آخوند جوادی آملی: رضایت مردم باید تأمین شود۷-دی-۱۴۰۲
آخوندجوادی آملی چرا بانادیده گرفتن تجربه عملی ۴۵ ساله که شرایط عدم رضایت مردم همراه با روند رشدتورم وگرانی وفقر وبیکاری وفسادوتبعیض رشد صعودی داشته است با توصیه کردن رضایت مردم بایدتأمین شود هم خودش وهم مردم ایران را سرکارگذاشته است زیرا اگر قرار بود توصیه وی گوش شنوایی داشته باشد وعملی گردد کار منجربه شرایط کنونی نمی کشید که اکثریت مردم ناراضی ومعترض باشند وبرای کنترل کردن اعتراضات شان ازدستگاه های سرکوبگر امنیتی واطلاعاتی و قضاییه وپاسداری وبسیجی ولباس شخصی ها استفاده می شود؟
آیت الله جوادی آملی با اشاره به سخن امام علی (ع) به مالک اشتر که فرمودند: «و إنّما عِمادُ الدِّینِ و جِماعُ المسلمینَ و العُدَّةُ للأعداءِ العامَّةُ مِنَ الاُمَّةِ، فلیَکُن صَغْوُکَ لَهُم و مَیلُکَ مَعَهُم»» گفتند: «همین مردم هستند که دین را در روز خطر حفظ میکنند، رضایت مردم باید تأمین شود، اینها را نرنجانید و خوب اداره کنید.»به گزارش دفتر این مرجع تقلید، جلسه درس اخلاق هفتگی آیت الله جوادی آملی این هفته نیز در محل مسجد اعظم قم به صورت حضوری و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار گردید.آیت الله جوادی آملی در این جلسه، به شرح حکمت ۱۲۵ نهج البلاغه پرداخت و بیان داشت: کلام حضرت این است که «لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلَامَ نِسْبَةً لَمْ یَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِی الْإِسْلَامُ هُوَ التَّسْلِیمُ وَ التَّسْلِیمُ هُوَ الْیَقِینُ وَ الْیَقِینُ هُوَ التَّصْدِیقُ وَ التَّصْدِیقُ هُوَ الْإِقْرَارُ وَ الْإِقْرَارُ هُوَ الْأَدَاءُ وَ الْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ» وقتی حکومت اسلامی شد، داعیه داران اسلام زیاد میشوند و در زمان امیرالمومنین نیز فرقههای مختلفی بودند که داعیه اسلام داشتند؛ ولی مسلمان واقعی نبودند، حضرت میفرماید من اسلام را معنا میکنم تا اسلام را بهتر بشناسید.او بیان داشت: امیرالمومنین در تعریف اسلام در این کلام نورانی میفرماید: مجموعه عقاید مستدل، مجموعه اعمال با اخلاص و انضمام این دو مجموعه به نام اسلام است. کسی مسلمان است که در بخش معرفت و علم و نظر، محققانه این معارف را بگذراند و در بخش اعتقاد و باور، متحققانه باور کند و در بخش عمل آنچه را محققانه فهمید و متحققانه باور کرد، با اخلاص عمل کند، اگر این مجموعه حاصل شد، این میشود اسلام.او ادامه داد: امیرالمومنین میفرماید: قبل از من اصحاب سقیفه بودند که هرگز نه آن تحقیق علمی را داشتند و نه تحقّق عملی را و نه جمع بین تحقیق علمی و تحقّق عملی برایشان مطرح بود و لذا میگفتند همین که کسی گفت مسلمانم کافی است! و لذا حضرت در ابتدای این حکمت میفرماید: «لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلَامَ نِسْبَةً لَمْ یَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِی»؛ این شناخت در سقیفه و قبل سقیفه نبود!او اظهار داشت: امیرالمومنین فرمود: اسلام را چنان مى شناسانم و معرفی میکنم که پیش از من کسى آن گونه معرّفى نکرده است، اسلام همان تسلیم در برابر خدا و تسلیم همان یقین داشتن و یقین همان اقرار درست، و اقرار درست انجام مسئولیّت ها، و انجام مسئولیّتها همان عمل کردن به احکام دین است.آیت الله جوادی آملی ادامه داد: اسلام یعنی انسان در مسائل علمی گرفتار وهم و ظن و خیال و شبهه نشود و جز جزم چیزی را نپذیرد، یعنی محققانه محمولی بر موضوعی ثابت کند ویک موضوع را صاحب محمول کند؛ و بعد متحققانه باور کند، یعنی آنچه را در بخش نظر برای او مسلّم شد و بین موضوع و محمول را گره زد، بعد از آن کار، متحققانه، عصاره آن را با جان خود گره بزند و این شخص بشود معتقد و باور کند که این موضوع این محمول را دارد!او بیان داشت: تمامی افراد خصوصا ما حوزویان، نباید خوشحال باشیم که چیزی را فهمیدیم، بلکه فهمیدن و علم، نیمی از راه است، صریحاً قرآن فرمود ﴿وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ﴾ برخی با اینکه یقین دارند باز هم عالماً و عامداً بیراهه میروند، پس علم نمیتواند امامت ما را به عهده گیرد، عقل نظر به تنهایی امام ما نیست، این روح مقتدر است که هم در بخش علم محقق است، هم در بخش عمل، متحقق است، عالمِ باورمند است؛ مثل چشم و گوش و دست و پا، که باید همه اینها سالم باشد تا انسان را از خطرات نجات دهند.او بیان داشت: اگر چشم و گوش سالم که نیروی علم است و دست و پای سالم که نیروی عمل است، در اختیار روح طیب و طاهر قرار بگیرد، هم خوب میشنود و هم خوب میبیند و هم میتواند درست عمل کند. صرف دیدن مار و عقرب، نمیتواند انسانی را نجات دهد و خطر را از او دفع کند، بلکه باید دست و پایی نیز باشد که او را بکشد یا فرار کند.او بیان داشت: امیرالمومنین فرمود: در بخش تحقیق علمی، انسان باید مواظب باشد که گرفتار شبهه و شک و ظن نشود و هرچیزی را به جای یقین ننشاند، اگر میخواهد مسلمان باشد، گمان و احتمال و مانند اینها نمیتواند یقین درست کند. اسلام، تسلیم در برابر حق است، اگر قضیه علمی است باید برهان باشد یا بیّن یا مبیّن، یا بدیهی یا نظری منتهی به بدیهی. یقین هم همان تصدیق است و تصدیق هم وقتی اثر دارد که از نظر علمی این محمول را بر این موضوع بیّن الثبوت بداند، هم این را گره بزند به عقل عملی و باور کند؛ یعنی آن عقد علمی به اعتقاد عملی تبدیل شود که معتقد بشود.پس بخش اول تحقیق عالمانه، بخش دوم اعتقاد و تحقّق مومنانه، بخش سوم این است که عصاره عقل و عمل به دست و پا برسد و انسان عمل کند؛ لذا در پایان میفرماید اسلام «هُوَ الْعَمَلُ»، اگر عمل کرد، معلوم میشود مسلمان واقعی است، عمل خالصانه میشود اسلام، این تعریف جلوی نفاق را میگیرد البته کسانی که موعظه پذیر باشند.آیت الله جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود بیان داشت: حضرت در نامه ۵۳ به مالک اشتر میفرماید که «و إنّما عِمادُ الدِّینِ و جِماعُ المسلمینَ و العُدَّةُ للأعداءِ العامَّةُ مِنَ الاُمَّةِ، فلیَکُن صَغْوُکَ لَهُم و مَیلُکَ مَعَهُم» مردم ستون دین هستند، همین مردم هستند که دین را در روز خطر حفظ میکنند، رضایت مردم باید تأمین شود، اینها را نرنجانید و خوب اداره کنید.