فرادید| همه ما
در همان دوران کودکی جملاتی مانند «شرمندهام؛ ببخشید و یا عذر میخواهم» را میآموزیم،
اما چرا وقتی بزرگ میشویم در مقابل استفاده کردن از آنها مقاومت میکنیم؟
به گزارش فرادید به نقل از سایکولوژی
تودی، انگار التون جان راست میگفت که «شرمندهام» سختترین واژه دنیا است.
این اتفاق برای یک دسته از افراد حتی دشوارتر از دیگران است. بعضیها حاضرند
گردنشان زده شود، اما نگویند ببخشید!
این مشکل بیشتر از اینکه ریشه در غرور فرد داشته باشد، باید از منظر روانشناختی بررسی شود. در واقع زمانی یک فرد از عذرخواهی کردن امتناع میکند که بخواهد «خود» شکنندهاش را حفظ کند.
عذرخواهی نکردن البته مفهومی تدریجی است. مثلا ممکن است یکی از همین افراد در یک جای شلوغ با کسی برخورد کنند و فورا بگویند «اوه، ببخشید!» و دیگر به آن مسئله فکر نکند. اما همین شخص هنگام مواجهه با همسرش ممکن است فریاد بزند که «به چپ بپیچ. جی پی اس اینجا درست کار نمیکند!» اما لحظاتی بعد متوجه میشود که اتفاقا جی پی اس به درستی کار میکرده و او اشتباه میکرده است. با این حال، او اصلا دوست ندارد که از همسر خود معذرت خواهی کند!
به طور کلی هنگامی که حرف یا اعمال ما باعث آزرده خاطر شدن دیگران از نظر عاطفی و احساسی میشود، اغلب ما سعی میکنیم تا با یک عذر خواهیِ برخاسته از صمیم قلب از آن شخص دلجویی کنیم. تعداد کمی از آدمها اما ترجیح میدهند حتی در چنین شرایطی سکوت کنند یا در حقیقت ککشان هم نمیگزد! آنها معمولا بهانه میآورند و چیزی که گفتهاند را انکار میکنند.
چه دلایلی پشت رفتار آنها است؟
اگر چنین شخصی بگوید که عذر میخواهد، در واقع متحمل پیامدهای روانشناختی میشود که ابعاد آن فراتر از واژهها است. این کار ممکن است به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه، ترسهای درونی فرد را برانگیخته کند. اما سوال اینجا است که چه دلایلی پشت اینگونه رفتارها است؟
1. اعتراف به اشتباه برای "افرادِ فراری از عذرخواهی کردن" بسیار ناخوشایند است، زیرا آنها از تواناییِ تمایز بین اعمال و شخصیتشان برخوردار نیستند. اگر آنها کاری بدی را انجام دهند، حتما باید آدم بدی هم باشند. آنها در حقیقت نمیتوانند بین هویت و عزت نفس تفاوت قائل شوند.
این مشکل بیشتر از اینکه ریشه در غرور فرد داشته باشد، باید از منظر روانشناختی بررسی شود. در واقع زمانی یک فرد از عذرخواهی کردن امتناع میکند که بخواهد «خود» شکنندهاش را حفظ کند.
عذرخواهی نکردن البته مفهومی تدریجی است. مثلا ممکن است یکی از همین افراد در یک جای شلوغ با کسی برخورد کنند و فورا بگویند «اوه، ببخشید!» و دیگر به آن مسئله فکر نکند. اما همین شخص هنگام مواجهه با همسرش ممکن است فریاد بزند که «به چپ بپیچ. جی پی اس اینجا درست کار نمیکند!» اما لحظاتی بعد متوجه میشود که اتفاقا جی پی اس به درستی کار میکرده و او اشتباه میکرده است. با این حال، او اصلا دوست ندارد که از همسر خود معذرت خواهی کند!
به طور کلی هنگامی که حرف یا اعمال ما باعث آزرده خاطر شدن دیگران از نظر عاطفی و احساسی میشود، اغلب ما سعی میکنیم تا با یک عذر خواهیِ برخاسته از صمیم قلب از آن شخص دلجویی کنیم. تعداد کمی از آدمها اما ترجیح میدهند حتی در چنین شرایطی سکوت کنند یا در حقیقت ککشان هم نمیگزد! آنها معمولا بهانه میآورند و چیزی که گفتهاند را انکار میکنند.
چه دلایلی پشت رفتار آنها است؟
اگر چنین شخصی بگوید که عذر میخواهد، در واقع متحمل پیامدهای روانشناختی میشود که ابعاد آن فراتر از واژهها است. این کار ممکن است به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه، ترسهای درونی فرد را برانگیخته کند. اما سوال اینجا است که چه دلایلی پشت اینگونه رفتارها است؟
1. اعتراف به اشتباه برای "افرادِ فراری از عذرخواهی کردن" بسیار ناخوشایند است، زیرا آنها از تواناییِ تمایز بین اعمال و شخصیتشان برخوردار نیستند. اگر آنها کاری بدی را انجام دهند، حتما باید آدم بدی هم باشند. آنها در حقیقت نمیتوانند بین هویت و عزت نفس تفاوت قائل شوند.
2. عذرخواهی برای
اکثر ما ممکن است یک پیامد داشته باشد و آن اینکه مقصر شناخته شویم. در سوی دیگر،
کسانی که مقاومت میکنند، بر این باورند که عذرخواهی کردن منجر به شرمندگی آنها
خواهد شد. شرمندگی باعث تخریب شخصیتی آنها میشود.
3. افراد عادی فکر میکنند که با عذرخواهی میتوانند به یک بحث پایان دهند، اما افراد مقاوم در برابر عذرخواهی بر این باورند که عذرخواهی به ادامه بحث منجر خواهد شد. همین تفاوت نگاه یکی از دلایل امتناع آنها از عذرخواهی کردن است.
4. این افراد همچنین فکر میکنند که با یک عذرخواهی ساده تمام مسئولیت کار را پذیرفتهاند و طرف دیگر تبرئه میشود. مثلا زمانی که شخص با همسر خود بحث میکند، فکر میکند که عذرخواهی کردن از همسر باعث شانه خالی کردن وی از تمام مسئولیتهایش میشود و به همین دلیل اصلا معذرت خواهی نمیکند.
5. آنها عذر خواهی نمیکنند تا احساساتشان را از این طریق مدیریت کنند. آنها بیشتر اوقات درگیر احساساتی چون عصبانیت، زودرنجی و دوری کردن هستند و نزدیکی عاطفی را نقطه ضعف خود میدانند. این دسته از افراد تنها یک هدف دارند و آن است که گاردشان را تحت هر شرایطی حفظ کنند. واقعا نمیتوان چنین افرادی را درک کرد، اما اگر کمی به اطراف خود نگاه کنید آنها را خواهید دید. در حالی با عذرخواهی کردن میتوان احساس بهتری داشت، این افراد مسیر دیگری را انتخاب میکنند و بعضا هم به آن میبالند!