یادداشت/
رسایی
رفتار
هاشمی؛ غفلت یا خیانت؟ مساله این است 14 فروردین – 95
بدجوری دامنه ی جنگ قدرت و
ثروت میان خامنه ای ورفسنجانی بالا زده
ومهار ناپذیر شده است . آنگونه که خامنه ای مجبور شده است تاآشکارا بلندگوی
پاسداران علیه رفسنجانی شود . زیرا درراستای دفاع از موشک های دور برد پاسداران که
به خاطر مخالفت با برجام است .چونکه آزمایشات موشک های دوربرد پاسداران باعث تشدید
خطر تحریم های بیشتر شده است . از طرف دیگر رفسنجانی فرهنگ
گفتمان مذاکره را تعامل ونه موشکی در آینده دانسته است .درحالیکه
خامنه ای برای اینکه از موشک های دوربرد
پاسداران دفاع کرده باشد رفسنجانی را متهم به آگاه خائن کرد . اکنون آخوند لمپن
ولات رد صلاحیت شده حمید رسایی گفته است رفتار رفسنجانی ؛ غفلت یا خیانت؟ و افزوده مساله این
است که رفسنجانی در این سال
ها می داند چه می نویسد و چه می گوید، او ناآگاه نیست...
حداقل در سال گذشته، ۴ مورد مواضع قابل
تامل و دشمن شادکن از سوی هاشمی رفسنجانی اظهار شده که رهبری انقلاب با هدف صیانت
از انقلاب اسلامی از تریبون عمومی به آن پاسخ دادهاند.
به گزارش حوزه پارلمانی خبرگزاری فارس، حجتالاسلام حمید رسایی
نماینده مردم تهران و نائب رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی یادداشتی با
عنوان «رفتار هاشمی؛ غفلت یا خیانت، مساله این است» منتشر کرد.
متن کامل این مطلب به شرح زیر است:
شاید به دلیل گذر زمان، برخی فراموش
کرده باشند که مواضع دشمن شاد کن هاشمی رفسنجانی و پاسخهای روشنگرانه و صریح امام
خامنهای، تنها به موضع اخیر هاشمی درباره موضوع موشکی باز نمیگردد بلکه حداقل در
سال گذشته، چهار مورد مواضع قابل تامل و دشمن شاد کن از سوی هاشمی رفسنجانی اظهار
شده که رهبری انقلاب با هدف صیانت از انقلاب اسلامی از تریبون عمومی به آن پاسخ
داده و خط انحرافی هاشمی را برای افکار عمومی تبیین و نتایج سوء آن را به هاشمی
تذکر داده اند.همه به یاد دارند که هاشمی با ذکر خاطرهای عجیب از امام راحل(ره)
مدعی شد که رهبر ضد استکباری انقلاب اسلامی و دشمن همیشگی آمریکا، مخالف شعار مرگ
بر آمریکا بود! این خاطره جعلی که در راستای خط سازش و با طراحی تحریف امام صورت
گرفته بود، سبب شد تا رهبر معظم انقلاب، موضوع سخنرانی مراسم سالگرد امام خمینی
(ره) در سال 94 را به «تحریف امام» اختصاص دهند و در بخشی از آن خطاب به مردم
بگویند:
«آنچه امروز به شما عرض میکنم تحت
عنوان "تحریف شخصیّت امام" است... [برخی در خارج و] در داخل هم بعضی
ندانسته، بعضی هم دانسته [شخصیّت امام را] تحریف میکردند؛ حتّی زمان حیات
خود امام. هر حرفی را که بهنظرشان پسندیده بود، به امام نسبت میدادند؛ درحالیکه
ارتباطی به امام نداشت. بعد از رحلت امام هم همین جریان ادامه داشته است؛ حتّی تا
آنجایی که بعضی حرفها و بعضی اظهارات، امام را بهصورت یک آدم لیبرال که هیچ قید
و شرطی در رفتار او در زمینههای سیاسی، حتّی در زمینههای فکری و فرهنگی وجود
ندارد، معرّفی میکنند؛ این هم بشدّت غلط و خلاف واقع است... امام این عقبه را از
روز اوّل دید، با آن مقابله کرد؛ لذا تا آخر، امام علیه آمریکا و دستگاه سیاسی و
امنیّتی آمریکا موضع داشت..» (94/3/14)هاشمی در ادامه پروژه تحریف مبانی، خط تخریب
و تضعیف نیروهایی که در صف مقابله با استکبار هزینه میدهند را با تکرار دائمی
اتهام افراطیگری به آنها دنبال کرد. همین سبب شد تا در چند نوبت رهبر انقلاب به
شماتت تریبون دارانی که نیروهای حزب اللهی و بسیجی را به افراطی گری متهم میکنند،
بپردازد و آن را در راستای پروژه نفوذ بدانند:
«کسانی که بر ارزشها و اصالتها پای
میفشرند به افراطیگری و تندروی متهم میشوند تا در سایه سکوت آنها و تضعیف
تدریجی ارزشها و آرمانها، زمینه تحقق اهداف پروژه نفوذ فراهم شود. نمیگوییم
این افراد و جریانها، این کار را آگاهانه انجام میدهند اما با این اتهامات،
دانسته یا ندانسته، خاکریز مستحکمِ بسیج را تضعیف و پروژه خطرناک نفوذ دشمن را
تکمیل میکنند. نباید هر کسی از ارزشها و محکمات انقلاب و امام رحمةاللهعلیه گفت
با اتهام جناحیگری و افراطیگری روبهرو شود.»(94/9/4)
اما هاشمی در کنار تحریف امام و تخریب
فرزندان امام، سالهاست که میزان سلامت انتخاباتها را به نسبت آن با آنچه میپسندد
یا نمیپسندد، مرتبط میداند. او به نتایج انتخابات سال 84 که خاتمی برگزار کننده
آن بود، اعتراض داشت، چون نام "هاشمی بهرمانی" از صندوق بیرون نیامد.
سال 88 باز به همین دلیل که نام کاندیدای محبوب هاشمی از صندوق بیرون نیامد، بر
همان طبل کوبید. سال 92 هم مثل دوره های قبل همواره از ضرورت برگزاری انتخاباتی
سالم و دل نگرانیهایش از احتمال تغییر آرای مردم سخن گفت، سخنانی که همواره دست
آویز رسانههای بیگانه برای اتهام زنی به انقلاب اسلامی شده بود. این ادعاهای
تکراری هاشمی درباره سلامت انتخابات کار را رساند به آنجا که رهبری انقلاب با
انتقاد شدید از این ادبیات آن را نوعی مرض نامیدند:
«انتخابات را نباید خراب کرد. بعضیها
خوششان میآید و کأنّه عادت دارند که از نزدیکی انتخابات، دائم بر کوس نامطمئن
بودن انتخابات بدمند؛ عادت کردهاند. این خیلی عادت بدی است، مرض بدی است، چرا؟
انتخابات انتخابات سالمی است. ممکن است در هر انتخابی، یک تخلّفی در یک گوشهای
انجام بگیرد؛ این ممکن است، همیشه هم از این قبیل اتّفاق میافتد - خب در کارهای
خود ما هم، کارهای شخصی و عمومی و خصوصیمان ممکن است تخلّفاتی اتّفاق بیفتد -
امّا تخلّفاتی که نتایج انتخابات را تغییر بدهد، مطلقاً وجود ندارد.» (94/10/14)
این سخنان شدید اللحنرهبری هم سبب نشد
تا هاشمی از پروژه تخریب و زیر سؤال بردن سلامت انتخابات دست بردارد. او که برای
مجلس خبرگان دور پنجم برنامه از پیش طراحی شدهای داشت، با استفاده از سید حسن
خمینی، بازی جدیدش را شروع کرد اما وقتی این بازی با عدم حضور سید حسن در جلسه
آزمون علمی خبرگان و عدم احراز صلاحیت وی توسط شورای نگهبان ناتمام ماند، در روز
12 بهمن در سخنرانی خود، شدیدترین توهین ها را متوجه فقهای شورای نگهبان کرد و
مشروعیت آنها را زیر سؤال برد.
این اقدام هاشمی، با استقبال گرم رسانههای
بیگانه مواجه شد. هاشمی در حالی چنین ادبیاتی را نسبت به شورای نگهبان بکار می برد
که پیش از آن از امام امت شنیده بود که هر کس فقهای شورای نگهبان را تخریب و یا
نسبت به آنها توهین کند، مفسد فی الارض است. مقام معظم رهبری اما این بار شدیدتر
از دفعات قبل، پروژه تخریب شورای نگهبان را پروژهای آمریکایی دانستند که عدهای
غافلانه آن را در داخل دنبال می کنند:
«برادران و خواهران عزیز! تخریب شورای
نگهبان معنا دارد. آمریکاییها از اوّل انقلاب با چند نقطه اساسی در کشور و در
نظام جمهوری اسلامی بشدّت مخالف بودند که یکیاش شورای نگهبان بود؛ سعی کردند،
تلاش کردند و از بعضی افراد داخلی غافل و بیتوجّه هم سوءاستفاده کردند بلکه
بتوانند بساط شورای نگهبان را جمع کنند. البتّه نتوانستند و نمیتوانند- حالا
درصددند تصمیمهای شورای نگهبان را زیر سؤال ببرند. معنای این کار چیست؟ جوانهای
عزیز ما به این درست توجّه کنند؛ وقتی تصمیمهای شورای نگهبان زیر سؤال رفت و
ادّعا شد که اینها غیر قانونی است، معنایش چیست؟
معنایش این است که انتخاباتی که پیش رو
است، غیر قانونی است؛ وقتی انتخابات غیر قانونی شد، برخلاف قانون شد، نتیجهاش
چیست؟ نتیجهاش این است مجلسی که بر اساس این انتخابات تشکیل خواهد شد، غیر قانونی
است؛ معنای غیر قانونی بودن مجلس این است که در طول چهار سال هر قانونی که در این
مجلس بگذرد، اعتبار ندارد و بیاعتبار است؛ یعنی کشور را چهار سال در خلأ مجلس و
خلأ قانون نگه داشتن؛ معنای تخریب شورای نگهبان این است و دشمن این را میخواهد.
البتّه آنکسانی که با دشمن در داخل همصدایی میکنند، بیشترشان ملتفت نیستند چهکار
میکنند. من متّهم نمیکنم کسی را به خیانت؛ ملتفت نیستند، توجّه ندارند امّا واقع
قضیّه این است. تخریب شورای نگهبان، اینکه شورای نگهبان را ما زیر سؤال ببریم و
بگوییم که تصمیمگیری هایشان برخلاف قانون بوده است، تخریب شورای نگهبان نیست،
تخریب انتخابات است، تخریب مجلس است، تخریب چهار سال قانونگذاری در مجلس است؛
دنبال این هستند. ببینید، نقشه را چه زیرکانه میکشند. این را من باید به افکار
عمومی بگویم؛ افکار عمومی باید بدانند این را؛ آنکسی که علیه شورای نگهبان حرف میزند،
خودش ملتفت نیست و توجّه ندارد که چهکار دارد میکند امّا کار این است.»
(94/11/28)
هر چند امام خامنهای در این سخنرانی،
تخریب کنندگان شورای نگهبان را غافلانی نامید که قصد خیانت ندارند اما این سبب شد
تا بعد از برگزاری انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم، وقتی هاشمی رفسنجانی از رای
آوری لیست خود در تهران بسیار شادمان بود و این انتخابات را سالم ترین انتخابات مینامید،
یک نکته را به وی و همه کسانی که در سال 88 کشور را به آتش کشیدند، یادآوری کنند:
«یک نکته دیگری که باز در این
انتخابات واضح شد و بسیار خودش را نشان داد، رفتار کاملاً نجیبانه کسانی بود که
رأی نیاوردند. برخلاف رفتار نانجیبانه کسانی که در سال 88 عمل کردند که چون رأی
نیاوردند، دعوا راه انداختند، مردم را به خیابانها کشاندند، کار را به زدوخورد
کشاندند، برای کشور هزینه درست کردند، دشمن را جری کردند، طمع دشمن را برانگیختند؛
این کارها شد. خدای متعال آن فتنه را خاموش کرد وَالّا آن فتنه، فتنه کوچکی نبود
که اینها راه انداختند.» (94/12/20)
کار اما به اینجا خاتمه نیافت. درست در
زمانی که توافقنامهای ننگینی به نام برجام به کشور تحمیل، و بر اساس آن سانتریفیوژها
جمعآوری، اورانیومهای غنی شده از کشور خارج و قلب راکتور اراک خارج شده بود و
ایران همه اقدامات خود را روی زمین انجام داده بود و طرف مقابل فقط وعده هایی را
روی کاغذ تحویلمان داده بود و فشارهای خود را روی بنیه دفاعی و صنعت موشکی کشور
متمرکز کرده بود، هاشمی رفسنجانی سیگنال جدیدی به آن سوی مرزها ارسال کرد؛ دنیای
فردا دنیای کفتگوهاست نه دنیای موشک!
این بار اما امام خامنه ای صریح از
تمام موارد گذشته، سخن هاشمی را پاسخ داد:«اینکه بگویند فردای دنیا، فردای
مذاکره است، دنیای موشک نیست این اگر از روی ناآگاهی گفته شود که ناآگاهی است؛ اما
اگر از روی آگاهی باشد، خیانت است. اگر نظام اسلامی دنبال فناوری و مذاکره باشد،
اما قدرت دفاعی نداشته باشد مقابل هر کشور فزرتی که تهدید کند باید عقب نشینی
کند.» (95/1/11)
هاشمی در این سال ها می داند چه می
نویسد و چه می گوید، او ناآگاه نیست...