دروغ نامه کیهان شنبه ۱۲- خرداد ماه سال- ۱۴۰۳
یادداشت
روز اوین نامه کیهان "روسیه،
ناتو و صدای پای جنگ بزرگ!"
ادعای تهدید
احتمال جنگ جهانی سوم وجنگ هسته ای
که اکنون تبدیل به روسیه وناتو وصدای پای جنگ بزرگ یادداشت نویس اوین
نامه کیهان سربازجوشریعت نداری شده است
ابتدا ازسوی پوتین دیکتاتور وجنایتکار جنگی اکرائین ورئیس جمهور مادام
العمری روسیه مطرح گردید چون هدف مانع شدن از حمایت نظامی ومالی اروپا وامریکا
ازاکرائین ودراختیار گذاشتن سلاح وتسلیحات نظامی پیشرفته به اکرائین برای مهار کردن ادامه تهاجمات وپیشروی ارتش
روسیه به اشغال خاک اکرائین بود .
همانگونه که موازی این سیاست از رژیم تروریستی وجنگ افروز ولایت فقیه می خواست تا
پهبادهای بیشتری به روسیه تحویل دهد تادرجنگ
اکرائین استفاده گردد ومکمل این سیاست بازهم پوتین دیکتاتور ازرژیم تروریستی جنگ افروز ولایت
فقیه خواسته است تابا تحریک وتشویق نیروهای نیابتی اش جبهه
جنگ حماس مقابل اسراییل تقویت گردد
تاآتش بس انجام نگیرد. برای همین یادداشت نویس اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری
مأمور شده است تا قلم زنی پیرامون روسیه وناتو وصدای پای جنگ بزرگ گند!
مدتی است خبرهای «مهمی» از تحولات اوکراین منتشر میشود. خبرهایی که به دلیل حوادث غزه و فضای انتخاباتی کشورمان، آن طور که باید در رسانه بازتاب نمییابد. موضوع «عبور علنی و صریح آمریکا و ناتو» از «خطوط قرمز روسیه» و افزایش بیسابقه هشدارها درباره «آغاز جنگ جهانی» مسئلهای است که به نظر میرسد، نیاز است به آن پرداخته شود. جنگ بزرگی که هیچ کس نمیتواند تبعات ویرانکننده آن را بهدرستی پیشبینی کند و تبعات آن-به دلیل مسلح بودن دو طرف به سلاحهای اتمی- قطعا فقط دامن غرب و روسیه را نخواهد گرفت. در این باره گفتنیهایی هست:۱- در 858 روزی که از جنگ بین «روسیه» در یک طرف و «اوکراین و ناتو» در طرف دیگر جریان دارد، بارها و بارها نسبت به تبعات ویرانگر طولانی شدن این جنگ هشدار داده شده و به دلیل اعمال نوعی «کنترل شدگی» روی این جنگ از سوی دو طیف، خیالها تا حدود زیادی از گسترش آن و ورود مستقیم ناتو و روسیه به جنگ علیه یکدیگر، راحت بود. به عبارتی طرفین-لااقل در ظاهر-خطوط قرمز یکدیگر را رعایت و با نیم نگاهی به تجربه سیاه جنگهای جهانی اول و دوم، سیاستهای جنگی و دیالوگهای سیاسیشان را تنظیم میکردند. این که «ما مستقیما وارد جنگ نخواهیم شد» یا «اجازه استفاده از سلاحهای خاصمان را به اوکراین برای حمله به خاک روسیه نمیدهیم» مدام وِرد زبان طیف غرب بود و تا حدی که باعث ایجاد حساسیت و واکنش متقابل نشود، به این وعدهها و خط قرمزها نیز عمل میشد. اما چند روزی است این استراتژی، هم در ادبیات سیاستمداران دو طیف و هم در عمل تغییر کرده است. یعنی غربیها صراحتا میگویند سلاحهایی که زمانی جزو خطوط قرمز این جنگ محسوب میشده را به اوکراینیها میدهند و به زلنسکی هم میگویند «میتوانی از این سلاحها علیه خاک روسیه استفاده کنی.» روسیه نیز چند باری اعلام کرده اوکراین و ناتو از خطوط قرمزها عبور کردهاند و باید منتظر تبعات ویرانگر آن باشند. به عنوان فقط یک مثال دیروز به نقل از رویترز و پولیتیکو، اعلام شد، آمریکا-رهبر ناتو- به اوکراین برای حمله مستقیم به خاک روسیه چراغ سبز نشان داده است و «دیمیتری مدودف»، معاون شورای امنیت ملی روسیه و رئیسجمهور اسبق این کشور نیز گفته است: «این مجوز میتواند به دلیلی برای شروع جنگ مستقیم با اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) تبدیل شود....اوکراین و متحدانش در صورت استفاده از تسلیحات دوربرد علیه روسیه، پاسخی ویرانگر دریافت خواهند کرد...مسکو همه پرسنل نظامی و تجهیزات غرب در اوکراین یا ورای مرزهای آن را در صورت دخالت آنها در حمله به خاک روسیه، نابود خواهد کرد.» اما چرا این خطوط قرمز -که برای کنترل جنگ ترسیم شدهاند-این روزها به این شکل و به طور علنی نقض میشوند؟ آیا واقعا روسیه و ناتو ممکن است مستقیما وارد جنگ شوند؟ در این صورت، چقدر احتمال دارد جنگ جهانی سوم آغاز شود؟۲- یکی از پاسخهایی که میتوان به سؤال اول این یادداشت داد، «طولانی شدن» این جنگ است. 2 سال و سه ماه و 8 روز است که این جنگ آغاز شده و طرفین تاکنون با حفظ آن اصل «کنترل شدگی» تمام توان خود را به میدان جنگ آوردهاند. طولانی شدن جنگ به زیان همه طرفهای درگیر بوده است اما بیش از این که به زیان روسیه یا حتی کشورهای عضو ناتو باشد، به زیان کشور اوکراین تمام شده است. گزارشهای مستند زیادی درباره شرایط اوکراین پس از این جنگ منتشر شده است که چکیده آن در چند جمله کوتاه این طور میشود: «اوکراین نابود شده، تمام زیرساختهایش از بین رفته و بافت و تعداد جمعیت این کشور نیز یا به دلیل فرار یا کشته شدن، تغییرات جدی کرده است.» به عنوان فقط یک نمونه جدید، یادآوری میکنیم که ارتش اوکراین امروز میگوید فاقد نیروی رزمی کافیِ «کارآمد» یا حتی «ناکارآمد» است و روسیه نیز میگوید طی همین یک ماهی که دیروز روز آخرش بود، چیزی بالغ بر 35 هزار نظامی اوکراینی را کشته است. اوکراین شاید به لطف جیب مالیاتدهندگان آمریکایی و چند کشور اروپایی پول و سلاح کافی در اختیار داشته باشد اما نیرویی که بتواند از این سلاحهای استفاده کرده و جلوی پیشرویهای زمینی روسیه را بگیرد، ندارد. شاید ناتو با اعلام «از خطوط قرمزمان عبور میکنیم» میخواهد سرعت پیشروی روسیه را بگیرد. همانطور که میدانید، پیشرویهای برقآسا و زمینی روسیه در شهر بزرگ، مهم و استراتژیک «خارکیف» و از دست رفتن مناطق این شهر یکی پس از دیگری، موضوعی است که حیثیتی برای غرب با آن همه «اهن و تلپ»! نگذاشته است. اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، اوکراین علاوهبر زیرساختها و نیروهای انسانیاش، بخش بزرگی از سرزمینش را هم از دست داده است اما در روسیه، اثر خاصی از تبعات جنگ یا شکست دیده نمیشود.۳- اما درباره این که «آیا روسیه و ناتو وارد جنگ مستقیم با هم خواهند شد یا خیر؟» باید گفت، این جنگ از همان روزهای آغازین آن، بین روسیه و ناتو بوده و آمریکا به عنوان رهبر ناتو، هرگز بیرون از این جنگ نبوده است. چرا که اوکراین و زلنسکی واقعا در حدی نیستند که خود تصمیم بگیرند با قدرتی مثل روسیه وارد جنگ مستقیم شوند. تنها چیزی که اکنون تغییرکرده این است که پیش از این، مداخله مستقیم از سوی ناتو تکذیب میشد اما اکنون اعلام و تایید میشود. ما فکر میکنیم که اگر اوکراین با سلاحهایی که از غرب گرفته- و استفاده از آن علیه خاک روسیه تاکنون ممنوع بوده- به خاک روسیه حمله کند و از آنسو نیروهای ناتو نیز -طبق آنچه برخی اعضا گفته اند- مستقیما و علنی وارد این جنگ شوند روسیه آن را بیپاسخ نخواهد گذاشت. نوع پاسخ روسیه نیز بستگی خواهد داشت به میزان و شدت این حملات. پاسخها میتوانند از شلیکهای محدود به نیروهای ناتوی حاضر در خاک اوکراین شروع و به تشدید حملات برای تسریع پیشرویها در خاک اوکراین با افزایش شدت حملات ختم شود. با توجه به تهدیدهای صریح پوتین، این حملات حتی میتواند با حملاتی محدود و حساب شده به کشورهای کوچکتر عضو ناتو شروع و بسته به نتایج بعدی، گسترش یابند و احتمالا این رَوَند تا جایی کِش مییابد که حتیالامکان، به جنگ اتمی ختم نشود. اما طولانی شدن این وضع نیز میتواند تبعات جبران ناپذیری داشته باشد. بنابر این میتوان گفت، «هر اتفاقی ممکن است». به این نکته نیز توجه کنید که، آمریکا-به عنوان راس و همه کاره ناتو- یک انتخابات پیش رو دارد و یکی از نامزدهای اصلی آن، با این جمله که «زمان من اگر حمله میشد مسکو و پکن را بمباران میکردم» خود را آماده شرکت در این انتخابات میکند. حالا شما بفرمایید، با توجه به شناختی که از ترامپ دارید، درصورت پیروزی او احتمال وقوع جنگ بین آمریکا و روسیه یا حتی چین، بالاتر نمیرود؟۴- وقتی با بشر دو پا مواجهیم، پیشبینی، کار سختی است. به 10 سال منتهی به جنگ جهانی اول میگویند «دوره صلح مسلح» چرا که در این مدت بسیاری از کشورهای اروپایی به ویژه آلمان و فرانسه با هم درگیر جنگ نبودند اما مشغول ساخت و انبار کردن سلاح و بمب و...بودند. [در حالی که اکنون روسیه و ناتو -مستقیم یا غیرمستقیم- درگیر جنگند] در دوران صلح مسلح، پیشبینی وقوع جنگ کار زیاد سختی نبود و جنگ هم بالاخره رخ داد. سالها یا حتی ماههای منتهی به جنگ جهانی دوم که، فضا اصلا فضای وقوع جنگ آن هم از نوع جهانی نبود و کشورهای آلمان، ایتالیا، فرانسه و انگلیس حتی توافقنامهای را هم برای محکم کردن صلح نوشته بودند.(توافقنامه مونیخ) اما ناگهان فضا تغییر کرد و تا کشورها به خود بیایند، جنگ جهانی شروع شد. لذا با ادامه وضعی که در جنگ اوکراین با آن مواجهیم میتوان گفت «هر اتفاقی ممکن است.»جعفر بلوری