اوین نامه کیهان ۱۵ آبان ۱۴۰۴
دولت، وفاق را از خود
آغاز کند
اختلافات در دولت،
مانع خدمت به ملت است
عنوان استفاده کردن برچسب شعار پوشالی- تبلیغاتی وفاق که ازسوی پزشکیان سرداده شد. تاکتیک عوامفریبی برای پوشش اختلاف شدیدمیان باندهای درگیر جنگ قدرت به ویژه جریان جبهه پایداری کاسبان تحریم های حامی سعید جلیلی بسیجی رقیب شکست خورده مقابل پزشکیان بود .چون وی مدعی رهبر دولت درسایه دارای برنامه می باشد وخودرا برتر وارجح تر ازپزشکیان می دانست تارئیس جمهور دکوری شود .اگر نه وفاق یا اشتراک مساعی برای حل بحران ها، زیرا جز در سرکوب وجنایت وسرکوب و سانسور و قتل واعدام ورانت واختلاس وغارت مردم ایران برای ادامه بقای رژیم فاسد و تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه وفاق به نفع پاسخ گویی به مطالبات ملت و دفاع ازمنافع ملی وجودنداشته است . برای همین خمینی شیاد پس از انقلاب برای تثبیت قدرت خود واطرافیانش با اشغال سفارت آمریکا درتهران موجب حذف سازمان های فعال سیاسی ازصحنه و برکناری دولت موقت بازرگان شد . سپس جنگ با عراق را برنامه ریزی کرد تا درادامه با حاکم کردن خفقان بنی صدر را برکنار وفراری دهد . آنگاه با اعدام زندانیان سیاسی منتظری را ازجانشینی خود حذف نمود . پس از مرگ وی خامنه ای رمال جایگزین اش شد. وی برای حذف رقیب موی دماغش با کمک رفسنجانی احمد خمینی را حذف کرد .تا نوبت حصر خانگی کردن کروبی وموسوی وممنوع التصویرکردن خاتمی رسید . درادامه رفسنجانی دراستخر فرح سرش زیرآب برده وحذف گردید. تانوبت روحانی شد مورد اتهامات شدید واقع گردد. حتی به دژخیم رئیسی خودی هم رحم نشد . تاآنکه برای عبور ازبحران پزشکیان به عنوان مترسک زیرچتر شعار دروغ وفاق ملی به بازی گرفته شد که پس از یک سال شوی وفاق اجرا کردن اکنون ازسوی اوین نامه کیهان سربازجو شریعت نداری با عنوان دولت وفاق را با ریشخند کردن دستور آمرانه داده است، ازخودآغاز کند .چون اختلافات دردولت ناهمگون به ارثیه رسیده دولت قبلی مانع خدمت به ملت است . البته ادعای خدمت به ملت برگردان خیانت آشکار آزمون شده بیش از۴۶ ساله به ملت می باشد. بهرحال اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری برای اثبات ادعای اتهامی خود چنین نقل کرده وتوضیح داده است:دولت چهاردهم، با شعار «وفاق ملی» و تأکید بر ورود «کارشناسان» به عرصه، از نخستین روزهای تشکیل خود عزم داشت تا اختلافات سیاسی را پشت سر بگذارد و همه ظرفیتهای کشور را برای حل مسائل بسیج کند. اما بهرغم تلاشها، گذشت زمان نشان داد دولت چهاردهم حتی در ایجاد «وفاق» میان کابینه خود نیز چندان توانا نیست. درحالی که در قلب این بحران، اختلافات جدی میان اعضای ارشد اقتصادی دولت کاملاً مشهود است. به عنوان نمونه، چندی پیش سیدعلی مدنیزاده، وزیر اقتصاد، به صراحت اعلام کرده که مسئولیتی در قبال سیاستهای ارزی ندارد و پاسخگوی نرخ دلار و تورم نیست! وی با استناد به قانون، تأکید کرده که سیاستهای پولی و ارزی کاملاً در اختیار بانک مرکزی است و وزارت اقتصاد دست بازی در این زمینه ندارد.از سوی دیگر، محمدرضا فرزین ارثیه دولت قبلی و رئیس کل بانک مرکزی شده، اصرار دارد که نرخ ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰ تومان و نظام چندنرخی کنونی باید حفظ شود و تکنرخی شدن ارز در شرایط فعلی غیرممکن است. این کشمکش در تیم اقتصادی چنان جدی است که نه فقط در جلسات پنهانی، بلکه بهصورت علنی و رسانهای توسط هر دو طرف پیگیری میشود. نتیجه این نزاع، آشفتگی در بازار ارز، نااطمینانی سرمایهگذاران، التهاب تورم و زیان مستقیم به تولیدکنندگان و مصرفکنندگان است. هم چنین با برجسته کردن جنگ رسانهای دولت علیه دولت ضمیمه شده تااشاره شودآنچه امروز در عملکرد بخش کشاورزی مشاهده میشود، بیش از هر چیز یادآور سردرگمی در تصمیمسازی و ناهماهنگی در اجراست. افزایش قیمت کالاهای اساسی در ماههای اخیر - از گوشت و مرغ گرفته تا حبوبات و برنج - عملاً نشان میدهد که وزارت جهاد کشاورزی در مدیریت زنجیره تأمین دچار اختلال ساختاری است. آمارهای رسمی مرکز آمار نیز مؤید آن است که نرخ تورم خوراکیها در یکسال اخیر سهم قابل توجهی در رشد هزینههای خانوار داشته است. این ناکارآمدی حتی در رسانههای رسمی و وابسته به دولت نیز انعکاسی آشکار پیدا کرده است. اما بدون توجه که کارگردان اصلی سیاست خارجی خامنه ای رمال است ولی ازدوئل در سیاست خارجی یادشده است که در حوزه سیاست خارجی نیز، وضعیتی رخ داده که معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور و معاون راهبردی معزول رئیسجمهور، بهشدت از عملکرد دستگاه دیپلماسی انتقاد میکنند؛ اما جالب اینکه هر دو از درون همان تیم دیپلماسی برخاستهاند و حالا گویی از درون خانه به ساکنان خانه سنگ میزنند. چندی پیش مهدی سنایی، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور، در نشست مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا سؤالاتی مطرح کرد که تلویحا نشان میداد دستگاه سیاست خارجه را نشانه گرفته؛ «پرسش امروز مردم و نخبگان این است که برنامه آینده کشور چیست؟ آیا قرار است تا پایان دولت کنونی آمریکا صبر کنیم، یا در قالبی تازه و با زبانی متفاوت وارد گفتوگو شویم؟» همین طور با فاکتور گرفتن ازنقش کاسبان تحریم ها درایجاد تشدیدتحریم ها وبحران ولی مانور محورناترازی انرژی و بیمسئولیتی وزرا روی اعصاب مردم داده شده است که ناترازی انرژی و خاموشیهای تابستان، علاوه بر بهستوه آوردن مردم و تولیدکنندگان، سوءمدیریت آشکار دو وزارتخانه حیاتی کشور را نیز عیان کرد. هر دو وزارتخانه، به جای پذیرش مسئولیت و ارائه راهکار، یکدیگر را متهم میکردند؛ وزارت نیرو با فرافکنی کمبود گاز را عامل خاموشیها جلوه داد و در مقابل وزارت نفت مدعی شد تولید و تحویل سوخت به تمام بخشهای صنعتی و خانگی و... نهتنها بیهیچ کم و کاستی انجام شده بلکه بیشتر هم شده است و با این موضع عملا مقصر خاموشیها را وزارت نیرو عنوان کرد. سرانجام بدون اشاره به نقش اوین نامه کیهان و رسانه های همگامش وصداوسیمای ضد ملی ومیلی که علیه دولت پزشکیان تأکید به ناکامی دولت در ایجاد وفاق در کابینه چنین گزارش شده است :بنابراین، وقتی حتی رسانههای وابسته به دولت علیه وزیران دولت عملیات رسانهای میکنند، اختلافات کابینه علنی و آشکار شده، وزرای اقتصادی درگیر پاسکاری مسئولیتها با یکدیگر هستند، چهرههای دیپلماتیک دولت در منازعات داخلی گرفتار آمدهاند، یعنی دولت در ایجاد وفاق در میان اعضای خود نیز ناکام بوده است. هیچ کس منکر مشکلات موجود نیست، اما در چنین شرایط حساس و حیاتی که باید شیرازه اتحاد مقدس را حفظ کنیم، برخی خودزنیها، بیعملیها و ناهماهنگیها توان اجرائی دولت را فرسایش داده است. این وضعیت قابل اصلاح و ترمیم است اما نه با لقلقه شعار «وفاق» و «وحدت» بر زبان بلکه با ایمان به ظرفیتهای داخلی و اقدام و عمل انقلابی و مؤثر برای بهرهگیری از آن.