اوین نامه ی کیهان 8 بهمن -93
اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری
بدلیل صدور حکم محکومیت معاون اول دولت مدعی پاک ترین دولت تاریخ احمدی نژاد
محمدرضا رحیمی برای اینکه موجب سوء استفاده تبلیغاتی رقیب مدع یا صلاح طلبو روحانی
ودولت ا ئتلافی نشود . بنابراین با آویزان شدن نیک آهنگ کوثر سراغ آقازادهم هدی
رفسنجانی رفته و نقل کرده دوست و همکار قدیمی مهدی هاشمی در سازمان بهینهسازی
مصرف سوخت میگوید او تنها کسی نبوده که مهدی هاشمی با وی برای لابی در غرب و
تشدید تحریم ها علیه ایران تماس گرفته است.
نیکآهنگ کوثر همکار نشریات مختلف
زنجیرهای، با نظر مهدی هاشمی مسئول راهاندازی سایت در سازمان بهینهسازی مصرف
سوخت شد. او پس از خروج مهدی هاشمی از کشور با وی در ارتباط بود. وی درباره انتشار
فایلهای صوتی خود با مهدی هاشمی میگوید: اتهام انتشار این نوارها به من، معتبر
نیست، ولی بعد از اینکه اعضای خانواده هاشمی، صحت نوارها را زیر سؤال بردند، درست
بودن و ادیت نشدنشان را تایید کردم. آقای خرازی اگر جویای واقعیت هستند و درباره
صحت نوارها و مستندات نیز سؤالی دارند، میتوانند به طور علنی یا غیرعلنی از من
بپرسند. میتوانند حتی بپرسند که آقای مهدی هاشمی در چه روزی با من تماس گرفتند و
از من خواستند به سراغ مسئولان وزارت خزانهداری [آمریکا بروم].
وی میافزاید: داستان «نوار» مربوط به مکالمات ضبط شده بنده با مهدی هاشمی است که تا زمانی که از من درخواست شهادت نکردند، کسی هم از وجود نوارها اطلاعی نداشت. آقای مهدی هاشمی مدعی بودند که از وجود پروندهای علیه خود در کانادا بیاطلاع بودند و چیزی درباره شکایت هوشنگ بوذری خودشان نمیدانستند. یک مکالمه 3 دقیقه در تابستان 1389 ثابت میکرد که ایشان کاملاً آگاه بودند و همچنین، پاسخ شریک سابقشان عباس یزدانپناه یزدی به ادعاهای شاکی پرونده و مستنداتی که خواهرزاده مهدی هاشمی در اختیار خودنویس قرار داده بود نشان میداد که فرزند هاشمیرفسنجانی هم مطالب خودنویس را با دقت خوانده بود و هم جوابیه را از طریق شریک خود برای خودنویس ارسال کرد. فایلهای صوتی، تنها و تنها به درخواست وکلای مهدی هاشمی به طرفین و دادگاه تحویل داده شد. این فایلها به پرونده ارتباط پیدا میکردند. مطابق حکم تایید شده دادگاه در تابستان 1391، شاهد موظف به تحویل اسناد و فایلهای صوتی و یا نوشتاری و تصویری به دادگاه بود. این اسناد در 20 سپتامبر 2012، سه روز پیش از سفر مهدی هاشمی به تهران در اختیار وکلای او قرار گرفته و در روز 28 سپتامبر نیز وکیل کانادایی نام برده، با اعلام تلویحی اطلاع از محتوای نوارها از راستیآزمایی شاهد پرونده، خودداری کرد.
نیکآهنگ کوثر یادآور شد: در گفتوگو با فرزند فائزه هاشمی، یک ماه پیش از مهلت تحویل فایلهای صوتی و مدارک، دقیقا تاکید کردم که اولاً، مطابق قانون، امکان از بین بردن مستندات را ندارم. ثانیا، با توجه به عواقب عمومی شدن این اسناد از سوی دادگاه عالی انتاریو در کانادا، ممکن است آسیبهای معنوی به افراد مختلف از جمله نواده هاشمیرفسنجانی، و خودم بهعنوان ثبتکننده گفتوگوها وارد شود و راه پیشنهادی من در آن زمان، دخالت فائزه هاشمی برای منصرف کردن برادرش و وکلا از گرفتن مستندات بود. فرزند فائزه هاشمی گفت که چنین درخواستی را از مادرش نخواهد کرد. از زمان تحویل این فایلهای صوتی، نسخههای اصلی را در جایی به شکل «آف لاین» دور از دسترس هستند تا از دسترسی افراد، حتی هکرها مصون بمانند. این فایلها تنها بخشی از مکالمات با مهدی هاشمی هستند که میتوانستند مورد استفاده دادگاه و وکلا قرار گیرند.
وی ادامه میدهد: به هر تقدیر تایید میکنم من تنها کسی نبودهام که مهدی هاشمی برای اعمال تحریمهای بیشتر با او تماس گرفته است. به گفته یکی از اعضای اتاقهای فکر واشنگتن، که مهدی هاشمی با او نیز تماس گرفته بود، تلاش هاشمی برای ضربه زدن به دولت و احیانا رقبای پدرش و حتی رهبری بوده است. تلاش برای انتشار مطالبی که در پاییز 1388 برای افرادی مختلف فرستاده بود، جزو وظایف ایشان بوده است.
وی میافزاید: داستان «نوار» مربوط به مکالمات ضبط شده بنده با مهدی هاشمی است که تا زمانی که از من درخواست شهادت نکردند، کسی هم از وجود نوارها اطلاعی نداشت. آقای مهدی هاشمی مدعی بودند که از وجود پروندهای علیه خود در کانادا بیاطلاع بودند و چیزی درباره شکایت هوشنگ بوذری خودشان نمیدانستند. یک مکالمه 3 دقیقه در تابستان 1389 ثابت میکرد که ایشان کاملاً آگاه بودند و همچنین، پاسخ شریک سابقشان عباس یزدانپناه یزدی به ادعاهای شاکی پرونده و مستنداتی که خواهرزاده مهدی هاشمی در اختیار خودنویس قرار داده بود نشان میداد که فرزند هاشمیرفسنجانی هم مطالب خودنویس را با دقت خوانده بود و هم جوابیه را از طریق شریک خود برای خودنویس ارسال کرد. فایلهای صوتی، تنها و تنها به درخواست وکلای مهدی هاشمی به طرفین و دادگاه تحویل داده شد. این فایلها به پرونده ارتباط پیدا میکردند. مطابق حکم تایید شده دادگاه در تابستان 1391، شاهد موظف به تحویل اسناد و فایلهای صوتی و یا نوشتاری و تصویری به دادگاه بود. این اسناد در 20 سپتامبر 2012، سه روز پیش از سفر مهدی هاشمی به تهران در اختیار وکلای او قرار گرفته و در روز 28 سپتامبر نیز وکیل کانادایی نام برده، با اعلام تلویحی اطلاع از محتوای نوارها از راستیآزمایی شاهد پرونده، خودداری کرد.
نیکآهنگ کوثر یادآور شد: در گفتوگو با فرزند فائزه هاشمی، یک ماه پیش از مهلت تحویل فایلهای صوتی و مدارک، دقیقا تاکید کردم که اولاً، مطابق قانون، امکان از بین بردن مستندات را ندارم. ثانیا، با توجه به عواقب عمومی شدن این اسناد از سوی دادگاه عالی انتاریو در کانادا، ممکن است آسیبهای معنوی به افراد مختلف از جمله نواده هاشمیرفسنجانی، و خودم بهعنوان ثبتکننده گفتوگوها وارد شود و راه پیشنهادی من در آن زمان، دخالت فائزه هاشمی برای منصرف کردن برادرش و وکلا از گرفتن مستندات بود. فرزند فائزه هاشمی گفت که چنین درخواستی را از مادرش نخواهد کرد. از زمان تحویل این فایلهای صوتی، نسخههای اصلی را در جایی به شکل «آف لاین» دور از دسترس هستند تا از دسترسی افراد، حتی هکرها مصون بمانند. این فایلها تنها بخشی از مکالمات با مهدی هاشمی هستند که میتوانستند مورد استفاده دادگاه و وکلا قرار گیرند.
وی ادامه میدهد: به هر تقدیر تایید میکنم من تنها کسی نبودهام که مهدی هاشمی برای اعمال تحریمهای بیشتر با او تماس گرفته است. به گفته یکی از اعضای اتاقهای فکر واشنگتن، که مهدی هاشمی با او نیز تماس گرفته بود، تلاش هاشمی برای ضربه زدن به دولت و احیانا رقبای پدرش و حتی رهبری بوده است. تلاش برای انتشار مطالبی که در پاییز 1388 برای افرادی مختلف فرستاده بود، جزو وظایف ایشان بوده است.