ریاست مجلس
آینده از آن چه کسی خواهد شد و رقبای محمدباقر قالیباف چگونه عقبنشینی خواهند
کرد؟ 12 اسفند-98
چالش های سرهنگ برای ریاست پارلمان
الهام برخوردار
در این روزها سایه کروناویروس بر هر حوزهای در کشور سنگینی میکند که مجلس شورای اسلامی و انتخابات آن نیز از این امر مستثنی نیست. بعد از آنکه انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی تمام شد خیلی سریع اخبار شیوع ویروس کرونا در ایران منتشر شد و از روز انتخابات تا کنون همه اخبار حول محور بحرانی است که کشور ما را نیز درگیر خودش کرده است. اصولگرایان که در این دوره از انتخابات بدون حضور رقیب توانستند همه طیفها و جناحهای خود را راهی بهارستان کنند حالا یک مرحله دیگر را در پیشرو دارند و آن انتخاب رئیس آینده مجلس شورای اسلامی است. هنوز مشخص نیست که درغیاب لاریجانی و پیشتر حدادعادل کدام یک از چهرههای اصولگرای راه یافته به مجلس بر صندلی ریاست بهارستان تکیه خواهد زد. این جریان سیاسی که تا آخرین لحظات درگیر ائتلاف درونی جناحها بود آیا حالا نیز خواهد توانست بین آنها برای ریاست مجلس توازن برقرار کند و قالیباف برای رسیدن به صندلی ریاست چه موانعی را در پیشرو دارد؟
قالیباف ناکام انتخابات ریاستجمهوری بالاخره توانست در انتخابات مجلس آن هم در شرایطی که اصلاحطلبان حضور نداشتند و یا خیلی محدود چند کاندیدا را در این دوره داشتند توانست به عنوان سر لیست اصولگرایان در این دوره به مجلس راه یابد. شهردار سابق شاید ازا ین طریق بتواند رویای خود را برای رسیدن به پاستور محقق کند و از صندلی ریاست بهارستان راهی پاستور شود. اما این تمام ماجرا نیست. محمدباقر قالیباف برای رسیدن به صندلی ریاست موانع زیادی را پیشرو دارد از فرزندان مصباح تا میرسلیم و اصولگرایانی که چندان موافق نواصولگرایی نیستند.
پایداریها که تا به حال به هیچ سراطی مستقیم نبودهاند حالا در مقابل قالیباف برای ریاست نیز رقیبی قوی محسوب میشوند که حاضر نیستند به راحتی میدان را در اختیار شهردار ناکام قرار دهند. آنها که پیش از انتخابات اصولگرایان را مجبور کردند که با امتیاز وارد ائتلاف آنها شوند قطعا در رابطه با ریاست مجلس نیز چالشی سخت ایجاد خواهند کرد و قالیباف روزهای سختی در پیش دارد. اینجا دیگر فقط اصولگرایان هستند و سهمخواهیهایی که تا به حال ضربات جبرانناپذیری را شامل این جریان سیاسی کرده است. انتخابات به پایان رسیده و حالا با طیب خاطر بیشتری برای ریاست بر مجلس دوازدهم میجنگند. آیا اینبار نیز سهم دادن جواب خواهد داد و قالیباف بازهم با ائتلاف خواهد توانست به اهداف خود برسد؟ پایداریها که در انتخابات یکی از شروطشان خط خوردن نام محمدباقر قالیباف در لیست ائتلافی بود آیا حاضر خواهند بود ریاست مجلس را به همین راحتی واگذار کنند و از آن چشمپوشی کنند؟
با شناختی که از این طیف تندرو اصولگرا وجود دارد آنها قطعا با امتیازات و سهم گزافی که از اصولگرایان گرفتند در دقیقه نود حاضر شدند که وارد لیست ائتلافی با حضور قالیباف شوند. بنابراین وقتی که توانستند آنجا سهم قابل توجهی را از آن خود کنند قطعا در رابطه با ریاست آینده مجلسی که کاملا اصولگرایی است و رقیبی حضورن دارد دیگر چشم بر ملاحظات خواهند بست و سهمخواهیها فزونی خواهد گرفت. مرتضی آقا تهرانی که در زمان علی لاریجانی یکی از رقبای اصولی او بر ریاست مجلس بود حالا زمانی که میبیند میدان کاملا در اختیار آنهاست بعید به نظر میرسد خیلی راحت از ریاست بر مجلس دوازدهم عبور کند و به سهم ناچیزی راضی شود. بنابراین روزهای سختی در انتظار قالیباف است و او باید دوباره سهم بدهد و آئتلاف کند تا شاید از این مرحله نیز جان سال به در ببرد و مانند زمانی که شهردار تهران بود چند سالی با خیال آسوده بر صندلی ریاست بهارستان تکیه بزند. اما قالیباف تا چه حد حاضر است برای رسیدن به ریاست به رقبا امتیاز دهد. پایداریها به چه سهمی در این مرحله راضی خواهند شد و آیا اصلا آنها حاضر خواهند شد حتی با وجود سهمخواهی بیشتر این مهم را به رقیب خود واگذار کنند. اینها همگی سوالاتی است که با توجه به شناخت هر کدام از این افراد و چهرهها وجود دارد و همچنان مشخص نیست که دعوا بر سر ریاست مجلس دوازدهم به نفع چه کسی خاتمه یابد. باید دید مبارزه در مجلسی که کاملا اصولگرایی است تا چه حد اهمیت دارد که چه کسی بر آن ریاست خواهد کرد.
قطعا قالیباف در مبارزه با فرزندان معنوی مصباح راه سختی در پیش دارد و باید برای رسیدن به هدف موانع دیگری را نیز از پیشرو بردارد و به نوعی با دیگر طیفهای حاضر در مجلس ئتلاف کند تا شاید عبور از پایداریها برای او راحتتر و کمهزینهتر باشد. شهردار سابق باید تلاش کند تا حد امکان مستقلین و احمدینژادیها را با خود همراه کند تا شاید راه رسیدن به ریاست هموار شود. تا اینجای کار که قالیباف توانسته است با همین سیاست ائتلافی خوب پیش برود. او که پیش از انتخابات به دیدار رئیس دولت سابق رفته بود تا شاید از سبد رای او در مواقع ضروری استفاده کند در حال حاضر نیز براری رسیدن به هدفش از هیچ تلاش و روزنهای چشم نخواهد پوشید و به هر ریسمانی چنگ خواهد زد. منتها او به خوبی میداند که قرار نیست برای رسیدن خود را درون یک دسته از ائتلافها و سهمخواهیها گیر بیندازد و محدود تعهداتش کند.
پایداریها را کنار بگذاریم رقیب دیگری برای شهردار سابق در مقابل رسیدن به ریاست وجود دارد که او نیز بدش نمیآید حالا که میدان کاملا در اختیار اصولرگایان قرار گرفته به آرزوهایش نرسد. مصطفی میرسلیم دیگر مانع پیش پای قالیباف است. رقیبی که پیشتر هم در انتخابات ریاست جمهوری رودروی قالیباف قرار گرفته بود و حالا هر دو در ذیل یک فهرست و از یک شهر راهی پارلمان شدهاند. میرسلیم نشان داده که سودایش برای تکیه زدن بر کرسی ریاست یک قوه کم از قالیباف نیست.
حالا باید دید کدام یک از این رقبا خواهند توانست دیگران را با خود همراه سازند و قدرت چانهزنی کدامیک قویتر است. این رقابت درونی یک برنده بیشتر نخواهد اما با این تفاوت که بازنده نیز چندان بیامتیاز نخواهد بود درواقع اینجا بازی برد و باخت نیست و میشود گفت اصولگرایان در این ماجرا وارد یک رقابت برد - برد شدهاند چرا که هر کدام که بخواهند عقب نشینی کنند دیگری باید امتیازاتی را واگذار کند و سهم قابل توجهی در اختیار او قرار دهد.
الهام برخوردار
در این روزها سایه کروناویروس بر هر حوزهای در کشور سنگینی میکند که مجلس شورای اسلامی و انتخابات آن نیز از این امر مستثنی نیست. بعد از آنکه انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی تمام شد خیلی سریع اخبار شیوع ویروس کرونا در ایران منتشر شد و از روز انتخابات تا کنون همه اخبار حول محور بحرانی است که کشور ما را نیز درگیر خودش کرده است. اصولگرایان که در این دوره از انتخابات بدون حضور رقیب توانستند همه طیفها و جناحهای خود را راهی بهارستان کنند حالا یک مرحله دیگر را در پیشرو دارند و آن انتخاب رئیس آینده مجلس شورای اسلامی است. هنوز مشخص نیست که درغیاب لاریجانی و پیشتر حدادعادل کدام یک از چهرههای اصولگرای راه یافته به مجلس بر صندلی ریاست بهارستان تکیه خواهد زد. این جریان سیاسی که تا آخرین لحظات درگیر ائتلاف درونی جناحها بود آیا حالا نیز خواهد توانست بین آنها برای ریاست مجلس توازن برقرار کند و قالیباف برای رسیدن به صندلی ریاست چه موانعی را در پیشرو دارد؟
قالیباف ناکام انتخابات ریاستجمهوری بالاخره توانست در انتخابات مجلس آن هم در شرایطی که اصلاحطلبان حضور نداشتند و یا خیلی محدود چند کاندیدا را در این دوره داشتند توانست به عنوان سر لیست اصولگرایان در این دوره به مجلس راه یابد. شهردار سابق شاید ازا ین طریق بتواند رویای خود را برای رسیدن به پاستور محقق کند و از صندلی ریاست بهارستان راهی پاستور شود. اما این تمام ماجرا نیست. محمدباقر قالیباف برای رسیدن به صندلی ریاست موانع زیادی را پیشرو دارد از فرزندان مصباح تا میرسلیم و اصولگرایانی که چندان موافق نواصولگرایی نیستند.
پایداریها که تا به حال به هیچ سراطی مستقیم نبودهاند حالا در مقابل قالیباف برای ریاست نیز رقیبی قوی محسوب میشوند که حاضر نیستند به راحتی میدان را در اختیار شهردار ناکام قرار دهند. آنها که پیش از انتخابات اصولگرایان را مجبور کردند که با امتیاز وارد ائتلاف آنها شوند قطعا در رابطه با ریاست مجلس نیز چالشی سخت ایجاد خواهند کرد و قالیباف روزهای سختی در پیش دارد. اینجا دیگر فقط اصولگرایان هستند و سهمخواهیهایی که تا به حال ضربات جبرانناپذیری را شامل این جریان سیاسی کرده است. انتخابات به پایان رسیده و حالا با طیب خاطر بیشتری برای ریاست بر مجلس دوازدهم میجنگند. آیا اینبار نیز سهم دادن جواب خواهد داد و قالیباف بازهم با ائتلاف خواهد توانست به اهداف خود برسد؟ پایداریها که در انتخابات یکی از شروطشان خط خوردن نام محمدباقر قالیباف در لیست ائتلافی بود آیا حاضر خواهند بود ریاست مجلس را به همین راحتی واگذار کنند و از آن چشمپوشی کنند؟
با شناختی که از این طیف تندرو اصولگرا وجود دارد آنها قطعا با امتیازات و سهم گزافی که از اصولگرایان گرفتند در دقیقه نود حاضر شدند که وارد لیست ائتلافی با حضور قالیباف شوند. بنابراین وقتی که توانستند آنجا سهم قابل توجهی را از آن خود کنند قطعا در رابطه با ریاست آینده مجلسی که کاملا اصولگرایی است و رقیبی حضورن دارد دیگر چشم بر ملاحظات خواهند بست و سهمخواهیها فزونی خواهد گرفت. مرتضی آقا تهرانی که در زمان علی لاریجانی یکی از رقبای اصولی او بر ریاست مجلس بود حالا زمانی که میبیند میدان کاملا در اختیار آنهاست بعید به نظر میرسد خیلی راحت از ریاست بر مجلس دوازدهم عبور کند و به سهم ناچیزی راضی شود. بنابراین روزهای سختی در انتظار قالیباف است و او باید دوباره سهم بدهد و آئتلاف کند تا شاید از این مرحله نیز جان سال به در ببرد و مانند زمانی که شهردار تهران بود چند سالی با خیال آسوده بر صندلی ریاست بهارستان تکیه بزند. اما قالیباف تا چه حد حاضر است برای رسیدن به ریاست به رقبا امتیاز دهد. پایداریها به چه سهمی در این مرحله راضی خواهند شد و آیا اصلا آنها حاضر خواهند شد حتی با وجود سهمخواهی بیشتر این مهم را به رقیب خود واگذار کنند. اینها همگی سوالاتی است که با توجه به شناخت هر کدام از این افراد و چهرهها وجود دارد و همچنان مشخص نیست که دعوا بر سر ریاست مجلس دوازدهم به نفع چه کسی خاتمه یابد. باید دید مبارزه در مجلسی که کاملا اصولگرایی است تا چه حد اهمیت دارد که چه کسی بر آن ریاست خواهد کرد.
قطعا قالیباف در مبارزه با فرزندان معنوی مصباح راه سختی در پیش دارد و باید برای رسیدن به هدف موانع دیگری را نیز از پیشرو بردارد و به نوعی با دیگر طیفهای حاضر در مجلس ئتلاف کند تا شاید عبور از پایداریها برای او راحتتر و کمهزینهتر باشد. شهردار سابق باید تلاش کند تا حد امکان مستقلین و احمدینژادیها را با خود همراه کند تا شاید راه رسیدن به ریاست هموار شود. تا اینجای کار که قالیباف توانسته است با همین سیاست ائتلافی خوب پیش برود. او که پیش از انتخابات به دیدار رئیس دولت سابق رفته بود تا شاید از سبد رای او در مواقع ضروری استفاده کند در حال حاضر نیز براری رسیدن به هدفش از هیچ تلاش و روزنهای چشم نخواهد پوشید و به هر ریسمانی چنگ خواهد زد. منتها او به خوبی میداند که قرار نیست برای رسیدن خود را درون یک دسته از ائتلافها و سهمخواهیها گیر بیندازد و محدود تعهداتش کند.
پایداریها را کنار بگذاریم رقیب دیگری برای شهردار سابق در مقابل رسیدن به ریاست وجود دارد که او نیز بدش نمیآید حالا که میدان کاملا در اختیار اصولرگایان قرار گرفته به آرزوهایش نرسد. مصطفی میرسلیم دیگر مانع پیش پای قالیباف است. رقیبی که پیشتر هم در انتخابات ریاست جمهوری رودروی قالیباف قرار گرفته بود و حالا هر دو در ذیل یک فهرست و از یک شهر راهی پارلمان شدهاند. میرسلیم نشان داده که سودایش برای تکیه زدن بر کرسی ریاست یک قوه کم از قالیباف نیست.
حالا باید دید کدام یک از این رقبا خواهند توانست دیگران را با خود همراه سازند و قدرت چانهزنی کدامیک قویتر است. این رقابت درونی یک برنده بیشتر نخواهد اما با این تفاوت که بازنده نیز چندان بیامتیاز نخواهد بود درواقع اینجا بازی برد و باخت نیست و میشود گفت اصولگرایان در این ماجرا وارد یک رقابت برد - برد شدهاند چرا که هر کدام که بخواهند عقب نشینی کنند دیگری باید امتیازاتی را واگذار کند و سهم قابل توجهی در اختیار او قرار دهد.