نقد و بررسی : (يادداشت
روز) دروغ نامه ی کیهان " خط نگاه دشمن تا انتخابات "
"واقعیت آنچنان فاش
شده است که دیگر تأثیر تحریم های ناشی از اهداف پروژه ی هسته ای کتمان کردنی نیست
. برای اینکه عریان شدنش طوریست که سید علی
خامنه ای مجبور شد در خطبه ی نماز جمعه ی تهران خود اعتراف کند که تحریم ها درد
آور و فلج کننده است . برای اینکه پروژه ی
هسته ای تبدیل به استخوان توی گلو گیر کرده ای شده است که نه قورت دادن ونه بیرون آوردنی
می باشد"
) هم
لهجه پاسدار حسین شریعتمداری در ابتدای یادداشت روزش کپی یادداشت های روز گذشته ی
خود وسایر همتایان قلم زنان یادداشت روز را رله کرده است . تا به موضوع مذاکرات
هسته ای در ترکیه رسیده و آن را به مذاکره ای که در بغداد در پیش است پیوند زده
است . البته بدون آنکه اشاره کند که برای چه فراخوان حضور به نوری مالکی دست نشانده داده شد تا در جماران
حضور یابد آنهم پس از سفر طارق الهاشمی به ترکیه و دیدار ی که وی با نخست وزیر
ترکیه داشت . متقابلاً این دیدار نوری
مالکی دست نشانده هم با خامنه ای و احمدی
نژاد در تهران انجام شده است که پشتوانه ی
لغز خوانی تحلیل هسته ای یادداشت روز نویس شود که چنین می باشد :
"هنگامي كه ايران و گروه 1+5 درباره زمان و مكان مذاكرات توافق
كردند، به يكباره مسائل داخلي ايران مجددا تبديل به اولويت دوم رسانه اي شد و
مجددا سياست خارجي به صدر اخبار بازگشت. اكنون كه مذاكرات اسلامبول 2 برگزار شده و
فاصله اي يك ماهه تا مذاكرات بغداد باقي است، هرچه به زمان برگزاري دور دوم
انتخابات مجلس نزديك شويم احتمالا دوباره اخبار سياست داخلي و رقابت هاي انتخاباتي
بر فضاي رسانه اي كشور غالب خواهد شد و براي مدتي -تا زمان آغاز مذاكرات بغداد-
همه نگاه ها به جانب محيط داخلي كشور دوخته مي شود.از يك جنبه غربي ها و بويژه آمريكايي ها كه رصد سازمان
يافته اي روي منابع داخلي ايران اعمال مي كنند عقيده دارند سياست خارجي در ايران
اساسا ادامه سياست داخلي است و بنابراين گاه بهترين راه براي تاثيرگذاري بر سياست
خارجي ايران در يك موضوع خاص اين است كه آن مسئله در سطح سياست داخلي حل شود. موضوع هسته اي را در نظر بگيريد. يك ادبيات نيرومند در
محافل غربي در اين باره وجود دارد كه مي گويد راه حل نهايي برنامه هسته اي زماني
هويدا خواهد شد كه در درون ايران تغييري رخ بدهد و مردم و مسئولان خود به اين
نتيجه برسند كه پيگيري موضوع تسلط بر فناروي هسته اي به جاي اينكه بر امنيت آنها
بيفزايد در حال كاستن از آن است. اين قلب راهبرد آمريكا در حدود 4 سال گذشته عليه
برنامه هسته اي ايران بوده است. مجموعه اقدامات آمريكا از استقرار سپر دفاع موشكي
در يك كمربند بزرگ جغرافيايي به دور زمين بگيريد تا فروش انبوه سلاح به كشورهاي
حاشيه خليج فارس، انجام عمليات تروريستي در داخل ايران و گسترش دادن تحريم ها به
حوزه هاي مرتبط با امنيت اقتصادي دقيقا با اين هدف انجام شده است كه ايران وادار
به محاسبه مجدد درباره برنامه هسته اي خود شود و در اين محاسبه مجدد به اين نتيجه
برسد كه ضرر پيگيري اين برنامه، از نفع آن بيشتر است قلم بردست یادداشت روز نویس هم لهجه پاسدار
حسین شریعتمداری"
یادداشت روز نویس ناخواسته اعتراف کرده است که چرا علیه ی
دولت مدعی اصلاح طلبان توطئه وسپس کودتا شد تا این رقبا از صحنه ی قدرت به ویژه ازتصمیم گیری در مورد پرونده هسته ای حذف شوند . برای اینکه گفته شده که اینان پیرامون پروژه ی هسته ای وفعال کردن
سانتریفیوژها از اخم آمریکا وحشت داشتند . پس این وحشت زدگان از طریق کودتا کنار
زده شدند تا که تأسیسأت هسته ای در اختیار آنانی قرار بگیرد که نه نگرانی از اخم
کردن آمریکا ندارند ، بلکه از موضع تبلیغات تاکتیکی شعار مرگ بر آمریکا سر دادن ر ظاهر ولی پیش بردن
سیاست مماشات گرایانه با زد وبند در پشت
پرده این طرح را زیر چتر مماشات گری و وقت
کشی و باج های کلان دادن دنبال نمایند . آنگونه که ادامه ی سیاست وقت کشی مکان مذاکره در عراق
نا امن و بی ثبات قرار است که دنبال شود
.برای همین بعنوان پیش مقدمه عقب نشینی مذاکره ترکیه با قلع وقمع و رد صلاحیت کردن نه
نامزدان رقیب که نامزدان وابسته به پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور در نمایش خیمه شب
بازی فرمایشی 12 اسفند که از سوی شورای نگهبان
آلت دست اعمال شد . ولی حضور ساندیس خوران دشمن شکن کذایی مورد نظر رهبر موجب ادعای حماسه ی دشمن شکن و موجب سیلی خوردن غرب به خصوص
آمریکا شد که موجب فاش شدن طرح واهدافش شد که دل
به دامنه ی اختلافات و اختلال در نمایش خیمه شب بازی فرمایشی 12 اسفند بسته بود.
ولی با حضور ساندیس خوران دشمن در 12 اسفند نه اینگونه توطئه فتنه و ضد انقلاب
وبیگانه متحمل شکست شد ، بلکه موجب آنگونه اعتباری شد که دستآوردش چنین است :
"واضح است كه محور اصلي اين راهبرد دستكاري در نگاه عمومي مسئولان
و مردم در ايران نسبت به هزينه ها و فوايد پي گيري اين مسير است. در دولت اصلاحات
برخي از كساني كه در پرونده هسته اي ايران حضور داشتند هر بار كه مي نشستند و
محاسبه مي كردند به اين نتيجه مي رسيدند كه چرخيدن سانتريفيوژها در نطنز به اخم
آمريكايي ها نمي ارزد، بنابراين روندي آغاز شد كه انتهاي آن قرباني كردن اين
فناوري پيش پاي پروژه جلب اعتماد غربي ها بود كه البته هرگز به آن هدف هم نمي رسيد.صحنه انتخابات مجلس اين مسئله را كاملا شفاف
كرد. از ديد طرف غربي آنگونه كه در مذاكرات اسلامبول هم آشكار شد انتخابات مجلس
نهم فرصتي براي سنجش اين مسئله بود كه آيا جامعه ايراني به مصالحه با غرب و صرف
نظر كردن از حقوق خود تحت فشارها متمايل شده است يا نه. دو اتفاق مي توانست غربي
ها را متقاعد كند كه اين سمت و سو در حال شكل گرفتن است: نخست اينكه مشاركت مردم
در انتخابات به نحو جدي كاهش يابد و دوم اينكه مردم در انتخابات به چهره هايي
اقبال كنند كه طرفدار رويكردهاي سازشكارانه هستند. هيچ كدام از اين اتفاقات در دور اول انتخابات مجلس رخ نداد
و براي دور دوم هم -كه درست در نيمه راه مذاكرات استانبول تا بغداد قرار دارد- پيش
بيني نمي شود كه غربگرايان در سراسر كشور هيچ شانس قابل توجهي داشته باشند.- ارتباط داخل با خارج. اين ارتباط اكنون در حال دگرگون شدن است. طرف غربي ظرف
حدود 6 ماه گذشته تلاش كرده مرزهاي ميان 3 جريان فتنه، ضد انقلاب و بيگانه را
كاملا كمرنگ كند و محور مشتركي از اين طيف تشكيل داده و آن را در مقابل نظام اسلامي
قرار بدهد. اگرچه شكل گيري اين طيف به دلايلي كه در اينجا جاي بحث آن نيست حتي به
طور نسبي توفيق نداشته، اما نشانه هاي روشني وجود دارد كه غربي ها درصدد ايجاد
مكانيسم هاي رسمي تر و صريح تري هستند كه در آن قبح ارتباط با خارج هر چه بيشتر
ريخته باشد. مديريت داخل از خارج. اين شايد
مهمترين جنبه اي است كه اكنون طرف غربي روي آن متمركز شده است. اين مديريت -كه
البته مي توان گفت به طور كامل ناكام بوده- از دو طريق انجام شده است. نخست اينكه
طرف غربي سعي كرده است با بسيج كردن برخي طيف هاي ضد انقلاب تلقي وجود نوعي بحران
را در فضاي داخلي كشور تشديد كنند. به ياد بياوريد كه وقتي لفاظي هاي اسرائيل
درباره احتمال ورود به درگيري نظامي با ايران قوت گرفت برخي جريانات ضد انقلاب، از
خود اسرائيلي ها شور و حرارت بيشتري در اين زمينه نشان مي دادند! كانال دوم يك
عمليات رسانه اي حساب شده است كه سعي مي كند به داخل اينگونه القا كند كه راه حل
مشكلات كشور مصالحه با غرب است در حالي كه در حقيقت موضوع برعكس است و عبارت درست
اين است كه بگوييم راه حل مشكلات انتخاباتي اوباما مصالحه با ايران است"
در خاتمه اینکه
بر خلاف رجز و لغز خوانی های وارونه که رهبر و سایر مسئولان پیرامون پروژه ی هسته
ای وتحریم ها می کنند و ادعای پیروزی از نشست مذاکره هسته ای ترکیه می کنند
که بلی پیروز شدیم وغرب عقب نشست . همینطور برای ادامه ی مذاکر ه هسته ای در بغداد هوراکشی می کنند که گویا
می توانند به ادامه ی سیاست وقت کشی با ترفندی دیگر موفق شوند . ولی واقعیت آنچنان فاش شده است که
دیگر تأثیر تحریم های ناشی از اهداف پروژه ی هسته ای کتمان کردنی نیست . برای
اینکه عریان شدنش طوریست که سید علی خامنه
ای مجبور شد در خطبه ی نماز جمعه ی تهران خود اعتراف کند که تحریم ها درد آور و
فلج کننده است . برای اینکه پروژه ی هسته
ای تبدیل به استخوان توی گلو گیر کرده ای شده است که نه قورت دادن ونه بیرون آوردنی
می باشد . چونکه اگر چنانچه عقب نشینی شود آن موع چه پاسخی برای شعار های انرژی
هسته ای حق مسلم ماست وبا وکیل مدافع وسخنگو ونماینده ملت شدن ادعا می شد که ملت
سر وسوزنی از حق انرژی هسته ای خود کوتاه نمی آید زیرا از نظر ملت پرونده ی هسته
ای بسته شده است و میلیارد ها دلار سرمایه گذاری شده به امید دست یابی به سلاح
هسته ای چگونه پاسخ توجیه کننده ای وجود دارد؟همچنیین اکر ادامه داده شود .چه درمان
وعلاجی برای درد آور وفلج کننده بودن تحریم ها وجود دارذ که هروز دامه ی آن گسترده
وسفت وسخت تر می شود؟ مهمتر اینکه ادامه اش احتمال چشم انداز جنگ است که دیگر نه
موهبت الهی نیست که قوز بالا قوز است.هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه 4 اردیبهشت ماه سال 1391
خط
نگاه دشمن تا انتخابات (يادداشت روز)