و بلندمدت هم دوام داشته باشد سایر بازارها به آرامش می‌رسد. 

۵گزیده تصویرتیترخبرهای روز

فوتو_نیوز

۵گزیده تصویرتیترخبرهای روز۱۱-دی-۱۴۰۲

بنزین سه نرخی می‌شود؟/ استقرار ماموران پلیس در «اسنپ فود»/ چرا کانادا «خاوری» را تحویل نمی‌دهد؟

از ثبت اولین تصادف غول تسلا،تا جماعتی داریم به نام «کاسبان آسیب»،  شهادت ۱۰ نفر در حمله آمریکا به ۳ قایق یمنی، .....

نوجوان ۱۶ساله حساب چندین نفر را خالی کرد

 نوجوان ۱۶ساله حساب چندین نفر را خالی کرد۱۱-دی-۱۴۰۲

رئیس پلیس فتا چهارمحال و بختیاری گفت: کم‌سن‌وسال‌ترین کلاهبردار اینترنتی در چهارمحال و بختیاری نوجوان ۱۶ ساله‌ای است که از طریق فیشینگ حساب کاربران را خالی کرده‌ است.                              نوجوان ۱۶ساله حساب چندین نفر را خالی کرد

 به گزارش  تابناک، رئیس پلیس فتا چهارمحال و بختیاری گفت: این روزها هکرها، حتی کم‌سن‌ترین آنها، از روش فیشینگ استفاده می‌کنند.مرتضی عسگری رئیس پلیس فتا چهارمحال و بختیاری گفت: کم‌سن و سال‌ترین کلاهبردار اینترنتی در چهارمحال و بختیاری نوجوان ۱۶ ساله‌ای است که از طریق فیشینگ حساب کاربران را خالی کرده‌ است.عسگری افزود: این نوجوان فیشینگ‌کار با نوشتن برنامه و طراحی اپلیکیشن و ارسال آن برای دیگر کاربران اقدام به کلاهبرداری کرده است.وی افزود: این روزها هکرها حتی کم‌سن‌ترین آن‌ها نیز از روش فیشینگ استفاده می‌کنند در این روش کلاهبرداران با ساخت صفحات جعلی مشابه درگاه اصلی بانک‌ها یا در قالب خرید اینترنتی دست به سرقت می‌زنند.​رئیس پلیس فتا چهارمحال و بختیاری بیان کرد: مجرمانی که از این روش استفاده می‌کنند ابتدا با ساختن صفحه‌ای جعلی مشابه صفحه اصلی بانک‌ها شماره کارت، رمز دوم و کد cvv2 را به دست آورده و در فرصتی مناسب اقدام به برداشت از حساب کاربر می‌کنند.وی ادامه داد: این دسته از مجرمان برای این‌که کاربر به موضوع مشکوک نشود با قراردادن پیغامی همچون سیستم بانک قطع است! اعتماد فرد را جلب می‌کنند و گاهی نیز بعد از ثبت مشخصات، فرد را وارد سایت اصلی بانک می‌کنند.رئیس پلیس فتا چهارمحال و بختیاری اضافه کرد: با توجه به آمارهای پلیس، بسیاری از جرائم سایبری کشور برداشت‌های غیرمجاز است که بیشتر این موارد از طریق فیشینگ انجام می‌شود.وی اضافه کرد: امروزه بسیاری از برنامه‌های غیرمجاز که در فضای مجازی وجود دارد در واقع طعمه‌ای از سوی کلاهبرداران است لذا کاربران مراقب باشند تا به هر برنامه‌ای که در فضای مجازی تبلیغ می‌شود اعتماد نکنند زیرا افراد سودجو از طریق این نرم‌افزارها کاربران را به درگاه‌های جعلی هدایت و اقدام به کلاهبرداری از آن‌ها می‌کنند.منبع: فارس

سانحه رانندگی با ۲ فوتی و 3 مصدوم در محور «مرند - بنگین» استان آذربایجان شرقی

 سانحه رانندگی با ۲ فوتی و 3 مصدوم در محور «مرند - بنگین» استان آذربایجان شرقی۱۱-دی-۱۴۰۲

سانحه رانندگی با ۲ فوتی و 3 مصدوم در محور «مرند - بنگین» استان آذربایجان شرقی

سخنگوی اورژانس استان آذربایجان شرقی : عصر امروز با گزارش برخورد ۲ خودروی پژو روآ و پژو ۴۰۵ و یک دستگاه موتورسیکلت در محور یاد شده به سرعت سه گروه اورژانس عازم محل شد.سخنگوی اورژانس استان آذربایجان شرقی گفت: سانحه رانندگی در محور مرند - بنگین اطراف روستای هوجقان ۲ فوتی و سه مصدوم برجا گذاشت.وحید شادی نیا شامگاه یکشنبه در تشریح این حادثه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: عصر امروز با گزارش برخورد ۲ خودروی پژو روآ و پژو ۴۰۵ و یک دستگاه موتورسیکلت در محور یاد شده به سرعت سه گروه اورژانس عازم محل شد.وی ادامه داد: مصدوم۴۰ساله بر اثر شدت جراحات وارده در دم جان باخت و یکی از مصدومان که حالش وخیم گزارش شده با اقدامات احیا پیشرفته قلبی تنفسی اورژانس مرند به بیمارستان آیت اله کوه کمری این شهر انتقال و در بیمارستان فوت شد.سخنگوی اورژانس استان افزود: سه مصدوم دیگر زیر اقدامات پیش بیمارستانی کارشناسان اورژانس به بیمارستان مرند انتقال یافت.

مرگ جوان 24 ساله بر اثر سانحه رانندگی در استان فارس

 مرگ جوان 24 ساله بر اثر سانحه رانندگی در استان فارس۱۱-دی-۱۴۰۲

مرگ جوان 24 ساله بر اثر سانحه رانندگی در استان فارس

رییس اورژانس ۱۱۵ کازرون(استان فارس) : بعد از ظهر یکشنبه با اعلام گزارش تصادف به مرکز اورژانس ۱۱۵ شهرستان، بلافاصله ۲ دستگاه آمبولانس جاده‌ای به محل حادثه اعزام شد.رییس اورژانس ۱۱۵ کازرون گفت: برخورد خودرو سواری سمند با پژو در محور قائمیه به بوشهر یک کشته و ۲ مصدوم برجای گذاشت.به گزارش خبرگزاری مهر، بهمن جمشیدی با اعلام این خبر گفت: بعد از ظهر یکشنبه با اعلام گزارش تصادف به مرکز اورژانس ۱۱۵ شهرستان، بلافاصله ۲ دستگاه آمبولانس جاده‌ای به محل حادثه اعزام شد.رئیس اورژانس ۱۱۵ کازرون با بیان اینکه جوان ۲۴ ساله در این حادثه فوت شد و ۲ نفر مصدوم شدند، ادامه داد: مصدومان پس از انجام اقدامات درمانی اولیه به بیمارستان ولی عصر (عج) کازرون اعزام و تحویل بخش اورژانس بیمارستان شدند.جمشیدی اضافه کرد: با توجه به بهسازی و مسدود شدن محور شاهپور به قائمیه، بار ترافیکی جاده راهدار به قائمیه افزایش یافته که مستلزم توجه بیشتر رانندگان در زمان رانندگی است که با سرعت مطمئنه حرکت کنند تا شاهد اینگونه حوادث ناگوار نباشیم.

فیلم تنها ویدئویی که از دوره قاجار وجود دارد

فیلم تنها ویدئویی که از دوره قاجار وجود دارد۱۰-دی-۱۴۰۲

در اینجا می‌توانید تنها فیلمی که از عصر قاجار وجود دارد را مشاهده کنید.ویدئویی کمیاب و بسیار قدیمى از تهران عصر قاجار را ببینید. شمال‌غربی تهران؛ به‌ترتیب؛ گنبد مسجد سیدعزیزالله در جنوب مسجد شاه، به‌همراه بخشی از سقف بازار تهران و پس از آن گنبد و مناره‌های مسجد شاه.

بازهم رنجِ خودسوزیِ یک کارگر!

 بازهم رنجِ خودسوزیِ یک کارگر/ اصرار بر باقی ماندن پیمانکاران؛ به چه قیمتی؟!۱۰-دی-۱۴۰۲

به دلیل منافع خواص و مدیران دولتی، اصرارِ زیادی بر باقی ماندن پیمانکاران در همه‌ی مشاغل حتی مشاغل دائمی و مستمر دارند و باید پرسید، آخر به چه قیمتی؟!به گزارش خبرنگار ایلنا، پنج‌شنبه هفتم دی‌ماه، خبر آمد که یک کارگر حفاظت فیزیکیِ شهرداری مشهد، ظاهراً به دنبال تعلیق و تیره دیدن آینده‌ی شغلی، در محل کار دست به خودسوزی زده است.این کارگر، «پیمانکاری» و طرف قرارداد یک شرکت خصوصی بوده و متاسفانه بازهم یک کارگر پیمانکاری که سال‌ها سابقه کار داشته، به دلایلی نامشخص از کار بیکار، تعلیق یا به گفته مدیران شهرداری جابجا شده است؛ این کارگر پیمانکاریِ حفاطت فیزیکی شهرداری مشهد، رنج بیکاری را در این شرایط بد اقتصادی و خالی بودن سفره‌ها تاب نمی‌آورد و دست از جان و خان‌ومان می‌شوید؛ در محوطه‌ی اداره‌ی حفاظت فیزیکی مشهد دست به خودسوزی می‌زند و او را به بیمارستان منتقل می‌کنند.....در همان روزی که این اتفاق ناگوار می‌افتد، مدیران روابط عمومی شهرداری مشهد، توضیحاتِ ماجرا را با یک عبارت ساده‌ی «ما هم از این اتفاق متاثر شدیم» فیصله می‌دهند؛ و بدون هیچ توضیحی در مورد اینکه چرا کار حفاظت فیزیکی یا انتظامات که یک شغل دائم است و ماهیت مستمر دارد به پیمانکاران واگذار شده، چند جمله کوتاه خبررسانی می‌کنند.بعد از حادثه، محمد شیخانی مدیرکل روابط عمومی و امور بین‌الملل شهرداری مشهد در این رابطه اظهار داشته است: «متاسفانه یکی از نیروهای پیمانکار حفاظت فیزیکی شهرداری که شرایط جسمانی لازم برای کار در حفاظت فیزیکی را نداشت به دلیل احتمال جابه‌جایی محل کار اقدام به خودسوزی کرده است.».وی افزوده است: «این اتفاق در محلِ اداره حفاظت فیزیکی شهرداری مشهد رخ داده است. وی در حال حاضر در بیمارستان بستری است و ما نیز بابت این اتفاق متاثر هستیم».جزئیات ماجرا-از همان روز تلخ پیگیر کل ماجرا می‌شوم؛ متاسفانه دوباره یک کارگر پیمانکاری در شغلی با ماهیت دائم، آینده‌ی کاری خود را در مخاطره دیده است و پیگیری‌های بسیار او به جایی نرسیده است؛ او به عنوان آخرین حربه برای اعتراض به این شرایط، دست به «خود-ویرانگری» زده است؛ راه حل تلخی که در ماه‌های اخیر بازهم شاهد آن بوده‌ایم؛ هنوز یک هفته یا ده روز از اقدام به خودکشی دو کارگر پیمانکاری چوار ایلام نگذشته است؛ آن‌ها هم بعد از تعلیق و تعدیل یا به زبان ساده «اخراج»، در محوطه پتروشیمی دست به خودکشی زدند.منابع خبری ما هویت کارگر پیمانکاری شهرداری مشهد را «حاجی قدیر عرب تیموری» متولد ۳۰ شهریور ۱۳۶۰ اعلام می‌کنند؛ این کارگر حدود ۱۹ سال سابقه کار دارد و دارای چندین فرزند و مسئول در مقابل آن‌هاست. درست است، او مشکلات جسمانی دارد اما پدر خانواده است و باید نان دربیاورد؛ بعد از ۱۹ سال کار کردن در شغل انتظاماتِ سازمان فردوس‌های شهرداری مشهد، نباید آینده شغلی خود را در خطر ببیند؛ همکارانش می‌گویند: «مسئول مستقیم ِ عرب تیموری در شرکت پیمانکاریِ مربوطه، گوش شنوایی برای شنیدن دردهای او ندارند؛ صدایش به جایی نمی‌رسد....».روز شنبه پیگیر وضعیت جسمی عرب تیموری می‌شوم؛ او همچنان به دلیل سوختگی در بیمارستانی در مشهد بستری‌ست؛ پزشکان میزان سوختگی او را ۳۵ درصد اعلام کرده‌اند اما به دلیل همان مشکلات جسمانی و بیماری‌های زمینه‌ای، وضعیت‌‌اش خطرناک است؛ خانواده نگران زنده ماندنش هستند؛ آیا حاجی قدیر عرب تیموری که از روی استیصال دست به خود-ویرانگری زده، روزی دوباره سر پا می‌شود؟ پاسخ این سوال را نمی‌دانیم. اما می‌دانیم که پیمانکاران تمام عرصه‌های روابط کار را قبضه کرده‌اند و حیات و ممات کارگران را در اختیار گرفته‌اند؛ می‌دانیم که کارگران خیلی ساده به بهانه‌ی اتمام قرارداد یا نامناسب بودن وضعیت جسمانی و دلایل این‌چنینی، تعلیق، اخراج یا در بهترین حالت، جابجا می‌شوند.چرا شرکت‌های پیمانکاری؟!-احسان سهرابی، فعال صنفی کارگران مشهد که پیش از این رئیس شورای اسلامی کار سازمان فردوس‌های شهرداری مشهد بوده؛ در ارتباط با این اتفاق تلخ و تبعات حضور سنگین پیمانکاران و بی‌قدرتی محض کارگران به ایلنا می‌گوید: امروزه متاسفانه در دستگاه‌های دولتی و عمومی، عمده‌ی کارها را کارگران پیمانکاری انجام می‌دهند ولی با انگِ «کارگر شرکتی» بر پیشانی، مورد بی‌مهری و بی‌توجهی واقع می‌شوند؛ کارفرمایان مادر نیز با این جمله از خود رفع مسئولیت می‌کنند «که نیروهای پیمانکاری به ما ربطی ندارند»!وی با بیان اینکه «نگرش حاکم بر فضای روابط کار، نگرش نئولیبرالی و سرمایه‌داری خشن است» اضافه می‌کند: به دلیل منافع خواص و مدیران دولتی، اصرارِ زیادی بر باقی ماندن پیمانکاران در همه‌ی مشاغل حتی مشاغل دائمی و مستمر دارند و باید از آقایان پرسید، آخر به چه قیمتی؟!به گفته این فعال صنفی، کارگران انتظامات و حراست یک مجموعه، باید قرارداد دائم کار داشته باشند و خیال‌شان از آینده آسوده باشد؛ مگر انتظامات یک مجموعه‌ی پابرجا مثل سازمان فردوس‌های شهرداری مشهد، یک پروژه‌ی موقت است که آن را به پیمانکار واگذار می‌کنند؟!سهرابی از حادثه تلخ دیگری در همین مجموعه خبر می‌دهد: قصه تلخ دیگری که مربوط به همکار عرب تیموری‌ست، مرحوم م. ط که موجب شد همه همکاران ایشان در واحد انتظامات مبهوت بمانند؛ او متولد ۱۳۴۹ بود که در ۲۸ آبان ماه، دیگر دستگاه کارتکسِ مجموعه اثر انگشت ایشان را ثبت نکرد؛ این فرد خوش‌مشرب و پرانرژی رفت و همکارانش را داغدار کرد..... حالا خودسوزی عرب تیموری، شوک بزرگی به همان مجموعه وارد کرده است.  صحبت‌های همکاران-در تلاش برای ارتباط با همکاران بلافصلِ عرب تیموری، به داده‌های دردناک دیگری برخوردم؛ یکی از همکاران او که نخواست نامش فاش شود؛ می‌گوید: «عرب تیموری سابقه کار بالایی داشت؛ خود من دو ماه است که بیکار شده‌ام؛ پیمانکار می‌گوید من دیگر تو را نمی‌خواهم و برو سازمان حفاظت فیزیکی تعیین تکلیف شو؛ آنجا هم جواب روشنی به من نمی‌دهند.....»یک همکار دیگر عرب تیموری می‌گوید: «تا کی باید منتظر بمانیم و دست روی دست بگذاریم تا پیمانکاران برای آینده ما تصمیم بگیرند؛ چقدر باید هزینه بدهیم؟! چرا کارگر باسابقه یک روز صبح که سر کار می‌آید ناگهان می‌بیند دیگر اثر انگشتش ثبت نمی‌شود؟ چرا این شرایط تغییر نمی‌کند؟»صبحت‌های همکاران نشان از غم و استیصال کارگرانه دارد؛ اینها کارگرانی هستند که به خاطر یک دستمزد حداقلی و ناچیز، باید مدام در واهمه از پیمانکاران و نگران آینده باشند؛ در عین حال ما منتظر توضیحات بیشتر روابط عمومی شهرداری مشهد هستیم؛ تا لحظه‌ی تنظیم این گزارش، علیرغم تماس‌های فراوان توضیح جدیدی به ما ارائه نکرده‌اند.حالا دیگر جزئیات اهمیت چندانی ندارد؛ پس از اتفاق، «تاثر» چیزی را عوض نمی‌کند. سه روز بعد از آن حادثه‌ی تلخ، همسر و فرزندان عرب تیموری، یک چشم اشک و یک چشم خون در راهروهای بیمارستان منتظر یک جمله‌ی کوتاهِ امیدوارکننده از زبان پزشکان هستند؛ آیا حاجی قدیر، کارگری با ۱۹ سال سابقه، از خود-ویرانگریِ ناگزیر جان سالم به در می‌برد؟! به راستی چه کسی مسئول دردها و اشک‌های خانواده‌ای‌ست که همه چیزِ خود را به خاطر تصمیم یک پیمانکار از دست داده است؟!گزارش: نسرین هزاره مقدم

اینترنتی که ما داریم در واقع فیلترنت است

 رحیمی‌جهان آبادی در گفت‌وگو با ایلنا:

اینترنتی که ما داریم در واقع فیلترنت است/ برخی بخش‌های مدیریتی درک درستی از میزان فشار روی مردم ندارند/ افزایش قیمت یک کالا، مانند دومینو روی سایر بخش‌ها اثرگذار است۱۰-دی-۱۴۰۲

یک نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: مردم الان یک هزینه سنگین را بابت فیلترشکن می‌دهند. یک پول سنگین را بابت سرعت پایین می‌دهند و فکر می‌کنم رتبه ما در سرعت بالاتر از ۱۵۰ است، اینترنت ما کند و فیلتر شده است و در واقع فیلترنت است.جلیل رحیمی جهان آبادی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، درباره گرانی اینترنت و تاثیر آن بر گرانی سایر خدمات‌ها و اقلام گفت: واقعیت امر این است که ما در حوزه گرانی‌ها به نظرم با یک درک نادرست از شرایط مواجه هستیم، یعنی بعضی از بخش‌های مدیریتی کشور درک درستی از این‌که تا چه میزان روی مردم فشار و بار اقتصادی زیاد است، ندارند.این نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره به این‌که جامعه ما جامعه‌ای است که امروزه داری مشاغل اینترنتی است و مردمش در امور روزمره‌شان با این فضا ارتباط بسیار دارند، عنوان کرد: مردم به خاطر روابط اجتماعی، اطلاع‌رسانی و حوزه‌های کاری با اینترنت سروکار دارند و این فضا بخشی از زندگی مردم شده است. این‌که بیایند در این بخش یک افزایش ۳۰ درصدی بدون حساب و کتاب دهند و اپراتورها اقدام کنند و نظارتی نباشد درست نیست و این اتفاق ایجاد نارضایتی می‌کنند.وی خاطرنشان کرد: ایجاد نارضایتی آن هم در آستانه انتخاباتی که تاکید مقام معظم رهبری برگزاری یک انتخابات پرشور است، صحیح نیست. همه ما وظیفه داریم دستور رهبری را اجرا و نیاز کشور را برطرف کنیم.وی یادآور شد: اگر درحال حاضر یک انتخابات کم‌رمق در کشور برگزار شود جدای از این که چه کسی و چه طیفی برنده انتخابات می‌شود ما در فضای بین‌المللی به شدت تحت فشار قرار می‌گیریم و این را نشانه این می‌دانند نظام پشتوانه مردمی ندارد و بعد می‌توانند فشارها را  در بخش تحریم‌ها و مسائل سیاسی و امنیتی علیه ما زیاد کنند، ما این نگرانی را داریم و وظیفه داریم در این بخش نگاه ملی‌تر و وسیع‌تری به بحث به حضور مردم و مشارکت پررنگ مردم در انتخابات داشته باشیم. نماینده تربت جام، تایباد و باخرز تاکید کرد: چنین اقداماتی در این شرایط هم بدسلیقگی است و هم نشان‌دهنده ضعف مدیریتی در بخش‌های تصمیم‌گیر است. حداقل توقع این است با مجلس در زمینه‌هایی که آثار و تبعات اجتماعی دارد و روی زندگی مردم تاثیرگذار است، هماهنگی لازم انجام و از مجلس کسب اجازه شود.وی یادآور شد: یکی از نکاتی که رهبری  در سال جاری روی آن تاکید داشتند مهار تورم بود، هنگامی که قیمت یک کالا و یا خدماتی که مردم با آن سروکار دارند را افزایش بی‌حساب و کتاب می‌دهند، به صورت دومینو و زنجیره‌ای روی بقیه بخش‌ها اثرگذاری می‌کند. معتقدم این کار هم بر خلاف دستور و دیدگاه رهبری است و هم بر خلاف مصلحت کشور است چراکه در آستانه انتخابات هستیم حتی اگر در آستانه انتخابات هم نبودیم باید با مردم صادق باشیم، وظیفه ما کاهش درد و رنج و فشار بر مردم است، درک ما از مسئولیت این است حالا درک وزارت ارتباط و یا اپراتورهای مخابرات چیست من نمی‌دانم. این نماینده مجلس درباره این‌‌که اپراتورها عنوان کرده‌اند افزایش قیمت‌ها را برای بالا بردن کیفیت‌ و توسعه خودشان درخواست کرده‌اند، از سوی دیگر جامعه عنوان می‌کند وقتی خیلی از شبکه‌ها فیلتر است چه افزایش کیفیتی مطرح است؟، گفت: مردم الان یک هزینه سنگین را بابت فیلترشکن می‌دهند. یک پول سنگین را بابت سرعت پایین می‌دهند و فکر می‌کنم رتبه ما  در سرعت بالاتر از  ۱۵۰ است، اینترنت ما کند و فیلتر شده است و در واقع فیلترنت است. در این شرایط قیمت را افزایش دادن کار معقول، سنجیده و دقیقی نیست و من فکر می‌کنم یک مقداری نیاز به تأمل بیشتری دارد و این‌که بخش‌هایی که می‌خواهند این تصمیمات را بگیرند، دید کلان و وسیعی‌تر داشته باشند به نظر من به نفع کشور است.

فرودگاه حلب اسرائیل هدف قرار گرفت؛ افزایش تلفات نیروهای نیابتی ایران

 فرودگاه حلب در حمله منتسب به اسرائیل هدف قرار گرفت؛ افزایش تلفات نیروهای نیابتی ایران۱۰-دی-۱۴۰۲

در حملات هوایی روز شنبه، ۹ دی‌ماه، منتسب به اسرائیل در منطقه البوکمال سوریه دست‌کم ۱۹ شبه‌نظامی مورد حمایت ایران کشته شدند. همزمان رسانه‌های سوریه از حمله دیگری در عصر روز شنبه به فرودگاه حلب خبر دادند.

ای بی‌سواد! (گفت و شنود)

 دروغ نامه کیهان ۱۰ دی ۱۴۰۲

ای بی‌سواد! (گفت و شنود)

هجونویس بی خیال شده حقوق ملت میشه پایمال

 امادر حمایت ازروسیه بردست گرفته دستمال

تاازموضع ضدآمریکایی از روسیه کنه خا...مالی

کمک های پهبادی وموشکی رژیم کنه ماستمالی

درمقابل کمک های آمریکا واروپابه اکرائین کرده برجسته

تبلیغ کرده کمک هابربادرفتند و اکرائین شده ورشکسته

شده نقش اش شبیه دانش آموز به معلم گفت آقااجازه

منوبابام دردفترانشایم جمله ای که نوشته بودید تازه

هرکاری کردیم نتونستیم بخونیم ؛  امامعلم گفت

نوشتم بی سوادخوش خط بنویس جای حرف  مفت

گفت: تازه چه خبر؟!

گفتم: روزنامه آمریکایی «‌وال استریت ژورنال‌» نوشته است

جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا راهبرد قبلی خود درباره جنگ اوکراین را تغییر داده است.

گفت: راهبرد قبلی چه بود و راهبرد کنونی چیست؟!

گفتم: رئیس‌ جمهور آمریکا قبلاً اعلام کرده بود که از جنگ اوکراین تا پیروزی بر روسیه حمایت نظامی می‌کنیم و حالا می‌گوید؛ از اوکراین تا پیروزی در مذاکره حمایت می‌کنیم!

گفت: پس صدها میلیارد دلار اسلحه و مهمات که از آمریکا و اروپا به اوکراین سرازیر کردند برای چه بود و تکلیف صدها هزار تن از مردم اوکراین که به خاک و خون کشیده شده‌اند چه می‌شود؟!

گفتم: ‌ای عوام! فروش تسلیحات که برای پُر کردن جیب کارخانه‌های اسلحه‌سازی بود، جان مردم هم که برای دولتمردان آمریکا و اروپا ارزشی ندارد. مگر جنایاتشان در غزه را نمی‌بینی؟!

گفت: یکی از خبرنگاران آمریکایي نوشته است، راهبرد آمریکا از ابتدا هم مشخص نبود و بعید نیست که این نامشخص بودن راهبرد، عمدی بوده باشد!

گفتم: دانش‌آموزی به معلمش گفت؛ آقا اجازه؟ من و بابام هرکاری کردیم نتونستیم جمله‌ای که توی دفتر انشایم نوشته بودید را بخونیم! معلم گفت؛‌ ای بی‌سواد! نوشته بودم خوش‌خط بنویس!

یادداشت نویس اوین نامه کیهان "مدعیان تقلب یا متقلبان مدعی؟"

 دروغ نامه کیهان یکشنبه ۱۰ دی ماه سال ۱۴۰۲

یادداشت نویس اوین نامه کیهان "مدعیان تقلب یا متقلبان مدعی؟"

خامنه ای رمال وعوامل تبلیغاتچی شان همراه با پادوهای جارچی قلم بردست تحلیل گر سیاسی شده چنان وانمود می کنند که شرایط زمانی درایران تغییرنکرده وثابت مانده است وشبیه اوایل انقلاب است که مردم ایران همچنان توهم زده اند وتجربه ۴۵ ساله از وعده های  دادن دروغ وادعای وارونه کردن و عملکرد رژیم فاسدو جنگ افروز وغارتگر با اعمال سیاست جنگ وترور وسانسور وسرکوب وبازداشت واعدام ها طی این مدت ندارند.همچنین  مردم ایران هیچ شناختی طی ۴۵ سال مردم ایران از سیاست زن ستیزانه وتبعیض و روند رشد بحران اقتصادی وتورم وگرانی وبی مسکنی وآلودگی هوا کسب نکرده اند.مهمتر بی خبر ازچگونگی  جنگ باشدت ادامه دار قدرت باندی میان جناح غالب وجناح مغلوب حذف شده ازقدرت بوده اند  ونمی دانندکه هنگام برگزاری نمایشات خیمه شب بازی های انتصاباتی این رقابت ها چگونه توأم با اتهام زنی ها و. تهدیدها.... افزایش می یابد؟نمونه اش یادداشت نویس اوین نامه کیهان است که به دلیل انتقاد به شیوه خالص سازی که موجب رد صلاحیت تقریباً کامل مدعیان اصلاح طلب شده است لذا اینان را متهم به متقلبان مدعی کرده است! عجیب آنکه این مرید جارچی  خامنه ای رمال  درابتدای یادداشت خود نقل ازخمینی شیاد درمورد برگزاری نمایش خیمه شب بازی مجلس ارتجاعی دوره سوم در دوران جنگ کرده است درحالی که خمینی شیاد برخلاف خامنه ای رمال جایگزین خود حامی مدعیان اصلاح طلب یاپیروان خط امام موسوم به چپ ادعایی رژیم فاسدولایت فقیه مقابل جریان راست ارتجاعی بود که اکنون جزو مریدان خامنه ای رمال اند.

19 فروردین 1367 انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی در حالی برگزار شد که در ماه‌های منتهی به انتخابات، حملات رژیم بعث صدام به ایران شدت گرفته و فقط به شهر تهران بیش از 140 بمب اصابت کرده بود. طبق آمارهای اعلام شده توسط سخنگوی وقت ارتش بعث، در این مدت 731 تُن بمب و 300 تُن مواد منفجره بر سر مردم در شهرها و روستاهای ایران ریخته شده بود. زمزمه‌هایی برای به تعویق انداختن انتخابات از ترس عدم شرکت مردم زیر بمباران شدید دشمن به گوش می‌رسید.با این حال امام(ره) طی پیامی در 11 فروردین 1367 مردم را به حضور در انتخابات تشویق کرد: «[ملت ایران] مطمئناً در زیر موشک و بمب هم اگر قرار بگیرند، به پاى صندوق‌ها مى‏روند و به تکلیف شرعى و الهى خود عمل خواهند نمود.» همین اتفاق هم رخ داد. انتخابات در موعد مقرر برگزار شد و علی‌رغم شرایط جنگی آن روزها با حضور حدود 17 میلیونی مردم پای صندوق‌های رأی، مشارکت 59.7 درصدی در انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی به ثبت رسید. این اتفاق بزرگ اما با بدخُلقی‌های انتخاباتی یک طیف سیاسی، اندکی به کام مردم و دست‌اندرکاران انتخاباتی وقت، تلخ شد. طیفی که آن روزها به «جریان چپ» معروف شده بود و معمولا رقبای سیاسی خود را با برچسب «آمریکایی» کنار می‌زد، سال‌ها بعد در منتهی‌الیه راست ایستادند و از سردمداران «برقراری رابطه با آمریکا» شدند!جریان موسوم به چپ با توجه به تمایلات نخست‌وزیر وقت، نفوذ و قدرت قابل توجهی در دولت داشت. از همین رو وزارت کشور وقت، به عنوان مجری انتخابات چندان بیطرفانه عمل نمی‌کرد. فرماندار وقت تهران در حدود 30 شعبه از شعب اخذ رأی، ناظرین شورای نگهبان را دستگیر و زندانی کرد. ناظرین حدود 600 صندوق نیز در گزارش‌های خود از وقوع تخلفاتی در جریان برگزاری انتخابات خبر داده بودند. آیت‌الله مؤمن که آن زمان عضو هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات بود، می‌گفت: «آقای باهنر دوهزار و خرده‌ای رأی داشته است؛ ولی تنها دو رأی برای ایشان منظور شده است.» اتفاق مشابهی برای حبیب‌الله عسگراولادی و اسدالله بادامچیان نیز افتاده بود. آقای بادامچیان می‌گوید: «اشکالات تا حدی بود که با بازشماری بیست-سی تا از صندوق‌ها، نتیجه تغییر کرد. بنده و آقای عسگراولادی که جزو ۳۰ نفر [منتخب تهران] نبودیم به [رتبه] 17 و 18 رسیدیمشورای نگهبان اگرچه از همان ابتدا میزان تخلفات را در حد ایجاد تغییرات جدی میان منتخبان نمی‌دانست، اما اصرار به رفع شبهات داشت. امام(ره) نیز خواسته به حق شورای نگهبان را اجابت کرد و هیئتی برای بررسی شکایات انتخاباتی تشکیل شد و در نهایت پس از رسیدگی به موضوع و گزارش این هیئت، امام(ره) انتخابات دوره سوم مجلس را شخصا تأیید کرد. اما فارغ از این روند، آنچه در خاطره‌ها ماندگار شد بداخلاقی و شیطنت «جریان چپ» در برگزاری انتخابات بود، تا جایی کهآیت‌الله صافی‌گلپایگانی دبیر وقت شورای نگهبان، از این شورا استعفا داد.9 سال بعد، «جریان چپ» با حمایت از سید محمد خاتمی، پای به انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری گذاشت. آنها یک بار دیگر بداخلاقی‌های انتخاباتی خود را آغاز کردند، با این تفاوت که این بار پیش از برگزاری انتخابات، رقبای خود را به تلاش برای تقلب متهم کردند! آنها کوچک‌ترین شایعات درباره تقلب را برجسته می‌کردند. در یک مورد پیش از برگزاری انتخابات اعلام کردند دو صندوق پر از رأى به نفع آقاى ناطق نوری (نامزد رقیب آقای خاتمی در انتخابات 1376) در یکی از شهرستان‌ها وجود دارد؛ ادعایی که پس از بررسی نهادهای نظارتی مشخص شد کاملا کذب است. همان زمان آقای ‌هاشمی‌رفسنجانی رئیس‌جمهور وقت در خطبه‌های نماز جمعه 26 اردیبهشت 1376 (هفته قبل از انتخابات) گفت: «مسئولان اجرائی و ناظر باید این کار را بکنند تا همان که رأی مردم است در صندوق ریخته، خوانده و اعلام شود. ممکن است کسی فکر کند که اگر تغییراتی بدهیم تا شخص مقبولی که خودمان به ‌او ایمان داریم، به سر کار بیاید، نفعی برای جامعه است. ولی این کار ضرر بنیانی دارد... مسئولان اجرائی و ناظران واقعاً باید به‌گونه‌ای کار کنند که خیال مردم راحت‌ باشداین سخنان ظاهرا برای رفع شائبه بود اما با دامن زدن به شائبه تقلب، سبد رأی خاتمی و طیف حامی او را سنگین‌ کرد. آقای ‌هاشمی خودش دو روز بعد در 28 اردیبهشت 1376 به این نتیجه رسید: «آثارى که سخنرانى روز جمعه من در جامعه ایجاد کرده، جناح خاتمى را خوشحال و جناح ناطق را نگران کرده است.» انتخابات برخلاف شایعات «جریان چپ» و حامیانشان، بدون هیچ تقلبی برگزار شد و اتفاقا نامزد مورد حمایت آنها به صندلی ریاست جمهوری رسید. برخلاف سال 1367 این بار کسی مشارکت بالای 79 درصدی در انتخابات را به کام مردم تلخ نکرد، اما باز هم بداخلاقی «جریان چپ» در تاریخ انتخابات‌های کشور به ثبت رسید.دو سال بعد در زمستان 1378 «جریان چپ» که دیگر نام «اصلاح‌طلب» را برای خود انتخاب کرده بود و دولت را در دست داشت، مجری برگزاری انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی در 29 بهمن 1378 شد. آنها خاطره تلخ انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی را زنده کردند و شورای نگهبان، 11 اسفند 1378 ضمن تأکید بر اینکه «اکثر حوزه‌های انتخابیه مشکل چندانی ندارند» از بروز برخی تخلفات در جریان برگزاری انتخابات به ویژه در حوزه انتخابیه تهران خبر داد. با بررسی شکایات و بازشماری برخی صندوق‌ها، آرای برخی نامزدهای انتخاباتی تغییر قابل ملاحظه‌ای داشت. یکی از این افراد حجت‌الاسلام‌ هاشمی رفسنجانی بود که دو سال پس از پایان دوران ریاست‌جمهوری‌اش، برای راهیابی به مجلس از حوزه انتخابیه تهران نامزد شده بود. محسن‌ هاشمی، رئیس دفتر آن‌روزهای آقای ‌هاشمی می‌گوید: «برخی از صندوق‌ها را باز کردند و هر صندوقی که باز می‌شد آرای آن مخدوش بود و باطل اعلام می‌شد. تا 30 درصد بازشماری شد و حاج آقا بیستم شد... وقتی از [رتبه]30 به 20 رسیدند دیدند انتخابات در تهران مخدوش است. افراطی‌های اصلاح‌طلبان و اجرائی‌های آنها تقلب کرده بودند.» همین اتفاق برای آقای غلامعلی حدادعادل نیز رخ داده بود و پس از بازشماری آراء، رتبه او در حوزه انتخابیه تهران از 33 به 28 رسید. دست آخر با دستور رهبر انقلاب مبنی بر تأیید نتایج انتخابات پس از ابطال صندوق‌های مخدوش، پرونده انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی بسته شد. پس از آن با پیگیری حقوقی شورای نگهبان، معاون سیاسی وقت وزارت کشور به اتهام وقوع تخلفات گسترده در انتخابات تهران مقصر شناخته شد. ششمین دوره انتخابات مجلس بیش از 67 درصدی مردم را به همراه داشت و البته یک باردیگر شیطنت یک جریان خاص را در برگزاری انتخابات به ثبت رساند.10 سال بعد، پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در 22 خرداد 1388، باز هم این جریان مدعی اصلاحات بود که توانست مشارکت بی‌نظیر 85 درصدی مردم در انتخابات را به کام ملت زهر کند. اختلاف آرای منتخب مردم با نفر بعدی که مورد حمایت اصلاح‌طلبان بود، به بیش از 11 میلیون رأی می‌رسید و آنها در جلسات خصوصی از عدم امکان تقلب در انتخابات می‌گفتند، اما با این حال از هیچ تلاشی برای القای تقلب انتخاباتی در افکار عمومی فروگذار نکردند. حتی عباس آخوندی نماینده نامزد انتخاباتی‌شان 26 خرداد 1388در دیدار نمایندگان نامزدهای انتخابات با رهبر انقلاب ضمن رد ادعای تقلب به صراحت گفت: «صندوق‌ها را [اگر] بیست بار هم بشمارند نتیجه آراء عوض نخواهد شد.» محمد خاتمی نیز نظر مشابهی داشت و بعدها در دیدار با فعالان رسانه‌ای گفت: اعتقاد به تقلب در انتخابات 1388 ندارد و البته تأکید کرد که حاضر نیست این اظهار نظر را علنی کند! با این حال آنها 8 ماه با دروغ تقلب، کشور را به آشوب و اغتشاش کشاندند و زمینه‌ساز تحریم‌های فلج‌کننده علیه ملت ایران شدند. آنها دو سال بعد بی‌اعتنا به خساراتی که به کشور وارد کرده بودند و با زیر پا گذاشتن همه ادعاهای پوچ تقلب، در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت کردند و در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 نیز در حالی که فقط 4 سال پیش از آن، ساختار برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی را زیر سؤال برده بودند، به شوق رسیدن به صندلی قدرت، صف کشیدند!نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال 1392‌، یک درس به یاد ماندنی بود. آقای حسن روحانی به عنوان نامزدی که مدعیان اصلاح‌طلبی در نهایت از او حمایت کردند تنها با 7 دهم درصد رأی، یعنی چیزی حدود 200 هزار رأی بیش از حد نصاب 50 درصد آراء توانست به ریاست جمهوری برسد. علی‌رغم این اختلاف کم، اما این بار هیچ کس با شایعه تقلب کام مردم را در این مشارکت 73 درصدی تلخ نکرد. جریان رقیب کاملا به قانون پایبند بود؛ شکست را پذیرفت، آشوب به راه نینداخت و به نامزد پیروز انتخابات تبریک گفت؛ کاری که برخی مدعیان اصلاحات در انتخابات 1388 نشان دادند توانایی انجام آن را ندارند. از نظر برخی مدعیان اصلاح‌طلبی‌، انتخابات فقط زمانی «آزاد»، «رقابتی» و «سالم» است که نامزدهای مورد حمایت آنها رأی بیاورند. تخریب انتخابات و جرزنی‌های انتخاباتی، بخشی از تاریخ زیست آنان است. آنها متقلبان پرادعایی هستند که همیشه مدعی تقلب در انتخابات بوده‌اند، حتی اگر در جمع‌های خصوصی اذعان کنند تقلب در انتخابات ایران عملا غیرممکن است.سید محمدعماد اعرابی

تحلیلگران صهیونیست: اسرائیل در تله استراتژیک گرفتار شده است

 اوین نامه کیهان ۱۰ دی ۱۴۰۲

با ورود به هشتاد و پنجمین روز جنگ غزه

تحلیلگران صهیونیست: اسرائیل در تله استراتژیک گرفتار شده است

چون رژیم فاسد وارتجاعی ولایت فقیه ازابتداتأسیس اش مقابل وعده های داده شده ازسوی رهبر وکارگزارانش قادر به  پاسخگویی اجرایی کردنش نبودند. بنابراین برای کنار زدن جریاناتی که درصحنه مبارزه مقابل رژیم قبل فعال بودند ونقش درانقلاب بهمن ۵۷ داشتند پس روی به ترفند بحران آفرینی برای عبور ازبحران وانحراف اذهان عمومی آوردند . لذا ابتدا زیرچترحمایت پوشالی ازملت فلسطین  شعارپوشالی نابودی اسراییل سر دادند .مکمل آن ادعای مبارزه باآمریکا مطرح گردید. سپس جنگ خانمانسوز ۸ ساله باعراق هم ضمیمه گردید .پس ازآتش بس باعراق جنگ برون مرزی ازطریق گروه های نیابتی درعراق ولبنان وسوریه  وغزه ویمن  ازسوی سپاه تروریست قدس باشدت پیگیری شد که نتیجه چندین دهه این سیاست جنگ افروزی برون مرزی رژیم تروریستی وجنگ افروز ولایت فقیه اکنون شاهد جنگ بس خونبار وویرانگر وپرتلفات حماس واسراییل درغزه هستیم که نزدیک ۳ ماه ادامه داشته وقریب ۲۲ هزار فلسطینیان غزه کشته شده  وبیش ازیک میلیون نفرشان هم بی خانمان وآواره شده اند .در حالی که با وجود حملات شدیدی که ارتش اسراییل نه به حماس وغزه که به جنوب لبنان  وسوریه می کند طوری که تازگی یک فرمانده کلیدی سپاه تروریست قدس درزینبیه دمشق ازسوی حمله موشکی اسراییل کشته شد ولی اوین نامه کیهان سربازجوشریعت  نداری با شیوه اشاره شده بحران آفرینی برای انحراف اذهان وعبور ازبحران مدعی شده است تحلیل گران اسراییل می گویند اسراییل درتله استراتژیک گرفتارشده است!

جنگ غزه همین روزها 3 ماهه می‌شود و روزنامه‌ها و تحلیلگران صهیونیستی می‌گویند، «اسرائیل وارد تله راهبردی غزه» شده است. برخی صهیونیست‌ها نیز می‌گویند پس از پایان این جنگ[و عیان شدن واقعیت‌ها]‌ گریه خواهیم کرد!سرویس خارجی-امروز جنگ غزه وارد هشتاد و پنجمین روز خود می‌شود و صهیونیست‌ها در مقابل تلفات و خسارات بسیار سنگین و بی‌سابقه خود در همه زمینه‌ها، فقط زن و کودک و غیرنظامی کشته و بیمارستان و مدرسه و کلیسا ویران کرده‌اند. همین کشتار غیرنظامیان و بمباران مراکز درمانی و آموزشی و دینی نیز به ضرر آنها تبدیل و این رژیم منفور را در جهان منفورتر کرده است طوری که مراکز مطالعاتی خودشان می‌گویند، 95 درصد تجمعاتی که در جهان درباره جنگ غزه برگزار می‌شود، در محکومیت صهیونیست‌هاست. رژیمی که طی هشتاد و پنج روز بیش از 21 هزار غیرنظامی را می‌کشد، منفور نمی‌شود؟! برای منفور شدن یک رژیم همین یک خبر یونیسف کافی نیست که می‌گوید: «سال ۲۰۲۳ مرگبارترین سال برای کودکان در کرانه باختری بود»؟ بیش از 10 هزار کودک نیز در غزه به شهادت رسیده‌اندآموس هرئیل»، یکی از این تحلیلگران صهیونیست است که می‌گوید: «باید حقیقت را گفت، اسرائیل پس از حمله هفتم اکتبر در یک تله استراتژیک گرفتار شده و هنوز مشخص نیست چگونه می‌خواهد از آن خارج شودبه گزارش مرکز مطالعات فلسطین، «هرئیل» این را هم گفت گه این جنگ فرسایشی شده و «این فرسایش ممکن است به یک وضعیت دائمی تبدیل شود. احتمال زیادی هم وجود دارد که جبهه لبنان به وضعیت جنگی برسدپس از «آموس هرئیل»، تحلیلگر روزنامه عبری زبان «هاآرتص» هم جملات مشابهی را در این روزنامه به چاپ رسانده مبنی بر این که «اسرائیل در شمال و جنوب به دام افتاده است.»‌ هاآرتص هم این دام را «راهبردی» خوانده و اضافه کرده در جبهه شمالی هم شاهد جنگ با نیروهای مقاومت لبنان هستیم و بیش از ۱۰۰ هزار نفر از خانه‌های خود در این منطقه خارج شده‌اند. نتانیاهو چگونه می‌خواهد آن‌ها را به منطقه بازگرداند؟»این که عملیات 7 اکتبر، «تاریخی» و ضربه‌ای که طی آن به صهیونیست‌ها وارد شد، این رژیم را وارد یک «تله راهبردی» کرده است را، «نیویورک تایمز» نیز به شکلی دیگر پرداخته و نوشته است، وقتی این عملیات رخ داد، نظام حاکم بر این رژیم، ساعت‌ها گیج شده بود. در این گزارش آمده: «چندین ساعت طول کشید تا تل‌آویو بفهمد چه اتفاقی افتاده است.» تحقیقات جدید صورت گرفته توسط این روزنامه آمریکایی، بیانگر آن است که در روز آغاز عملیات طوفان‌الاقصی در تاریخ ۷ اکتبر گذشته توسط نیروهای مقاومت فلسطین، ارتش رژیم صهیونیستی از کمبود تجهیزات نظامی و نابسامانی درون سازمانی به شدت رنج می‌برد! در این گزارش حتی آمده است: «این شرایط آشفته باعث شده بود نیروهای اسرائیلی اطلاعات مربوط به تحولات عملیات را از رسانه‌های جمعی و فضای مجازی کسب کنند. چندین ساعت طول کشید تا ارتش اسرائیل متوجه حجم حمله صورت گرفته شودتلفات پشت تلفات-در این بین شبکه تلویزیونی «المانیتور» نیز دیروز از هلاکت ۱۰ نظامی دیگر صهیونیست در کمین مجاهدان قسام خبر داد. مرکز مطالعات فلسطین نیز بلافاصله اعلام کرد بیش از 20 نظامی صهیونیست نیز دیروز در یک عملیات قسام کشته یا زخمی شده‌اند. در توضیحات تکمیلی قسام آمده: « با گروهی از نیروهای کماندوی اسرائیلی در محله شیخ رضوان در شهر غزه درگیر شدیم که در این عملیات بیش از 20 نظامی اسرائیلی کشته یا زخمی شدند.» صهیونیست‌ها حاضر به اعلام میزان واقعی تلفات و خسارات خود نیستند و تاکنون فقط هلاکت کمتر از 200 نظامی خود را تایید کرده‌اند. اما طبق گزارشی که چندی پیش قسام منتشر کرد، 5000 افسر و نظامی صهیونیست از ابتدای جنگ هدف قرار گرفته‌اند که همه آنها یا کشته شده‌اند یا دچار معلولیت دائمی شده یا زخمی شده‌اند. سرلشکر «فایز الدویری» کارشناس عرب حوزه نظامی در این باره گفت دستاوردهای نیروهای قسام در نبرد با صهیونیست‌ها «بی‌سابقه» است: «تصاویری که شبکه الجزیره از درگیری‌های نیروهای گردان‌های قسام با عناصر اشغالگر رژیم صهیونیستی منتشر کرده شبیه فیلم‌های علمی تخیلی بود...» ماجرا از این قرار است که شبکه الجزیره دیروز به نقل از یک منبع فرماندهی گردان‌های قسام اعلام کرد «مجاهدان قسام امشب در کمینی در شرق محله التفاح در نوار غزه یک نفربر ارتش صهیونیستی را نابود و ده نظامی اسرائیلی را از فاصله صفر به قتل رسانده‌اندنارضایتی نظامیان صهیونیست از جنگ بی‌هدف-شبکه تلویزیونی «الجزیره» در گزارشی دیگر اعلام کرده که برخی منابع اسرائیلی از نارضایتی ارتش این رژیم از «ادامه جنگ بیهوده و بی‌هدف در نوار غزه» خبر می‌دهند. در این گزارش آمده: «شبکه 12 تلویزیون اسرائیل گزارش داد که ارتش نگران نبود تحرک سیاسی است که ادامه جنگ در نوار غزه را توجیه کند یا اهداف جنگ را در آینده نزدیک مشخص کند... این شبکه تلویزیونی اسرائیلی این را هم گفته که ارتش[اسرائیل] بر این باور است که نبود تحرک سیاسی باعث دشواری توافق با جنبش حماس برای تبادل اسیران می‌شود. این شبکه افزود: «مقامات ارتش از اینکه محافل سیاسی اسرائیلی اهداف ادامه جنگ در غزه را مشخص نکردند، مضطرب و ناراحت هستند.» شبکه عبری زبان «کان» هم طی گزارشی تاکید کرد که عملیات خان یونس در صورتی که همانند شجاعیه و شمال نوار غزه با شکست ارتش تمام شود، پیروزی حماس در این نبرد اعلام خواهد شد.اما «اسکات ریتر» تحلیلگر آمریکایی معتقد است، مشکل صهیونیست‌ها «ترس» است: «واقعیت جنگ این است که اسرائیلی‌ها تا حد مرگ می‌ترسند!» او برای این ادعای خود این طور استدلال می‌کند که وقتی می‌شنویم «ارتش اسرائیل مجبور به اخراج فرماندهان گردان‌ها شده زیرا حاضر به پیشروی نشده‌ و از جنگیدن سرباز زدند» یعنی «آنها تا حد مرگ می‌ترسند... ‌تعداد کشته‌هایشان بالاست؛ سربازان اسرائیلی در حال نابود شدن هستند، آنها پیروز نخواهند شداگر آمریکا نبود...تمام آنچه در خطوط بالا نقل قول شد، در حالی رخ داده‌اند که آمریکا بعلاوه چند کشور غربی و عربی تمام قد و بدون محدودیت در حال کمک به صهیونیست‌ها هستند و گزارش‌های متعددی وجود دارد که می‌گوید، اداره امور جنگ و امور داخلی اسرائیل کاملا در دست آمریکایی‌هاست. مثلا همین دیروز اعلام شد، کاخ سفید بدون اطلاع کنگره و با دور زدن این نهاد قانونگذار دور تازه کمک‌های مالی و نظامی به صهیونیست‌ها را آغاز کرده است. در همین رابطه یک رسانه صهیونیستی نوشته که «اگر آمریکا نبود، اسرائیل[مجبور بود] با سنگ و چوب بجنگد!به گزارش کانال تلگرامی «نور نیوز» آبرامویچ، تحلیلگر سیاسی کانال ۱۲ تلویزیون اسرائیل می‌‏گوید اگر آمریکا با سلاح و مهمات به اسرائیل کمک نمی‌کرد، ما «مجبور بودیم با سنگ و چوب بجنگیم...[آمریکا] در آغاز جنگ در کنار اسرائیل ایستاد و ۲ ناو هواپیمابر، یک زیردریایی هسته‌ای و قطاری هوائی از مهمات بی‌سابقه ارسال کرد که تا الان نیز متوقف نشده است.» بنابر این امروز جوانان محاصره شده فلسطینی فقط با صهیونیست‌ها نمی‌جنگند!آتش بس به کجا رسید؟-با طولانی شدن جنگ غزه و افزایش فشارها به صهیونیست‌ها در حوزه‌های مختلف-از اقتصادی گرفته تا نظامی و سیاسی- بحث آتش‌بس نیز مدتی است به طور جدی‌تر مطرح شده است. در همین رابطه رسانه‌های عبری مدعی شدند رئیس موساد به شورای وزیران اطلاع داده حماس در حال حاضر خواهان آتش‌بس ۲۰ تا ۳۰ روزه در ازای آزادی ۵۰ اسیر است. ایسنا در این باره نوشت، رسانه‌های رژیم صهیونیستی مدعی شدند «دیوید بارنیا» رئیس موساد به کابینه این رژیم اطلاع داده ‌است حماس اکنون خواهان آتش‌بس ۲۰ تا ۳۰ روزه در ازای ۵۰ کودک، زن و سالمند اسیر شده ‌است.این درحالی است که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی اخیرا یوآو گالانت، وزیر جنگ را از نشست با رؤسای موساد و شین بت منع کرده بود. این پس از آن بود که به هر رؤسای این دو نهاد دستور داده بود در نشست امنیتی که قرار بود درخصوص موضوعی حساس برگزار شود،‌ شرکت نکنند. اما دفتر نتانیاهو اعلام کرده: «نخست‌وزیر، رئیس موساد را به چالش نمی‌کشد، کابینه جنگ طرفی است که خط مشی را تعیین می‌کند و در مورد مسئله اسیران تصمیم می‌گیرد.» در این راستا وبگاه آمریکایی «آکسیوس» به نقل از مقامات صهیونیست نوشت که قطر به «اسرائیل» اطلاع داده ‌است که حماس «اساسا موافقت کرده» مذاکرات را برای دستیابی به توافقی جدید برای آزادی بیش از ۴۰ اسیر در غزه در ازای توقف جنگ برای یک دوره تا یک ماه از سر بگیرد.اسیر صهیونیست:ارتش خودمان عمدا ما را بمباران می‌کرد-پیش از این بارها اعلام شده، صهیونیست‌ها از همان روزی که عملیات 7 اکتبر رخ داد، تعداد زیادی از خودشان را از روی ترس یا اشتباه کُشتند. بعدها اعلام شد، این کشتار‌ها بعضا از روی عمد صورت گرفته‌اند! در این باره «هاجر برودیچ» که یک اسیر آزاد شده صهیونیست است در گفت‌وگو با کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی اظهارات تکان دهنده‌ای را مطرح کرده است. او گفته «نیروهای اسرائیلی ساختمانی را در نزدیکیِ جایی که ما در آنجا بودیم، هدف قرار دادند... تمام پنجره‌ها منفجر شدند و دیوارها فرو ریختند. به‌طرز معجزه‌آسایی، ما ۵ نفر با جراحات سطحی از آنجا خارج شدیم... با تمام چیزهایی که در غزه دیدم به این نتیجه رسیدم بازگردانی اسرا اولویت کابینۀ نتانیاهو نبوده؛ بلکه مسئلۀ اول شکست حماس بود.» او این را هم گفت که بمباران ساختمان محل نگهداری آنها از سوی صهیونیست‌ها در حالی صورت می‌گرفت که «ارتش می‌دانست ما آنجا هستیم.»(!)

اس ۳۰۰ یا برگ چغندر؟!

 اس ۳۰۰ یا برگ چغندر؟!۱۰-دی-۱۴۰۲

جعفرگلابی نویسنده این مقاله اس ۳۰۰ یا برگ چغندر یادداشت وی  درروزنامه اعتمادمدعی اصلاح طلب بازتاب داده شده است . وی پیرامون رقابت واختلاف میان  باندهای حاکم غالب وجریان مغلوب قلمزنی کرده وگفته دامنه این اختلافات  موجب شده است تاپس ازترور پاسدار فرمانده سپاه تروریست قدس رضی موسوی درسوریه  ازسوی اسراییل از زوایای مختلف قابل پردازش و حاوی پیام‌های تامل‌برانگیز است چون این ترور نه تنها در سطح جهان محکوم نشد، بلکه آنچنان‌که باید از سوی ایرانیان مورد توجه قرار نگرفت که حتی بعضی از اپوزیسیون استقبال هم کردند! این بازتاب نشان می‌دهد که اختلافات و تضاد‌های درونی در سطح جامعه به ملیت و وطن‌گرایی آسیب زده است.....ناگفته نماند ازبرگ چغندرنامیدن موشک روسی اس-۳۰۰ بخاطر عدم اجرای نقش پدافنددفاعی مقابل تهاجم حمله موشکی اسراییل به زینبیه دراطراف دمشق پایتخت سوریه  وپایگاه پاسداررضی موسوی کشته شده است. 

جعفر گلابی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد نوشت: ترور یک مستشار نظامی ایران در سوریه توسط اسراییل از زوایای مختلف قابل پردازش و حاوی پیام‌های تامل‌برانگیز است. این ترور دولتی متاسفانه نه تنها در سطح جهان محکوم نشد، بلکه آنچنان‌که باید از سوی ایرانیان مورد توجه قرار نگرفت و بعضی از اپوزیسیون استقبال هم کردند! این بازتاب نشان می‌دهد که اختلافات و تضاد‌های درونی در سطح جامعه به ملیت و وطن‌گرایی آسیب زده است. آقای سیدرضی موسوی هر فکر و تمایل سیاسی داشت یک سرباز ایرانی بود که برخلاف موازین بین‌المللی هدف حمله تروریستی قرار گرفت و یک ایرانی آگاه حتی اگر مخالف جمهوری اسلامی باشد باید نسبت به آن واکنش متناسب نشان دهد. تضعیف مستمر چسبندگی اجتماعی و تحت‌الشعاع قرار گرفتن ملیت و تنگ کردن دایره خودی و تفاوت و تبعیض در مواجهه استاندارد با همه ایرانیان و نگاه دوگانه به حقوق مشروع شهروندی به مصیبت فوق‌الذکر دامن زده است. ما ایرانیان هر اختلافی میان خود داشته باشیم هرگز هویت ملی خود را نباید فراموش کنیم. اگر جمهوری اسلامی مدافع حقوق همه ایرانیان در هر جای جهان باشد و فقط آنان که در دادگاه صالحه خیانت‌شان به کشور ثابت یا دستگاه‌های اطلاعاتی اقدام علیه امنیت ملی ازسوی آنان را محرز بدانند از این قاعده خارج باشند قطعا به تثبیت هویت ملی کمک کرده است. یک مخالف ایرانی جمهوری اسلامی هم حقوقی دارد که از سوی دولت در هر جای جهان باشد باید مورد محافظت قرار گیرد و هیچ کس و هیچ دولتی حق تعرض به او را ندارد. البته مسلم است که برخی از اپوزیسیون چنان همه مرز‌های هویت ملی خود را در نوردیده‌اند که نه تنها از ترور یک هموطن خود برائت نمی‌کنند بلکه از تحریم و حمله نظامی به مردم خویش حمایت می‌کنند، آنان از ایرانیت خویش فقط داشتن زبان فارسی را با خود یدک می‌کشند. البته در این ماجرا نباید از عنصر نفوذ و رخنه‌های اطلاعاتی غفلت کرد و نسبت به آن حساسیت مضاعف نداشت، اما ترور جنایتکارانه یک سرباز ایرانی ابعاد دیگری هم دارد و این معنا را نشان می‌دهد دولتی نژادپرست از سوی ابرقدرت‌ها اجازه اعمال تروریستی را دارد و آشکارا حتی با هواپیمای جنگی در کشور ثالث اقدام نظامی می‌کند. این رویه شوم قطعا پایه‌های صلح جهانی را سست می‌کند و روزی گریبان مدافعان این روش‌ها را خواهد گرفت. از نظر سیاسی و نظامی مواضع دولت روسیه در این مورد بسیار مهم و قابل تامل است. ما با این کشور در سوریه متحد استراتژیک بوده‌ایم و همکاری‌های نظامی گسترده‌ای داشته‌ایم، چرا دولت روسیه در قبال تعرض به مستشاران و بعضا مراکز امداد ایرانی در سوریه نه تنها دفاعی صورت نمی‌دهد بلکه حملات مشابه را محکوم نمی‌کند؟! اساسا سامانه اس ۳۰۰ روسیه در سوریه به چه منظوری مستقر شده است؟ در آنجا به جز نیروی هوایی اسراییل و امریکا هیچ دولت و گروهی امکان و انگیزه عملیات هوایی علیه دولت سوریه را ندارد. تاکنون شنیده نشده که حتی یک مورد از جولان هواپیما‌های جنگی اسراییل توسط سامانه اس ۳۰۰ مورد رهگیری یا هدف قرار گرفته شده باشد. آن‌ها همواره تماشاگر بمباران‌های مستمر جنگنده‌های اسراییل بوده‌اند؟ موضوع از دو صورت خارج نیست؛ یا این سامانه قدرت مانور لازم در برابر هواپیما‌های مهاجم را ندارد که مسوولان محترم نظامی ایران باید نسبت به این ضعف حساس باشند و در حفاظت از آسمان ایران همه تکیه خود را به این سامانه ننهند یا اساسا دولت روسیه هیچ انگیزه برای مقابله با تهدیدات هوایی علیه تمامیت ارضی سوریه ندارد و احتمالا فقط هزینه آن را از دولت این کشور می‌ستاند. پیچیدگی‌های سیاسی و نظامی در منطقه ما به شدت بالا رفته است و دولت ایران باید برای عبور از تنگنا‌های موجود علاوه بر اراده ملی از خرد جمعی همه صاحب‌نظران وطن‌دوست استفاده کند. یک اشتباه کوچک ممکن است خسارات زیادی برای کشور ایجاد کند.