روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 16 فروردین ماه سال 1390

نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " سرنخ اجلاس رياض، در واشنگتن "

پیرامون شکر خدای آمریکا ستیزی یا مبارزه و وابسته کردن به آن تاریخچه ی بیش از 3 دهه دارد . آنگونه که هر موضوع بحث "گفتاری و نوشتاری می بایست به آمریکا و متهم و محکوم یا کردن مقصر شدنش منتهی شود "

مرکز ثقل همه تخاصمات درونی و مناقشات بیرونی از حذف مخالفان و منتقدان دگر اندیش و رقبا گرفته تا فرار از مسئولیت پاسخگویی به مطالبات مردم و تحمیل نمودن خفقان و سانسور وسیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه که آن روی سکه می باشد پیرامون آمریکا ستیزی یا مبارزه و وابسته کردن با آن می باشد که تاریخچه ی بیش از 3 دهه دارد . یعنی هر موضوع بحث گفتاری و نوشتاری می بایست به آمریکا و متهم و محکوم یا کردن مقصر شدنش منتهی شود . در این رابطه باز گویی یک خاطره بی ربط نیست . در سال 55 که تا بستان ها اردو های عمران و آبادانی دانشجویان ادامه داشت . داستان این اردوگاه دانشجویی چنین بودکه در تا بستان ها برخی از دانشجویان دانشگاه ها بطور گروه های دختر و پسر راهی شهرستان ها می شدند تا در مدارس اسکان داده شوند . آنگاه در کنار سر پرستی دبیران فرهنگی مشاور راهی روستا ها برای کار های خدماتی و آموزشی و... می شدند . بنا بر تقاضای همکاری که در شهری دیگر با هم همکار بودیم . و خواهرش جزو یکی از این دانشجویان طرح عمران و آبادانی در شهر من بود . از من درخواست نمود تا که دیداری با وی داشته باشم و وی را به خانه دعوت کنم . برای اجرای در خواست اقدام کردم و برای دیدار باوی با اتفاق یکی از آشنایان به دبیرستانی رجوع کردم که رئیس آن جزو دبیران سابق تاریخ و جغرافیای خود من بود که یک فعال سیاسی شاخه های جبهه ی ملی بود . البته برخی از دانش آموزان وی پس از دیپلم و وارد دانشگاه شدن سر از زندان شاه در آوردند . یکی از اینان محمد رضا یثربی نژاد که هم کلاسی ام بود کهدانشجوی علم و صنعت بود و در کنار حمید اشرف در در گیری سرآسیاب مهر آباد جان باخت. بهرحال دلیل رئیس دبیرستان که مسئول اردوی عمران دانشجویی هم بود پذیرش این مسئولیت را بطور خصوصی توضیح داد و گفت چون میگرن بدی داشتم که برای درمان نیاز به درمان در برون مرز بود . از سوی دیگر چون همه رفتار و تردد ها و خانه های من کنترل می شد . ساواک اجازه خروج از کشور بمن نمی داد . بنا براین مجبور به قبول این مسئولیت اردوگاه عمران تابستانی دانشجویی شدم . تا هم از این امکانات برای دبیرستانی استفاده کنم که دانش آموزان فقیر و محروم زیاد دارد . از طرف دیگر بتوانم از طریق تماس با این دانشجویان شرکت کننده در این اردوگاه بر روی شات هر قدر نا چیز اثر داشته باشم . مشروط بر اینکه قادر شوم مجوز دریافت پاسپورت و سفر و در مان بیماری ام به خارج از کشور شوم . اما گذشته از پیش مقدمه هدف نقل قول یک دبیر ریاضی بود که پدرش پیشنماز یک مسجد بود که خیلی شوخ طبع و بذله گوی بود . وی تعریف می کرد. وقتی من توی خیابان یا هر جای دیگر با یک نفر خوش تیپ و خوش پوش و خوش فکر و نطاق و سخنور و قد بلند... مواجه می شوم و آن را با خودم مقایسه می کنم که این چنین نمی باشم . لذا برای اینکه خودم را دلجویی دهم . خودم را با یک قد کوتاه کچل و عینکی و زشت روی و... مقایسه می کنم و به خودم می گویم اگر مثل اون یکی قبلی نشدم" شکر خدا " ، مثل این یکی هم نیستم . اکنون جای اینگونه " شکر خدا" گفتن ها برای حاکمان و مقامات و قلم بر دستان رژیم ضد بشری نا مشروع که در بحران و بن بست فرو رفته و قادر به پاسخگویی به مطالبات مردم نا راضی نیستند . به خصوص اینکه با سرکوب گسترده و فشرده توانستند اعتراضات ضد حکومتی پس از کودتای 22 خرداد 88 مردم ناراضی را خاموش و مهار کنند و مانع از فروپاشی شوند یا آن را به تعویق اندازند . در این رابطه "شکر خدای" کلیدی شان آمریکا و مبارزه با آن شده است . آنچنانکه مخالفان و ناراضیان و منتقدان و رقبای درونی و هم رهبران کشور های همسایه و منطقه به عوامل آمریکا و جاسوسان و ستون پنجم و نوکران دشمن آمریکا متهم می شوند. بهر حال اکنون سر مقاله نویس بدون توجه به وضعیت داخل کشور که چگونه انقباضی و خفقانی و انفجاری شده است . همچنین ضمن اعتراف که مقامات آمریکایی به خصوص مقامات نظامی آمریکا پس از سالیان متمادی سکوت مجبور به شکستن سکوت شده و هشدار داده اند که نقش بی ثبات ونا آرام کردن منطقه رژیم ضد بشری نا مشروع انکار نا پذیر می باشد . البته گفته نشده که این شرایط نفوذ رژیم ضد بشری در منطقه برای بحران آفرینی و جنگ افروزی حاصل سیاست غلط اشغال نظامی عراق و مماشات گری غرب به خصوص آمریکا بوده است . اما سر مقاله نویس با نقل قول کردن برخی نکته نظرات آمریکایی پیرامون وقایع منطقه تلاش برای پاک کردن صورت مسأله و وارونه کردن آن نموده و با مزدور سازی کردن رهبران کشور های منطقه برای آمریکا چنین از موضع ضد آمریکایی اعترافات آمریکا اتهامات رهبران کشورهای همسایه و مطقه ر ا لیست یا فر موله نموده و سپس تحلیل داده ونتیجه گیری مطلوب مورد پسند خود کرده است :

سير تحولات پرشتاب منطقه، واكنش‌ها و پيامدهائي را به همراه داشته كه رديابي هر يك از آنها به آگاهي ما پيرامون مسائل پشت پرده مي‌افزايد و نشان مي‌دهد بسياري از حوادث با واكنش‌هاي تقريباً مشابهي از سوي آمريكا و مزدوران محلي آمريكا مواجه شده و در نتيجه تشابهات شرم آوري در آنها ديده مي‌شود. 1 - ژنرال "جيمز جونز" مشاور سابق امنيت ملي آمريكا در دوره اوباما روز يكشنبه در مصاحبه با شبكه "سي ان ان" درخصوص مطالبي كه وي آنرا نقش تهران در ناآرامي‌هاي خاورميانه ميخواند، قوياً هشدار داد و ادعا كرد: "مي توانيد شرط‌بندي كنيد كه ايران عملاً در تمام امور تأثيرگذار است و مي‌كوشد تا در تمام كشورهائي كه ما با مشكلاتي مواجهيم، نقش ايفا كند. ژنرال جونز كاملاً سعي مي‌كرد از كنار وضعيت انفعالي و غافلگيري آمريكا و متحدانش در حوادث اخير منطقه عبور كند و به شكست واشنگتن اعتراف نداشته باشد. وي افزود: اين وضعيت فعلي فاجعه‌اي است كه به طور منطقي، ايران از وقوع آن شادمان است. 2- "ليامس فاكس" وزير دفاع انگليس ضمن تحليل سطحي پيرامون حوادث منطقه سعي كرد انگشت اتهام را به سوي ايران نشانه گيري كند و تهران را به دخالت در امور داخلي كشورهاي منطقه متهم نمايد. وي ايران را به دست داشتن در حوادث اخير متهم نمود و ادعا كرد ايران از اين وضعيت سود مي‌برد. 3- وزراي خارجه كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس در پايان اجلاس اضطراري خود در رياض بدون اشاره به نقش تخريبي و ويرانگر آمريكا و ارتشهاي ناتو در ليبي و منطقه، ادعا كردند جمهوري اسلامي ايران در بحران‌هاي اخير در برخي كشورهاي عرب نقش دارد و خواستار پايان دادن به اين دخالت‌هاي ادعائي شدند. با مروري به سير حوادث منطقه بويژه با عنايت به واكنش‌هاي مختلفي كه در اين زمينه ابراز شده، بهتر مي‌توان دريافت كه سرنخ اين دخالت‌هاي ادعائي دردست كيست و جنگ رواني عليه ايران از كجا هدايت مي‌شود؟ ناگفته پيداست كه واشنگتن و متحدانش در عين اشغال برخي كشورهاي اسلامي و انجام حملات وحشيانه عليه مسلمانان در افغانستان، عراق، يمن و ليبي و ارتكاب "جنايات جنگي"، سعي دارند ايران را به دخالت در ساير كشورها متهم سازند. براي شوراي همكاري بسيار شرم آور است كه جناياتش در بحرين با چراغ سبز رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا در سفر به منطقه آغاز شد. جاي تعجب است كه برخي دربارهاي منطقه عليرغم آنكه شاهد رفتار آمريكا با صدام، بن علي و مبارك بوده اند، اما باز هم براي عبور از بحران‌هاي كنوني، به جاي آنكه به آغوش ملت‌ها باز گردند و از رفتار ظالمانه گذشته و حال، منصرف شوند، باز هم به همان روش‌هاي غلط گذشته متوسل شده‌اند و ضمن سركوب ملت‌ها سعي دارند قيام پرخروش ملت‌ها را به حساب ايران بگذارند.

بدون توجه به اعترافات مداخله گرایانه های تهدید آمیز و تر تیب دادن کفن پوشان و لباس شخصی ها و ساندیس خوران در جلوی سفار تخانه های کشور های عربی در تهران و خطابه های ائمه ی جماعات و کمیسیون امنیت ملی بازار مکاره و سایر تر یبون ها ی نهاد های دیگر و تظاهرات های نمایشی حاشیه ی نماز جمعه ها به ویژه با فراموش کردن شیوه ی سرکوب گری عریان مخالفان وناراضیان فر یاد گوی مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح و مبارک ، بن علی ، نوبت توست سید علی ، از سوی مردم ایران، و فراموش کردن صدام حسین با تبانی دولت ارباب فخیمه ی انگلیس و عوامل شان درون دولت دست نشانده ی عراق اکنون با اشک تمساح برای ملت های منطقه ریختن و نماینده و سخنگوی شان شده وارونه گویی کرده است :

"چگونه ممكن است دولتي، حرف دل يك ملت مظلوم را شنيده باشد ولي عليه آن به ظلم و جنايت و سركوب متوسل شود و حركت ملت خود را متاثر از نقش آفريني ايران معرفي كند؟ در اين زمينه شوراي همكاري خليج فارس، مرتكب اشتباهات بزرگي شده كه تاريخ آنرا براي هميشه ثبت و ضبط مي‌كند. اكنون قيام مردم مظلوم بحرين توسط جنگ افزارهاي عربستان، كويت و امارات به شدت سركوب مي‌شود و حال آنكه تفاهمات شوراي همكاري متضمن همكاري در جهت مقابله با تجاوز نظامي بيگانه بوده است. طبعاً سئوال اينست كه اين قدرت نظامي در زمان اشغال كويت كجا بود و چرا شوراي همكاري در آن مقطع حتي يك بيانيه سياسي - تبليغاتي هم صادر نكرد؟ علاوه بر اين، شوراي همكاري در اين بازي رسوا به بازيچه بي‌اراده‌اي تبديل شده كه آمريكا براي تأمين منافع نامشروع خود در منطقه بويژه در بحرين، از وجود آن قوياً سوءاستفاده مي‌كند. در واقع نظاميان متجاوز سعودي در بحرين به نيابت از آمريكاي جنايتكار و به خاطر خوشايند مقامات آمريكائي به كشتار و سركوب خونين مردم مظلوم بحرين سرگرمند ولي مطمئن باشند كه در لحظات حساس، موقعيتي بهتر از صدام نخواهند داشت كه آمريكا صدام را براي اعدام به دشمنانش تحويل داد تا بلكه موقعيتش را در عراق جديد، تثبيت كند".

در خاتمه اینکه این سرمقاله ادامه و مکمل ادعاهای مضحک فرار به جلوی کنفرانس مطبوعاتی داخلی و خارجی اخیر پاسدا رگماشته احمدی نژاد می باشد که از طریق پاسداران کودتا گر و ولی وقیح وی مجبور به وارد شدن این صحنه ی نمایشی شد . زیرا که اینگونه واکنش ها ناشی از وحشت چند جانبه می باشد که شامل 1- نگرانی از ادامه ی قیام های ضد دیکتاتوری منطقه است که چون سمت و سوی اسلام گرایی ام القرایی بیت جماران به خود نگرفته تبدیل به خطر جدی شده است و همان نقش جنگ نعمت ایران و عراق و اشغال نظامی افغانستان و عراق ست نه اینکه نیست ، بلکه موجب زحمت ودرد سر است . زیرا که به درون عراق و سوریه سرایت کرده است که خاک ریز ها و پشت جبهه های اصلی و مهم حاکمان کودتای ایران است . 2- از سوی دیگر وحشت از این واقعیت است که سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز که همراه با سیاست مداخله گری در امور داخلی و اقدامات تروریستی در کشور های همسایه و منطقه نه همچون گذشته مشکل گشا نیست بلکه بخاطر لو رفتن تاکتیک و بحران منطقه بر ضد خودش تبدیل شده است . طوریکه موجب انتقادات تند عربستان و بحرین و کویت و شورای کشور های شواری همکاری خلیج فارس شده است . 3- همچنین وحشت از سیاست تحریک و تشویق و تهدید حزب الله لبنان و حماس برای راه اندازی جنگی دیگر با اسرائیل تا کمک به عبور بحران هسته ای همچون گذشته شود این تلاش تا کنون با شکست مواجه شده است . 4- مهمتر اینکه وحشت ناشی از فاجعه ی نیرو گاه های هسته ای فو کوشیما پس از سونامی و زلزله ی مخرب9/8 یشتری ژاپن است . چون که خطرات این واقعه چشم انداز آینده نیروگاه اتمی بوشهر را در محاق نا معلوم و تیره و تار فرو برده است . طوریکه خبر از تعویق یک سال دیگر این نیروگاه از سوی روس ها داده می شود . بدون شک این تأثیر گذاری چالش پروژه ی هسته ای و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای بس پیچیده و جدی و سخت تر خواهد نمود . 5- از سوی دیگر همسو با رشد جو نارضایتی و بحران در راه آثار حذف یارانه های دولتی دامنه ی اختلافات و رقابت باند های درونی مدعی اصول گرایان هم جدی و علنی ترشده است . آنگونه که از یک طرف بد ترین توهین و اتهاما ت نثار پادشاه اردن شد که چرا دعوت نامه برای وی فرستاده شد تا در مراسم جشن بین المللی نوروزی شکست خورده در تهران حضور داشته باشد که منتهی به لغو سفر پادشاه اردن به تهران شد . اما عجیب است که اکنون پاسدار گماشته احمدی نژاد اعتراف و تأکید کرده است که پادشاه اردن به ایران سفر خواهد کرد. بهر صورت در اگر این شرایط آمریکا و اسرائیل و غرب تلاش کنند تا صلح شرافتمندانه و عادلانه را با فلسطین به پیش ببرند تا کشور مستقل دمکراتیک فلسطین در کنار اسرائیل تشکیل شود . ضمن اینکه ضمینه ی دمکراتیک شدن قیام های منطقه و گرایش آن بسوی افراطی گری اسلامی مهار می شود که حاکمان تهران خواهانش می باشند و در این مورد تلاش و توطئه همه جانبه می کنند . در نهایت مقدمه یا بستر سازی کم هزینه ی تغییرات دمکراتیک در ایران هموار می شود . آنگاه منطقه به ثبات سیاسی و امنیت و صلح می رسد.

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1390/13900116/13900116_01_jomhori_islami_sar_magaleh_

0001.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 16 فروردین ماه سال 1390

سرنخ اجلاس رياض، در واشنگتن