رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی مطرح کرد:
عمر شغلی کارگر ساختمانی ۱۵ سال است/ مرگِ ناشی از مشکلاتِ استخوانی و ریوی بیشتر از حوادث؛ جان کارگران را میگیرد۱۱-دی-۱۴۰۲
چرا عمر کارگران محروم زحمتکش ساختمانی شبیه آخوندهای حکومتی وهمقطاران حوزوی شان نمی باشد که غیرمولد ومفت خورو مرید رهبر انتصابی ام الفسای ولی فقیه خامنه ای رمال اند ؟
اکبر شوکت گفت: وقتی منطق در کار ساختمانی نه بر محور کرامت انسان که بر پایه منطق سرمایه داری است، دیگر نه جان ساکنین مسکن اهمیت دارد و نه کارگری که آن را میسازد.به گزارش خبرنگار ایلنا، کارگران ساختمانی به عنوان بزرگترین بخش از کارگران کشور در سالهای اخیر با مشکلات عدیدهای مواجه بودهاند که از میان آنها میتوان به حوادث شغلی و ناایمن بودن محیط کار و در عین حال مشکل عدم تعیین تکلیف قوانین بیمهای آنها در عین عدم وجود امنیت شغلی برای این بخش از جامعه کارگری اشاره کرد. در این میان بحث «بهداشت حرفهای» و «سلامت شغلی» کارگران ساختمانی، از مسائلیست که کمتر مورد توجه قرار گرفته و فهم آن، ضرورتهایی در بحث ایمنی کار و بیمه و حقوق این کارگران را نمایان خواهد ساخت. اکبر شوکت (رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی و دبیر اجرایی خانه کارگر قم) در این رابطه توضیح داد: کارگران ساختمانی با مشکل بالا بودن آمار نقص عضو و مرگ به خاطر عدم ایمنی در محیط کار و سقوط مواجه هستند و نیمی از آمار حوادث شغلی ایران متعلق به آنان است، در عین حال یکی از مشکلات دیگر در میان کارگران ساختمانی، مسئلهی ناشی از «بهداشت حرفهای و شغلی» و «سلامت نیروی کار» است که علت تهدید این دو در محیط کار ساختمانی، تکیهی ما بر شیوه کار سنتی در ساختمانسازی است. وی افزود: عدم اشراف شهرداریها و وزارت راه و شهرسازی بر نحوه ساخت و ساز در کشور و عدم استفاده از ظرفیتهای موجود در بخش دولتی و خصوصی و حتی تشکلهای کارفرمایی و کارگری، موجب شده شیوه کار ساختمانی در ایران همچنان مانند یک قرن گذشته باشد. نحوه کار ساختمانی ما به نسبت یکصد سال پیش تفاوت خاصی نکرده و شاید مواد به کار رفته در ساختمان اصلیترین تغییر را داشتند، وگرنه ابزارهای غیراستانداردی مانند بیل، فرغون، کلنگ، بالابر دستی کوچک و… در گذشته دور نیز بوده و باعث وارد آمدن انواع فشارها بر بدن بوده است. در قانون کار و تبصرههای آن در زمینه بهداشت شغلی نیروی کار، مرتبط با مواد ۷۵ و ۸۳ این قانون و دستورالعمل یا آیین نامه «حمل بار با دست» که سقف بار قابل حمل برای کارگر را ۲۰ کیلوگرم عنوان میکند. اما کارگران ساختمانی در ایران روزانه مدام وزنهای ۴۰ و ۵۰ کیلویی بلند میکنند. شوکت ادامه داد: حتی بالابرهای خاص تنها برای ساختمانهای بسیار مرتفع استفاده میشود و تازه در ساخت ساختمان مرتفع نیز برای طبقات بسیار پایین مانند همکف، اول و دوم از بالابر برای جابهجایی کیسههای ۵۰ کیلویی گچ، ماسه، سیمان، خاک سنگ و. . استفاده نمیشود. ضمن اینکه نحوه بلند کردن اجسام سخت در میان اغلب کارگران ساختمانی اشتباه صورت میگیرد. این درحالی است که در قانون کار و تبصرههای آن در زمینه بهداشت شغلی نیروی کار، مرتبط با مواد ۷۵ و ۸۳ این قانون و دستورالعمل یا آیین نامه «حمل بار با دست» که سقف بار قابل حمل برای کارگر را ۲۰ کیلوگرم عنوان میکند. اما کارگران ساختمانی در ایران مدام روزانه وزنهای ۴۰ و ۵۰ کیلویی بلند میکنند. وی با اشاره به اینکه در آمریکا یک مطالعه جامع درباره ارگونومی و شیوه کار درست متناسب با سلامت بدن در کار ساختمانی صورت گرفته که ما سالهاست پیشنهاد ترجمه و استفاده از آن را دادهایم، اظهار کرد: در دنیا اغلب شیوههای گذشته منسوخ شده و دیگر کارگر باری از روی زمین برنمیدارد و در کار ساختمانی اغلب جابهجاییها روی یک سطح توسط لیفتتراک انجام میشود. این درحالی است که بسیاری از کارگران ما در حوزه ساختمانی به دلیل برداشتن بار سنگین ۵۰ کیلویی آن هم به شیوه نادرست، دچار مشکلات کمر، گردن و پا هستند. رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی با تاکید بر اینکه «عمر مفید اشتغال در بخش ساختمانی ایران برای کارگر ۱۵ سال است و بعد از این مدت کوتاه معمولا فرد از کار میافتد»، اظهار کرد: اصلیترین علتی که امر ساخت ساختمان در ایران تخصصی نشده است، این است که هر فردی بدون تخصص در این زمینه تبدیل به بساز بفروش یا خرده انبوه ساز میشود. از آنجا که قوانین بیمه، مالیات، مزد و… در ایران همگی به نفع کارفرمای ساختمانی است و بسیاری موارد شاهد آن هستیم که تصمیمگیران گاه سیاسی در نهادهای مختلف برای قانونگذاری در این حوزه (خواه خودشان یا نزدیکانشان) در این بخش فعال هستند، لذا ورود همگان به این بخش بدون تخصص آزاد شده است. شوکت تصریح کرد: در جهان فقط شرکتهای تخصصی ساختمانسازی وارد این حوزه میشوند، اما در ایران هر پزشک، وکیل، سیاستمدار و مدیر سابق یا حتی تاجر و کارفرمای عادی که ثروتی به هم زده برای خود کارفرما میشود و بدون داشتن تخصص در حوزههای مختلف ورود کرده و باعث ضایع شدن حق کارگر و مردم میشود. زیرا نه بیمه و روابط کار ساختمانی را میفهمد و اجرا میکند و نه به شرایط تولید یک مسکن ارزان و با دوام احاطه دارد. لذا ما مدام مسکن گرانقیمت بدون دوام تولید میکنیم که عمر مفید آن خانه ۲۰ سال است و در عین حال باعث میشویم که با کار در شرایط نا ایمن، بدن کارگر نیز در خطر قرار گرفته و دچار تحلیل رفتن بدن یا حادثه شود. علاوه بر پرحادثهترین شغل، زیانآورترین شغل نیز متعلق به کارگران ساختمانی است، زیرا علاوه بر مشکلاتی مثل دیسک شدید و آرتروز و فشار بر اندام و استخوانها که خارج از وصف است و عملا کارگر ساختمانی را در سن ۵۰ سالگی زمینگیر میکند، کارگر ساختمانی همچنین گرد و غبار موادی را استنشاق و وارد ریه خود میکند که همگی سمی هستند.این فعال کارگری ادامه داد: مواردی از قبیل «بهداشت حرفهای» و سلامت در محیط کار اگر در مشاغلی مثل کارگران ساختمانی رعایت نشود، مصداق مرگ خاموش است. یعنی درست است که فرد مانند سقوط از ساختمان یا فروریختن مصالح بر سرش دچار مرگ و نقص عضو نمیشود، اما به مرور در اثر فشار ناشی از بار روی بدن و فیزیک استخوان و اندام، یا استنشاق مواد به کار رفته در تولید، به مرور دچار بیماری شدید و مرگ زودرس میشود. اما از آنجا که برخی تصمیمگیران در این حوزه خود کارفرمای بخش ساختمانی هستند یا به مافیای ساخت و ساز نزدیکاند، امکان تغییر و قانونگذاری در حوزه بهداشت شغلی کارگر ساختمانی مثل ماجرای بیمه و مزد آنان دشوار شده است. دبیر اجرایی خانه کارگر قم افزود: علاوه بر پرحادثهترین شغل، زیانآورترین شغل نیز متعلق به کارگران ساختمانی است، زیرا علاوه بر مشکلاتی مثل دیسک شدید و آرتروز و فشار بر اندام و استخوانها که خارج از وصف است و عملا کارگر ساختمانی را در سن ۵۰ سالگی زمینگیر میکند، کارگر ساختمانی همچنین گرد و غبار موادی را استنشاق و وارد ریه خود میکند که همگی سمی هستند. از آنجا که ما شرکتهای بزرگ مسئولیتپذیر در حوزه کار ساختمانی نداریم که نسبت به امکانات حفاظتی و بهداشتی و ایمنی پاسخگو باشند، بدون ماسک فیلتردار مخصوص و بدون دستکش مخصوص کارگران ما اقدام به مواجهه با قیر، سیمان، آهک، خاک سنگ، گچ و… میکنند که غبار آن اغلب برای بدن مضر است. وی با بیان اینکه «وقتی منطق در کار ساختمانی نه بر محور کرامت انسان که بر پایه منطق سرمایه داری است، دیگر نه جان ساکنین مسکن اهمیت دارد و نه کارگری که آن را میسازد» تصریح کرد: امروزه بسیاری از کارگران نقاش ما به خاطر استنشاق قیر بیکیفیتی که بدون ماسک حتی با کیفیت آن را نباید استنشاق کرد، در بخش ایزوگام دچار سرطان در پیری میشوند. هچنین کارگران نقاش ساختمانی ما نیز اغلب دچار بیماری پوستی و ریوی به خاطر رنگها و گچها میشوند. از سوی دیگر، خود سیمان، آهک، مواد اولیه خاک سنگ و. . برای پوست و ریه بسیار مهلک است و فرد در تماس طولانی با این مواد به احتمال زیاد دچار بیماری شدید در میانسالی خواهد شد. این درحالی است که کارفرما موظف به آموزش و ایجاد امکانات برای رفع زیان آوری این مشاغل است. شوکت در پایان گفت: به همین دلیل است که معتقدیم مرگ خاموش ناشی از نبود بهداشت شغلی در کار ساختمانی از حوادث کار پرتکرار روزی سه مورد بیشتر جان کارگر ساختمانی را در سنین بالا میگیرد.