کنفرانس تهران در غیاب تهران۸-آذر-۱۴۰۰
۱۰ آذرماه ۱۳۲۲ وقتی مطبوعات ایران داشتند خبر کنفرانس یک هفته قبل سران آمریکا، انگلیس و چین در قاهره درباره جنگ جهانی دوم را مخابره میکردند، فکرش را هم نمیکردند که روز قبل از آن فرانکلین روزولت، وینستون چرچیل و ژوزف استالین در همین تهران و بیخ گوششان کنفرانس دیگری را برای زدن ضربهنهایی به آلمان و پایان جنگ جهانی دوم برگزار کرده باشند.
به گزارش ایسنا، روزنامه «فرهیختگان» در ادامه نوشت: نه مطبوعات، که شاه ۲۴ساله و دولت وقت ایران هم از ماجرای برگزاری کنفرانس اطلاع چندانی نداشتند. این را میشود از صحبتهای علی سهیلی، نخستوزیر وقت ایران که سهروز پس از اتمام کنفرانس متفقین در تهران، برای اولینبار در جلسه با مدیران کشور و مطبوعات به صورت رسمی از برگزاری این کنفرانس میگفت، فهمید. سهیلی ۱۲ آذر در تالار وزارت خارجه گفت: «در ۲۹ آبانماه ۱۳۲۲ آقای کاردار شوروی ملاقاتی از اینجانب نموده و موضوع تشکیل کنفرانس سه دولت را اطلاع داد (سهیلی بعدا میگوید که در این جلسه اسمی از افراد حاضر در نشست به او اعلام نشده است) ... روز چهارم آذرماه سفارت کبرای شوروی خبر ورود مارشال استالین، مولوتف کمیسر خارجه و همراهان را اطلاع داد و نامه زیر را به آقای ساعد، وزیر امور خارجه رسانید. [متن] نامه سفارت کبرای شوروی [چنین است]: «آقای وزیر؛ افتخار دارم به اطلاع شما برسانم که امروز ۲۶ نوامبر [جمعه ۴ آذر ۱۳۲۲] مارشال یوسف ویساریوتویچ استالین، رئیس کمیسرهای ملی اتحاد جماهیر سوسیالیستی و کمیسر امور خارجه آقای ویاچسلاو میخائیلویچ مولوتف با نمایندگان هیات اعزامی شوروی وارد تهران شدند.» ... همان روز اطلاع دیگری رسید که روزولت، رئیسجمهور دولت متحده آمریکا و چرچیل نخستوزیر انگلستان هم روز پنجم وارد خواهند شد و روز پنجم [آذر] هم وارد شدند.» (روزنامه اطلاعات، ۱۳ آذر ۱۳۲۲) سران دولتهای متفق به تهران که تحت اشغال آنها بود آمدند تا توافق نهایی را برای ضربه زدن به آلمان داشته باشند. گفته میشود روزولت، چرچیل و استالین دو تصمیم در این رابطه در تهران گرفتند. اول ایجاد یک جبهه جدید برای پیاده کردن قوای آمریکایی، انگلیسی، کانادایی و فرانسوی در سواحل نورماندی فرانسه و دوم یک ضدحمله بزرگ توسط ارتش شوروی به نیروهای آلمانی با هدف بیرون راندن قطعی آلمانیها از خاک شوروی. همچنین گفته میشود روزولت در کنفرانس تهران معتقد بوده راهی جز تجزیه آلمان برای پایان جنگ وجود ندارد و شوروی و انگلیس هم در این زمینه مخالفتی با او نداشتند. (فصلنامه تاریخ روابط خارجی وزارت امور خارجه) متفقین در بیانیه پایانیشان به ایران هم پرداخته بودند. آنها کمکهای ایران در خلال جنگ جهانی دوم به متفقین را تصدیق و اعلام کردند به واسطه مشکلات اقتصادی ناشی از جنگ به ایران کمک خواهند کرد، بر استقلال و تمامیت ارضی ایران تاکید داشتند و تعهد قبلی انگلستان و شوروی را درباره تخلیه ایران به فاصله ۶ ماه بعد از پایان جنگ مورد تایید قرار دادند. هرچند نفس برگزاری این کنفرانس بدون اطلاع حاکمیت ایران نقض استقلال ملی محسوب میشد اما متفقین برخلاف تعهدشان تا چند سال بعد خاک ایران را ترک نکردند و هیچ خسارت و غرامتی هم برای ویرانیهای جنگ به ایران پرداخت نکردند.
شاه جوان ایران و دولت علی سهیلی نه نقشی در تعیین تهران بهعنوان میزبان کنفرانس متفقین ایفا کردند و نه تاثیری در محتوای نشست داشتند، اما پس از انتشار خبر برگزاری این کنفرانس در تهران سعی کردند حضور سران ۳ کشور بزرگ جهان در تهران و برنامهریزی برای پایان جنگ جهانی دوم را بزرگ و افتخارآمیز جلوه دهند و برای آن جشن ملی به پا کنند. سهیلی در همان دیدار ۱۲ آذر خود با مدیران کشور و مطبوعات در تالار وزارت خارجه گفت: «تهران پایتخت شاهنشاهی این مزیت و امتیاز را حاصل کرد که روسای کشورهای بزرگ دوست و متحد ما در اینجا و مرکز این حکومت اساس و پایههای محکم آزادی و آسایش ملل را طرحریزی کردهاند. دولت ایران خوشوقت است که محل وقوع این کنفرانس تاریخی نصیب کشور ما شد و در تهران به عمل آمد و نهایت مسرت را دارد که توافق نظر سه دولت بزرگ در منویات خود به منظور نیل به پیروزی و برقراری صلح جهانی در اینجا حاصل شده و باز خوشوقت است که منافع عالیه ایران را متفقین ما همواره منظور نظر داشته و مساعدتها و زحمات ما موردتصدیق روسای معظم سه دولت بزرگ قرار گرفته است.» کار تا به جایی پیش رفت که چندین ماه بعد از این کنفرانس، سه خیابان در تهران که سفارتخانههای ۳ کشور متفق در آن بود به نام روزولت، استالین و چرچیل نامگذاری شد.
در این زمینه به نظر میرسد حکومت پهلوی یک همراه خوب برای حماسهسرایی از کنفرانس تهران داشت و آن هم رسانهها و مطبوعات بودند. رادیو و مطبوعات حامی شاه به عنوان بازوی رسانهای او در روزهای پس از برگزاری کنفرانس سران متفقین به آن بالیدند و از عظمت و بزرگی و پیروزیهای آن برای ایران و جهان نوشتند. البته بهنظر میرسد فقط مطبوعات حامی شاه نبودند که بازتاب پرطمطراقی از نشست دولتهای متفق در تهران داشتند؛ مطبوعات چپگرا و کمونیستی که در طیف مخالفان دستگاه پهلوی قرار میگرفتند هم با همین فرمان درباره کنفرانس تهران مینوشتند. در این گزارش قصد داریم به بازخوانی بازتاب کنفرانس تهران در مطبوعات داخلی بپردازیم.
اطلاعات، کنفرانس تهران را چگونه بازتاب داد؟
روزولت، استالین و چرچیل بهتدریج چهارم و پنجم آذر ۱۳۲۲ وارد تهران شدند؛ کنفرانس تهران از یکشنبه تا چهارشنبه، ۶ تا ۹ آذر برگزار شد و فردای آن روز یعنی ۱۰ آذر سران سه کشور تهران را ترک کردند اما بهواسطه سطح محرمانگی این نشست حین برگزاری آن، مردم و رسانهها از برگزاری آن مطلع نبودند. اولین بار شنبه ۱۲ آذر و دو روز پس از آنکه سران سه دولت متفق از ایران خارج شده بودند، خبر برگزاری این نشست در مطبوعات ایران منتشر شد؛ آنهم به نقل از رادیو مسکو! مطبوعات داخلی ایران در این روز تنها خبر کوتاه رادیو مسکو درباره کنفرانس تهران را بازتاب دادند که نوشته بود: «انجمن روزولت و استالین و چرچیل چند روز پیش در تهران تشکیل شد. نمایندگان سیاسی و نظامی سه کشور هم در این انجمن شرکت داشتند. رادیوی مسکو اضافه میکند مسائل مورد بحث در این انجمن مساله جنگ علیه آلمان و چندین مساله دیگر بود. راجع به تصمیماتی که اتخاذ شد، بعدا اعلامیه منتشر خواهد شد.» پس از انتشار این خبر در خارج از کشور بود که علی سهیلی، نخستوزیر وقت تصمیم گرفت جزئیات بیشتری از نشست تهران ارائه دهد و اعضای هیات دولت، سران لشگری، بسیاری از رجال و نمایندگان مجلس شورای ملی و مدیران مطبوعات را به تالار وزارت خارجه دعوت کرد تا درباره این نشست برای آنها بگوید.
بعد از اعلام رسمی دولت وقت درباره برگزاری کنفرانس تهران، مطبوعات حامی شاه وارد میدان شدند. روزنامه اطلاعات در دهه ۲۰ و پس از سقوط رضاخان و به سلطنت رسیدن فرزندش در زمره مطبوعات حامی شاه تلقی میشد. اطلاعات ۱۳ آذرماه ۱۳۲۲ در بالای صفحه اول خود با یک شادی مسرتبخشی از برگزاری این نشست در تهران نوشت: «ورود رئیسجمهوری کشورهای باعظمت آمریکا و مارشال استالین نخستوزیر اتحاد جماهیر شوروی و چرچیل نخستوزیر انگلستان به ایران و تشکیل کنفرانس مهم سهجانبه در تهران موجب مسرت و شادمانی قاطبه اهالی ایران واقع شد و ما از صمیم قلب ورود سران کشورهای متفق را به تهران و موفقیتهایی که در پرتو مساعی ذات مقدس شاهانه نصیب دولت و ملت ایران شده به عموم هممیهنان شادباش میگوییم.» این روزنامه همان روز چهار عکس از محمدرضا پهلوی، شاه ۲۴ ساله ایران و روزولت، استالین و چرچیل در صفحه نخست منتشر کرد که عکس شاه بزرگتر و بالای تصاویر سران سه کشور متفق قرار داشت. این روزنامه همچنین تیتر نخست خود را اینگونه انتخاب کرد: «روزهای درخشان تاریخ معاصر ایران. کنفرانس پیشوایان سه کشور بزرگ دوست و متفق ما در تهران. موفقیت شایان و قابل تقدیر دولت ایران» و در همان صفحه اول خود نوشت: «اهالی تهران کم و بیش آگاهند که در هفته گذشته ایران شاهد بزرگترین روزهای تاریخی خود بود و روزولت، رئیسجمهور کشور ایالات متحده آمریکا و مارشال استالین، نخستوزیر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و چرچیل، نخستوزیر امپراتوری انگلستان به اتفاق جمعی از سران لشگری و سیاسی کشورهای خود و مولوتف کمیسر خارجه اتحاد جماهیر شوروی و ایدن وزیر امور خارجه دولت امپراتوری انگلستان در تهران حضور یافته و کنفرانس بزرگی که در تاریخ گیتی کمنظیر است، در تهران تشکیل دادهاند که با موفقیت پایان یافت.» اطلاعات همچنین فردای آن روز یعنی ۱۴ آذر سرمستانه بیانیه سه دولت متفق در تهران را سند تاریخی بزرگ دانست و گزارش داد: «متفقین به ما یکبار دیگر ثابت کردند که هدف آنها در جنگ کنونی تأمین عدل و آزادی و رفاه و آسایش کل ملل است.» این روزنامه که گویی حمله متفقین به ایران در شهریور ۲۰ و عزل و تبعید شاه ایران به یکی از بد آبوهواترین نقاط جهان را فراموش کرده بود، در ادامه این گزارش خود نوشت: «اجتماع سران سه دولت بزرگ متفق جهان با بسیاری از مردان بزرگ سیاسی و نظامی آن کشورها در تهران و تشکیل بزرگترین کنفرانس که در تاریخ جنگ کنونی بینظیر و در تاریخ دیپلماسی جهان کمنظیر بوده، فوقالعاده اسباب افتخار مردم ایران به ویژه ساکنان تهران است. ایران در شمار کشورهای پیروز و فاتح است و از ثمرات نیک فتح و فیروزی به حد کمال استفاده خواهد کرد... اینک از صمیم قلب تشکر و مسرت بیپایان قاطبه ملت ایران را تقدیم روسای بزرگ سه دولت کرده و از این حقشناسی که نسبت به ملت و دولت ایران ابراز داشتهاند سپاسگزاریم... شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و آقای نخستوزیر و اولیای دولت در این موفقیتی که نصیب ملت ایران شده، تاثیر فراوان داشتهاند.» همچنین اطلاعات ۱۵ آذر در صفحه نخست خود در گزارشی به ضیافتی که به مناسبت تشکیل کنفرانس متفقین در تهران و انتشار اعلامیه سران سه کشور آمریکا، انگلیس و شوروی، توسط نخستوزیر، وزیر مختار آمریکا در ایران، وزیر مختار انگلیس در ایران و کاردار سفارت شوروی برگزار شد، پرداخت.
وقتی کمونیستهای داخلی هم پای کار کنفرانس متفقین آمدند
تاریخ پیدایش گروهها و تشکلهای چپگرا و کمونیستی در ایران به اواسط سلطنت رضاخان در عصر اول پهلوی برمیگردد؛ جاییکه معروفترین حزب طرفدار دیدگاههای کمونیستی با نام حزب توده آغاز به فعالیت کرد. کمونیستها و چپها درکنار طرفداری از ایدههای استالین در شوروی آن روز، از مخالفان جدی رضاخان به حساب میآمدند و او را نسخه وطنی فاشیسم هیتلر و موسیلینی میدانستند. ضدیت چپها با آلمان نازی و ایتالیای موسیلینی از یکسو و وابستگی فکری و تشکیلاتی به شوروی باعث شده بود آنها در جنگ جهانی دوم از طرفداران متفقین باشند. استدلال آنها چنان بود که این جنگ میتواند به پایان فاشیسم در دنیا کمک کند. در ماجرای کنفرانس تهران در آذر ۱۳۲۲ که سران متفقین خود را مخفیانه به تهران رساندند و برای پایان جنگ دوم جهانی علیه آلمان تصمیمگیری کردند، مطبوعات چپ نیز از این کنفرانس و نتایج آن خوشحال بودند و آن را به فال نیک گرفتند. یکی از روزنامههای چپگرای آن دوران، روزنامه «آژیر»، متعلق به «سیدجعفر پیشهوری» از اعضای هیات موسس حزب توده و همچنین موسسان حزب کمونیست ایران در نخستین کنگره آن و دبیر مسئول تشکیلات این حزب در تهران بود. این روزنامه که آن زمان یک روز در میان چاپ میشد، ابتدا ۱۳ آذر ۱۳۲۲ و پس از پایان کنفرانس تهران در یادداشتی که خوشبینی و امیدواری نسبت به این کنفرانس و نتایج آن موج میزد استقلال، آزادی، تمامیتارضی و برچیده شدن فاشیسم را ازجمله آرزوهای مدنظر خود و جامعه ایران دانست و ابراز امیدواری کرد کنفرانس تهران نتایجی داشته باشد که این آرزوها عملی شود. دو روز بعد و در ۱۵ آذر «آژیر» یادداشت دیگری درباره کنفرانس تهران نوشت و با خوشحالی زایدالوصفی از برگزاری این کنفرانس و بیانیه سه دولت در پایان نشست، نتایج این نشست را در راستای آرزوهای مردم ایران در رسیدن به استقلال، دموکراسی، آزادی و ریشهکنی فاشیسم دانست. در بخشی از این یادداشت نویسنده بدون آنکه اشارهای به اشغال ایران توسط متفقین در شهریور ۱۳۲۰ بکند یا اینکه از برگزاری کنفرانس سه دولت متفق بدون اطلاع دستگاه حاکمیتی ایران که نقض استقلال ملی به حساب میآید، گلهای داشته باشد، با ابراز امیدواری از وعدههای سه دولت آمریکا، انگلیس و شوروی در بیانیه تهران و نگاه خوشبینانه به آن مینویسد: «طی اعلامیهای که پریروز انتشار یافته و استالین و روزولت و چرچیل مجددا اظهار میکردند، به احترام استقلال و تمامیت ایران و مساعدتهایی که کشور ما در امر جنگ علیه دشمن مشترک تاکید کرده و وعده دادهاند حتیالامکان در رفع اشکالات حاصل از جنگ [جهانی دوم] که برای ما پیش آمده است، مساعدت کرده و دشواریها را که از جنگ در امر اقتصاد ما پدید آمد، مورد توجه کامل قرار دهند... از آرزوهایی که ما داشتیم، یکی محترم شمردن استقلال و تمامیت ارضی ایران بود که خوشبختانه در این بیانیه آمده است!... رجای واثق داریم این مساله یعنی ایجاد وسایل برای کوتاه کردن جنگ در کنفرانس تهران بهطور مثبت حل شده است... محرومیتهایی که ما از جنگ داریم تحمل میکنیم از حساب بیرون است. کوتاه کردن جنگ یعنی کوتاه کردن همه این محرومیتها. کوتاه کردن جنگ یعنی نجات دادن میلیونها پسر که برای فردای جامعه بشریت مفید واقع خواهند شد... این آرزوی تمام مردم رنجدیده دنیاست که در زیر چکمه سربازان هیتلر نابود میشوند. آرزوی فرانسه بدبخت است. آرزوی چکاسلواکی مصیبتدیده است.» این یادداشت در ادامه از لزوم مبارزه جهانی با فاشیسم میگوید و معتقد است ایران برای این مبارزه باید با دولتهای متفق همراه شود: «آرزوی دیگر ما موضوع مبارزه با فاشیسم و جلوگیری از رستاخیز تمام مظاهر آن بود. این هم یک موضوعی است که به حیات ما بستگی دارد. اگر ما از فاشیسم موسیلینی و هیتلر دور بودیم، درعوض ۲۰ سال تمام سنگینی فاشیسم وطنی خودمان را تحمل کردیم. فاشیسم رضاخان و مختاری را که به هیچوجه از نظیر اروپایی خود بهتر نبود، دیدیم و حق داریم که از بازگشت آن نگران باشیم و به مبارزه با آن اظهار علاقه کنیم. اگر هیتلر و موسیلینی در اروپا نبودند شاید رضاخان رفتارش طور دیگری میبود. او اعمال آن دو سفاک زورگو را درواقع دلیلی برای صحت زشتکاریهای خود دیده است. در دنیای امروز که اجزایش با رشتههای اقتصادی و فرهنگی و سیاسی به هم مربوط است، یک بام و دو هوا معنی ندارد. اگر بخواهیم در مبارزه با زورگویی در کشور خودمان پیروز شویم، باید به مبارزه که در اقصینقاط دنیا با نظایر آن به عمل میآید، اظهارعلاقه کنیم. اگر دستمان برسد کمک کنیم. موضوع مبارزه با فاشیسم چنانکه از مطالعه اخبار خارجه بر میآید در کنفرانس وزیر خارجهها [سه دولت آمریکا، انگلیس و شوروی] در مسکو به شکل نسبی حل شده است.» نویسنده در انتهای یادداشت خود نیز استقلال، دموکراسی و آزادی ایران را از سه دولت متفق اینچنین درخواست میکند: «ما انتظار داریم ملل مشتاق در این مبارزه، ما را دستیاری کنند. ما نمیخواهیم کسی در امور داخلی ما دخالت کند ولی در عینحال مایل نیستیم ارتجاع و فاشیسم وطنی ما از دیگران برای خردکردن فکر آزادی در ایران سوءاستفاده کند. در این موضوع باید وضوح و روشنی و صراحت وجود داشته باشد. آرزو داریم ملل متفق نهتنها استقلال و تمامیت ارضی بلکه آزادی و دموکراسی را در ایران تضمین و بیمه کنند.»