اوین نامه کیهان ۱آذر ۱۴۰۴
اوین
نامه کیهان بررسی کرد
وقتی متهمان عقبگرد دهه 90 نسخه توسعه میپیچند!
هرروز که می گذرد بیشتر نقش اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری به کپی بودن شعبه با بازجویی واعتراف گیری واتهام زنی وتهیه وتنظیم کردن برای متهمان درزندان اوین تابلو وعلنی ترمی شود .چون هدف تبرئه کردن نقش عاملان ا صلی بحران های کنونی است که مکمل بحران های زنجیره ای ۴۷ ساله ناشی ازساختار معیوب وفاسد وارتجاعی رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه جنگ افروز وتروریست وگروگان گیرمی باشد .ولی بطور عمد تلاش مذبوحانه می شودتابا اعمال سانسورآشکار متهمان ازدوران مدعیان اصلاحات و حسن روحانی وبرجام که با چراغ سبز نرمش قهرمانانه خامنه ای رمال با مذاکره باآمریکا انجام گرفت وموجب آزادشدن میلیاردهادلارهای بلوکله شدبرجسته گردد . البته باسانسور که چگونه با دریافت دلارها ازسوی اوبامابنای مخالفت با برجام گذاشته شد .چون پاسداران جنایتکار وجنگ افرزوز وتروریست برای بقای رژیم منفورو ضدمردمی و ضدمنافع ملی ولایت فقیه وانحصاری کردن قدرت پس ازخامنه ای رمال ازسوی خود نیاز شدید به دست یابی به سلاح هسته ای ونه مذاکره هسته ای وبرجام وادامه آن داشته اند. برای همین نقش فاجعه بارخود درهمه ابعاد همراه با همقطارش سربازجوشریعت نداری دراوین نامه کیهان به حسن روحانی ومدعیان اصلاح طلب مدافع برجام ومذاکره باآمریکا نسبت داده می شود. .برای همین اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری بررسی کرده است وقتی متهمان عقب گرددهه ۹۰ نسخه توسعه می پیچیند و برای متهم کردن اسحاق جهانگیری که معاون روحانی بود. چون وی در کتاب اخیرش افشاگری کرده است. پس اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری ازموضع بازجوی ممیزگزاتهام زن گزارش داده است که هدفش از اشاره کردن مراسم رونمایی از کتاب جهانگیری، فرصتی برایش بود ه است تا یادآوری کند که کارنامه ضعیف دولتهای مدعی اصلاحات و اعتدال، فرصتهای از دست رفته دهه ۹۰ و ناکامیهای دوران اصلاحات نباید فراموش شود و مسئولان و فعالانی که امروز برای توسعه نسخه میپیچند، خود متهمان اصلی عقبماندگی و ناکامیهای اقتصادی کشور هستند!درحالی که دولت مدعیان اصلاحات دهه ۷۰ ونه ۹۰ بود. بهرحال اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری در بخشی دیگر ازراسم رونمایی کتاب اسحاق جهانگیری که معاون اول دولتهای یازدهم و دوازدهم بود اذعان کرده بهانهای شده است تا برخی از بانیان وضع موجود اقتصادی کشور و «متهمان اصلی عقبگرد دهه90 »، بار دیگر از عملکرد ضعیف خود دفاع کنند و نسخههای توسعه بپیچند؛ اقدامی که بیش از آنکه تبیین تجارب باشد، شبیه تطهیر «دهه از دست رفته و سوخته» است.این مراسم عرصهای بود تا برخی چهرههای شاخص دولت مدعی اعتدال، از جمله محمدجواد ظریف، بیژن زنگنه و برخی انصار و اعوان خاطرات، تحلیلها و نسخههای خود برای توسعه کشور را به خورد حضار بدهند. در این مراسم، اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت یازدهم و دوازدهم خود به بیان وضعیت اقتصادی کشور پرداخت و گفت: «شرایط مردم دشوار است و وضعیت نه جنگ و نه صلح برای اقتصاد کشور از جنگ هم بدتر است.» او تأکید کرد که عبور از این شرایط نیازمند اصلاحات اقتصادی فوری و جدی است که قابل تعویق و چشمپوشی نیست. جهانگیری با بیان اینکه کشور با بحرانهای متعدد روبهرو است، گفت: «نمیشود گروهی چوب لای چرخ مدیران بگذارند و بگویند مأموریت ما این است.» او همچنین با اشاره به مخالفتهای خارجی افزود که تلاش برخی کشورها برای ممانعت از توسعه ایران، مانع مهم پیشرفت کشور است.معاون اول دولت یازدهم و دوازدهم بر اهمیت انتخاب تیم مدیریتی کاردان و شجاع تأکید کرد و یادآور شد که ۹۰ درصد کار یک مدیر، انتخاب همکاران خوب است و تیم مدیریتی باید قادر باشد نخبگان کشور را به مشارکت دعوت کند. او با اشاره به تجربه دولت یازدهم در کنترل تورم و اصلاحات اقتصادی، گفت: «با اصلاحات قوی، تورم روند کاهشی پیدا کرد و به یک رقمی رسید.» جهانگیری همچنین بر اهمیت تعامل با دنیا برای دسترسی به فناوری و بازار تأکید کرد و افزود: « جنگ ۱۲ روزه اخیر منطقهای، جنگ تکنولوژی بود و ایران باید به فناوریهای روز جهان دسترسی داشته باشد.»محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت مدعی تدبیر و امید نیز در این مراسم اظهار داشت: «مردم بزرگترین سرمایه کشور هستند و همیشه باید قطبنمای مدیران و تصمیمگیرندگان باشند.» او با تأکید بر اهمیت استفاده صحیح از ظرفیتهای انسانی و مدیریتی کشور افزود: «ایران بسیار قدرتمند است، اما متأسفانه از این سرمایه بزرگ در گذشته استفاده نشده است.» ظریف همچنین جهانگیری را وزنهای برای اعتدال دولت در کنار رئیسجمهور معرفی کرد.بیژن زنگنه، وزیر نفت دولت روحانی نیز بدون اشاره به فاجعه کرسنت و عملکرد خسرانزای خویش در این مراسم رونمایی گفت: «دولت آقای خاتمی نشانه خردورزی جمعی برای توسعه بود.»ظریف و زنگنه پیش از هر نسخهپیچی، باید پاسخگوی کوتاهیهای خود در ماجرای برجام و کرسنت باشند، چرا که به واسطه همین اقدامات، فرصتهای طلایی سیاست خارجی و اقتصاد کشور به هدر رفت. فی المثل کارنامه بیژن زنگنه در وزارت نفت، از پرونده کرسنت تا سیاستهای نابخردانه داخلی، تاریک و پر ابهام است. قرارداد ۲۵ ساله کرسنت که قیمت هر متر مکعب گاز را یک چهاردهم نرخ جهانی تعیین کرد، با واسطهگری و نادیده گرفتن حقوق کشور به امضا رسید و روحانی سال ۱۳۸۱ در نامهای به خاتمی هشدار داده بود: «این قرارداد آثار منفی اقتصادی درازمدت خواهد داشت و هیچ منفعت سیاسی ندارد.» قیمت مسکن در دولت روحانی حدود ۷۰۰ درصد افزایش یافت. براساس آمار، قیمت اقلام خوراکی در دوره ۸ ساله دولت روحانی حدود ۷ برابر افزایش یافت. قیمت دلار در دولت روحانی ۷۸۰ درصد گران شد و خودرو نیز حدود ۷۰۰ درصد گران شد. در مرداد ماه ۱۴۰۰ که دولت تغییر کرده بود ولی وزرا هنوز رای اعتماد نگرفته بودند. وزرای دولت روحانی به شهید رئیسی گفته بودند که حتی توان پرداخت حقوق مردادماه را هم نداریم. در همین دولت به دلیل سوءمدیریت و قصور و تقصیرها شاهد آمار ۷۰۰ قربانی روزانه کرونا بودیم. دولت مدعی اصلاحات در سیاست خارجی نیز بسیار ضعیف عمل کرد. این دولت به واسطه برخی قول و قرارهای پنهان، به آمریکا در مقابله با طالبان کمک کرد اما به جای تشکر و دستخوش، اتهام عضویت در محور شرارت را دریافت کرد. در همان روزگار- سالهای ۸۲ تا ۸۴- توافق سعدآباد و پاریس و بروکسل میان ایران و ۳ کشور اروپایی امضا شد که با وجود انجام همه تعهدات از سوی ایران، تعهدات طرف اروپایی کاملاً زیرپا نهاده شد و تقریباً هیچ دستاوردی عاید ایران نشد. دولت مدعی اصلاحات با اعتماد به آمریکا و اروپا، صنعت هستهای ایران را به حالت تعلیق درآورد ولیکن این قبیل اقدامات هیچگاه به لغو تحریمها منتهی نشد.نسخهپیچی یا پاسخگویی؟واقعیت آن است که کسانی که امروز در کسوت منتقد ظاهر شدهاند و نسخه توسعه و اصلاح میپیچند، خود بانیان وضع موجود و دهه سوخته اقتصادی کشوراند. این افراد نه تنها اختیار و مسئولیت مدیریت کشور را در دست داشتند، بلکه فرصتهای متعددی برای اصلاح ساختارها و بهبود شاخصهای اقتصادی در اختیار داشتند، اما کارنامه قابل دفاعی از خود برجای نگذاشتند. دهه ۹۰، دهه فرصتسوزی، ضعف در حکمرانی اقتصادی و نگاه کوتاهمدت به جای اصلاحات ساختاری بود. حالا کسانی که آن دوران را تجربه کرده و مسئولیت مستقیم داشتند، نباید خود را از پاسخگویی مبرا کنند و به جای آن نسخههای توسعه و اصلاح برای آینده کشور ارائه دهند. واقعیت این است که کشور امروز برای عبور از بحرانها نیازمند مدیرانی است که از تجربههای تلخ گذشته درس گرفته باشند و مسئولیت عملکرد خود را بپذیرند، نه آنکه دوباره همان تیمها در مقام نسخهپیچی ظاهر شوند!