یادداشت روز اوین نامه "در هراس از نشانه‌گیری حزب‌الله"

 دروغ نامه کیهان ۵ شنبه ۶-آذرماه سال- ۱۴۰۴

یادداشت روز اوین نامه "در هراس از نشانه‌گیری حزب‌الله"

پس از انقلاب بهمن ۵۷  خمینی شیاد باشعار پوچ تبلیغاتی نابودی اسراییل  چون  هدف ازاین شعار  حذف سازمان های فعال سیاسی بود که قبل از انقلاب با سازمان آزادیبخش فلسطین رابطه نزدیک داشتند . موازی آن تلاش مذبوحانه برای عضو گیری درون سازمان آزادیبخش فلسطین وتلاش برای انشعاب درون آن شد .درست هدفی که اسراییل هم دنبال می کرد . به ویژه که در ادامه بطور مشترک عامل درگیری خونین میان ساف وحماس  شدند که موجب جدایی باریکه باختری از غزه گردید . سپس رژیم ترورریست وجنگ افروز ولایت فقیه بطور همگام با  راست های افراطی  اسراییل مخالفت با تفاهم تشکیل کشور مستقل فلسطین میان عرفات واسحاق رابین در اسلو را پیگیری کردند که  منجر به  ترور اسحاق رابین نخست وزیر حزب کارگر اسراییل امضا کننده این تفاهم با عرفات شد .بعد فضا برای راست های افراطی اسراییل به شدت مخالف  کشور مستقل فلسطین  برای خزیدن بقدرت فراهم گردید تابا رژیم ترورریست وجنگ افروز ولایت فقیه این هدف را بطور همآهنگ با جدیت دنبال کنند. تاآنکه درادامه با چراغ سبز وترغیب وتشویق خامنه ای رمال حماس وادار شد تا ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حمله به اسراییل کند که تبدیل به فاجعه خونین بسیار هزینه وپر تلفات انسانی  شد. زیرا موجب کشته شدن رهبران حماس وشخم زدن  غزه با ۷۰ هزار جانباخته و کشتن شدن رهبر ان حزب الله لبنان با نزدیک ۵ هزارکشته وسقوط سوریه وخلاصه جنگ خفت بار وتحقیر آمیزپرتلفات وپرخسارات ۱۲ روزه از سوی اسراییل به ایران گردید. ازسوی دیگر نیروهای مسلح نیابتی منطقه سازماندهی شده سپاه تروریست قدس در منطقه  ضعیف شدند . وعاملی شد تا چپ وراست ارتش اسراییل بدون هیچ مقاومتی حمله به غزه ولبنان کند واعضای برجسته  حماس وحزب الله لبنان را بکشد. درحالی که یادداشت نویس اوین نامه کیهان عضو سپاه تروریست قدس از موضع فرار به جلو  تلاش مذبوحانه کرده تاضعف وناتوانی آشکارشده  حزب الله لبنان  را با عنوان یادداشت "درهراس ازنشانه گیری حزب الله"  تبدیل به مانور قدرت نمایی پوشالی- تبلیغاتی خودکند. چون در پیش مقدمه وبند اول  یادداشت چندبندی خود چنین ادعای  پوشالی غیر واقعی برای به حاشیه بردن طرح خلع سلاح کردن حزب الله لبنان از سوی رئیس جمهور لبنان واسراییل کند ودر مقابل بستر سازی ترغیب وتشویق حزب الله لبنان برای  آماده شدن حنگ با اسراییل کند. زیرا دراین رابطه  گزارش داده است: حمله روز یکشنبه گذشته ارتش جنایتکار اسرائیل به منطقه‌ای در ضاحیه بیروت و به شهادت رساندن سید هیثم- ابوعلی- طباطبایی یک فرمانده ارشد حزب‌الله، از سوی مقاومت لبنان، «عبور از خط قرمز» تلقی شد.‌‌ حزب‌الله در واکنش به این اقدام اعلام کرد «مصمم است تا تمامی پروژه‌های دشمن صهیونیستی و حامی آن آمریکا را نابود کند.» بر این اساس فرمانده ارشد ارتش رژیم غاصب اعلام کرد اگر‌‌ ‌حزب‌الله به این اقدام پاسخ ندهد، دست به اقدام مشابهی نخواهد زد و در طول روزهای پس از ارتکاب این جنایت، اسرائیل گشت‌زنی خود در آسمان لبنان را افزایش داد که به معنای جدی گرفتن واکنش مقاومت لبنان ارزیابی گردید. از سوی دیگر تشدید اقدامات ارتش رژیم غاصب علیه لبنان، گمانه‌زنی‌هایی را در مورد آینده منازعه میان این رژیم و‌‌ حزب‌الله در پی داشت. درادامه یادداشت نویس افزوده    رژیم غاصب اسرائیل علی‌رغم آنکه پس از شکست از حزب‌الله لبنان، آتش‌بس را قبول کرد، در طول نزدیک به یک‌سال به جنایات پراکنده علیه مردم لبنان و به‌خصوص علیه ساکنان جنوب این کشور ادامه داد به‌گونه‌ای که براساس آمار ارائه شده از سوی حزب‌الله، در این فاصله بیش از ۳۵۰نفر از مردم لبنان در جنوب و شرق این کشور  کشته شده  ونزدیک به  ۱۰۰۰ نفر از آنان مجروح شده‌اند.‌‌ اما حزب‌الله لبنان براساس راهبرد صیانت از امنیت کلی لبنان و بنا به ملاحظات داخلی دولت این کشور پاسخی به این اقدامات نداده است و از این جهت از سوی بسیاری از مردم و بسیاری از شخصیت‌ها و احزاب لبنانی دارای حق واکنش خوانده شده است. اما رخداد یکشنبه معادله آتش‌بس که به امری یک جانبه و به نفع رژیم اسرائیل تبدیل گردیده را در‌ هاله‌ای از ابهام قرار داده است. ولی بیانیه حزب‌الله لبنان نشان می‌دهد این حزب در حال بررسی روند کنونی است و بسیاری از ناظران نظامی معتقدند ترور سید هیثم علی طباطبایی نقطه پایانی بود که اسراییل بر روند یک‌سال اخیر گذاشت. پس رژیم اسرائیل،‌‌ ‌حزب‌الله لبنان را در وضعیت تازه‌ای قرار داده است و حالا این‌‌ ‌حزب‌الله لبنان است که می‌تواند مسیر آینده را ترسیم کند....

حمله روز یکشنبه گذشته ارتش جنایتکار اسرائیل به منطقه‌ای در ضاحیه بیروت و به شهادت رساندن سید هیثم- ابوعلی- طباطبایی یک فرمانده ارشد حزب‌الله، از سوی مقاومت لبنان، «عبور از خط قرمز» تلقی شد.‌‌ حزب‌الله در واکنش به این اقدام اعلام کرد «مصمم است تا تمامی پروژه‌های دشمن صهیونیستی و حامی آن آمریکا را نابود کند.» بر این اساس فرمانده ارشد ارتش رژیم غاصب اعلام کرد اگر‌‌ ‌حزب‌الله به این اقدام پاسخ ندهد، دست به اقدام مشابهی نخواهد زد و در طول روزهای پس از ارتکاب این جنایت، اسرائیل گشت‌زنی خود در آسمان لبنان را افزایش داد که به معنای جدی گرفتن واکنش مقاومت لبنان ارزیابی گردید. از سوی دیگر تشدید اقدامات ارتش رژیم غاصب علیه لبنان، گمانه‌زنی‌هایی را در مورد آینده منازعه میان این رژیم و‌‌ حزب‌الله در پی داشت. 1- رژیم غاصب اسرائیل علی‌رغم آنکه پس از شکست از حزب‌الله، آتش‌بس را قبول کرد، در طول نزدیک به یک‌سال به جنایات پراکنده علیه مردم لبنان و به‌خصوص علیه ساکنان جنوب این کشور ادامه داد به‌گونه‌ای که براساس آمار ارائه شده از سوی حزب‌الله، در این فاصله بیش از 350 نفر از مردم لبنان در جنوب و شرق این کشور به شهادت رسیده و نزدیک به 1000 نفر از آنان مجروح شده‌اند.‌‌ حزب‌الله براساس راهبرد صیانت از امنیت کلی لبنان و بنا به ملاحظات داخلی دولت این کشور پاسخی به این اقدامات نداده است و از این جهت از سوی بسیاری از مردم و بسیاری از شخصیت‌ها و احزاب لبنانی دارای حق واکنش خوانده شده است. اما رخداد یکشنبه معادله آتش‌بس که به امری یکجانبه و به نفع رژیم اسرائیل تبدیل گردیده را در‌ هاله‌ای از ابهام قرار داده است. بیانیه حزب‌الله نشان می‌دهد این حزب در حال بررسی روند کنونی است و بسیاری از ناظران نظامی معتقدند ترور شهید سید هیثم علی طباطبایی نقطه پایانی بود که رژیم بر روند یک‌سال اخیر گذاشت. رژیم اسرائیل،‌‌ ‌حزب‌الله را در وضعیت تازه‌ای قرار داده است و حالا این‌‌ ‌حزب‌الله است که می‌تواند مسیر آینده را ترسیم کند.2- برخی ناظران نظامی گفته‌‌اند اقدام روز یکشنبه رژیم، مقدمه دور تازه‌ای از جنگ است. کمااینکه «تامیرهایمن» ژنرال اطلاعاتی- نظامی رژیم، یک روز پس از اقدام نظامی اخیر اسرائیل علیه ضاحیه گفت: «مشکل اسرائیل با‌‌ ‌حزب‌الله با وجود ضرباتی که به این جنبش زده، هنوز حل نشده است چراکه برای هر فرمانده‌‌ ‌حزب‌الله که ترور می‌شود، جایگزینی وجود دارد و این حزب هنوز دارای موشک‌ها، راکت‌ها و پهپادهایی است که می‌تواند جبهه داخلی اسرائیل را هدف قرار دهند.» در عین حال هم مجموعه اظهارنظرهای مقامات اطلاعاتی و نظامی اسرائیل و هم اقداماتی نظیر گسترش گشت‌زنی هوائی آن بر فراز لبنان نشان می‌دهد این رژیم از درگیری جدید با‌‌ ‌حزب‌الله هراس هم دارد. اگر اظهاراتی که ناظر به ضرورت حمله سنگین به لبنان است را در کنار اظهارات و اقدامات ناشی از نگرانی از واکنش‌‌ ‌حزب‌الله قرار دهیم، درمی‌یابیم، شروع دوباره جنگ سنگین فقط نگرانی طرف لبنانی نیست بلکه اسرائیل هم به همان اندازه و شاید بیش از آن در وضعیت نگرانی و عدم اطمینان از نتایج است. شاید به همین دلیل است که برخی از مقامات اسرائیل، حمله روز یکشنبه را به ضرورت خلع سلاح‌‌ ‌حزب‌الله از سوی دولت لبنان مرتبط کرده‌اند. بنابراین اصل این سؤال که آیا این تنش‌ها منجر به جنگی گسترده میان دو طرف می‌شود، در فضای ابهام قرار دارد.3- رژیم اسرائیل بر اساس آنچه از مواضع مقامات و محافل اطلاعاتی- امنیتی آن برمی‌آید، در فضای عدم اطمینان و حتی یأس از نتایج حملات نظامی به غزه، کرانه باختری، لبنان، یمن و در نهایت ایران که بیش از دو سال درگیر آنها بوده، قرار دارد. از نظر این رژیم وقتی راهبردهای این شش جبهه نسبت به پیش از دو سال اخیر هیچ تغییری نکرده و نیز از توانایی نظامی آنان کاسته نشده، نتایج اسرائیل در حد دستاوردهای تاکتیکی و موقت قرار داشته و به‌طور راهبردی و طولانی‌مدت از تهدیدات و نگرانی‌‌های آن کم نکرده است. در ارزیابی‌‌های نظامی و اطلاعاتی رژیم، ایران به عنوان نقطه ثقل مقاومت در منطقه نه‌تنها بر استراتژی‌‌های خود در مقابل آمریکا، اسرائیل و غرب کماکان تاکید دارد، بلکه حتی از نظر تاکتیکی نیز توانمندی‌‌های خود را حفظ کرده و در حال توسعه آن می‌باشد. مدیر یک پروژه امنیتی در آمریکا که به مقامات رژیم اسرائیل نزدیک می‌باشد، دو روز پیش طی یادداشتی در «نیویورک‌تایمز» نوشت: «در جریان درگیری‌‌های بعدی، ایران قصد دارد 2000 موشک را همزمان به سمت مناطق تحت کنترل اسرائیل شلیک کند تا دفاع آن را درهم بشکند، نه 500 موشک در 12 روز».در ارزیابی اسرائیل از وضعیت کنونی‌‌ ‌حزب‌الله آمده است این گروه در فاصله یک سال گذشته علی‌رغم از دست دادن دبیرکل و ده‌ها نیروی مؤثر آن، قدرت خود را بازسازی کرده و در شرایط آمادگی کامل قرار دارد. ارزیابی اسرائیل از موفقیت طرح «توماس باراک» نماینده ویژه ترامپ در امور لبنان این است که آتش‌بس و فشار بر دولت لبنان علیه‌‌ ‌حزب‌الله به جایی نرسیده و حزب‌الله اگرچه در فضای عدم پاسخ به نقض آتش‌بس از سوی اسرائیل قرار داشته اما علی‌الدوام بر توانایی‌‌های نظامی و رزمی و آمادگی خود افزوده است.در ارزیابی اسرائیل از تحولات عراق آمده است که پیروزی گسترده طرفداران مقاومت و گروه‌‌های جهادی مخالف اسرائیل و آمریکا، آنان را چند گام به سمت ایفای نقش مؤثرتر در واکنش به هرگونه اقدام نظامی اسرائیل و آمریکا علیه یک ضلع یا اضلاع مقاومت نزدیک کرده است. در این بین پیروزی چشمگیر جریان جهادی «عصائب اهل حق» به رهبری قیس الخزعلی و تبدیل شدن آن به قوی‌ترین حزب عراقی در پارلمان آینده این کشور، رژیم غاصب اسرائیل را به‌شدت نگران کرده است.در ارزیابی اسرائیل، مقاومت غزه بعد از دو سال جنگ هنوز در موقعیت بی‌جایگزین در روند نظامی و سیاسی این باریکه قرار دارد و طرح دونالد ترامپ علی‌رغم هیاهویی که ایجاد کرده قادر به کنار زدن آن حتی در ساحه سیاسی غزه نیست. بنابراین ارتش اسرائیل معتقد است مسئله غزه هنوز حل نشده و اعتمادی به راه‌حل‌‌های سیاسی ترامپ وجود ندارد.کمااینکه در ارزیابی اسرائیل‌، یمن هنوز یک مشکل اساسی است و هرگونه تشدید نظامی که اسرائیل خود را به‌شدت نیازمند آن می‌داند، دوباره یمن را به صحنه می‌آورد و این در حالی است که ورود دوباره انصارالله مشکلات بیشتری برای اسرائیل ایجاد می‌کند چراکه در هرگونه درگیری تازه، اسرائیل مسئول آن شناخته می‌شود.4- رژیم غاصب اسرائیل در تلاش است تا با اقدامات نظامی و تحمیل جنگ فرسایشی به مقاومت فلسطین و‌‌ ‌حزب‌الله لبنان معادله جدیدی به نفع خود پدید آورد. کمااینکه دو روز پیش «آموس یادلین» رئیس سابق اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل گفت: «این عملیات ترور حاوی پیامی برای همه دشمنان اسرائیل بود مبنی بر اینکه دکترین امنیتی ما تغییر کرده است و اجازه هیچ تهدیدی در مرزهایمان را نمی‌دهیم». اما در این‌جا دو نکته اساسی وجود دارد؛ نکته اول این است که چه چیز سبب شده که دکترین امنیتی اسرائیل با شکست مواجه شود و ضرورت تغییر آن به وجود آید؟ آیا اسرائیل می‌توانست مانع آن شود و نشد؟ پاسخ روشن است، اسرائیل در زمان تأسیس خود هیچ‌گاه نمی‌خواسته در اطراف مرزهای اشغالی آن تهدیدی علیه موجودیت اسرائیل شکل بگیرد، دو پیمان اسرائیل با مصر- موسوم به کمپ دیوید- و با اردن- موسوم به وادی عربه- پس از جنگ‌های 1967 و 1973 بر این‌اساس منعقد گردید، حال چرا اسرائیل از شکست این دکترین امنیتی صحبت می‌کند. جز این است که این‌بار به جای دولت‌‌های مصر و اردن و کشورهای دیگری از این دست، مقاومت رو به گسترش مردمی در مرزهای شمالی یعنی لبنان، شمال‌شرقی یعنی عراق، مرکزی یعنی غزه و کرانه و جنوبی فلسطین یعنی یمن که مصالحه‌پذیر نیستند، قرار گرفته‌اند؟ اسرائیل برای این موضوع نه نسخه کارآمد نظامی و نه نسخه قابل اعتماد سیاسی دارد.نکته دوم این است که تغییر دکترین امنیتی موضوعی یکطرفه و فقط در اراده طرف اسرائیلی نیست. این تغییر دکترین- اگر البته ضرورتی به آن باشد- می‌تواند در طرف مقابل هم ایجاد شود کمااینکه دو روز پیش در ارزیابی محافل اطلاعاتی اسرائیل آمده بود که ممکن است‌‌ ‌حزب‌الله در واکنش به حمله روز یکشنبه به ضاحیه، از مرزها به داخل سرزمین‌‌های اشغالی سرازیر شود. بنابراین اقدام ارتش اسرائیل به تغییر دکترین از دفاعی به هجومی می‌تواند برای آن ریسک زیادی به همراه داشته و آن را در جنگی بی‌پایان گرفتار نماید. جالب این است یک روز پس از اقدام یکشنبه رژیم غاصب علیه لبنان، اویکدور «لیبرمن» وزیر خاجه و وزیر جنگ سابق در توئیتی خطاب به بنیامین نتانیاهو نوشت: «تو در داخل دائماً تزریق می‌کنی که در مواجهه با مقاومت به پیروزی مطلق دست‌یافته‌ای اما من به عنوان فردی دارای تجربه نظامی و امنیتی می‌گویم تو فقط چند جبهه مفتوح را برای اسرائیل ایجاد کرده‌ای.»5- در ارزیابی‌‌های داخلی لبنان، اقدام روز یکشنبه ارتش اسرائیل، یک میخ محکم به تابوت خلع سلاح‌‌ ‌حزب‌الله خوانده شد. این ترور، داخل لبنان را به نفع‌‌ ‌حزب‌الله مستحکم‌تر کرد کمااینکه برخی محافل نزدیک به دولت لبنان گفتند این ترور حتی آمریکا را در شرایط فشار قرار داده چراکه اهرم‌‌های آن در وادار کردن طرف‌‌های لبنانی به اعمال فشار بیشتر بر حزب‌الله تضعیف کرده است. اسرائیل بارها گفته بود، طرف‌هایی در لبنان از حملات آن علیه‌‌ ‌حزب‌الله حمایت می‌کنند اما واکنش‌‌هایی که پس از اقدام روز یکشنبه اسرائیل شاهد بودیم از موقعیت مستحکم حزب‌الله در لبنان خبر می‌دهد. سعدالله زارعی