از سدهای خالی تا چاه‌های بی‌آب/ چرا هشدارها جدی گرفته نمی‌شود؟

 در گفت‌وگو با ایلنا تشریح شد

:از سدهای خالی تا چاه‌های بی‌آب/ چرا هشدارها جدی گرفته نمی‌شود؟۲-دی-۱۴۰۲

عامل اصلی بحران آبی وخالی شدن سدها وچاه های بی آب شده همراه با خشک شدن دریاچه ها وتالاب ها ورودخانه ها ونابودی محیط زیست وافزایش آلودگی هوا که پرسش گری شده چرابه هشدارهای داده شده توجهی نشده است زیرانقش کلیدی برعهده قرارگاه خاتم پاسداران غارتگر بوده است چون سدسازی های غیر مجاز وحفرچاه های عمیق غیرمجاز وانتقال آب سدها برای واحدهای تولیدی و.... درراستای چپاوال وغارتگری هرچه بیشتر برای تأمین هزینه جنگ برون مرزی و مسلح کردن گروه های نیابتی بوده است.


یک پژوهشگر حوزه آب و محیط زیست با اشاره به وضعیت وخیم بارش، منابع آب و سدهای خالی گفت: تأمین بدون هشدار آب در این روز‌ها و ماه‌ها در کلان‌شهرهایی مانند مشهد و تهران باعث شده است که اغلب شهروندان شدت تنش آبی را درک نکرده و به مصارف عادی و حتی اسراف‌گونه خود ادامه ‌دهند.مصطفی فدائی‌فرد در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، در ارزیابی اوضاع منابع آبی در شرایط تداوم کم‌بارشی در کشور اظهار داشت: در سال آبی جاری که یکی از کم بارش‌ترین‌ها در پنجاه سال گذشته است، به غیر از استان‌های گیلان و مازندران، برخی از استان‌های کشور مانند تهران، لااقل با حدود ۶۰ درصد کاهش بارش مواجه شده‌اند و باقی استان‌ها نیز با کاهش شدید میزان بارندگی روبه‌رو هستند که به دلیل خشکسالی‌های سه سال گذشته، اثرات بسیار نامطلوبی را بر جای نهاده است که حتی اگر ماه‌های پُربارشی را پیش رو داشته باشیم نیز موضوع کمبود آب بسیار جدی است. باید پذیرفت که کم‌آبی در ذات وضعیت جغرافیایی این کشور است.اوضاع آب کدام شهرها بحرانی است؟-وی با بیان اینکه در حال حاضر آب موجود در مخازن چهار سد از سد‌های پنج‌گانه تأمین آب شرب تهران، به کمتر از ۱۵ درصد رسیده و سد لار نیز تقریبا خشک شده است، گفت: تامین آب شرب برخی مناطق در کشور مانند سیستان‌وبلوچستان، مشهد، تهران و گلستان، بسیار جدی است و در اولویت برنامه‌ریزی‌های وزارت نیرو قرار دارند. برخی شهرهای دیگر خراسان‌رضوی، لرستان، کهگیلویه‌ و بویراحمد، خراسان‌شمالی، سمنان، سیستان ‌و بلوچستان و کرمان و ساوه مشمول طرح‌های تأمین آب‌ اضطراری هستند. این در حالی است که مسئولین تاکید دارند که لحاظ کردن طرح‌های اضطراری تأمین آب به‌معنای بحرانی بودن شرایط تأمین آب نیست، البته وضعیت تامین آب کشاورزی بسیار بحرانی‌تر است و بطور حتم، چالش‌های اقتصادی و حتی امنیتی شدید را ایجاد خواهند کرد.علاقمندی به مخفی‌کاری-این پژوهشگر حوضه آب و محیط زیست تصریح کرد: بحران تامین آب شرب مختص امسال نیست و در بسیاری از سال‌های قبل نیز در کلان‌شهرها مشکلات جدی در تامین آب شرب وجود داشته است. بطور مثال آب شرب کلان‌شهر مشهد در تابستان گذشته با اجرای طرح‌های اضطراری و به صورت کاملا میلیمتری تامین شد و کار به جیره‌بندی آب نرسید و مردم نیز بویی از این شرایط بحرانی نبردند چون مسئولین به منظور سرپوش گذاشتن بر سوء مدیریت‌ها، علاقمند به مخفی کردن بحران‌ها هستند. به همین منوال و در این ماه‌های بحرانی که نیازمند اطلاع‌رسانی گسترده هستیم، مسئولین نه تنها هشدارهای جدی نمی‌دهند بلکه با تاکید بر این که آب جیره‌بندی نخواهد شد، خیال مردم را برای مصرف بی‌رویه آب راحت می‌کنند. این در حالی است که طی چند ماه اخیر همه اخبار و گزارش‌های رسانه‌های داخلی و خارجی معطوف به جنگ حماس و حوثی‌ها با اسرائیل و حمله موشکی سپاه به عراق، سوریه و پاکستان شده است و بحران‌های مرتبط با تامین آب، توسعه فرونشست و نابودی محیط زیست بیش از پیش به محاق رفته است.چرا شهروندان درکی از شدت تنش آبی ندارند؟-وی تاکید کرد: در مجموع کوتاهی کردن در تبیین شرایط فعلی و خشکی شدید ایران و به خصوص تهران، موجب شده است که شهروندان درکی از شدت تنش آبی نداشته باشند. درواقع تأمین بدون هشدار آب در این روز‌ها و ماه‌ها در کلان‌شهرهایی مانند مشهد و تهران باعث شده است که اغلب شهروندان شدت تنش آبی را درک نکرده و به مصارف عادی و حتی اسراف‌گونه خود ادامه ‌دهند.اجرای پروژه‌های خلق‌الساعه برای هیچ-فدائی‌فرد بیان داشت: در طی ۴۵ سال گذشته، فقط و فقط به فکر تامین آب به هر شکل ممکن بوده‌ایم و با این رویکرد، توهم فراوانی منابع آب را برای مصارف هرچه بیشتر آب ایجاد کرده‌ایم. در طی دو دهه‌ی ۷۰ و ۸۰ و حتی تا اوایل دهه ۹۰ با سدسازی‌های بی‌رویه و غیراصولی به این رویکرد دامن زده‌ایم و در یک دهه‌ی اخیر با اجرای طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای که فاقد مطالعات و ارزیابی‌های کافی بوده‌اند، به این رویکرد ادامه داده‌ایم. در سال‌های اخیر هم که دیگر جایی برای احداث سد در کشور، همچنین آبی برای انتقال بین حوضه‌ای باقی نمانده، به اجرای طرح‌های تامین آب اضطراری خلق‌الساعه (نوپدید) بدون مطالعه لازم و بعضا غیراصولی مانند بهره‌برداری از آب‌های ژرف یا فسیلی رو آورده‌ایم که تاکنون هیچ ثمری نداشته‌اند که از جمله آن چاه شماره ۱ سیستان پمپ در عمق ۱۲۰۰ متری سوخته و چاه تعطیل شده است، چاه شماره ۲؛ آب‌شیرین‌کن ندارد و تعطیل شده است، چاه شماره ۳؛ آب‌شیرین‌کن نصب شده و ۷ کیلومتر خط آبرسانی احداث شده ولی چاه آب ندارد و با یک روز پمپاژ آب قطع می‌شود. چاه شماره ۴؛ تا عمق ۱۴۵۰ متری حفر شده و چون به آب نرسیده متوقف شده است. نتیجه اینکه ۱۰۰۰ میلیارد تومان هزینه شده و حتی یک لیتر آب دست مردم نرسیده است و البته نه کسی پاسخگوست و نه کسی مورد بازخواست و حساب پس دادن قرار گرفته است و به ناچار مجوز حفر ۱۰۰ حلقه چاه جدید در آن منطقه گرفته شده است. بنابراین همانند سایر مناطق، همواره آخرین راهکار، حفاری چاه‌های جدید برای آب شرب در مناطق ممنوعه است که منجر به توسعه فرونشست و افزوده شدن بر شدت بحران‌های محیط زیستی می‌شود و چون که پای تامین آب شرب و جنبه‌های امنیتی در میان است، هیچکس قادر به مخالفت نیست.روند تصاعدی بی‌آبی- وی ادامه داد: در مجموع، این رویکرد منجر به توسعه بی‌رویه و رشد جمعیت غیر قابل کنترل کلان‌شهرها شده است و ضمن اینکه موضوع تامین آب آنها را در وقوع خشکسالی‌ها بحرانی کرده است، به دلیل فقدان طرح‌های پدافندی تامین آب برای جمعیت‌های پُرشمار و کلان، شرایط را سیاسی نیز خواهد کرد. با این وضعیت و با گذر زمان و استفاده از مُسکن‌های مقطعی، بحران‌های مرتبط با موضوع آب و محیط زیست به صورت تصاعدی تشدید شده و امکان وقوع شرایط غیر قابل انتظار را در پی دارد.   همه دشت‌های کشور درگیر فرونشست هستند-مدیر سابق طرح جامع آب کشور با اشاره به تشدید وقوع پدیده فرونشست گفت: در حال حاضر همه دشت‌های کشور که آب شیرین و قابل برداشت دارند، درگیر فرونشست هستند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و کنشگران آب و محیط زیست، پدیده فرونشست زمین مهم‌ترین عامل نابودی سرزمین ایران خواهد بود و با وجود این که نرخ فرونشست در ایران بطور متوسط بیش از ۵ برابر متوسط جهانی است و البته تبدیل شدن آن به فروچاله در برخی مناطق ده‌ها برابر است، متاسفانه هیچ توجهی به این پدیده و اثرات برگشت‌ناپذیر آن نمی‌شود و همین بی‌توجهی بر وخامت اوضاع افزوده است.تخلیه برخی مدارس به دلیل فرونشست-وی افزود: با وجود این که مهم‌ترین عامل توسعه فرونشست زمین در کشور، برداشت بی‌رویه و مستمر از منابع آب زیرزمینی است، متاسفانه حفاری چاه‌های جدید و برداشت بیشتر از منابع آب زیرزمینی در خشکسالی‌ها همواره یکی از گزینه‌‌های اصلی برای تامین آب شرب کلان‌شهرها از جمله اصفهان، تهران و مشهد بوده که سردمدار فرونشست در کشور هستند، فرونشست در اصفهان به مناطق مسکونی، آموزشی، مذهبی و باستانی نیز رسیده که مطابق با گزارش‌های رسمی، حتی منجر به تخلیه برخی مدارس در اصفهان شده است.تأمین آب از چاه‌ها از مرز ۷۰ درصد هم فراتر رفته است-فدائی‌فرد گفت: با وجود آنکه هیچ رقم رسمی در خصوص میزان برداشت از منابع زیرزمینی آب تهران اعلام نشده است، بررسی‌های غیررسمی نشان می‌دهد برداشت از منابع آب زیرزمینی به شدت افزایش یافته و به منظور حفظ اندک آب باقی مانده در سدهای پنجگانه تهران که جملگی رو به خشکی می‌روند، میزان تأمین آب از محل چاه‌ها از مرز ۷۰ درصد نیاز هم فراتر رفته است. این در حالی است که هم اکنون و پیش از برداشت‌های برنامه‌ریزی شده نیز، شاهد بیلان منفی ۵.۵ میلیارد مترمکعب هر ساله سفره‌های آب زیرزمینی هستیم و بطور حتم، توسعه بیشتر و بیشتر فرونشست زمین را در پی خواهد داشت.حجم آب تجدیدپذیر کشور به کمتر از ۱۰۰ میلیون متر مکعب رسیده است-به گفته وی؛ توسعه پدیده فرونشست باعث از بین رفتن مخازن زیرزمینی شده و در نهایت نه تنها نفوذ رواناب به مخازن سفره‌های آب زیر زمین کاهش خواهد یافت، بلکه منجر به افزایش سیلاب نیز می‌شود و نتیجه آن نابودی بیش از پیش آب تجدیدپذیر کشور و افزایش بحران‌ها برای تامین آب خواهد بود. طی سی سال اخیر، حجم آب تجدیدپذیر کشور از حدود ۱۳۰ میلیون متر مکعب در سال، به کمتر از ۱۰۰ میلیون متر مکعب رسیده است و متاسفانه با تداوم سوءمدیریت‌ها، روند این نابودی با شتاب ادامه دارد.به خطر افتادن امنیت غذایی مردم-این پژوهشگر حوضه آب و محیط زیست در ادامه با اشاره به تهدید امنیت غذایی مردم اظهار داشت: موقعیت جغرافیایی ایران و شرایط اقلیمی کشور به گونه‌ای است که بطور متوسط سالانه بیش از ۷۰ درصد از کل بارش‌های محدود و با پراکندگی نامناسب زمانی و مکانی خود را از طریق تبخیر و تعرق از دست می‌دهد و این به آن معناست که این کشور برای توسعه کشاورزی مناسب نیست. با وجودی که این موضوع در طرح جامع آب سال ۱۳۵۳ مورد تاکید قرار گرفته است، متاسفانه در طی ۴۵ سال گذشته توسعه بی‌رویه، غیراصولی، کم‌راندمان و با الگوی کشت‌های پُرمصرف همواره در دستور کار بوده است و حتی با شعار خودکفایی، بیش از ۹۰ درصد از منابع آب کشور را در کشاورزی مصرف و یا بهتر است بگوییم هدر می‌دهیم و با این سیاست‌ها علاوه بر این که بیش از ۳۰ درصد از آب تجدیدپذیر کشور را تاکنون نابود کرده‌ایم، نه تنها به خودکفایی نرسیده‌ایم بلکه به دلیل توسعه فراگیر فقر امنیت غذایی مردم را نیز به خطر جدی انداخته‌ایم.  راهکارها-وی در ادامه به راهکارها پرداخت و گفت: وزارت نیرو بالغ بر ۵ هزار پروژه ریز و درشت در بخش مدیریت تنش آبی در کشور در دست اجرا دارد که برای تأمین مالی پروژه‌های مدیریت خشکسالی در سال جاری، به‌جز منابع مالی پیش‌بینی شده در بودجه سالانه، درخواست ۱۰ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بودجه ویژه را نیز به سازمان برنامه ‌و بودجه ارائه داده است که تجربه نشان می‌دهد، عمدتا مُسَکِّن‌های مقطعی در قالب طرح‌های اضطراری تامین آب و یا در خوشبینانه‌ترین شرایط، مدیریت مصرف آب است. تداوم این رویکرد باعث می‌شود که فقط وقوع فاجعه‌های جبران‌ناپذیری که منتظر وقوع آن هستیم به تاخیر افتد ولی باعث جلوگیری از فاجعه نشده و در آینده‌ای بسیار نزدیک با شدت بیشتری به وقوع خواهد پیوست.اشتغال آب‌محور بلای جان آب-فدائی‌فرد تاکید کرد: با توجه به این که در طی دهه‌های اخیر هیچگاه به ریشه اصلی مشکلات نپرداخته‌ایم، پس انتظار هم نباید داشته باشیم که مشکلات به صورت اساسی و بنیادی حل شوند. مشکل ریشه‌ای این است که در هیچ یک از دولت‌های پس از انقلاب به میزان لازم و کافی شغل ایجاد نکرده‌ایم و از آن بدتر این که همه اشتغال ایجاد شده نیز آب‌محور بوده است، این در حالی است که به دلیل توسعه روزافزون بیکاری، مردم نیز به ناچار و راسا به اشتغال آب‌محور روی آورده‌اند. حال آنکه ایران از پتانسیل‌های بی‌نظیر برای ایجاد اشتغال برخوردار است ولی به دلیل نامناسب بودن سیاست‌های کلان، امکان توسعه پتانسیل‌های مورد نظر هیچگاه فراهم نشده و بر اساس آن امکان برداشتن فشار بیش از حد بر منابع آب همچنان ناممکن است. دیگر کشورها چه می‌کنند؟-وی خاطرنشان کرد: لازم به گفتن است بطور مثال بسیاری از کشورهای دور و نزدیک که پتانسیل‌های گردشگری بسیار کمتری نسبت به ایران دارند، با درآمدهای حاصل از آن و بدون فشار بر منابع آب، کشور خود را اداره می‌کنند. تا چندین سال قبل که آب تجدیدپذیر ایران تا این حد نابود نشده بود، سرانه آب تجدیدپذیر کشور عربستان کمتر از یک‌بیستم ایران بوده است و با وجود اقلیم بیابانی و بسیار خشک آن در طی سال‌های اخیر با مدیریت اصولی و همه‌جانبه، علاوه بر تامین نیازهای خود بسیاری از محصولات کشاورزی را صادر نیز می‌کند. اصرار بر پایبندی به سیاست‌های کلان، علاوه بر نابودی منابع آب، منابع طبیعی و محیط زیست، اقتصاد و معیشت مردم را نیز تحت‌تاثیر قرار داده و منجر به توسعه فقر و فساد شده است.لزوم تغییر سیاست‌های کلان-این کارشناس حوزه آب عنوان کرد: به نظر می‌رسد، مهم‌ترین دلیل موثر واقع نشدن و عدم موفقت تلاش‌ها در جلوگیری از برداشت‌های غیرمجاز از منابع آب زیرزمینی از طریق پر کردن چاه‌ها و آزادسازی حریم و بستر رودخانه‌ها از طریق تخریب ساخت و سازهای غیرمجاز، همین توسعه فقر و فساد و یا دریافت رشوه باشد. بنابراین یگانه راهکار در این وضعیت، ایجاد تغییر در سیاست‌های کلان در راستای کاهش تنش‌های ملی و بین‌المللی و ایجاد ارتباط معقول و منطقی در داخل و خارج از کشور است تا امکان توسعه پتانسیل‌ها و ثروت‌های بی‌نظیر کشور فراهم شود.