نگاه بازجویانه اوین نامه کیهان سربازجو شریعت ندار ی به دیروزنامههای زنجیرهای جناح رقیب مغلوب.۹-آذر- ۱۴۰۰
سانسور دیپلماسی فعال
اقتصادی دولت توسط مدعیان اصلاحات
حضور آیتالله رئیسی
در اجلاس سازمان همکاری اقتصادی اکو از جهات سیاسی و اقتصادی، حائز اهمیت منطقهای
و جهانی بود. بسط دیپلماسی اقتصادی میان ایران و این کشورها بر اساس منافع مشترک و
با ظرفیت چند ده میلیارد دلاری برای ایران میتواند عملا تحریمها را ناکارآمد
کند.
سرویس سیاسی
–
اولین عایدی سفر رئیسجمهور به ترکمنستان و حضور در اجلاس اکو، امضای
قرارداد سوآپ گازی میان ترکمنستان، ایران و جمهوری آذربایجان است. طبق این قرارداد،
گاز ترکمنستان به میزان دو میلیارد متر مکعب، از طریق ایران به جمهوری آذربایجان
منتقل میشود و ایران میتواند چالش چند سال اخیر در تامین گاز شش استان شمالی و
شمال شرق در فصل زمستان را برطرف کند. قراردادگازی ایران و ترکمنستان از سال 95 به
هم خورده بود.
با این حال اما روزنامههای مدعی اصلاحطلبی و غربگرا که کوچکترین ناز و
غمزه مقامات اروپایی و آمریکایی را تیتر یک خود میکردند، ترجیح دادند که روی خود
را برگردانند و این رویداد مهم را نبینند و سانسور کنند.
غربگرایان داخلی در تمام هشت سال دولت روحانی ادعایشان این بود که با
دیپلماسی برجام سایه جنگ و افزایش تحریمها از کشور را دور کردهاند ولی بارها
نادرستی این ادعا با رفتارهای خصمانه آمریکا و دولتهای غربی زیر سؤال رفت و ایران
به لحاظ عددی بیش از قبل از برجام دچار تحریم شد و اگر نبود قدرت موشکی و نشان
دادن عزم ایران در پاسخ به طمعهای نظامی آمریکا و برخی کشورهای دیگر، قطعا انگیزه
اقدام نظامی علیه ایران به مراحل اجرایی تبدیل میشد. اما همین ادعا که از طریق
دیپلماسی میتوان تنشها را کاهش داد و برای خنثی سازی تحریمها اقدامات عملی
برداشت، توسط دولت رئیسی در مصادیقی همچون قرارداد گازی ایران، ترکمنستان و
آذربایجان در ابعاد منطقهای، به صورت عملی در ابعادی واقعی به ظهور رسیده است.
جالب است که حتی با معیار غرب گرایان نیز تا در همین چند ماهه عمر دیپلماسی دولت
رئیسی نتایج ملموس بیشتر از دیپلماسی هشت ساله دولت روحانی بهدست آمده است.
اذعان
روزنامه اصلاحطلب به ترکیب موفق تیم مذاکرهکننده ایران
روزنامه آفتاب یزد در گزارش تیتر 1 خود با عنوان « مذاکرهکنندگان جدید
ایران؛ به دور از جناحبندیهای سیاسی» نوشت: ترکیب تیم جدید مذاکرهکننده هستهای
در وین نشان میدهد که راهبرد دولت سیزدهم برای حضور در مذاکرات و رسیدن به هدف
نهایی یعنی رفع تحریمهای ظالمانه وغیرقانونی، تغییرات قابل توجهی نسبت به قبل
داشته است.نکته قابل تامل عدم توجه به گرایشهای سیاسی برای انتخاب اعضای اقتصادی
تیم مذاکرهکننده است. تقریبا همه اعضای متخصص اقتصادی در تیم مذاکرهکننده، در
دولتهای پیشین دارای مسئولیتهای ارشد سیاسی، اقتصادی و بینالمللی بودهاند.با
توجه به این مسائل، تیم مذاکرهکننده به دور از جناحبندی و گرایشهای سیاسی
داخلی، در وین برای رفع تحریمهای غیرقانونی پای میز مذاکره خواهد نشست.مهدی صفری،
معاون دیپلماسی اقتصادی، رضا نجفی، معاون امور حقوقی و بینالمللی، ابراهیم
شیبانی، رئیسکمیسیون اقتصادی شورای راهبردی روابط خارجی، علی فکری، معاون وزیر
امور اقتصادی و دارایی و رئیسکل سازمان سرمایهگذاری، احمد اسدزاده، سرپرست
معاونت بینالملل و بازرگانی وزارت نفت و غلامرضا پناهی، عضو هیئت عامل و معاون
امور ارزی و بینالملل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران... مذاکرهکنندگانی هستند
که علی باقری مذاکرهکننده ارشد کشورمان را در وین همراهی میکنند.ترکیب تیم ایران
در وین نشان میدهد اکثر اعضای تیم مذاکرهکننده به ویژه اعضای ارشد و رئیسآن
دارای سابقه یا مسئولیت اقتصادی هستند و با هدف رفع تحریمها در مذاکرات حضور
یافتهاند.
در ادامه این مطلب آمده است: دو ماه پیش دستگاههای درگیر با تحریم نامهای
از وزارت امور خارجه دریافت کردند. در این نامه خواسته شده بود برای تقویت تیم
مذاکرهکننده کارشناسانی معرفی کنند که واجد سه خصوصیت باشند؛ به موضوعات حوزه
کاری خود اشراف داشته باشند، پیچیدگیها و ظرایف تحریم را بشناسند و با حقوق بینالملل
آشنایی داشته باشند.این نامه را تمام دستگاههایی که به نوعی درگیر تحریمها
بودند، از جمله وزارت امور اقتصادی و دارایی بانک مرکزی وزارت صمت، وزارت نفت،
وزارت راه و شهرسازی دریافت کردند. علاوه بر این با هدف استفاده از تجارب تیم
سابق، تصمیم بر این شد که ترکیب کارشناسان تیم مذاکرهکننده در وزارت امور خارجه
تغییر نکند و حتی بر تعداد آنها افزوده شود.علاوه بر اینها ترکیب تیم ایران در
مذاکرات نشان میدهد که مقامات کشورمان بر نتیجهبخش بودن مذاکرات و پرهیز از
فرسایشی شدن آن تاکید دارند. اگر طرف مقابل نیز اراده جدی برای دستیابی به توافق
داشته باشد، دستیابی به نتایج عملی امکانپذیر است. در ادامه مروری بر سوابق تیم
مذاکرهکننده هستهای خواهیم داشت.
توافق
هم شود، کنگره میتواند همه تحریمها را برگرداند!
یکی از کارچاقکنهای آمریکا علیرغم اعتراف به عهدشکنی ساختاری در آمریکا،
در راستای مأموریت شبکه تحریف، به جای آمریکا، ایران را متهم کرد!
حسین موسویان، عضو سابق تیم روحانی در مذاکرات هستهای که به جرم دادن
اطلاعات به بیگانگان محکوم شد، دیروز در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «به فرض توافق
برای احیای برجام، کنگره آمریکا میتواند تحریمهای مشابه را تحت عناوین دیگر مثل
تروریسم و موشک و منطقه و حقوق بشر علیه ایران وضع کند تا مانع اجرای برجام شود...
دولت جناب رئیسی، برای حل مشکلات اقتصادی و موفقیت، حداقل چهار اقدام لازم دارد که
جملگی نیازمند تصمیمات حاکمیتی است: اول: تلاش برای احیای برجام به منظور رفع
تحریمهای اقتصادی، تغییر فضای بینالمللی، کاهش تشنج با آمریکا، گشایش در روابط
با قدرتهای اقتصادی جهان و تغییر مثبت در شاخصههای کلان اقتصادی کشور.»
نویسنده از سویی اذعان دارد که برجام هم احیا شود، کنگره آمریکا میتواند
تحریمها را برگرداند، از سوی دیگر به جای اعتراض به عهدنشناسی آمریکا، ایران را
مورد خطاب و عتاب قرار میدهد که با همین وجود باید ایران از حق خود کوتاه بیاید!
طیف غربگرا برخوردار از عقل است و وطنفروشی آنها از روی دیوانگی نیست. تبرئه دشمن
و خیانت به کشور مأموریت شبکه تحریف و تسلیم است.
دروغ
بافیهای ادامهدار آقای تحلیلگر
روزنامه شرق در شماره دیروز خود گفتوگویی را با دو فعال سیاسی با عنوان
«اصلاحطلبان مقصرند یا اصولگرایان؟!» که در بخشی از این گفتوگو یک دغدغه حزبی
به عنوان یکی از عوامل مهاجرت بیان شده و آمده است: «کسی که تحصیلاتی بالا پیدا
کرده و دانش کافی به دست آورده، چطور میتواند به خود بقبولاند که در جامعهای
زندگی کند که یکسری محدودیتهایی را برای یکسری پستها ایجاد میکنند تا تنها یک
عده آدم خاص در آنها قرار بگیرند؟ خود همین عامل یکی از انگیزههای مهاجرتی محسوب
میشود.»
این روزنامه اما پاسخ نداده است که در کدام کشور جهان برای یک سری از پستها
هیچ محدودیتی قرار ندادهاند؟!
طیف مدعی اصلاحطلبی در ایامی که پست ندارند در نقش اپوزیسیون ظاهر میشوند
اما انتظار دارند در زمان انتخابات برای آنها فرش قرمز پهن شود! بیآنکه بگویند
کدام کشور است که مخالفان سیاستهای کلی خود را به پستهای مهم میگمارد؟ بگذریم
از اینکه تعداد افرادی که برای تصدی یک پست سیاسی مهم خود را آماده میبینند و
مایل به آن هستند بسیار کم است و طرح این موضوع در مورد مهاجرت یک فرصتطلبی حزبی
است.
این مصاحبه شونده این روزنامه در ادامه به دروغپراکنی پیرامون یک طرح میپردازد
و میگوید: «همین قانون جوانی جمعیت را ببینید. به جای اینکه مسئله را حل کنند،
اقدام دیگری انجام میدهند. طرح صیانت را مینویسند که در واقع ضد صیانت است. ۶۰ میلیون آدم از فضای مجازی استفاده میکنند و عدهای درصددند با آنها
برخورد کنند. آنچنان فیلتر را تنگ میکنند که کسی نتواند حضور داشته باشد. تحریم
و مسائل دیگر هم که همچنان سر جای خود است. اینها را نمیتوانیم فقط تقصیر غرب
بیندازیم.»
متاسفانه طیف مدعی اصلاحطلبی که از قضا طی 8 سال گذشته نیز در مناصب مهم
اجرایی کشور نیز حضور داشتهاند، برای پوشش بیعملی وعملکرد فضاحت بار خود به دروغپراکنی
روی میآورند. در حالی که بارها و بارها اعلام شده که طرح صیانت از فضای مجازی به
هیچ عنوان بدنبال مسدودسازی و فیلترینگ نیست اما هر بار و به بهانهای جدید این
دروغ را تکرار میکنند. چرا که اساسا برای این جریان فضای مجازی بیقانون و بیدر
و پیکر مطلوب است که در مواقع لازم به هر نوع دروغ پراکنی و جهت دادن به اذهان
جامعه با انتشار مطالب تحریف شده، غیردقیق بپردازند تا اهداف و مطامع سیاسی خود را
تامین کنند.