گفته می
شود که رطب خورده کی تواند منع رطب کند .یا اینکه ابتدا باید یک سوزن به خود زد ، سپس
یک جوالدوز به دیگران زده شود . اگر قرار است
برای آگاهی مردم سند رو شود. مدعی منتقد و
افشاگر نمی بایست تبعیض قایل شود و از موضع مرگ خوبست بشرطی که برای همسایه
باشد. اگر این اقدام که شاهپور حمیدرضا پهلوی در سال 1342 همسر ش رادر خانه با سلاح می کشد . سپس با پلیس تجریش تماس می گیرد واطلاع می دهد که قتلی درون خانه اش رخ داده است
و وانمود می کند که وی قاتل نیست . این حرکت اقدامی ناپسند بوده است. از طرف دیگر
باید افزود که اینگونه اقدامات وتبعیضات در زمان شاه رخ داده شد که در نهایت موجب نارضایتی عمومی وانقلاب ومنتهی به
تعویض سیستم شد تا که دیگر از اینگونه اتفاقات و امثالهم درجامعه ی از سوی حکومت جانشین رخ داده نشود . خوب ضمن اینکه اکنون نه شاپور حمید رضا پهلوی در قید حیات است. نه اینکه در ایران شاه حاکم است و قدرت دارد . ولی فرض بر
این باور باشد که هدف مدعی همکار سایت
شفاف وابسته به شهر دار تهران که دسترسی به این سند داشته ، روشن گری و آگاهی دادن به دیگران بوده است . می بایست
گفت که نباید نقد را رها کرد وبدنبال نسیه رفت . یعنی باید عملکردهای سیستم گذشته و کنونی در این مورد
وسایر موارد تبعیض آمیز مشابه مقایسه شود تا رفع ابهام گردد که
هدف این روشنگری و آگاهی دادن قادر است اثر مثبت در اذهان عمومی داشته
باشد. بطور مثال چرا اسناد همکاری
آخوندهای حاکم وشرکای شان که حاکم شده اند با ساواک شاه بازتاب داده نمی شود؟ یا اینکه
چرا فیلم محاکمات هویدا و تیمسار نصیری و رحیمی وسایر مهره های در بار شاه و دولت
هویدا که بطور ضربتی محاکمه واعدام شدند نمایش داده نمی شود تا مشخص شود دلیل اقدام عاجل در اعدام شان چه بود؟ همچنین چرا بدون تبعیض وسانسور دلیل
برخورد با آیت الله شریعتمداری و تیرباران کردن صادق قطب زاده بیان نمی شود؟ یا
اینکه چرا نباید سند رو شود برای چه آیت الله منتظری از جانشینی خمینی خلع گردید .سپس
چرا مهدی هاشمی برادر دامادش اعدام شد؟ یا اینکه چرا تا کنون گفته نشده برای چه وچگونه احمد
خمینی سر به نیست شد؟ یا اینکه چرا مقام امنیتی وزارت بد نام اطلاعات سعید امامی
واجبی خور وکشته شد؟ مهمتر اینکه چرا گفته نمی شود زمانی که علی فلاحیان که وزیر بدنام
اطلاعات دولت رفسنجانی بود آقازاده اش در روز روشن با شلیک کلت خود یک سرباز وظیفه
ی نیروی انتظامی ر ا توی یکی از خیابان
های تهران کشت که چرا می خواسته وی را چک و وارسی نماید. در صورتی که حتی
وی بازداشت نشدتا چه رسد به اینکه محاکمه
ومجازات شود؟ عجیب تر اینکه چرا تا کنون
گفته نشده است که مجریان قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 67 که یک
سند انکار ناپذیر جنایت علیه بشریت است قاتلان آدم خوار نه بازداشت و
محاکمه و مجازات نشدند ، بلکه ارتقای مقام یافتند و همچنان بر مسند قدرت می
باشند؟ یا اینکه چرا گفته نمی شود که دلیل
چیست که هنوز هیچگونه سند یا مدرک ونامی
از آمران قتل های زنجیره ای فاش نشده است؟ همچنین چرا گفته نمی شود رقابتی که میان آقازاده مجتبی
خامنه ای با سید حسن خمینی وجود دارد موجب
شد تا در 14 خرداد 89 سال مرگ خمینی موقع سخنرانی کردن وی از سوی اراذل اوباشان آقازاده مجتبی علیه اش شعار و
فریاد مرگ بر منافق سر داه شد طوری که اجازه سخنرانی به وی داده نشد؟ بعلاوه چرا گفته نمی شود که دلیل اصلی شیوه ی برخورد تحقیر آمیز با کروبی و موسوی و رفتاری که با رفسنجانی ستون انقلاب می شود چیست؟
بنابراین جای هیچگونه سئوالی در ذهن باقی نمی ماند که اینگونه سند از نزدیکان در
بار در زمان شاه رو کردن
هدف به سایه بردن یا به حاشیه راندن اختلافات
و رفتار غیر معقولی است که باشرکای سابق در قدرت می شود که ناشی ازاختلاف
وجنگ قدرت و ثروت وحذف رقبا برای انحصاری کردن قدرت می باشد؟ بنابراین هدف نهایی از نمایش اینگونه سند تلاش برای منحرف کردن
اذهان عمومی و جا انداختن این موضوع است که گویا رژیم گذشته بدتر از این جنایتکار ضد بشری
کنونی می باشد . در صورتی که باند بازی وفامیل سالاری و عوامفریبی همراه با
اقدامات نقض حقوق بشر وجنایات وغارتگری وسرکوب و سانسور که از سوی حاکمان در رژیم بربرمنش و تاریک
اندیش کنونی شده است هر گزقابل مقایسه با عملکرد رژیم گذشته نمی باشد .
در
حدود ساعت 1 روز 19/ 11/ 42 صدای تیری از منزل والاحضرت شاهپور حمیدرضا واقع در
خیابان نیاوران شنیده شده و متعاقب آن از جانب خود والاحضرت به كلانتری تجریش
تلفنا گفته می شود كه در اینجا قتلی اتفاق افتاده است. در نتیجه رییس كلانتری محل
به اتفاق دو نفر كارآگاه شهربانی كل كشور جهت تحقیقات به آنجا می روند كه شرح
ماوقع به قرار زیر به اطلاع رسیده است.سایت 'مرکز اسناد انقلاب اسلامی' سند زیر را
که متعلق به ساواک و سال 1342 است منتشر کرده است.در حدود ساعت 1 روز 19/ 11/ 42
صدای تیری از منزل والاحضرت شاهپور حمیدرضا واقع در خیابان نیاوران شنیده شده و
متعاقب آن از جانب خود والاحضرت به كلانتری تجریش تلفنا گفته می شود كه در اینجا
قتلی اتفاق افتاده است. در نتیجه رییس كلانتری محل به اتفاق دو نفر كارآگاه
شهربانی كل كشور جهت تحقیقات به آنجا می روند كه شرح ماوقع به قرار زیر به اطلاع
رسیده است.تیراندازی از طرف والاحضرت علیه زوجه ایشان كه
گویا دیر وقت به منزل مراجعت نمود و موجب عصبانیت ایشان واقع شده صورت میگیرد.
اثر گلوله كه به كسی اصابت ننموده در گوشه سقف اتاق نمودار بوده است. در آن موقع
اسماعیل قراگوزلو كارمند وزارت بهداری همراه عیالش و همچنین معروفه ای به نام مریم
صفا معروف به آزیتا در آنجا حضور داشتند كه به موجب دستور تیمسار ریاست شهربانی
جهت تحقیقات به اداره اطلاعات شهربانی اعزام می گردند و چون مامورین تحقیق خواسته
اند آشپز آنجا را هم ببرند والاحضرت سخت ناراحت شده و با مخالفت شروع به داد و
فریاد و فحش و ناسزا می كند.