يادداشت خبرنگار
پازل مشكلات خوزستان كامل مي شود 14 فروردین -95
نويسنده: فاطمه زورمند
پازل مشكلات خوزستان كامل مي شود 14 فروردین -95
نويسنده: فاطمه زورمند
چند ماهي است که اگر نگوييم هر روز ولي هر هفته شاهد تجمعات و اعتصابات کارگري در سطح استان خوزستان بابت مطالبات عقب افتاده، تبعيض و مشکلات کاري و سوء مديريت و رکود هستيم و اين اعتراضات تنها مربوط به يک صنف و قشر خاص نيست و گستره وسيعي از نيروهاي کار استان در صنايع و بخش هاي مختلف را دربر مي گيرد.
از ني بران کشت و صنعت هفت تپه تا نيروهاي دکل حفاري، از نيروهاي حق التدريس آموزش و پرورش تا کارکنان پتروشيمي ماهشهر، از کشاورزان غرب کرخه تا اعضاي تعاوني هاي طرح کشاورزي جفير و کارکنان گروه ملي صنعتي فولاد ايران و کارگزاران مخابرات روستايي خوزستان هر کدام به دلايلي از شرايط کاري حاکم ابراز نارضايتي مي کنند.
اين نارضايتي ها و مطالبات معوق و شرايط رکود و افزايش قيمت ها رمق خانواده هاي خوزستاني را گرفته و به لحاظ معيشتي آنان را در تنگنا قرار داده است، هر روز يک صنعت و يک کارخانه و يک صنف دچار مشکل مي شود. آيا وضعيت در تمام کشور به اين گونه است يا خوزستان مورد آماج بي مهري قرار گرفته است؟ خوزستاني که بيش از 70 درصد درآمد کشور را تامين مي کند مستحق چنين پاداشي است؟
اين روزگار در حالي بر خوزستان هميشه مظلوم مي گذرد که سخاوتمندانه نفت و آبش را در اختيار کشور قرار داده است و خود بر مسند بيچارگي و عقب ماندگي تکيه زده است.
مگر نه دولتمردان وعده گشايش و گذر از رکود در پسابرجام را فرياد زدند و گوش همگان را از اين خبر ميمون و خجسته کر کردند پس چه شد؟ خوزستاني ها که از اين وعده هاي خوش چيزي جز خون دل نصيبشان نشد
از ني بران کشت و صنعت هفت تپه تا نيروهاي دکل حفاري، از نيروهاي حق التدريس آموزش و پرورش تا کارکنان پتروشيمي ماهشهر، از کشاورزان غرب کرخه تا اعضاي تعاوني هاي طرح کشاورزي جفير و کارکنان گروه ملي صنعتي فولاد ايران و کارگزاران مخابرات روستايي خوزستان هر کدام به دلايلي از شرايط کاري حاکم ابراز نارضايتي مي کنند.
اين نارضايتي ها و مطالبات معوق و شرايط رکود و افزايش قيمت ها رمق خانواده هاي خوزستاني را گرفته و به لحاظ معيشتي آنان را در تنگنا قرار داده است، هر روز يک صنعت و يک کارخانه و يک صنف دچار مشکل مي شود. آيا وضعيت در تمام کشور به اين گونه است يا خوزستان مورد آماج بي مهري قرار گرفته است؟ خوزستاني که بيش از 70 درصد درآمد کشور را تامين مي کند مستحق چنين پاداشي است؟
اين روزگار در حالي بر خوزستان هميشه مظلوم مي گذرد که سخاوتمندانه نفت و آبش را در اختيار کشور قرار داده است و خود بر مسند بيچارگي و عقب ماندگي تکيه زده است.
مگر نه دولتمردان وعده گشايش و گذر از رکود در پسابرجام را فرياد زدند و گوش همگان را از اين خبر ميمون و خجسته کر کردند پس چه شد؟ خوزستاني ها که از اين وعده هاي خوش چيزي جز خون دل نصيبشان نشد