روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی شنبه 9 اردیبهشت ماه سال 1391
نقد
وبررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " خيالبافي در كاخهاي شيشهاي "
"اینگونه
اقدامات تروریستی وتهدید آمیز در رابطه با توسعه حاشیه ی امنیتی برون مرزی دفاع از
اهداف هسته ای می باشد که نه مردم ایران موافق آن می باشتد و نه در راستای پیشبرد
منافع ملی کشور است .چون فقط با جدیت وپشتکار تلاش مذبوحانه می شود تا هر طوری شده دست یابی
به سلاح هسته ای ممکن شود و تضمینی برای پشتوانه ی بقای رژیم فاشیستی مذهبی وجود داشته باشد"
رژیم ضد بشری قرون وسطایی حاکم بر ایران
از همان بدو شکل گیری اش که با بحران شروع شد و روی کار آمد وبا بحران آفرینی
وصدور آن همراه باا رتجاع و جنگ افروزی به برون مرز تا کنون توانسته است به بقای ننگین خود ادامه دهد . شک نیست که درنهایت
با ادامه ی فزونی بحران های درونی وبیرونی
هم خواهد رفت ولی تلاش می شودتا فروپاشی به تأخیر بی افتد .گرچه سیاست جنگ افروزی
برایش موهبت الهی بوده است ولی چون رژیمی ضد دمکراتیک ونا متعارف ا ست که متعلق به
این دوران نیست .برای همین می بایست بطور سیستماتیک تولید بحران و صدور آن نماید.
طوریکه نا چار است که برای منحرف کردن اذهان عمومی و عبور مقطعی از بحران ها مدام
با سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع
به برون مرز چاشنی تهدید کند تا تشنج با همسایه ومنطقه ایجاد نماید .
مسخره تر اینکه سرمقاله نویس بدون آنکه توضیح دهد دلیل تحریک کشور های همسایه از
جمله امارات عربی چیست . اما با وقاحت و پررویی تمام به جای تأسف از اینکه اقتصاد کشور
ورشکسته و وابسته شده است که نیازمند وارد کردن کالاهاا ز امارات دارد و طرح دهد
یا توصیه کند که چه راهکار هایی باید ارائه شود که از ضریب وابستگی اقتصادی کاسته
شود و مانع از بهد رفتن سرمایه و ارز کشور ونا بودی تولیدات داخلی وتولیدات
کشاورزی شود .ولی بعنوان باج گیری وتهدید
خط به وزیر ترور وجاسوسی امور خارجه داده شده است که باید در روابط با امارات بدلیل تهدیدی که در رابطه 3 جزیره تنب بزرگ
وکوچک وابوموسی کرده است سیاست اقتصادی علیه اش اتخاذ شود که جنبه ی اقتصادی داشته باشد
چونکه مدعی شده اقتصادش از سوی سرمایه های
ایرانی می چرخد . ناگفته نماند که این امارات است که در راستای تحریم هاا قدام می
کند . ولی سرمقاله نویس با تهدید وتحقیر
کردن رهبران شیخ نشینان این چنین از موضع فرار به جلو ادعای وارونه تهدید آمیز کرده و به صالحی وزیر ترور و جاوسی امور خارجه رهنمود اقدام تلافی جویانه
داده است :
"همزمان با اظهارات سؤالبرانگيز
سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان مبني بر تعيين نمايندهاي براي مذاكره با مسئولين
شيخنشين امارات درباره تفاهم نامه مربوط به سه جزيره ايراني ابوموسي، تنب بزرگ و
تنب كوچك، حاكم شارجه و رئيس پليس دوبي، ايران را به جنگ بر سر اين سه جزيره، و به
تعبير خودشان پس گرفتن آنها از ايران تهديد كردند. ضاحي خلفان، رئيس پليس دوبي، از شيخ شارجه هم
جلوتر رفته و با لحني تند ايران را صريحاً به جنگ تهديد كرده است. وي با انتشار
متني در شبكه اجتماعي توئيتر گفته است: "امارات داراي يك نيروي هوائي قوي است
و برخلاف گذشته كه ايران پنجمين ارتش قدرتمند جهان بود و امارات اصولاً ارتش
نداشت، امروز شرايط فرق كرده و اگر امارات خواهان جنگ با ايران باشد همه چيز را به
آتش خواهد كشيد و در آن صورتتر و خشك را با هم ميسوزانداين
توهمات و تخيلات كه به ذهن اين افراد كوچك ميرسد هر چند قابل اعتنا نيست و ميدانيم
كه شيوخ امارات در كاخهاي شيشهاي خود حتي از اعضاي خاندان خود در بيم و هراس
هستند و لحظهاي آرام و قرار ندارند، اما اين واقعيت را نيز از اظهارات آنها بايد
كشف كرد كه اين موجودات خيال پرداز اگر مجال گستاخي پيدا كنند به هر كاري دست
خواهند زد به ويژه آنكه خود را به حمايتهاي قدرتهاي استعماري نيز مستظهر ميدانند
همانگونه كه شيخ شارجه نيز در سخنان ارتجالي خود در پاسخ به يك بيننده تلويزيون به
اين نكته اعتراف كرد. با مخاطب قرار دادنو زیر ترور وجاسوسی امور خارجه علیا کبر صالحی عراقی برایش
تعیین تکلیف کرده است که می بایست مقابل تهدیدات امارات ازحالت روز مرگی خارج شده
ومقابل راوبط با امارات تجدید نظر کند .با توجه به اين واقعيتها، اكنون وقت
آنست كه دستگاه سياست خارجي ايران به يك برنامه ريزي دقيق در مورد روابط با امارات
روي آورد و دست از سياست روزمرگي كه تاكنون درباره مسأله جزاير دچار آن بود بردارد. .
در واقع، انگليس در ازاء باز گرداندن بخشي از خاك ايران،
بخش ديگري از خاك ايران را از شاه گرفت. بحرين علاوه بر قابل استفاده بودن به عنوان يك
پايگاه نظامي، داراي نفت نيز هست و دولت انگليس از بحرين بهرههاي سرشار مادي نيز
ميبرد. در يكسال اخير نيز اگر آل خليفه در مقابل انقلاب مردم بحرين دوام آورده به
مدد حمايتهاي سياسي و تحويل گرفتن سلاحهاي انگليسي البته در مقابل دلارهاي نفتي
بوده است. آنچه در
اين ميان موجب تأسف است، سياست روزمرگي وزارت امور خارجه كشورمان و حتي در بسياري
موارد برخوردهاي انفعالي اين وزارتخانه در مسأله جزاير سه گانه ايراني و ادعاهاي
واهي شيوخ امارات است. نيست. وزارت امورخارجه كشورمان ميتواند
از يكطرف با ترتيب دادن يك جريان اطلاعاتي قوي همراه با ارائه اسناد ومدارك در سطح
بينالمللي، كه هر لحظه قابليت به روز شدن را داشته باشد، تبليغات دشمنان را در
اين زمينه خنثي كند و از طرف ديگر با وضع مقررات ويژه در زمينه روابط سياسي، تجاري
و اجتماعي، محدوديتهاي خاصي را عليه امارات وضع نمايد و با اين اقدامات تنبيهي،
شيوخ امارات را متوجه عواقب اظهارات غيرمسئولانهشان كند. با توجه به
وابستگيهاي شديدي كه امارات به سرمايه ايرانيها، رفت و آمد اتباع ايران به
امارات و مبادلات تجاري امارات با ايران دارد، ايران به راحتي ميتواند با اتخاذ
سياستهاي ويژه، شيوخ امارات را تنبيه كند. ايران، در مقايسه با امارات، به مثابه
يك قاره است با برخورداري از كليه امكانات. مهمتر آنكه قدرت نظامي ايران در جنگ 8
ساله چنان نمايان شد كه سرنوشت صدام و حزب بعث ميتواند درس عبرت خوبي براي شيوخ
امارات باشد تا هوس نكنند توهمات شيخشارجه را تكرار نمايند. ما بايد به شيوخ امارات
بفهمانيم خيال بافي در كاخهاي شيشهاي عاقبت خوشي نخواهد داشت"
در خاتمه اینکه همانگونه که گفته شد
رژیم ایران رژیمی بربر منش و ضد بشری و نا متعارف می باشد که هیچگونه همخوانی با
دنیای کنونی ندارد . آنگونه که هر روزسپری می شود بر ضریب نا رضایتی عمومی افزوده
می گردد . از سوی دیگر دامنه ی اختلافات و رقابت وجنگ قدرت وثروت بالا گرفته است .
از طرف دیگر اوضاع اقتصادی بدلیل تحریم ها نابسامان تر می شودو تورم وگرانی و فقر
وبیکاری تسمه از گرده ی مردم به ویژه محرومان کشیده است .همچنین نا هنجاری های اجتماعی مکمل
ناامنی ونا رضایتی بیشتر شده است . لذابرای
کنترل شرایط انفجاری جامعه ضریب سرکوب وسانسور و ضرب وشتم وبازداشت و زندان وصدور
احکام اعدام در داخل کشور افزایش می یابد
.پس برای اینکه امکان بقای رژیم ضد بشری وقرون وسطایی کودتایی وجود داشته باشد .نیازبه اهرم یا
پارامتر بسیار قوی می باشد تا که نقش آچار فرانسه داشته یا کاربرد چند جانبه داشته
باشد .یعنی هم برد بهانه ی سرکوب داخلی
داشته باشد .هم نقش تهدید وباج گیری برون مرزی داشته باشد .برای همین است که بطور
جدی وپیگیر پروژه ی هسته ای دنبال می شود که تبدیل به حرف اول وآخر رهبر ومسئولان
کشوب شده است. هم در بعد یپلماسی امور
خارجه جانشین هر موضوع مهم دیگری شده است . آنگونه که سیاست مداخله جویانه در امور
داخلی عراق شده و اعزام نیرو سلاح و پول به سوریه و حمایت از بشار اسد رئیس جمهور
جنایتکار وخونریز سوریه شده است و حزب
الله لبنان ومسلح شده است تا در کنار حماس وجهاد اسلامی فلسطین با روند مذاکرات صلح خاورمیانه مخالفت ودشمنی با محمود عباس شود و کشورهای خلیج فارس با تهدید کردن شان منتهی به ایجاد تشنج در روابط کشورهای همسایه شود .زیرا که اینگونه
اقدامات تروریستی وتهدید آمیز در رابطه با توسعه حاشیه ی امنیتی برون مرزی دفاع از
اهداف هسته ای می باشد که نه مردم ایران موافق آن می باشتد و نه در راستای پیشبرد
منافع ملی کشور است .چون فقط با جدیت وپشتکار تلاش مذبوحانه می شود تا هر طوری شده دست یابی
به سلاح هسته ای ممکن شود و تضمینی برای پشتوانه ی بقای رژیم فاشیستی مذهبی وجود داشته باشد.
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 9
اردیبهشت ماه سال 1391
خيالبافي در كاخهاي شيشهاي