ترور نیابتی سردار ایرانی

  ترور نیابتی سردار ایرانی۱-بهمن-۱۴۰۲

یادداشت نویس ورق پاره وطن امروز تلاش مذبوحانه  کرده است  با پاک کردن صورت مسأله فرافکنی ووارونه گویی کند . چون حملات موشکی وسلاخی کردن فرماندهان سپاه تروریست قدس درسوریه ازسوی ارتش اسراییل که واکنش مقابل شعار ۴۵ ساله نابودی اسراییل وانتقام سخت ازاسراییل وحمله ۷ اکتبرحماس به اسراییل است که این انتقام گرفتن سخت از طریق گروه های نیابتی مسلح درلبنان وسوریه وعراق ویمن وحتی غزه دنبال شده است  یادداشت نویس  آن را برگردان  ترور نیابتی سردار ایرانی درسوریه کرده است که منظور ازسردارایرانی کشته کشتن حداقل ۵ عضوارشد و رده بالای سپاه تروریست قدس وعضو ارشد حشدالشعبی عراقی درسوریه  است که  سپاه تروریست قدس همراه با پاسداران جنایتکار و رهبرشان خامنه ای رمال  دشمن مردم ایران وضدمنافع ملی اند وبرای بقای خود ورژیم تروریستی ولایت فقیه خاک لبنان وعراق وسوریه ویمن را هم به توبره کشانیده اند وروز مردم شان را همچون مردم ایران سیاه وبی آینده کرده اند وموازی آن  ازسوی حماس وجهاداسلامی وترغیب وتحریک رژیم تروریستی ولایت فقیه باحمله ۷اکتبر بهانه ای که به ارتش اسراییل ونخست وزیر ودست راستی های افراطی اسراییلی  داده شد نوارغزه  هم تبدیل به ویرانه انباشته ازکشتهها شده است .

محمد لسانی طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز نوشت: در حالی رژیم صهیونیستی ظهر روز گذشته به ساختمان مستشاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه حمله کرد که از شمال، جنوب و غرب درگیر حملات گروه‌های مقاومت است و کاملا در لاک دفاعی فرو‌رفته و در صورت آتش‌بس و اتمام جنگ باید منتظر پس‌لرزه در موجودیت سیاسی حزب حاکم نیز باشد. انگیزه و هدف حملات دیوانه‌وار صهیونیست‌ها در تدارک و اجرای فهرست بلندبالای ترور چیست؟ به نظر می‌رسد باید انگیزه را از هدف جدا کنیم. انگیزه، بیشتر ساحت روانی و هدف، ساحت محاسباتی دارد. آنچه مشخص است بنیامین نتانیاهو سعی دارد با زنجیره‌سازی از عملیات‌های پیوسته، وجهه‌سازی کرده و برای خود اقتدارآفرینی کند. این انگیزه، بسیار سطحی و کودکانه است چرا که به هیچ عنوان، پرکننده خلأ‌های موجود با وجود شکاف‌های جاری در بدنه اجتماعی و سیاسی داخل این رژیم نیست. اما هدف رژیم صهیونیستی از ورود به چند جبهه و باز کردن آتش به جغرافیا‌های مختلف، گسترده کردن میدان نبرد و به میدان آوردن قدرت‌های فرامنطقه‌ای است تا بتواند برای ستون فقرات شکسته شده و ترمیم‌ناپذیر خود، تکیه‌گاهی هرچند موقت پیدا کند. ترور سردار شهید حجت‌الله امیدوار معروف به حاج صادق، معاون اطلاعات نیروی قدس سپاه پاسداران در سوریه به فاصله چند روز از اصابت موشک به مقر صهیونیست‌ها در اربیل، شاید این شبهه را ایجاد کند که اسرائیل، جواب آن حمله را داده و موازنه را برقرار کرده است. این برداشت از اساس خطا است چرا که اگر ساختار و بافتار هر یک از این عملیات‌ها را بررسی کنیم درمی‌یابیم به هیچ عنوان از یک جنس و وزن نیستند که در یک کفه قرار بگیرند.۱- جمهوری اسلامی به شبکه ارتباطی حمله کرد، اما رژیم صهیونیستی به فرد موثر (حاج‌صادق)؛ در وزن‌کشی بین شبکه روابط و یک چهره قطعا شبکه انسانی اهمیت بالاتری دارد و به سختی قابلیت جایگزین‌سازی دارد. ۲- جمهوری اسلامی، زیرساخت آموزشی و اقتصادی طرف عملیات نظامی را هدف قرار داد، اما رژیم صهیونیستی عامل نظامی را. گروه‌های مختلف که در مقر صهیونیست‌ها در اربیل تجمع کرده بودند بر صادرات نفت، هتل‌سازی، گزینش و عضوگیری موساد، آموزش چریکی و میدانی تمرکز داشتند. یعنی زیرساخت عملیات نظامی و امنیتی توسط سپاه پاسداران مورد هجوم واقع شد، اما در حمله اسرائیل عملا نیرو‌های نظامی که آخرین حلقه هستند ترور شدند. به عبارت بهتر، جمهوری اسلامی، زنجیره تأمین آشوب را از هم پاره کرد که موفقیتی استراتژیک و طولانی‌مدت است.۳- عملیات ایران، افشاگرانه و بیدارکننده بود، بر خلاف عملیات مخفی و سکوت کامل رژیم صهیونیستی پس از حمله به ساختمان سوریه. در حالی که اقلیم کردستان بار‌ها ارتباط خود با عوامل موساد را تکذیب می‌کرد، اما عملیات ایران، عملا برجسته کردن دروغ و افشای واقعیت بود که در ملت‌های منطقه نیز توانست یک موج حمایتی را زنده کند. اعلام رسمی این حمله از سوی چهره‌های اصلی سپاه پاسداران مانند سردار امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده هوافضای سپاه پاسداران نیز نشان از اقتدار در اجرا و اعلام داشت. این مساله برخلاف ترور بزدلانه و مخفیانه سرداران سپاه در ساختمان مستشاری سوریه توسط عوامل رژیم صهیونیستی است.۴- ایران بدون حضور میدانی و صرفا با به کارگیری مختصات جغرافیایی توانست از چندصدکیلومتر دورتر به هدف ضربه بزند، اما در عملیات صهیونیست‌ها در سوریه، نیروی هوایی این رژیم مداخله میدانی و حضوری داشت. اعمال قدرت ایران از فواصل دور یک مزیت و عامل هشدار برای ماجراجویان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است، اما رژیم صهیونیستی صرفا با بلندکردن هواپیما‌ها و پهپاد‌های خود توانست ضربه میدانی وارد کند.۵- عملیات ایران در داخل خاک کشوری انجام شد که همسو با راهبرد‌های مقاومت است و یک دولت متخاصم به حساب نمی‌آید، اما رژیم صهیونیستی در حالی به خاک سوریه حمله کرد که هویتا، در جنگ و نزاع سرزمینی با آن قرار دارد و این اقدام می‌تواند شعله‌ورکننده اختلافات بیشتر و گسترانیدن آتش به درون سرزمین‌های اشغالی باشد.به عبارت دقیق‌تر، عملیات پیشدستانه ایران با کمترین هزینه برایش بوده، اما عملیات رژیم صهیونیستی می‌تواند جبهه مقاومت را در سوریه یا لبنان، شعله‌ور و ترور را به جنگ ویران‌کننده علیه اسرائیل بدل کند.۶- جمهوری اسلامی در عملیات اربیل از صفر تا صد بر توانمندی اطلاعاتی و عملیاتی خود متکی بود، در حالی که رژیم صهیونیستی از پشتیبانی سیا و همراهی جاسوسی کشور‌های دیگر برخوردار بود. یادمان نمی‌رود ۷ ماه پیش نام صادق امیدزاده در واشنگتن‌پست مطرح شد و گرا به تیم‌های ترور داده شد. نکته جالب توجه اینکه در مطلب این نشریه آمریکایی، از این شهید بزرگوار به عنوان طراح و مغز متفکر اخراج آمریکا از سوریه نام برده شده بود و چه بجاست که وی را شهید تقابل با آمریکا و شیطان بزرگ بدانیم. رژیم صهیونیستی به واقع سپر بلای آمریکا در منطقه و مجری طرح‌های آن است و هویتی از خود ندارد. اینکه آمران ترور را آمریکایی‌ها و عاملان آن را صهیونیست‌ها بدانیم واقعیتی است که قابل کتمان نیست و بهای آن نیز فقط و فقط اخراج آمریکا از سوریه و کل منطقه است.