ورق پاره ی کیهان 5 آبان ماه سال 1388
گفتم:چه عرض کنم جز اینکه گفته میشه یک کلاهبردار
در داد گاه وکیلش از وی تعریف کرد گفت هست مردم دار
صدیق و پاکدامن و متعهد به قانون است که دراین هنگام
متهم عصبی شد، صدایش بلند کرد خطاب به وکیل داد پیام
گفت مگر تو از من پول در یافت نکرده ای تا کنی وکالت؟
چرا حال از دیگری دفاع می کنی، تو نمی کشی خجالت؟
گفت: مقامات آمريكايي و اروپايي آشكارا به شكست فتنه اخير و اقتدار جمهوري اسلامي ايران اعتراف كرده اند.
گفتم: شاه ول كرده، شاميرخان هنوز مشغوله، صاحب كار! به شكست اعتراف كرده ولي برخي از دست اندركاران داخلي هنوز اصرار دارند كه ابراز وجود كنند.
گفت: آنها هم فهميده اند كه ديگر بايد جل و پلاسشان را جمع كنند و...
گفتم: اتفاقاً چند تن از ژنرال هاي اين جريان هم با اشاره به ريزش شديد هواداران موسوي و خاتمي، به آنها گوشزد كرده اند كه كارشان تمام است.
گفت: يكي از همين ژنرال ها گفته است بعد از اين ماجرا و اعترافات متهمان در دادگاه، تعجب مي كنم كه هنوز برخي رسانه هاي وابسته به مدعيان اصلاحات از ما تعريف و تمجيدهاي آنچناني مي كنند.
گفتم: شخصي را به جرم كلاهبرداري محاكمه مي كردند. وكيل مدافع او در دفاع از وي مي گفت؛ آقاي قاضي! موكل من، شخصي مردم دوست، پاكدست، متعهد به قانون و... است. در اين هنگام متهم با عصبانيت به وكيل مدافع خود گفت؛ مرد حسابي! پول وكالت را از من گرفته اي و داري از شخص ديگري دفاع مي كني؟!
گفت : بازجوی فرار کرده از نمایشگاه مطبوعات شده شجاع
از شکست وتوبه و اعتراف رقیب گفته که شده است دفاع
گفتم: آیا پاسدار سربازجو شریعتمداری هست منظور؟
متخصص دروغگو ئی و چماق کشی و سرکوب و زور
عاشق مفتخر شدن به مدافع ممیز گری و سانسور
اعتراف گر فرار به جلوی طرح کودتا به خودی زدن سور
چون درنمایشگاه در برابر معترضان زرتش شد غمسور
پا بفرار گذاشت این بز دل پاسدار بازجوی بد نام مزدور
گفت : بلی چون وی نقل قول کرده از مقامات آمریکائی
گفته آشکارا اعتراف به شکست می کنند درهر جائی
گفتم : مگر در مذاکره هسته ای ژنو با تسلیم و ریشخند؟
افشای دیدارپنهانی بامقامات آمریکائی اسرائیلی نزده گند
گفت : ولی گفته این ا قدام خودش هست ک پیروزی
چماق ش کرده علیه ی رقیب مغلوب، با زدن تو پوزی
گفته مگر اعتراف گیری نشده است موجب ریزش؟
تاانکارشود فریاد مرگ بردیکتاتور گفتن هر گونه خیزش
گفتم:چه عرض کنم جز اینکه گفته میشه یک کلاهبردار
در داد گاه وکیلش از وی تعریف کرد گفت هست مردم دار
صدیق و پاکدامن و متعهد به قانون است که دراین هنگام
متهم عصبی شد، صدایش بلند کرد خطاب به وکیل داد پیام
گفت مگر تو از من پول در یافت نکرده ای تا کنی وکالت؟
چرا حال از دیگری دفاع می کنی، تو نمی کشی خجالت؟