اوین نامه کیهان ۶آذر۱۴۰۴
اندیشکده واشنگتن اعتراف
کرد:
متحدان ایران بزرگترین
پیروز انتخابات عراق
بعید است که حاکمان عراق وحتی گروه های مسلح نیابتی عراقی با تجربه ای که پس از ۷اکتبر حمله حماس به اسراییل وپیامدهای آن کسب کرده اند که ناظر وشاهد بوده اند چه برسر غزه ورهبران حماس وساکنین غزه وموازی آن درجنوب لبنان ورهبران شان آمد؟ موازی آن بشار اسد جنایتکار چه سرنوشت شومی پیدا کرد وچه کسی جایگزین وی در سوریه شد؟مهمتر درادامه آن در حمله خفت بار وتحقیرآمیز ۱۲ روزه اسراییل چه اتفاقی درایران افتاد؟ چه تعداد فرماندهان سپاه پاسداران جنایتکار ومهره های هسته ای کشته شدند؟ چه میزان خسارات بسیار سنگین به پایگاه های هسته ای فردو درقم واصفهان ونظنز براثر حملات مهلک بمب افکن های آمریکایی وارد گردید؟ از سوی دیگر چگونه نخست وزیر واعضای کابینه یمن براثر حمله هوایی اسراییل کشته شدند؟ همچنین با اتکای تجربه پس از اشغال نظامی عراق از سوی آمریکا که پس از ترک نظامیان آمریکا از این کشور، سپس عراق تبدیل به حیاط خلوت وکانون صدور تروریست به منطقه رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه شد .بعد عراق درگیر جنگ باداعش وجنگ قبیله ای و ناامنی وبی ثباتی داخلی شد ؟ بنابراین برخلاف ذوق زدگی وخوشرقصی اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری که از اندیشکده واشنگتن نقل کرده متحدان رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت یا گروه های نیابتی عراقی سپاه تروریست قدس بزرگ ترین پیروز انتخابات عراق اند. لذا بعید است که این ادعای تبلیغاتی موجب شود تا توی کت گروه های مسلح نیابتی عراقی برود تابا ریسک به خطر انداختن امنیت ومنافع ملی عراق قرار باشد این گروه های نیابتی عراقی نقش ضدآمریکایی واسراییلی درعراق برای رژیم منفور وجنگ افروز وتروریست ولایت فقیه و منزوی درمنطقه وجهان درعراق ایفاکنند. بهرحال اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری ادعای خودرا چنین دنبال کرده است:اندیشکده آمریکایی «مؤسسه واشنگتن» در گزارشی اعتراف کرد: «متحدان ایران بزرگترین برنده انتخابات عراق است.» در روز ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵ (۲۰ آبان ۱۴۰۴)، در حالی که عراق زیر بار سنگین جنگها، تنشهای منطقهای و زخمهای عمیق و خونین اعتراضات تشرین ۲۰۱۹- که آثارش هنوز باقی بود- نفس میکشید، ششمین انتخابات پارلمانی پس از سقوط «صدام» را برگزار کرد، انتخاباتی که برای واشنگتن، لندن و برخی پایتختهای نفتی حاشیه خلیجفارس به یک «عملیات ویژه سیاسی» تبدیل شده بود. آنها با پمپاژ دهها میلیون دلار به جیب فهرستهای دستساز و دلخواه خود، راهاندازی جنگ روانی تمامعیار از طریق شبکههای ماهوارهای عربی و... مستقر در آمریکا و...، تهدید و تطمیع رهبران عشایر و شخصیتهای محلی، ایجاد ناامنیهای روانی هدفمند و حتی پخش شایعات سازمانیافته گسترده، تمام توانشان را به کار گرفتند تا نرخ مشارکت را به زیر ۴۰درصد بکشانند، اکثریت طبیعی شیعیان را تکهتکه کنند، پارلمان را به یک مجلس بیرمق و چندپاره تبدیل کنند و در نهایت عراق را به یک دولت کاملاً دستنشانده و بیاراده در برابر دستورات کاخسفید و متحدانش بدل سازند. این همان پروژهای بود که از سال ۲۰۱۹ با نام «تغییر رفتار عراق» یا به زبان صریحتر «بازگرداندن عراق به مدار آمریکا» دنبال میشد، پروژهای که میلیاردها دلار هزینه داشت، دهها اتاق عملیات مخفی در واشنگتن، لندن و برخی پایتختهای عربی برایش فعال بود و حتی از ظرفیت سازمانهای بهظاهر «غیردولتی» و «مستقل» برای مهندسی افکار عمومی استفاده میکرد. اما با همه این توطئهها، بیش از 2/11 میلیون عراقی از حدود۲۰ میلیون واجد شرایط- با نرخ مشارکت حدود ۵۷درصدی که بالاترین میزان پس از سال ۲۰۰۵ بود- پای صندوقها آمدند، انگشتان خود را به جوهر بنفش آغشته کردند و با رأی قاطع خود بار دیگر به قدرتهای غربی و عوامل منطقهایشان اعلام کردند که عراق دیگر مستعمره هیچکس نیست. اندیشکده آمریکایی «مؤسسه واشنگتن برای مطالعات خاورمیانه» با انتشار گزارشی به قلم «خیرالدین مخزومی»، با تحلیل نتایج انتخابات اخیر پارلمانی در عراق، متحدان + رژیم منفور وجنگ افروز وتروریست ولایت فقیه را بزرگترین برنده انتخابات اخیر عراق دانست. زیرا نیروهای مقاومت اکنون در ساختارهای سیاسی رسمی فعالیت میکنند و به طور بالقوه تشکیل دولت و سیاستهای آن را برای محافظت از خود و گسترش کنترل خود بر نهادهای سیاسی و امنیتی عراق شکل میدهند. ترکیب تعداد کرسیها خود داستانی را روایت میکنند. «چارچوب هماهنگی» (CF)- چتر سیاسی که شاخههای پارلمانی متحدان همسو با ایران را گرد هم میآورد- حدود 119 کرسی را به دست آورد. به گفته این مؤسسه آمریکایی: «با این حال، خطر واقعی نه در این مجموع، بلکه در ترکیب ائتلاف چارچوب هماهنگی (CF) نهفته است.» این یک ائتلاف سیاسی متعارف نیست، بلکه مجموعهای از گروههایی است که فرماندهان آنها از طریق رأیگیری و... بر تصمیمگیریهای ملی تأثیر میگذارند. اینها- کسانی چون «قیس الخزعلی»، «هادی العامری» و حتی «نوری المالکی»- نقشهای رسمی در پارلمان دارند، اما آنها همچنین نیروهای امنیتی را کنترل میکنند و به آنها این امکان را میدهند که قدرت میدان نبرد خود را به اهرم سیاسی تبدیل کنند. بلوک «الصادقون»، شاخه سیاسی «عصائب اهل حق»، 27 کرسی کسب کرده، در حالی که سازمان بدر 18 کرسی را به دست آورد. حرکت حقوق (جنبش حقوق)، نماینده کتائب حزبالله، 6 کرسی را به دست آورد. این بدان معناست که اکنون بیش از 50 کرسی پارلمان عراق به نمایندگانی رسیده که مستقیما با گروههای مستقل مرتبط هستند و عملیاتهایی را خارج از چارچوب دولت انجام میدهند. این علاوهبر ائتلاف نیروهای ملی دولتی به رهبری «عمار الحکیم» و «حیدر العبادی» است که 18 کرسی را به دست آورد. اگرچه این ائتلاف خود یک بازیگر مسلح نیست، اما همچنان عضو رسمی ائتلاف نیروهای ملی است، جایی که احزاب متحد با نیروهای مقاومت بر استراتژی و تصمیمگیری تسلط دارند. در عمل، این موقعیت به گروههای متحد جایگاه سیاسی بهتری میدهد و تضمین میکند که ائتلاف آنها از طریق یک بلوک اکثریت شیعه که مدتهاست به عنوان متحد اصلی آنها عمل میکند، به قدرت نهادی دسترسی داشته باشد. شاید بحثبرانگیزترین تحول، تغییر ناگهانی ائتلاف بازسازی و توسعه (ائتلاف السودانی) به سمت پیوستن به ائتلاف نیروهای دموکراتیک خلق بود که پس از انتخابات پارلمانی انجام شد. سودانی در اظهاراتی در شهر «دهوک»، این اقدام را به عنوان تلاشی عملگرایانه برای تشکیل بزرگترین بلوک پارلمانی و تسهیل مذاکرات برای دولت بعدی توجیه کرد.گفتنی است، در همان روز اعلام نتایج، برخی از کارشناسان گفتند که در این انتخابات شاهد چند چیز بودیم: افزایش مشارکت در انتخابات؛ شکست تحریم صدر؛ افزایش اقبال گروههای وابسته به حشدالشعبی و همسو با مقاومت؛ کاهش کرسیهای جریان بارزانی که به تعهد به آمریکا و ارتباط با اسرائیل شهره است؛ حذف همه چهرههای ضد مقاومت و... به نظر هدف این بود: شکستن یکپارچگی سیاسی شیعیان عراق و تبدیل آنها از یک «اکثریت منسجم و تصمیمگیر» به چندین «جریان کوچک، پراکنده و در حال رقابت دائمی با یکدیگر»، طوری که دیگر هیچگاه نتوانند فراکسیون اکثریت پارلمانی تشکیل دهند یا نخستوزیر دلخواه خودشان را به قدرت برسانند؛ حالا این هدف محقق نشده است! پیروزی قاطع فراکسیون شیعی در انتخابات پارلمانی عراقِ نوامبر ۲۰۲۵، نقطه عطف در تاریخ سیاسی پساصدام بهشمار میرود؛ نهفقط به دلیل عدد ۵۸درصدی کرسیها، بلکه به این سبب که این پیروزی، زنجیره طولانی تلاشهای چندلایه خارجی برای قطعهقطعه کردن اکثریت طبیعی جامعه عراق را پاره کرد.