شعار «صدور انقلاب» چه بود و با ما و جهان چه کرد؟!۱۲-بهمن-۱۴۰۲
قدرت گیری آخوندها وپاسداران وشرکای غارتگرشان با بحران فراگیر درهمه سطوح کنونی کشور همراه با روند رشدبی وقفه تورم و بی ارزش شدن واحدپول کشور و گرانی کالاها... وفقر وبیکاری وفساد واختلاف شدید طبقاتی همراه با سیاست سانسور وسرکوب واعدام وناامنی وبی ثباتی منطقه به ویژه جنگ خونین وویرانگرنزدیک ۴ ماهه میان حماس واسراییل بخشی ازدستآورد شعار صدور ارتجاع وبحران وجنگ افروزی وتروریست به برون مرز رژیم تروریستی ولایت فقیه است.
غلامرضا صادقیان سردبیر روزنامه جوان طی یادداشتی در شماره امروز این روزنامه نوشت: «صدور انقلاب» از چالشبرانگیزترین مسائل دهههای گذشته در کشور بود. برخی از همان اوایل انقلاب علت دشمنی همسایگان عرب را همین نگرانی آنها از صدور انقلاب میدانستند و ترساننده - و برخی شاید دلسوزانه- میگفتند حتی اگر اندیشه صدور انقلاب در سر داریم، باید آن را مخفی کنیم، چون گفتن آن با صدای بلند، جبههای از دشمنان منطقهای را مقابل ما ایجاد میکند. حتی میگفتند اروپا و امریکا نیز با آنکه مستقیماً نگران صدور انقلاب ما نیستند، اما بهخاطر منافعی که در همسایگان ما و در تمامی منطقه غرب آسیا دارند، همین شعار صدور انقلاب را فرض برای خصومت و تحریم ایران گرفتهاند. بهطور خلاصه میخواهم نشان دهم چرا اصل آن نقدی که به «شعار صدور انقلاب» میشد، از ابتدا غلط بود و بیشتر محصول اذهان نگران و ترسنده از هیمنه ابرقدرتها بود تا یک فهم درست از موضوعات بینالملل و مسائل جاری حوزههای معرفتی میان انسانها و ملتها. این تحلیل بهویژه اکنون که رهبری معظم در سخنانی اشاره کردند «نظام اسلامی هیچ دستورالعملی برای صدور انقلاب ندارد، انقلاب همچون هوای خوش بهاری به صورت طبیعی منتشر میشود»، ضروریتر است زیرا همین سخن را ممکن است همان منتقدان، مصادره به مطلوب کنند. انقلاب اسلامی ایران در اصل خودش یک انفجار بود. اگر ما نیز ساکت میماندیم و حرفی از صدور نمیزدیم، تفاوتی نمیکرد زیرا تمامی دنیا در زمان وقوع، مشغول صحبت درباره آن بودند. این خاصیت هر «تغییر بزرگ» در تاریخ است. هر تغییری چه در حوزه علم، چه در حوزههای معرفتی و چه سیاسی و اجتماعی، همین خاصیت را دارد. خودش و با اتکا به ماهیت و ظرفیت خودش شایع میشود. رازی نیست که بین دو نفر بماند. همچنان که ما نیز متأثر از تغییرات فرهنگی و علمی جهان هستیم. نمونههای تغییرات بسیار کوچکتر از انقلاب ما وجود دارد که جهانگیر شد. در حوزه معرفتی، مارتین لوتر پنج قرن پیش در عصر اسب و گاری و زندگی روستایی، فقط یک اعلامیه به پشت در کلیسای خود آویخت، ولی ماهیت و ظرفیت آن را داشت که فراگیر شود و او را با پروتستانتیسم به یکی از شخصیتهای تأثیرگذار تاریخ مسیحیت که منشأ تحول و تغییر بزرگی در جهان شد، تبدیل کند که حتی «روح کاپیتالیسم» را زنده کند. در حوزه علم و فناوری، یک اختراع ساده، زمینه انقلاب بزرگ صنعتی شد. شاید انگلستان نمیخواست این اختراع را آسان شایع کند و به دست دیگران برساند، اما آن اختراع خودش را بر جهان تحمیل کرد. خارجکردن آب از معادن ذغالسنگ انگلیس که به علت جزیرهای بودن آن، با عمق کم معادن هم پر از آب میشد، کاری طاقتفرسا برای معدنچیها بود. اختراع موتور بخار برای خارجکردن آب از معادن، این فکر را در سر بشر انداخت که چرا از نیروی بخار برای حرکت چرخ استفاده نکند و اینگونه یک اختراع که در ظاهر کوچک بود، اما ماهیتی بسیار بزرگ داشت، انقلابی در جهان برپا کرد که صورت جهان را تغییر داد. در حوزه سیاسی ترجیح میدهم از رزا پارکس یاد کنم، بانوی سیاهپوستی که ۶۹ سال پیش یعنی فقط ۲۴ سال قبل از انقلاب اسلامی ما یک انقلاب بسیار کوچک کرد. او برخلاف مقررات نژادپرستانه امریکا که مطابق آن اگر فرد سفیدپوستی به اتوبوس وارد میشد، سیاهپوستان باید جای خود را به او میدادند، حاضر نشد صندلی خود را به مرد سفیدپوستی که به اتوبوس وارد شد، بدهد. رزا بازداشت و جریمه شد. اما او انقلاب کرده بود و این انقلاب در ماهیت خود، بزرگ بود، پس رزا تبدیل شد به «مادر جنبش آزادی» و «بانوی اول جنبش حقوق مدنی» امریکا. اینبار نیز یک مارتین لوتر دیگر، رهبری جنبش سیاهان امریکا را که بعد از انقلاب کوچک رزا برپا شد، برعهده گرفت و شد آنچه که شد و امریکا و جهانی را تغییر داد. این نمونهها فهرستی طولانی دارد. انقلاب ما نیز در ماهیت و ظرفیت، تغییر بزرگی در جهان ایجاد کرد. همین دیروز رئیس سازمان سیا در یادداشتی نوشت «امریکا دیگر در رقابتهای راهبردی دنیا برتری بلامنازع ندارد» که قطعاً و حتماً این اعتراف، ناظر بر قدرت مقاومت در غرب آسیا در چالشهای پس از هفتم اکتبر است. اگر امام روزی از صدور انقلاب گفت بر همین قاعده «هوای خوش بهاری» و «ندای درون انسانی» بود. بر همین قاعدهای که صدای لوترها و انقلابهای علمی و فرهنگی در جهان میپیچد. امروز دیگر آن مقصود امام از صدور انقلاب یک «مقصود جهانی» و یک «درد مشترک انسانی» است. چه کسی باید اکنون نگران صدور انقلابی باشد که مقصود از آن صدور، اکنون مقصود مردم عالم شده است؟! امام گفت: «ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم، چرا که انقلاب ما اسلامی است؛ و تا بانگ لاالهالاالله و محمد رسولالله بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست؛ و تا مبارزه در هر جای جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم. ما از مردم بیپناه لبنان و فلسطین در مقابل اسرائیل دفاع میکنیم؛ و اسرائیل این جرثومه فساد همیشه پایگاه امریکا بوده است. من در طول نزدیک به ۲۰ سال خطر اسرائیل را گوشزد نمودهام. باید همه بهپاخیزیم و اسرائیل را نابود کنیم، و ملت قهرمان فلسطین را جایگزین آن گردانیم.» این هوای خوش بهاری است که از نفس قدسی امام برآمد و جهانگیر شد و انقلاب بدون هیچ دستورالعملی، صادر شد.