گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان اول اردیبهشت – 89
گفتم : حال برگوی متهم فراری کیست؟
شر و شروطش برای بازگشت چیست؟
گفت: يكي از متهمين فراري آشوب ها پيغام فرستاده و براي معرفي خود به مراكز مربوطه چند شرط گذاشته است.
گفتم: به حق چيزهاي نشنيده از كي تا حالا و در كجاي دنيا مجرمان فراري براي معرفي خود شرط مي گذارند؟! حالا شرايطش چيست؟
گفت: پيغام فرستاده كه وزارت اطلاعات و سپاه نبايد از من بازجويي كنند! و محل بازداشتم را هم خودم انتخاب مي كنم!
گفتم: خب! ديگه چي؟!
گفت: ايشان فرموده اند قاضي رسيدگي كننده به پرونده هم بايد با انتخاب خودم باشد.
گفتم: مادري از بچه اش پرسيد؛ چرا اينقدر اصرار داري كه دارويت را از دست مادربزرگ بخوري؟ و بچه زبل! گفت؛ آخه دست مادربزرگ مي لرزه و داروي تلخ از قاشق روي زمين مي ريزه!
گفت :سربازجو نقل قول کرده است از متهمین فراری
چگونه شرط و شروط بازگشت گذاشته اندبا قول و قراری؟
گفتم : چه موقع پایان می پذیرد این تبلیغات؟
تا پاسخ داده شود به نیاز مردم و مطالبات
گفت : هر زمان کنترل شود فضای بحرانی
از نگرانی بیرون در آیند حاکمان تهرانی
گفتم : حال برگوی متهم فراری کیست؟
شر و شروطش برای بازگشت چیست؟
گفت : نه ردی داده شده نه نام و نشان
اما گفته کشیده چنین وچنان خط و نشان
گفته نه سپاه ونه بازجوی وزارت اطلاعات
حق ندارند من بازداشت کنند برای تحقیقات
چون خود محل باز داشت را می کنم تعیین
نه اینکه باشد از سوی بازجویان زندان اوین
گفته قاضی رسیدگی پرونده راخود می کنم انتخاب
تا تفهیمش کنم چگونه وی ازمن کندسئوال و جواب
گفتم : مادری از فرزندش پرسید چرا اینقدرمی کنی اصرار؟
تا مادر بزرگ داروهایت را دهد این بهانه گیر ِ بی قرار
بچه گفت به ما درش چون مادر بزرگ دستش می لرزد
داروی تلخ توی قاشق را می ریزد به اصرارش می ارزد